نام پژوهشگر: معصومه اسماعیل پور نوسر
معصومه اسماعیل پور نوسر نازیلا اکبرفهیمی
زمینه و هدف: 80 درصد انواع فلج مغزی را نوع اسپاستیک شامل می شود. یکی از شایع ترین مشکلات این کودکان مشکل در کنترل تعادل است .از آنجایی که سیستم تعادلی تحت تأثیر دروندادهای حسی از سه سیستم بینایی ، حسی – عمقی و وستیبولار است. اما تاکنون به نقش گیرندهای شنوایی بر تعادل کودکان فلج مغزی توجه نشده است و نیاز به بررسی بیشتر در این زمینه دارند. هدف از پژوهش حاضر بررسی تأثیرات تحریکات شنیداری با صدای ناخالص برتعادل ایستا کودکان فلج مغزی اسپاستیک بود. روش بررسی: دراین مطالعه توصیفی_تحلیلی 18 کودک 12-5 سال( محدوده سنی 10/7 با انحراف معیار 03/2) مبتلا به فلج مغزی اسپاستیک شرکت کردند. شرکت کنندگان تحریک شنوایی ناخالص با شدت بالا با 3بار تکرار روی سطح سخت و نرم صفحه نیرو در وضعیت چشم باز و بار دیگر تحریک شنوایی ناخالص(ملایم و ناملایم ) با شدت پایین و بالاروی سطح نرم و سخت صفحه نیرو در وضعیت چشم باز و بسته با 3 بار تکرار انجام دادند. میزان نوسان، سرعت و تصویر سطح پایهphase plane portrait) ) در صفحات قدامی_خلفی و داخلی- خارجی اندازه گیری شد. و تحلیل داده ها از روش آزمون تی زوجی مستقل انجام شد. یافته ها: نتایج تحقیق نشان داد که تحریک شنوایی ناخالص شدت بالا بر سطح در صفحه قدامی - خلفی میزان سرعت(000/0= p) و تصویر سطح پایه (000/0= p) معنادار بود. این به این معنی است که استفاده از تحریک شنوایی ناخالص با شدت بالا روی سطوح سخت و نرم صفحه نیرو در وضعیت چشم باز در میزان سرعت و تصویر سطح پایه در صفحه قدامی-خلفی در برهم خوردن تعادل ایستا تأثیر داشته است نتیجه گیری: استفاده از تحریک شنوایی ناخالص با شدت بالا روی سطوح سخت و نرم صفحه نیرو در وضعیت چشم باز در میزان سرعت و تصویر سطح پایه در صفحه قدامی-خلفی در برهم خوردن تعادل ایستا تأثیر داشته است. کلید واژه ها: تحریک شنیداری، تعادل ، فلج مغزی