نام پژوهشگر: بهنام خشنودنیای چماچایی
بهنام خشنودنیای چماچایی عادل زاهد
ناتوانی های یادگیری به عنوان مشکل عصب شناختی در نظر گرفته شده که با مشکلات جدی در توانایی خواندن، ریاضیات و نوشتن همراه است و با توانایی ذهنی مورد انتظار از فرد همخوانی ندارد. پژوهش حاضر با هدف مقایسه باورهای انگیزشی، خودکارآمدی تحصیلی و درک حمایت معلم در دانش آموزان با و بدون ناتوانی یادگیری انجام شد. این پژوهش یک مطالعه مقایسه ای و از نوع مقطعی-مقایسه ای است. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه دانش آموزان پایه دوم و سوم راهنمایی نارساخوان، نارسانویس، نارسا حساب و عادی شهر رشت در سال تحصیلی 91-92 می باشد. آزمودنی های پژوهش شامل 60 دانش آموز (15 نفر نارساخوان، 15 نفر نارسانویس، 15 نفر نارسا حساب و 15 نفر عادی) پایه دوم و سوم راهنمایی بودند که به روش تصادفی خوشه ای چند مرحله ای از میان دانش آموزان مدارس ناحیه 1 و 2 شهر رشت انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از آزمون های محقق ساخته خواندن، نوشتن و ریاضیات، پرسشنامه باورهای انگیزشی و راهبردهای یادگیری خود-تنظیمی و آزمون هوشی ریون استفاده شد. جهت تجزیه و تحلیل اطلاعات، از روش های تحلیل واریانس یک راهه، تحلیل واریانس چند متغیری (مانوا)، آزمون تعقیبی lsd و همبستگی پیرسون استفاده شد. نتایج نشان داد که بین دانش آموزان مبتلا به ناتوانی های یادگیری و عادی از لحاظ خودکارآمدی، ارزش گذاری درونی، اضطراب امتحان، خودکارآمدی تحصیلی، درک راهنمایی و انتظار معلم تفاوت معناداری وجود دارد. بین درک دید مثبت و پذیرا بودن معلم تفاوت معناداری بدست نیامد. همچنین نتایج نشان داد بین مقیاس خودکارآمدی تحصیلی و زیر مقیاس خودکارآمدی در باورهای انگیزشی رابطه معناداری وجود دارد (001/0 > p). با توجه به اهمیت این متغیرها می توان گام های مهمی در زمینه برنامه ریزی، آموزش و ارتقای بهداشت روانی دانش آموزان مبتلا به ناتوانی های یادگیری برداشت.