نام پژوهشگر: عذرا لازمی

حکمت نور در نگاره های سلطان محمد
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه پیام نور - دانشگاه پیام نور استان تهران - دانشکده هنر و معماری 1392
  عذرا لازمی   آناهیتا مقبلی

آن چه نگارگر ایرانی را در طی قرن ها به نقش پردازی وامیداشت چیزی جز بیان شوق وصل یار نبود و آنچه تصاویر نگاره های او را به سرور و وجدی عاشقانه بدل می کرد نشان از ضیافت بهشت سانی بود که از دوران خیلی دور در اندیشه ی ایران از میترائیسم، زرتشت، مانی، مزدک و دین مبین اسلام، از همیشه تا کنون ریشه داشته و جان حکیم و عارف و نگارگر ایرانی را برای نمایاندن این اقلیم اهورایی، نور ازلی بخشیده است. اندیشه ای والا که باعث می شود این عارفان نگارگر و نگارگران عارف به درون پرده ی غیب راه یابند و به زبان سر و راز در تابش نور ایزدی از رنگ جسم برهند و در مرکزیت نور محض الهی بزی اند. این گونه است که سلطان محمدنگارگر به جهان مادی نظری می افکند و در جهان مینوی همه ی نقوش را در پرتو نور ازلی جمال حق می بیند و هرچه رنگ را در کارگاه کیمیا گونه ی نگاره هایش به نور بدل می کند. در جهان نگاره های سلطان محمد هر نقشی نشانه ای از حق است و هر حضوری لبریز عشق حضور اوست. آنچه که از مفهوم نور در اندیشه ی نور در ایران می توان استنباط نمود مفهوم نور به معنای آگاهی است. نور منشاء معرفت الهی، تجلی الهی و به طور کلی همان نورالانوار است. آگاهی و معرفت الهی نتیجه مجاهدت وجود ممکن و فراهم آوری بستری برای تجلی حقیقت مطلق یا همان وجود واجب. بنابراین می توان گفت جهان هستی همانا تجلی نورالانوار است و جهان نگارگری ایرانی اسلامی در نورانیتی یکسان و بدون سایه روشن منعکس کننده ی نور مطلق است.