نام پژوهشگر: علیرضا دلپذیر

انسان شناسی فرهنگی بافت بازار ایرانی
thesis دانشگاه آزاد اسلامی - دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران مرکزی - دانشکده هنر و معماری 1392
  علیرضا دلپذیر   شادی عزیزی

این رساله در پی تبیین ماهیت و نقش بازار به لحاظ اجتماعی و فضایی در شهرهای بازرگانی ایران از بعد اسلام تا شروع دوران مدرنیزاسیون شهری (1930 میلادی) می باشد. مساله ی اصلی که این رساله این است که بازار با چه مکانیسمی در شهر های بازرگانی باعث ایجاد تعامل بین محلات می شد؟ پاسخ گویی بدین سوال لزوم بررسی بازار در بسترهای مختلف آن اعم از بستر اقتصادی, جغرافیایی, انسان شناسی و سیاسی آن را در عرصه ی اجتماعی و فضایی به صورت پس کاوی در پی دارد. همچنین درک مفهوم خود بازار و بازاری و اینکه چگونه می توان بازار و بازاری را مفهوم سازی کرد یک امر لازم در جهت پاسخ گویی به این مساله است. بدین خاطر ساختار منطقی این رساله براساس استراتژی پس کاوی تنظیم شده است. و در آن فصل بندی و نوع محتوای هر فصل رساله براساس اصول این استراتژی می باشد. ابزار گردآوری داده ها در این رساله به صورت کتابخانه ای می باشد. روش بررسی و تحلیل در این رساله به صورت چند روشی (multimethod research)است. به طور کلی در این رساله از سه روش تفسیر تاریخی, شبکه ای و گفتمانی استفاده شده است. نتایج حاصل از این رساله نشان می دهد که تعریف شدگی بازار در هسته ی مرکزی شهر و کشیدگی آن تا سرحداد محلات به ساختار چند محوری( شامل محور اقتصای, سیاسی, اجتماعی, اخلاق بازاری و فضایی) آن بر می گردد این ساختار چندمحوری مکانیزم بازار را شکل می دهد. نوع و نحوه ی آمیختگی این محورها با هم دیگر منجربه جهت دهی به کنش بازاریان می شود که این جهت گیری همواره در پی پیونددهی محلات ایرانی بوده است. در این زمینه به دلیل حک شدگی کنش بازاریان در فضای بازار, چنین فضایی جهت معطوف به این کنش را در عرصه ی اجتماعی(چه اجتماع درون بازار و چه برون آن و در عرصه ی شهری) بازتولید می کند.