نام پژوهشگر: حسین مولوی

مقایسه تاثیر مداخله های امید محور، بخشش محور، و ترکیبی از این دو بر تعارض زناشویی، تحریف های شناختی بین فردی زوج های متقاضی طلاق شهر اصفهان
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه اصفهان 1388
  فرشاد بهاری   مریم فاتحی زاده

چکیده هدف از این پژوهش مقایسه اثربخشی مداخله های روان آموزشی امید محور، بخشش محور، و ترکیبی از امید و بخشش بر تعارض های زناشویی و تحریف های شناختی بین فردی زوج های متقاضی طلاق ارجاعی به مرکز کاهش طلاق نوید در شهر اصفهان در سال 1387 بود. روش و مواد. روش تحقیق نیمه تجربی بود و از طرح پیش آزمون – پس آزمون با گروه کنترل استفاده شد. جامعه آماری شامل زوج های بود که به دلیل اختلافات زناشویی به دادگاه مراجعه کرده بودند و به منظور مصالحه به مرکز مداخله در بحران سازمان بهزیستی شهر اصفهان ارجاع شده بودند. نمونه آماری شامل 60 زن و شوهر بود که به روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شدند و به طور تصادفی در گروههای آزمایش و گواه جایگزین شدند. ابزارهای اندازه گیری عبارت از پرسشنامه های تعارض زناشویی که شامل هفت حیطه: کاهش همکاری، کاهش رابطه جنسی، افزایش واکنش های هیجانی، افزایش رابطه فردی با اقوام خود، کاهش رابطه خانوادگی با خویشاوندان و دوستان همسر، جدا کردن امور مالی، و افزایش جلب همکاری فرزند (براتی و ثنایی،1375)، و تحریف های شناختی بین فردی که شامل سه خرده مقیاس: طرد بین فردی، توقعات غیر واقع بینانه بین فردی، و سوء تعبیر بین فردی (حمامچی و بیوک اوزترک،2004)، و پرسشنامه سبک های اداره تعارض زناشویی که شامل پنج سبک: اجتناب، رقابت، مصالحه، مدارا، و. همکاری (توماس و کیلمن،1975) بودند. گروه های آزمایش هرکدام درهشت جلسه80 دقیقه ای به صورت یک بار در هفته مداخله امید محور، بخشش محور، و ترکیبی از آن دو شرکت داده شدند. یافته های تحقیق با توجه به همگن بودن واریانسها در پرسشنامه تعارض زناشویی، با استفاده از آزمون های تحلیِل وارِِیانس یک راهه و تحلیل کوواریانس تجزیه و تحلیل شد. نتایج نشان داد که کاربرد مداخلات امید، بخشش ، و ترکیب آنها در مقایسه با گروه کنترل درکاهش کلی تعارض زناشویی زوج های متقاضی طلاق تاثیر معنادار نداشته اند p =??????) اما واکنش های هیجانی زوج های گروه امید و بخشش را به طور معناداری (p=?????,????? ) کاهش داده است. اما این مداخله ها روی مِیزان تحریف های شناختی بین فردی زوج های گروه های مداخله تاثیری نداشته اند. همچنین, مداخله های مذکور توانسته اند در ترویج سبک همکاری بین زوج ها متقاضی طلاق در مقایسه با گروه گواه در سطح p=????? موثر باشند. سرانجام، هر سه نوع مداخلات ترکیبی، امید، و بخشش در افزایش سبک همکاری زوج های متقاضی طلاق در مقایسه با زوج ها گروه گواه تاثیر معناداری را نشان دادند. با توجه به نتاِیج می توان گفت که مداخله های امید و بخشش روی متقاضیان طلاق که در سطح چهار تعارض زناشویی و در مرحله سوم طلاق (طلاق قانونی) هستند. به دلیل فقدان انگیزه کافی برای ادامه زندگی مشترک, چندان موثر نیستند. اما در تسکین هیجان ها و ترویج سبک همکاری موثرند.

مقایسه اثر بخشی مداخله های آموزش رفتاری و شناختی بر میزان تعارضات بین فردی و خودکارآمدی دانش آموزان مبتلا به ناتوانی های یادگیری
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه اصفهان - دانشکده علوم تربیتی و روانشناسی 1388
  زهره لطیفی   مختار ملک پور

این تحقیق به منظورمقایسه تأثیر مداخله آموزش رفتاری و شناختی بر میزان تعارضات بین فردی و خودکارآمدی دانش آموزان مبتلا به ناتوانی یادگیری انجام شد.این پژوهش به شیوه نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون و پی گیری با گروه کنترل اجرا شد. جامعه آماری تمامی دانش آموزان دختر و پسر پایه چهارم و پنجم ابتدایی دارای ناتوانی یادگیری در سال تحصیلی 87 -86 در استان اصفهان بودند که ازبین آنان تعداد60 نفر از مراجعین به مرکز اختلالات یادگیری آموزش و پرورش به شیوه تصادفی ساده انتخاب شدند. آزمودنیها بر اساس تیم تشخیصی و با توجه به نمرات هوش در آزمون و کسلر و آزمون های تشخیصی خواندن ، املاو ریاضیات برای شرکت در تحقیق مورد سنجش وتایید قرار گرفتند. از بین این 60 نفر، 20 دانش آموز به طور تصادفی در گروه مداخله رفتاری و 20 دانش آموز در گروه مداخله شناختی و 20 دانش آموز در گروه کنترل قرار داده شدند. گروههای مداخله به مدت 10 جلسه طی دو ماه و نیم به صورت هفتگی تحت مداخله به سبک رفتاری و شناختی قرار گرفتند. ولی گروه کنترل این مداخله را دریافت نکرد. ابزار اندازه گیری در این پژوهش آزمون" موقعیت های مبهم اجتماعی برای سنجش تعارضات بین فردی " و" آزمون خودکارآمدی" بود . پس از اعمال مداخله و اندازه گیری مجدد تعارضات بین فردی و خودکارآمدی در مرحله پس آزمون و پیگیری (یک ماه بعد از اتمام مداخله)، نتایج استخراج و با استفاده از نرم افزارspss مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج حاکی از آن بود که مداخله رفتاری و شناختی به صورت معناداری تعارضات بین فردی گروههای آزمایش را در مقایسه با گروه کنترل در مرحله پس آزمون و پی گیری کاهش داده است و در افزایش خودکارآمدی عمومی آنان نیزموثر واقع شده است. همپچنین این آموزش باعث کاهش معناداری در کیفیت اسناد نیت از عمدی بودن به اتفاقی بودن؛ واکنش مناسب رفتاری نسبت به تعارضات بین فردی و استفاده از روش حل مسئله به جای کناره گیری یا پرخاشگری و تغییر سوگیری در نوع خود کارآمدی، دانش آموزان گروه های آزمایش نسبت به گروه کنترل گردید. علاوه بر این مداخله در افزایش خودکارآمدی تحصیلی و خودکارآمدی اجتماعی و همچنین خودکا رآمدی هیجانی موثر بوده (p<0.0001) اما بر خود کار آمدی خواندن گروه های آزمایش تاثیر معنا داری نشان نداد.مقایسه بین دو روش مداخله بیانگر آن است که به طور کلی در مرحله پس آزمون اثربخشی مداخله رفتاری بر کاهش تعارضات بین فردی بیشتر و مداخله شناختی بر افزایش خودکارآمدی اثربخشی بیشتری داشته است و در مرحله پی گیری تفاوت معنا داری بین دو روش وجود نداشته است.بنابراین،با توجه به اینکه علاوه بر مشکل یادگیری، دانش آموزان مبتلا به ناتوانی یادگیری از لحاظ اجتماعی آمار بالاتری از افسردگی، تنهایی و عزت نفس پایین را تجربه می کنند با انجام مداخله های فوق می توان به بهبود روابط بین فردی و سلامت روانی آنان کمک نمود.

بررسی اثربخشی گروه درمانی شناختی -رفتاری بر افسردگی وکیفیت زندگی بیماران مبتلا به پارکینسون درشهر اصفهان
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه اصفهان 1391
  فرزانه مشفقی   حسین مولوی

چکیده هدف از انجام پژوهش حاضر بررسی اثربخشی گروه درمانی شناختی- رفتاری بر افسردگی و کیفیت زندگی بیماران مبتلا به پارکینسون شهر اصفهان بود. بدین منظور 20 بیمار مبتلا به پارکینسون به طور تصادفی انتخاب شده و در دو گروه آزمایش (10 نفر) و گواه (10 نفر) قرار گرفتند. درمان شناختی- رفتاری، طی 8 جلسه هفته ای 2 جلسه در اتاقی مجزا در مطب پزشک انجام شد. پرسشنامه های کیفیت زندگی در بیماران پارکینسونی، مقیاس افسردگی هامیلتون و مقیاس نگرش های ناکارآمد در 2 مرحله ی پیش آزمون و پس آزمون تکمیل گردید. نتایج تحلیل کوواریانس نشان داد که میانگین نمرات افسردگی گروه آزمایش نسبت به گروه گواه در مرحله ی پس آزمون، کاهش معناداری پیدا کرده است (0001/0p<). نتایج همچنین نشان داد که میانگین نمرات مقیاس کیفیت زندگی گروه آزمایش نسبت به گروه گواه در مرحله ی پس آزمون افزایش معناداری پیدا کرده است (0001/0p<). همچنین میانگین نمرات نگرش های ناکارآمد اعضای گروه آزمایش نسبت به گروه گواه در مرحله ی پس آزمون، کاهش معناداری پیدا کرده است (0001/0p<). کلیدواژه ها: گروه درمانی شناختی- رفتاری، افسردگی، کیفیت زندگی، نگرشهای ناکارآمد، پارکینسون

مقایسه اثربخشی برنامه ی آموزش توجه و برنامه ی ترکیبی آموزش توجه /آموزش والدین بر کاهش علائم کمبود توجه و بیش فعالی در کودکان پیش دبستانی در معرض خطر ابتلا به اختلال کمبود توجه و بیش فعالی شهر اصفهان
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه اصفهان 1388
  ساناز جوکار   شعله امیری

در این پژوهش برای مقایسه اثر بخشی برنامه ی ترکیبی آموزش والدین / آموزش توجه و برنامه ی آموزش توجه بر کاهش میزان علائم کمبود توجه و بیش فعالی در کودکان پیش دبستانی در معرض خطر اختلال نقص توجه و بیش فعالی،از میان پیش دبستانی های استان اصفهان، نمونه ای به حجم 33 نفر از پسران 6 ساله که در ارزیابی های والدین و مربی با استفاده از پرسشنامه ی سلامت کودک انتاریو و پرسشنامه ی علائم مرضی کودک csi-4، بیشترین میزان علائم کمبود توجه یا بیش فعالی را دارا بودند،انتخاب شدند و بصورت تصادفی در سه گروه (دو گروه آزمایش ویک گروه کنترل) جایگزین شدند. برای ارزیابی علائم اختلال کمبود توجه و بیش فعالی پرسشنامه ی سلامت کودک انتاریو توسط والدین و پرسشنامه ی علائم مرضی کودک csi-4 توسط مربی، قبل و بعد از اجرای مداخله بصورت پیش آزمون و پس آزمون و یک ماه بعد هم بصورت پیگیری تکمیل شد. همچنین برای سنجش اثر بخشی برنامه های آموزشی بر توجه کودکان آزمون دقت تولوز – پیه رون بر روی کودکان در سه مرحله ی پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری 4 ماهه اجرا شد. تحلیل داده ها از طریق روش آماری تحلیل کوواریانس و با استفاده از نرم افزار spss15 انجام شد. نتایج تحلیل کوواریانس نشان داد که بین میانگین نمرات سنجش علائم کمبود توجه و بیش فعالی (براساس ارزیابی های والد و مربی) بین 3 گروه تفاوت معناداری وجود ندارد.همچنین بر اساس نتایج به دست آمده از نمره های آزمون تولوز –پیه رون، نتایج تحلیل کوواریانس نشان داد که در میانگین نمرات زمان واکنش کل آزمودنی ها در مراحل پس آزمون و پیگیری تفاوت معناداری وجود ندارد. اما بین میانگین نمرات پاسخ خطای کل بین سه گروه تفاوت معناداری وجود دارد به این صورت که بین میانگین نمرات گروه آزمایش اول (آموزش والدین/آموزش توجه) و گروه کنترل(0/004= p )و بین میانگین نمرات گروه آموزش توجه و کنترل (0/001= p) در مرحله ی پس آزمون تفاوت معنادار است. در مرحله ی پیگیری بین میانگین نمرات گروه آزمایش اول با گروه آزمایش دوم و گروه کنترل تفاوت معناداری دیده می شود. سطح معناداری به ترتیب( 0/026= p ) و (0/000= p) می باشد. بین گروه آزمایش دوم و گروه کنترل نیز در مرحله ی پیگیری تفاوت معنادار است ( 0/004= p). بعلاوه بین میانگین نمرات پاسخ صحیح کل در سه گروه تفاوت معنادار است (0/02= p).

بررسی اثر بخشی آموزش مهارتهای زندگی بر کنترل خشم و خودپنداره نوجوانان با ناتوانی جسمی-حرکتی شهر اصفهان
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه اصفهان - دانشکده علوم تربیتی و روانشناسی 1388
  گلناز بقایی مقدم   مختار ملک پور

هدف از این تحقیق، بررسی آموزش مهارتهای زندگی بر کنترل خشم و خودپنداره نوجوانان با ناتوانی جسمی- حرکتی بود. جامعه آماری این پژوهش کلیه دانش آموزان با ناتوانی جسمی حرکتی شهر اصفهان بود که از بین سه مدرسه استثنایی معلولین جسمی حرکتی موجود در شهر اصفهان یک مدرسه بصورت تصادفی ساده انتخاب شد و از میان دانش آموزان این مدرسه 30 نفر بصورت تصادفی انتخاب و در دو گروه 15 نفری آزمایش و کنترل قرار داده شدند. ابزار این پژوهش، پرسشنامه پرخاشگری (agq) و پرسشنامه خودپنداره پیرز- هاریس بود. در چارچوب روش تجربی با طرح پیش آزمون - پس آزمون با گروه کنترل، ابتدا پیش آزمون بین دو گروه اجرا شد که تفاوت معناداری مشاهده نشد. سپس گروه آزمایش به مدت یک ماه آموزش مهارتهای زندگی را دریافت کردند. در پایان، هر دو گروه مجدداً مورد آزمون قرار گرفتند. نتایج تحلیل کوواریانس نشان داد که تفاوت معناداری بین گروه آزمایش و گروه کنترل در کنترل خشم و خودپنداره وجود دارد ( p<0/01). بنابراین، اثر بخشی آموزش مهارتهای زندگی بر کنترل خشم و خودپنداره نوجوانان با ناتوانی جسمی - حرکتی تائید شد.

بررسی اثربخشی آموزش مهارت های زندگی بر اختلالات رفتاری و ناسازگاری اجتماعی نوجوانان فراری شهر یزد.
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه اصفهان 1388
  ابوالفضل آزادنیا   محمد باقر کجباف

پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی آموزش مهارت های زندگی بر اختلالات رفتاری و ناسازگاری اجتماعی بود. جامعه آماری، این پژوهش نوجوانان فراری یزدی بودند که از بین آن ها 40 نفر به صورت نمونه در دسترس انتخاب شدند. ابزار گردآوری اطلاعات در این پژوهش، پرسشنامه اختلالات رفتاری وودورث و پرسشنامه رشد اجتماعی وایتزمن بود و تحقیق به صورت تجربی و از نوع پیش آزمون و پس آزمون در یک گروه انجام گرفت و با روش های آمار توصیفی و استنباطی، داده ها مورد تجزیه و تحلیل واقع شد. نتایج بدست آمده نشان داد که آموزش مهارتهای زندگی سبب کاهش اختلالات رفتاری در حیطه های هیجان پذیری، گوشه گیری، پرخاشگری، رفتارهای ضد اجتماعی و بی قراری در نوجوانان فراری گردید (05/0>p ). اما تأثیری بر اختلالات رفتاری افسردگی، وسواس- پسیکاستنی و پارانویا نداشت (05/0<p ). همچنین این آموزش سبب کاهش ناسازگاری اجتماعی نوجوانان فراری نیز گردید (05/0>p ).

مقایسه تأثیر درمان شناختی- رفتاری با رویکرد اسلامی و درمان شناختی- رفتاری کلاسیک برسلامت روانی همسران شهدا و جانبازان شهر زاهدان
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه اصفهان - دانشکده علوم تربیتی و روانشناسی 1389
  عزیزالله مجاهد   حسین مولوی

در خانواده جانبازان و شهداء، عمدتاً نقش محوری بر عهده زنان است. تحت فشار بودن عضوی از خانواده که نقش محوری دارد، بیش از سایراعضاء ، سلامتی، رفاه و فضای تربیتی خانواده را متاثر می سازد. توجه به سلامتی وبهداشت روانی و یافتن روشهای کارآمد ارتقای آن برای جامعه بطور عام و برای خانواده های تحت استرس بطور خاص و بویژه برای خانواده شهداء و جانبازان ضرورت انجام این پژوهش را اقتضا می کرد. در این پژوهش برای بررسی وضعیت سلامت روانی همسران شهدا و جانبازان و همچنین بررسی تأثیربکارگیری آموزه های اسلامی در رواندرمانی شناختی- رفتاری مطالعه در دو مرحله انجام شد. در مرحله ی نخست یک همه گیر شناسی جهت بررسی سلامت روانی همسران شهدا و جانبازان بر روی نمونه ای 200 نفره با استفاده از پرسشنامه ی ghq-28انجام شد. در مرحله دوم، از میان افراد دارای نمره ی بالا در پرسشنامه ی مذکور نمونه ای 60 نفره انتخاب و به کمک آنها مطالعه ای مداخله ای انجام شد. انتخاب شدگان به تصادف در سه گروه قرار گرفتند که عبارت بودند از گروه درمان شناختی-رفتاری با رویکرد اسلامی گروه درمان شناختی-رفتاری به روش کلاسیک و گروه کنترل. درمان شناختی رفتاری مدلی است که قبلاً کارآمدی بخش هایی از آن توسط محققین (مثلاً ابراهیمی، 1388)بررسی شده است. در اینجا بصورت کاملتر ارتقاء یافته و اعتباریابی شده است. ابزار پیش آزمون و پس آزمون عبارت بودند ازghq-28 و پرسشنامه ی نگرشهای نا کارآمد (das). نتایج مرحله ی بررسی سلامت روانی نشان داد که سطح سلامت روانی گروه نمونه پایین بوده و در بین همسران جانبازان سلامت روانی با نوع جانبازی ارتباط داشت به گونه ای که همسران جانبازان اعصاب و روان از پایین ترین سطح سلامت روانی برخوردار بودند. نتیجه نهایی مرحله دوم این بود که هم درمان شناختی-رفتاری با رویکرد اسلامی و هم درمان شناختی-رفتاری به روش کلاسیک بر کاهش علائم جسمانی، علائم اضطرابی، علائم مربوط به کارکرد اجتماعی و علائم افسردگی موثر بودند. مرحله ی پیگیری پایداری آثار درمانی را مورد تأیید قرار داد. نتیجه گیری نهایی این بود که هم روشهای درمانی شناختی-رفتاری سنتی و هم روشهای درمانی شناختی-رفتاری با رویکرد اسلامی قابلیت استفاده برای ارتقاء سلامت روانی همسران شهدا و جانبازان را دارند. یعنی بکار گیری این دو روش باعث کاهش علائم مربوط به اضطراب، علائم جسمی، علائم مربوط به کارکرد اجتماعی، علائم افسردگی و نگرشهای ناکارآمد می شد. برای پایداری بیشتر آثار درمانی بر علائم افسردگی و نگرشهای ناکارآمد 8 جلسه کافی نخواهد بود. همان طورکه از قبل مفید و مجاز بودن روش های درمانی رفتاری-شناختی مورد تأیید محققین بوده است در این جا نیز شواهدی برای حمایت از مفید بودن روش های درمانی رفتاری-شناختی تلفیق یافته با آموزه های اسلامی بدست آمد. بنا بر این مجاز بودن بکارگیری آن را در مراکز مشاوره و رواندرمانی موجه خواهد بود.

مقایسه اثربخشی درمان حساسیت زدایی منظم و حساسیت زدایی با حرکات چشم و پردازش مجدد بر میزان هراس اجتماعی و اضطراب تعامل اجتماعی دانشجویان دختر دانشگاه اصفهان
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه اصفهان - دانشکده علوم تربیتی و روانشناسی 1388
  سمیه رستم پور   مهرداد کلانتری

هدف از این تحقیق" مقایسه اثر بخشی درمان حساسیت زدایی منظم و حساسیت زدایی با حرکات چشم و پردازش مجدد بر میزان هراس اجتماعی و اضطراب تعامل اجتماعی دانشجویان دختر دانشگاه اصفهان" بود. جامعه آماری تحقیق حاضر در برگیرنده دانشجویان دختر مقطع کارشناسی مستقر در خوابگاه دانشجویی دانشگاه اصفهان در سال 89-1388 بودند، که از بین آنها 120 نفر به طور تصادفی ساده انتخاب شدند. در مرحله پیش آزمون پرسشنامه هراس اجتماعی و اضطراب تعامل اجتماعی (ماتیک و پیترز، 1998) در مورد آنها اجرا شد. 30 نفر که بیشترین نمره را کسب کرده بودند به طور تصادفی به سه گروه 10 نفره (2 گروه آزمایشی و 1 گروه گواه ) تقسیم شدند. این روش با استفاده از مصاحبه بالینی و بر اساس ملاک های تشخیصی dsm-iv-tr انجام شد. گروه آزمایشی (حساسیت زدایی منظم و حساسیت زدایی با حرکات چشم و پردازش مجدد) به طور انفرادی ، تحت درمان قرار گرفتند. جلسات درمان حساسیت زدایی منظم شامل 8 جلسه آموزش آرمیدگی و یک جلسه درمان بود و جلسات حساسیت زدایی با حرکات چشم و پردازش مجدد شامل 2 جلسه درمان بود. به فاصله یک هفته پس از درمان ، پس آزمون روی گروه آزمایش اجرا شد. 95 روز بعد از اجرای پس آزمون، مرحله پی گیری انجام شد. نتایج تحلیل کوواریانس نتایج نشان داد که علائم هراس اجتماعی و اضطراب تعامل اجتماعی گروه آزمایش نسبت به گروه گواه در مرحله پس آزمون و پی گیری کاهش پیدا کرد (05/0p?). برای کاهش علائم هراس اجتماعی در مرحله پس آزمون بین دو درمان حساسیت زدایی منظم و حساسیت زدایی با حرکات چشم و پردازش مجدد تفاوتی مشاهده نشد ، ولی در مرحله پی گیری درمان حساسیت زدایی با حرکات چشم و پردازش مجدد ببیشتر موثر بوده است (044p=/). همچنین برای کاهش علائم اضطراب تعامل اجتماعی در مرحله پس آزمون تفاوتی بین دو درمان مشاهده نشد ، ولی در مرحله پی گیری درمان حساسیت زدایی با حرکات چشم و پردازش مجدد بیشتر موثر بوده است (013p=/).

بررسی رابطه ویز گیهای شخصیتی وتعهد سازمانی و بهره وری دبیران راهنمائی شهرستان فلاورجان
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه اصفهان - دانشکده علوم تربیتی و روانشناسی 1388
  فرزاد امیری   حسین مولوی

چکیده این پژوهش کوششی است برای بررسی رابطه بین پنج عامل بزرگ شخصیت وتعهد سازمانی ومیزان بهره وری دبیران مدارس راهنمائی.بنا براین گروه نمونه ای متشکل از120نفردبیر (60مرد-60زن)ازتعدادی ازمدارس راهنمائی شهر فلاورجان به طور تصادفی به منظور پر کردن پرسشنامه پنج عامل بزرگ شخصیت و پرسشنامه تعهد سازمانی وپرسشنامه بهره وری(محقق ساخته) انتخاب شدند.که (آلفای کرونباخ =84/0) برای آنها بدست آمد. بنا براین درمجموع100 پرسشنامه تحلیل شد.نتایج تحلیل رگرسیون نشان داد که وجدانی بودن و مقبولیت اجتماعی همبستگی معنا داری بامیزان بهره وری داشتند(76/0=r و 58/0=r2) (01/0p<) که گروه دارای همسر شاغل میزان بهره وری و تعهدسازمانی بالاتری بودند. همچنین نتاج نشان داد که بعد وجدانی بودن و روانرنجور خوئی با میزان تعهد سازمانی همبستگی داشتند(87/0=r و 76/0=r2) (0001/0=p).تحلیل متغیرهای جمعیت شناسی بیان داشت که میزان تعهد سازمانی و بهره وری دبیران مرد نسبت به داشتن شغل دوم وداشتن همسر شاغل تفاوت معنا دار داشت(01/0p<). وتفاوت معنا داری در میزان تعهد سازمانی مردان وزنان یافت نشد.این مطالعه مفیداست برای شناسائی ویژگی های شخصیتی دبیرانی که میزان بالائی از بهره وری را دارند که این می تواند استفاده شود به عنوان مدلی برای گزینش افرادی که در آینده سطح بالائی از میزان تعهد سازمانی و بهره وری را داشته باشند.

هنجاریابی، پایایی و روایی پرسشنامه طرحواره یانگ (نسخه سوم فرم کوتاه) در دو گروه افراد دارای اختلال روانی و بهنجار در شهر تهران
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه اصفهان 1388
  مهناز غیاثی   حسین مولوی

هدف از اجرای پژوهش، هنجاریابی، پایایی و روایی پرسشنامه ی طرحواره ی یانگ (نسخه ی سوم فرم کوتاه، 2005) بود. جامعه ی آماری عبارت بود از کلیه ی افراد بهنجار و همچنین مبتلایان به اختلال روانی در شهر تهران در تابستان و پاییز 1387. روش مورد استفاده برای نمونه گیری، به صورت نمونه گیری در دسترس بود. ملاک ورود برای افراد نمونه، محدوده ی سنی 50- 20 سال با مدرک تحصیلی دیپلم یا بالاتر از دیپلم بود. جهت انتخاب افراد گروه مبتلا به اختلال روانی، به سه مرکز ارائه دهنده ی خدمات روان شناختی و روان پزشکی مراجعه شد. این افراد بر اساس dsm iv-tr و طبق تشخیص روان پزشک، دارای مشکل روان شناختی بودند و از دو سال قبل تاکنون، روان درمانی به آنها ارائه نشده بود و در زمان پاسخگویی به پرسشنامه ها قادر به برقراری ارتباط بودند. در گروه بهنجار، این افراد به کلینیک های مربوط به خدمات روان شناختی و روان پزشکی مراجعه نکرده بودند و دارای مشکل روان شناختی بر اساس dsm iv-tr نبودند. ابزار جمع آوری داده ها شامل پرسشنامه ی طرحواره ی یانگ (نسخه ی سوم فرم کوتاه، 2005) با 90 سوال و مقیاس نگرش های ناکارآمد با 40 سوال بود. داده های مأخوذ از پرسشنامه و مقیاس مذکور با دو شیوه ی آمار توصیفی و استنباطی (آزمون نر های استاندارد، تحلیل واریانس چند متغیره، تحلیل عامل، ضریب همبستگی، تحلیل ممیز و جدول منحنی راک) مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج به این شرح حاصل گردید: طی تحلیل عوامل در گروه بهنجار، 12 عامل شامل 15 طرحواره در 5 عامل اصلی و 60/37 درصد واریانس استخراجی حاصل شد که سه عامل با عوامل 18 گانه ی یانگ مطابقت کامل داشت. ضریب آلفای کرونباخ، روایی همزمان با مقیاس نگرش های ناکارآمد، حساسیت و ویژگی برای مقیاس کلی پرسشنامه ی طرحواره ی یانگ (نسخه ی سوم فرم کوتاه، 2005) و عوامل استخراج شده از آن به صورت مطلوبی مشاهده شد. به منظور بررسی فرضیه های پژوهش، با توجه به این که 65 نفر از افراد گروه دارای اختلال روانی مبتلا به اختلال خلقی و یا اضطرابی بودند و به دلیل عدم تفاوت معنادار در دو گروه اختلال های خلقی و اضطرابی و همپوشی بالای دو اختلال مذکور، فقط داده های مأخوذ از این تعداد، تحت عنوان گروه دارای اختلال های خلقی و اضطرابی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. میزان تفاوت بین دو گروه بهنجار و دارای اختلال های خلقی و اضطرابی، 2% و معنی دار (001/0> p) بود. تفاوت بین دو گروه زنان و مردان معنی دار (001/0 >p)، ولی میزان آن کمتر از 03/0% و ناچیز بود. همچنین تعامل عضویت گروهی (دو گروه بهنجار ودارای اختلال های خلقی و اضطرابی) و جنسیت (گروه زنان و مردان) بر طرحواره ها معنی دار (001/0=p) ولی مقدار آن کمتر از 03/0% و ناچیز بود.

اثربخشی آموزش ریاضی بر اساس هوش های چندگانه گاردنر بر میزان عملکرد تحصیلی دانش آموزان با ناتوانی یادگیری ریاضی دختر پایه سوم ابتدایی اصفهان
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه اصفهان - دانشکده علوم تربیتی و روانشناسی 1388
  مریم رضایی   محمد باقر کجباف

هدف از این پژوهش بررسی تاثیر آموزش ریاضی بر اساس هوش های چندگانه گاردنر بر میزان ناتوانی یادگیری ریاضی دانش آموزان دختر پایه سوم ابتدایی شهر اصفهان بود. این پژوهش به روش تجربی صورت گرفت. جامعه آماری این پژوهش، دانش آموزان دختر مبتلا به ناتوانی یادگیری ریاضی پایه سوم ابتدایی شهر اصفهان بودند. نمونه های این پژوهش شامل 42 نفر از دانش آموزان پایه سوم دبستان مبتلا به ناتوانی یادگیری ریاضی بودند که به شیوه نمونه گیری تصادفی خوشه ای از 15 مدرسه عادی در شهر اصفهان انتخاب شدندو سپس به دو گروه کنترل و آزمایش تقسیم شدند. گروه آزمایش به 8 گروه زبانی، ریاضی، فضایی، جسمانی، موسیقیایی، درون فردی، میان فردی و طبیعت گرایی تقسیم شد. پیش آزمون از هر9 گروه گرفته شدو بر اساس هوش های چندگانه به صورت انفرادی در گروههای آزمایشی، آموزش ریاضی بر اسا س هوش های چندگانه در مورد 8 گروه به کار گرفته شد و پس از آموزش پس آزمون و سپس آزمون پیگیری از همه گروهها به عمل آمد. ابزارهای مورداستفاده در این پژوهش عبارتنداز: مقیاس هوش های چندگانه، آزمون تشخیصی ایران کی –مت، آزمون هوشی نابسته به فرهنگ کتل فرم ب. نتایج تحلیل کواریانس نشان داد که تفاوت معناداری بین نمرات میانگین ریاضی در دو گروه آزمایش و کنترل در مرحله پس آزمون و پیگیری وجود داشت (001 /0 (p<. به این صورت که میانگین نمرات گروه آزمایش به طور معناداری از میانگین نمرات گروه کنترل بیشتر بود. کلیدواژه ها: هوش های چندگانه گاردنر، ناتوانی یادگیری ریاضی

اثر بخشی روش چند حسی فرنالددر بهبود نارسا نویسی واملا در میان دانش آموزان پایه دوم دوره ابتدایی شهر کاشان
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه اصفهان - دانشکده علوم تربیتی و روانشناسی 1388
  زهرا منصورنژاد منصورنژاد   محمدباقر کجباف

هدف از پژوهش حاضربررسی اثر بخشی روش چند حسی فرنالد بر بهبود نارسا نویسی واملا در میان دانش آموزان پایه دوم دوره ابتدایی شهرکاشان بود. جامعه آماری این پژوهش کلیه دانش آموزان مبتلا به نارسانویسی و املا شامل 128 نفر بودند که در سال تحصیلی 89-88 در پایه دوم مقطع ابتدایی مشغول تحصیلی بودند. نمونه مورد نظر در این پژوهش 24 نفر بود که به روش نمونه گیری تصادفی چند مرحله ای از بین دانش آموزان دارای نارسا نویسی و اختلال املا انتخاب و در دو گروه آزمایش و کنترل قرارگرفتند. گروه آزمایش در طی 10 جلسه آموزش به روش فرنالد بصورت انفرادی قرار گرفتند در حالی که گروه کنترل هیچ گونه مداخله ای را دریافت نکردند. ابزار مورد استفاده در این پژوهش آزمون محقق ساخته املا و چک لیست نارسا نویسی بود که در دو مرحله پیش آزمون و پس آزمون بر روی دو گروه اجرا گردید. یافته های تحقیق نشان داد که میانگین نمرات پس آزمون نارسا نویسی گروه آزمایش کمتراز گروه کنترل بوده است (05/0p<). همچنین میانگین نمرات پس آزمون دیکته گروه آزمایش بیشتر از گروه کنترل بوده است(05/0p<). در مجموع می توان گفت که روش چند حسی فرنالد در بهبود نارسا نویسی و املا دانش آموزان مدارس ابتدایی موثر بوده است.

بررسی میزان شیوع اختلالات یادگیری و تعیین نیمرخ هوشی دانش آموزان تیزهوش پایه های چهارم و پنجم مقطع ابتدایی شهر اصفهان
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه اصفهان - دانشکده علوم تربیتی و روانشناسی 1388
  باقر غفاری   شعله امیری

هدف پژوهش بررسی میزان شیوع اختلالات یادگیری و تعیین نیمرخ هوشی دانش آموزان تیزهوش پایه های چهارم و پنجم مقطع ابتدایی شهر اصفهان بود. جامعه آماری شامل دانش آموزان تیزهوش پایه های چهارم و پنجم مقطع ابتدایی شهر اصفهان بود. حجم نمونه شامل 1879 دانش آموز بود که از 30 مدرسه ابتدایی دخترانه و پسرانه نواحی پنج گانه آموزش و پرورش اصفهان با روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای انتخاب گردید. از دانش آموزان آزمون هوش کتل به عمل آمد. سپس بر روی 150 دانش آموز که نمره بالاتر از 120 را در آزمون کتل کسب کرده بودند، آزمون تجدید نظر شده هوشی وکسلر کودکان اجرا گردید. سپس بر اساس نمرات کسب شده در آزمون وکسلر، نظر معلم، نمرات درسی دانش آموز، چک لیست ها و آزمونهای تشخیصی اختلالات یادگیری، تعداد 28 نفر از آنها دارای اختلال یادگیری بودند. آزمون های به کار گرفته شده در پژوهش، آزمون نابسته به فرهنگ کتل، آزمون تجدید نظر شده هوشی وکسلر کودکان، چک لیست غربالگری تیزهوشان مبتلا به اختلالات یادگیری، چک لیست غربالگری اختلالات یادگیری، آزمون تشخیصی ایران کی مت، آزمونهای تشخیصی خواندن و املا بود. نتایج تحقیق نشان داد، میزان شیوع اختلالات یادگیری در تیزهوشان 7/18 درصد، که شامل 3/3 درصد اختلال خواندن، 6 درصد اختلال ریاضی، 4 درصد اختلال املا، 7/4 درصد اختلال دست خط و 7/0 درصد اختلال بیان نوشتاری بود. همچنین بر اساس تحلیل واریانس نیمرخ هوش وکسلر، در کلیه خرده آزمونها، به استثنای خرده آزمون شباهت ها، تفاوت معنی داری، بین دانش آموزان تیزهوش و دانش آموزان تیزهوش مبتلا به اختلال یادگیری مشاهده شد. علاوه بر این براساس مقایسه متغیرهای جمعیت شناختی تفاوت معنی داری بین میزان تحصیلات مادر، تعداد فرزندان و معدل در گروه تیزهوش مبتلا به اختلال یادگیری با گروه تیزهوش وجود داشت. اما در سایر متغیرها (میزان تحصیلات پدر، شغل پدر، وضعیت اجتماعی- اقتصادی و ...) تفاوت معنی داری مشاهده نشد. هم چنین تفاوت های جنسیتی در خرده آزمونهای وکسلر در رمز گردانی و فراخنای ارقام مشاهده شد که میانگین هر دو خرده آزمون در دختران بیشتر از پسران بود. نتایج، براساس مقایسه پژوهش های ارائه شده و مبانی نظری مورد تبیین قرار گرفته است.

بررسی میزان اثر بخشی روش آموزش چند حسی اورتون برعملکرد خواندن دانش آموزان دختر نارساخوان پایه های سوم و چهارم دبستان های دولتی شهر اصفهان
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه اصفهان - دانشکده علوم تربیتی و روانشناسی 1389
  سکینه قرایی   احمد یارمحمدیان

هدف این پژوهش بررسی میزان اثر بخشی آموزش روش چند حسی اورتون بر عملکرد خواندن دانش آموزان دختر نارساخوان کلاس های سوم و چهارم مدارس ابتدائی شهر اصفهان در سال تحصیلی 88-89 بود. جامعه آماری پژوهش را دانش آموزان دختر پایه های سوم و چهارم دبستان های دولتی شهر اصفهان تشکیل می دادند. طرح پژوهش به صورت آزمایشی همراه با پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل بود. به منظور اجرای پژوهش ابتدا با استفاده از نمونه گیری چند مرحله ای در منطقه سه آموزش و پرورش، دانش آموزان کلاس سوم و چهارم این منطقه انتخاب شدند و دانش آموزان نارساخوان با استفاده از فرم سنجش توانایی خواندن مخصوص هر کلاس و مصاحبه با معلمان این پایه ها مورد شناسایی قرار گرفتند و تعداد 32 نفر به صورت تصادفی انتخاب شدند (16 نفر کلاس سوم و 16 نفر کلاس چهارم) و این گروه های 16 نفره، هر کدام به صورت کاملا تصادفی در دو گروه 8 نفری آزمایش و کنترل جایگزین شدند. گروه های آزمایش هر کلاس جداگانه، به مدت 8 جلسه (هفته ای دو جلسه) تحت آموزش به روش چند حسی اورتون قرار گرفتند و گروه های کنترل هیچ گونه آموزشی دریافت نکردند. پس از اتمام جلسات آموزش، گروه های آزمایش و کنترل با استفاده از آزمونهای خواندن مورد بررسی مجدد قرار گرفتند. در سطح آمار توصیفی میانگین، حداقل و حداکثر نمرات و انحراف معیار، و در سطح آمار استنباطی از روش تحلیل کواریانس بهره گرفته شد و داده ها با استفاده از نرم افزار15spss مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. نتایج، تفاوت معنی داری(0001/0 =p ) را در مرحله پس آزمون بین گروه های آزمایش و کنترل نشان داد. با توجه به وجود تفاوت معنادار بین گروه های آزمایش و کنترل در پس آزمون می توان گفت که برنامه آموزشی بر اساس روش الفبایی، در کودکان نارساخوان اثربخش بوده است و می توان از این روش برای افزایش توانایی خواندن این کودکان بهره برد.

بررسی اثربخشی آموزش مهارت های اجتماعی از طریق داستان های اجتماعی بر رفتارهای اتیستیک و رشد اجتماعی کودکان مبتلا به اتیسم در شهر شیراز
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه اصفهان - دانشکده علوم تربیتی و روانشناسی 1389
  مرضیه بهمن زادگان جهرمی   احمد یارمحمدیان

پژوهش حاضر به منظور بررسی اثر بخشی آموزش مهارت های اجتماعی از طریق داستان های اجتماعی- تصویری بر رفتارهای اتیستیک و رشد اجتماعی کودکان مبتلا به اختلال اتیسم انجام شده است. بر اساس مطالعات، کودکان مبتلا به اتیسم، در زمینه کاربرد مهارت های اجتماعی بسیار ضعیف عمل می کنند و این نقص به تداوم و تشدید مشکلات رفتاری آنها می انجامد. این مطالعه از نوع شبه تجربی، با طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل است. گروه نمونه این پژوهش با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای تصادفی، متشکل از 16 کودک مبتلا به اختلال اتیسم بودند که به صورت تصادفی 8 نفر در گروه آزمایش و 8 نفر در گروه کنترل قرار گرفتند. گروه آزمایش در طول 4 ماه، 56 جلسه تحت آموزش مهارت های اجتماعی با شیوه داستان های اجتماعی قرار گرفت. ابزار پژوهش شامل مقیاس رشد اجتماعی واینلند، مقیاس ارزیابی رفتارهای اتیستیک و پرسشنامه جمعیت شناختی بوده است که توسط والدین کودکان اتیستیک اجرا شد. داده های پس آزمون، بعد از اتمام جلسات، جمع آوری و با استفاده از آزمون تحلیل کواریانس بررسی شد. نتایج پژوهش نشان داد که آموزش مهارت های اجتماعی از طریق داستان های اجتماعی -تصویری موجب کاهش رفتارهای اتیستیک و بهبود رشد مهارت های اجتماعی در آزمودنی ها می شود (05/0 >p). همچنین نتایج پژوهش نشان داد که در هفت خرده آزمون رشد اجتماعی واینلند، تفاوت معنی داری در گروه آزمایش و کنترل وجود دارد. بدین معنی که آموزش از طریق داستان های اجتماعی- تصویری می تواند موجب بهبود خرده آزمون های خودیاری عمومی، خودیاری در خوردن، خودیاری در پوشیدن، خودرهبری، مشغولیات، ارتباط و اجتماعی بودن گردد. ولی در خره آزمون جابجایی این امر تأیید نگردید. در نهایت مشخص گردید که شیوه داستان های اجتماعی- تصویری می تواند رفتارها و علائم اتیستیک را کاهش دهد. بنابراین می توان از روش داستان های اجتماعی- تصویری به منظور افزایش مهارت های اجتماعی در کودکان اتیستیک بهره جست و مشکلات رفتاری آنها را کنترل نمود.

بررسی اثر بخشی زوج درمانی با رویکرد سیستمی بر میزان تمایل و احتمال سوء مصرف تریاک در معتادان شهر اصفهان
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه اصفهان 1388
  سمانه شیخ نظامی   حسین مولوی

هدف از انجام این پژوهش بررسی اثر بخشی زوج درمانی گروهی با رویکرد سیستمی بر میزان تمایل و احتمال اقدام به سوء مصرف تریاک در بیماران وابسته به تریاک و تحت درمان کاهش تدریجی مصرف است. جامعه آماری شامل بیماران وابسته به مواد مخدر تحت درمان کاهش تدریجی مصرف در یکی از مراکز هلال احمر شهر اصفهان است. نمونه شامل 16 زوج هستند، که به طور تصادفی در گروه های آزمایش و گواه قرار گرفتند و در تمام زوجها، مردان در حال کاهش تدریجی مصرف تریاک و زنان سالم بودند. در گروه آزمایش 8 زوج در طول دو ماه و نیم تحت زوج درمانی گروهی با رویکرد سیستمی قرار گرفتند و گروه گواه چنین مداخله ای دریافت نکرد. ابزار مورد استفاده شامل مقیاس پیش بینی عود و پرسشنامه اطلاعات جمعیت شناختی است. نتایج تحلیل کواریانس حاکی از آن است که زوج درمانی گروهی موجب کاهش معنا دار تمایل و اقدام به سوء مصرف تریاک در پس آزمون گردید (001/0=p و 004/0=p) . در مرحله پیگیری دو ماهه گروه آزمایش کاهش معنا داری را در تمایل و اقدام به سوء مصرف تریاک نسبت به گروه گواه نشان دادند (004/0 = p و024/0 = p). نتایج این پژوهش بیانگر نقش اساسی همسر در فرآیند درمان سوء مصرف تریاک است.

اثربخشی مداخله مدیریت استرس به شیوه شناختی- رفتاری بر رضایت زناشویی، سلامت ذهن و کیفیت زندگی زنان نابارور مراجعه کننده به کلینیک های زنان و نازایی شهر یزد
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه اصفهان - دانشکده علوم تربیتی و روانشناسی 1389
  آزاده چوبفروش زاده   مهرداد کلانتری

هدف از این پژوهش بررسی اثربخشی درمان مدیریت استرس به شیوه ی شناختی رفتاری بر رضایت زناشویی، سلامت ذهن و کیفیت زندگی زنان نابارو مراجعه کننده به مراکز در مان ناباروری شهر یزد بود. جامعه ی آماری این پژوهش شامل کلیه ی بانوان ناباروری بود که در تابستان 1388در مراکز درمان ناباروری شهر یزد دارای پرونده بودند. نمونه ی پژوهش شامل 24 زن نابارور بود که در دامنه ی سنی 35_25سال ،دارای سطح تحصیلات دیپلم به بالا وطول مدت ناباروری6-1 سال بودند. این تعداد به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و گواه جایگزین شدند. ابزارهای مورد استفاده در این پژوهش پرسشنامه ی رضایت زناشویی انریچ ، پرسشنامه سلامت ذهن مولوی (1387) و پرسشنامه ی کیفیت زندگی سازمان بهداشت جهانی بود که در مراحل پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری به کار گرفته شد. زنان گروه آزمایش در 10 جلسه درمان مدیریت استرس به شیوه ی شناختی رفتاری شرکت کردند.فرض شده بود که درمان مدیریت استرس به شیوه ی شناختی رفتاری می تواند رضایت زناشویی،سلامت ذهن وکیفیت زندگی را افزایش دهد. نتایج با استفاده از تحلیل کوواریانس نشان داد که درمان مدیریت استرس به شیوه ی شناختی رفتاری در دو مرحله ی پس آزمون و پیگیری در افزایش رضایت زناشویی ،سلامت ذهن وکیفیت زندگی تاثیر معنی دار داشته است (05/0p<).

بررسی اثرات جنسیت، رشته و پایه تحصیلی بر بهره همدلی و بهره سیستم سازی همراه با هنجاریابی فرم های کوتاه پرسشنامه های همدلی و سیستم سازی در دانش آموزان دبیرستانی شهر اصفهان
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه اصفهان 1389
  کتایون السادات رضوی   کریم عسگری

هدف از اجرای پژوهش، بررسی اثرات جنسیت، رشته و پایه تحصیلی بر بهره همدلی و بهره سیستم سازی و همچنین هنجاریابی، پایایی سنجی و اعتباریابی فرم های کوتاه پرسشنامه های همدلی و سیستم سازی در دانش آموزان دبیرستانی شهر اصفهان بود. نمونه ای300 نفری(150دختر و150پسر) در پایه های اول، دوم و سوم و رشته های تحصیلی نظری( انسانی، تجربی و ریاضی) از نواحی پنجگانه آموزش و پرورش شهر اصفهان به صورت تصادفی چند مرحله ای انتخاب شدند. برای سنجش بهره همدلی از فرم کوتاه پرسشنامه همدلی و برای سنجش بهره سیستم سازی از فرم کوتاه پرسشنامه سیستم سازی استفاده شد. با توجه به یافته های تحلیل واریانس بین دانش آموزان دختر و پسر در بهره همدلی تفاوت معنی داری (05/0>p) وجود داشت و بهره همدلی دختران، به طور معناداری بالاتر از بهره همدلی پسران بود. ولی در بهره سیستم سازی بین آنها تفاوت معنی داری وجود نداشت. افزون بر این بین دانش آموزان رشته های مختلف تحصیلی (انسانی، تجربی و ریاضی) در بهره همدلی و بهره سیستم- سازی تفاوت معنی داری مشاهده نشد. همچنین، بهره همدلی دانش آموزان پایه اول و پایه دوم به طور معناداری بالاتر از بهره همدلی دانش آموزان پایه سوم بود. علاوه بر این، بهره سیستم سازی دانش آموزان پایه اول به طور معناداری بالاتر از بهره سیستم- سازی دانش آموزان پایه دوم و سوم بود. نتایج با توجه به پایه های نظری مورد تبیین قرار گرفتند. همچنین فرم های کوتاه پرسشنامه های همدلی و سیستم سازی، پس از ترجمه و بررسی روایی صوری به روش ارزیابی متخصصان، بر روی افراد نمونه اجراشد. پس از گردآوری داده ها، ضرایب آلفای کرونباخ برای فرم کوتاه پرسشنامه همدلی 702/0 و برای فرم کوتاه پرسشنامه سیستم سازی 706/0 محاسبه گردید. تحلیل عوامل گویه های فرم کوتاه پرسشنامه همدلی گویای آن بودکه بیش از 47 درصد واریانس نمرات همدلی (توسط 5 عامل) با مقیاس همدلی تبیین می شود. پس از 3 بار چرخش عوامل، همبستگی میان هر گویه و هر عامل در بهترین حالت مشخص شد و بر اساس آن، دو عامل استخراج و نامگذاری گردید. همچنین تحلیل عامل گویه های فرم کوتاه پرسشنامه سیستم سازی بیانگر آن بود که بیش از 52 درصد واریانس نمرات سیستم سازی (توسط 8 عامل) با مقیاس سیستم سازی تبیین می شود. پس از 5 بار چرخش عوامل، همبستگی میان هر گویه با هر عامل در بهترین حالت مشخص شد و بر اساس آن سه عامل استخراج و نامگذاری گردید.

بررسی رابطه معناداری زندگی و شیوه های فرزندپروری مادران و اختلالات رفتاری کودکان آنها
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه اصفهان - دانشکده علوم تربیتی و روانشناسی 1389
  فیروزه مجدی   حسین مولوی

هدف از اجرای پژوهش، بررسی رابطه معناداری زندگی مادران با شیوه فرزندپروری و اختلالات رفتاری کودکان آنها بود. جامعه آماری عبارت بود از همه کودکان دبستانی شهر مشهد در سال تحصیلی 89-88 و مادران آنها. روش مورد استفاده برای نمونه گیری، روش خوشه ای بود. بدین ترتیب که ابتدا از بین نواحی هفت گانه آموزش و پرورش شهر مشهد، دو ناحیه بطور تصادف انتخاب شد. سپس از هر ناحیه، دو مدرسه ابتدایی دخترانه و پسرانه (مجموعا چهار مدرسه) بطور تصادفی انتخاب گردیدند. از این چهار مدرسه، 200 نفر کودک و مادران آنها بعنوان نمونه پژوهش، به تصادف برگزیده شدند. ابزار جمع آوری داده ها، پرسشنامه های شیوه های فرزندپروری بامریند با 30 سوال، تواناییها و مشکلات گودمن با 25 سوال، معناداری زندگی محقق ساخته با 48 سوال و پرسشنامه جمعیت شناختی بود. داده های مأخوذ از پرسشنامه ها ی مذکور، با دو شیوه ی آمار توصیفی و استنباطی (تحلیل مانوا، ضریب همبستگی پیرسون و ضریب همبستگی رتبه ای اسپیرمن) مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج به این شرح حاصل گردید: در تحلیل رابطه معناداری زندگی و عوامل آن(معنویت-مادیت، درویشی-مادیت، ایمان-بی ایمانی، آزادی اراده-جبر و نوع دوستی-نفس پرستی) با شیوه های فرزند پروری مقتدرانه، سهل انگارانه و مستبدانه مشخص شد که هیچ یک از روابط معناداری زندگی و پنج عامل آن با شیوه فرزند پروری مقتدرانه، معنادار نبود. رابطه عامل سوم معناداری زندگی(ایمان-بی ایمانی) با شیوه فرزند پروری سهل انگارانه، معنادار بود(0.001>p). اما واریانس مشترک این دو متغییر ناچیز و در حدود 0.05 بوده است.رابطه سایر عوامل معناداری زندگی و کل معناداری زندگی با شیوه فرزند پروری سهل انگارانه معنادار نبود. عامل دوم(درویشی- مادیت) و سوم(ایمان- بی ایمانی) معناداری زندگی با شیوه فرزند پروری مستبدانه، دارای رابطه معنادار بودند(0.00>p و 0.03>p). اما واریانس مشترک، تنها در رابطه عامل سوم(ایمان- بی ایمانی) و شیوه مستبدانه، قابل توجه بود(0.11).رابطه معناداری زندگی و سایر عوامل آن با شیوه فرزند پروری مستبدانه معنادار نبود. در بررسی رابطه معناداری زندگی مادران و عوامل پنج گانه آن با اختلالات رفتاری کودکان آنها، این نتیجه حاصل شد: رابطه معناداری زندگی و عوامل آن(معنویت-مادیت، درویشی-مادیت، ایمان-بی ایمانی، آزادی اراده-جبر و نوع دوستی-نفس پرستی) با اختلالات رفتاری کودکان، معنادار نبود. بین معناداری زندگی با سن مادر و تعداد اعضای خانواده، عامل اول معناداری زندگی(معنویت-مادیت) و سن مادر، عامل دوم معناداری زندگی(درویشی-مادیت) و تحصیلات مادر، عامل سوم معناداری زندگی(ایمان-بی ایمانی) با تحصیلات مادر و پایه تحصیلی کودک، و بین عامل چهارم معناداری زندگی(آزادی اراده-جبر) و تعداد اعضای خانواده، همبستگی معنادار وجود داشت، اما واریانس مشترک(r2) این همبستگی ها ناچیز بود. بنابراین همبستگی آنها قابل ملاحظه نبود. شیوه فرزند پروری مقتدرانه با هیچ یک از متغیرهای جمعیت شناختی، دارای رابطه معنادار نبود. رابطه شیوه فرزند پروری سهل انگارانه با سن کودک، تحصیلات مادر و پایه تحصیلی کودک معنادار بود، اما بعلت ناچیز بودن واریانس مشترک آنها، این همبستگیها قابل ملاحظه نبودند. بین شیوه فرزند پروری مستبدانه و هیچ یک از متغیرهای جمعیت شناختی نیز رابطه معنادار وجود نداشت.

اثربخشی آموزش مهارتهای زندگی بر عملکرد خانواده، دارای فرزندناتوان ذهنی
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه اصفهان 1389
  امیر ایران منش   حسین مولوی

چکیده: هدف: هدف این تحقیق بررسی اثربخشی آموزش مهارتهای زندگی بر عملکرد خانواده، دارای فرزند ناتوان ذهنی در شهرستان اراک در استان مرکزی بود.روش:جامعه آماری این پژوهش شامل مادران دارای فرزند ناتوان ذهنی(پسر) که بالغ بر174نفر بودند.30نفربه صورت تصادفی ساده انتخاب شدند.که 15 نفردرگروه آزمایش و15نفردیگر در گروه کنترل به طور تصادفی تقسیم شدند. ابزار جمع آوری داده ها شامل یک پرسشنامه جمعیت شناختی محقق ساخته و پرسشنامه عملکرد خانواده بلوم بود.گروه آزمایش در 7 جلسه(دو ساعته) آموزش های مهارت های زندگی دریونیسف شرکت کردند.گروه کنترل هیچ آموزشی را دریافت نکردند. یافته ها:نتایج تحلیل کوواریانس نشان داد که تفاوت بین نمرات باقی مانده گروه آزمایش و گروه کنترل معنی دار است.(0001/0p<).بنابر این اثربخشی آموزش مهارتهای زندگی بر عملکرد خانواده،دارای فرزندناتوان ذهنی گروه آزمایش تحقیق تایید شد.نتیجه گیری: آموزش مهارتهای زندگی به خانواده های دارای فرزندناتوان ذهنی موجب ارتقاء وافزایش عملکرد خانواده می شود. واژه ها ی کلیدی:آموزش مهارت های زندگی،کودک ناتوان ذهنی، عملکرد خانواده

ارزیابی و بازتوانی حافظه در بیماران صرع لوب گیجگاهی مقاوم به درمان
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه اصفهان 1389
  ماهگل توکلی   حسین مولوی

مشکلات حافظه از شایع ترین پیامد های غیر قابل کنترل در بیماران صرع لوب گیجگاهی مقاوم به درمان است. بر این اساس ارزیابی حافظه از مسائل اساسی مورد بررسی در برنامه جامع صرع بیماران مبتلا به صرع لوب گیجگاهی مقاوم به درمان، علی الخصوص قبل از تصمیم گیری برای عمل جراحی درمانی صرع می باشد. از طرف دیگر هر نوع کمک در زمینه بازتوانی حافظه، موضوعی است که در کنار ارزیابی دقیق حافظه، اهمیت دارد. از این رو، پژوهش حاضر با هدف ارزیابی حافظه و اثربخشی بازتوانی حافظه در بیماران صرع لوب گیجگاهی مقاوم به درمان انجام شده است. این پژوهش در دو مرحله ارزیابی و بازتوانی اجرا گردید. در مرحله ارزیابی 132 بیمار صرع لوب گیجگاهی مقاوم به درمان بستری شده در مرکز جامع صرع بیمارستان آیت ا.. کاشانی اصفهان بر اساس ملاک های ورود eeg و یافته های mri، غربالگری شدند. از میان آن ها 64 بیمار با دامنه سنی 15 تا 40 سال، فقدان عقب ماندگی ذهنی، تحصیلات پنجم ابتدایی به بالا، سلامت جسمانی عمومی و فقدان هر گونه بیماری عمده روانی و مغز و اعصاب همراه با صرع، انتخاب و در 4 گروه صرع لوب گیجگاهی کورتیکال راست =7، صرع لوب گیجگاهی کورتیکال چپ =17، صرع لوب گیجگاهی مزیال راست =22 و صرع لوب گیجگاهی مزیال چپ =18؛ و 32 آزمودنی که به شکل تصادفی از همراهان بیماران بستری شده در بیمارستان انتخاب گردیده بودند در گروه بهنجار قرار گرفتند. در مرحله بازتوانی 30 بیمار با دامنه سنی 15 تا 35 سال در گروه های بازتوانی(صرع لوب گیجگاهی راست=8 و صرع لوب گیجگاهی چپ=7) و کنترل(صرع لوب گیجگاهی راست=7 و صرع لوب گیجگاهی چپ8) قرار داده شدند. برای همه آزمودنی ها تست هوش وکسلر(فرم مختصر)، تست حافظه وکسلرiii و تست حافظه کلامی، دیداری و عملی اجرا گردیده بود. وضعیت حافظه بیماران مرحله بازتوانی، بعد از 4 ماه از پایان دوره بازتوانی مجددا از طریق تست حافظه رویدادی کلامی، دیداری و عملی بررسی گردید. در مرحله ارزیابی نتایج تحلیل کوواریانس چند متغیره نشان دهنده وجود تفاوت معنادار بین گروه های بیمار و گروه بهنجار در نمرات شاخص های ترکیبی تست حافظه وکسلرiii و زیر مقیاس های آن و تست حافظه رویدادی بوده است(05/0>p). نتایج مقایسه های زوجی نشان داد نمرات حافظه شنیداری فوری و تاخیری و زیر مقیاس های آن و حافظه کلامی در گروه مزیال چپ کمتر از سایر گروه ها بوده است(039/0>p). اما برای حافظه دیداری و زیر مقیاس های آن بین گروه ها تفاوت معنادار به دست نیامده بود. همچنین نتایج tوابسته حاکی از آن بود که بین نمرات حافظه فوری و تاخیری در گروه ها تفاوت وجود نداشته است. تحلیل کوواریانس با اندازه های تکراری نیز نشان داد کارکرد حافظه عملی به شکل معناداری بیش از حافظه کلامی و حافظه دیداری بوده است(000/0>p). در مرحله بازتوانی مشخص گردید بین نمرات حافظه شنیداری فوری و تاخیری، تداعی جفت لغات i و ii و حافظه منطقی ii و حافظه کلامی و عملی در گروه های بازتوانی و گروه های کنترل تفاوت معنادار وجود داشته است(02/0>p). نتایج مقایسه های زوجی نشان داد نمرات حافظه دیداری فوری و تاخیری و زیر مقیاس های آن و حافظه دیداری تست حافظه رویدادی در گروه بازتوانی گیجگاهی چپ نه تنها بیش ازگروه های کنترل (02/0>p) بلکه به شکل معناداری بیش از گروه بازتوانی راست بوده است (011/0>p). نتایج تحلیل کوواریانس چند متغیره نشان داد نمرات پیگیری حافظه کلامی، دیداری و عملی در گروه های بازتوانی به شکل معناداری بیش از گروه های کنترل بوده است(000/0>p). نتایج حاصل از پژوهش حاضر بیانگر آن است که هرچند وجود مشکل در کارکرد حافظه بیماران صرع لوب گیجگاهی مقاوم به درمان در مقایسه با افراد بهنجار توسط مقیاس حافظه وکسلرiii و تست حافظه رویدادی قابل تشخیص است، اما این آزمون ها در تعیین برتری جانبی محل ضایعه تنها برای حافظه شنیداری/کلامی تا حدی موفق بوده است. همچنین مشخص گردید برنامه بازتوانی حافظه برای پیشرفت وضعیت حافظه شنیداری/کلامی، حافظه دیداری و عملی موفق بوده است و اثربخشی آن بعد از 4 ماه پایداری داشته شده است.

اثربخشی مداخله مدیریت استرس به شیوه شناختی- رفتاری بر علایم روانشناختی،کیفیت زندگی و شدت فشارخون بیماران زن مبتلا به فشارخون
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه اصفهان - دانشکده علوم تربیتی و روانشناسی 1389
  شیدا جبل عاملی   حمید طاهر نشاط دوست

هدف از انجام این پژوهش، تعیین میزان اثربخشی مداخله مدیریت استرس به شیوه شناختی- رفتاری بر علایم روانشناختی،کیفیت زندگی و شدت فشارخون بیماران زن مبتلا به فشارخون بود. بدین منظور 28 بیمار مبتلا به فشارخون از مرکز درمانی تحقیقاتی حضرت صدیقه طاهره(س) اصفهان به صورت تصادفی انتخاب شدند و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش (14 نفر) و گواه (14 نفر) قرار گرفتند. مداخله مدیریت استرس به شیوه شناختی رفتاری، طی هشت جلسه هفتگی بر روی گروه آزمایش انجام شد. زیر مقیاس های اضطراب، افسردگی و خصومت پرسشنامهscl-90-r ، پرسشنامه کیفیت زندگی سازمان بهداشت جهانی و دستگاه فشارسنج جیوه ای، در سه مرحله پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری(دو ماهه) مورد استفاده قرار گرفتند. نتایج تحلیل کوواریانس نشان داد که میانگین نمرات اضطراب، افسردگی و خصومت گروه آزمایش نسبت به گروه گواه در مرحله پس آزمون کاهش معناداری پیدا کرده است (05/0p<) و این کاهش در مرحله پیگیری نیز مشاهده شد (05/0p<). همچنین نتایج نشان داد که میانگین نمرات کیفیت زندگی گروه آزمایش نسبت به گروه گواه در مرحله پس آزمون افزایش معناداری پیدا کرده است (001/0p=) و این افزایش در مرحله پیگیری نیز مشاهده شد (013/0p=). میانگین نمرات فشارخون سیستولیک و دیاستولیک گروه آزمایش نیز نسبت به گروه گواه در مرحله پس آزمون کاهش معناداری پیدا کرده (05/0p<) و این تفاوت در مرحله پیگیری نزدیک به سطح معناداری بود (06/0p=). به طور کلی، یافته های این پژوهش نشان داد که مداخله مدیریت استرس به شیوه شناختی- رفتاری می تواند به عنوان یک روش مداخله ای مفید برای بیماران مبتلا به فشارخون به کار رود. کلید واژه ها: فشارخون، مدیریت استرس به شیوه شناختی- رفتاری، اضطراب، افسردگی، خصومت، کیفیت زندگی

بررسی اثز بخشی آموزش گروهی مدیریت استرس شناختی رفتاری بر میزان اضطراب، افسردگی و کیفیت زندگی زنان مبتلا به صرع لوب گیجگاهی شهر اصفهان.
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه اصفهان - دانشکده علوم تربیتی و روانشناسی 1389
  راضیه جواهری رنانی   حمیذ طاهر نشاط دوست

هدف: هدف از انجام این پژوهش، بررسی آموزش گروهی مدیریت استرس شناختی - رفتاری بر کیفیت زندگی، افسردگی و اضطراب بیماران زن مبتلا به صرع لوب گیجگاهی بود. روش: بدین منظور 26 نفر بیمار مبتلا به صرع لوب گیجگاهی انتخاب شده و در دو گروه آزمایش (13 نفر) و گواه (13) نفر قرار گرفتند. آموزش گروهی مدیریت استرس شناختی - رفتاری، طی 10 جلسه هفتگی در بیمارستان آیت الله کاشانی بروی گروه آزمایش انجام شد. پرسشنامه کیفیت زندگی مبتلایان به صرع، زیر مقیاس های اضطراب و افسردگی آزمون scl-90-r در سه مرحله پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری (2 ماهه) تکمیل شد. یافته ها: نتایج تحلیل کوواریانس نشان داد که میانگین نمرات کیفیت زندگی گروه آزمایش نسبت به گروه گواه در مرحله پس آزمون افزایش معناداری پیدا کرده است (002/0=p) و این افزایش در مرحله پیگیری نیز مشاهده شد (002/0=p). نتایج همچنین نشان داد که میانگین نمرات اضطراب گروه آزمایش نسبت به گروه گواه در مرحله پس آزمون کاهش معناداری پیدا نکرده است، اما این کاهش در مرحله پیگیری مشاهده شد (01/0=p). میانگین نمرات افسردگی گروه آزمایش نسبت به گروه گواه در مرحله پس آزمون کاهش معناداری پیدا کرده بود (04/0=p) و این کاهش در مرحله پیگیری نیز مشاهده شد (006/0=p). نتیجه گیری: نتایج نشان داد که آموزش گروهی مدیریت استرس شناختی - رفتاری می تواند به عنوان یک روش مداخله ای مفید، برای بیماران مبتلا به صرع بکار رود.

اثربخشی آموزش گروهی ایمن سازی در برابر استرس بر امیزان اضطراب امتحان ، سبک اسناد و پرخاشگری کلامی نوجوانان دختر شهر اصفهان
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه اصفهان 1389
  محیا سروش   حسین مولوی

پژوهش حاضر با هدف تعیین تأثیر آموزش گروهی ایمن سازی در برابر استرس بر اضطراب امتحان ، سبک اسناد و پرخاشگری کلامی نوجوانان دختر انجام شد . به این منظور ، دانش آموزان پایه دوم مقطع متوسطه بصورت تصادفی انتخاب شدند و از میان آنها دانش آموزانی که نمرات بالاتری در سه پرسشنامه اضطراب امتحان ، سبک اسناد کودکان و نوجوانان ، و پرخاشگری کلامی کسب نمودند ، به عنوان نمونه پژوهش انتخاب شدند . از28 نفر انتخاب شده ، 14 نفر در گروه آزمایش و 14 نفر در گروه کنترل قرار گرفتند . آموزش گروهی ایمن سازی در برابر استرس به گروه آزمایش داده شد . پس از اتمام جلسات آموزشی سه پرسشنامه مذکور در مرحله ی پس آزمون و همچنین در مرحله پیگیری اجرا گردید . نتایج تحلیل کواریانس نشان داد که گروه آموزش بطور معنادار نمرات کمتری نسبت به گروه کنترل در اضطراب امتحان ، سبک اسناد ، و پرخاشگری کلامی در مرحله ی پس آزمون و پیگیریکسب نمودند (0001/0 < p) .

مقایسه خلاقیت درکودکان آموزش دیده و آموزش ندیده شطرنج و رابطه آموزش شطرنج و خلاقیت در کودکان دبستانی شهر اصفهان
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه اصفهان - دانشکده علوم تربیتی و روانشناسی 1389
  یاسر مومنی ندیکی   شعله امیری

هدف از پژوهش جاری مقایسه نمرات میزان خلاقیت ومولفه های آن در دو گروه آموزش شطرنج و غیر آموزش دیده در کودکان دبستانی شهر اصفهان و همچنین بررسی رابطه بین میزان آموزش شطرنج و مولفه های خلاقیت درکودکان دبستانی شهر اصفهان بود. روش پژوهش از نوع علی- مقایسه ای و همبستگی بود. جامعه آماری کودکان آموزش دیده شطرنج در شهر اصفهان و نمونه گیری به صورت تصادفی در دو مرکز آموزش شطرنج در شهر اصفهان صورت گرفت. نمونه آماری در این پژوهش کودکان دبستانی بودند که حداقل به مدت یک ترم- معادل سه ماه- آموزش شطرنج دیده بودند. حجم نمونه برای گروه آموزش دیده شطرنج 63 نفردر نظر گرفته شد، علاوه بر این تعداد 63 نفر از کودکان که سابقه آموزش شطرنج و آشنایی با این بازی را نداشته اند نیز از میان دانش آموزان دبستانی شهر اصفهان به شیوه تصادفی جهت مقایسه انتخاب شدند. برای اندازه گیری متغیر وابسته یعنی خلاقیت، آزمون تفکر خلاق تورنس (فرم تصویری ب) به کار برده شد. هم چنین از آزمودنی ها تست هوش رنگی ریون کودکان گرفته شد. تفاوت میزان نمرات کلی خلاقیت در دو گروه آموزش شطرنج و غیر آموزش دیده در کودکان شهر اصفهان معنادار بود (062/0=p)، همچنین تفاوت میزان نمرات در مقیاسهای سیالی (028/0=p)، بسط (251/0=p)، انعطاف پذیری (008/0=p) و ابتکار (476/0=p) در دو گروه آموزش شطرنج و غیر آموزش دیده در کودکان شهر اصفهان نیز معنادار بود . نتایج آزمون مان- ویتنی که در متغیر های سیالی و انعطاف پذیری اجرا شد در هر دو مولفه با معنی داری (0001/0>p) این فرضیه ها را تایید می کرد. بین دو متغیر آموزش شطرنج و نمرات تمامی مقیاس های خلاقیت کودکان ازقبیل سیالی، بسط، انعطاف پذیری و ابتکار در رگرسیون خطی و انحنایی همبستگی معنی داری وجود داشت (0001/0>p) و ضریب همبستگی در رگرسیون خطی برای نمرات کلی خلاقیت (729/0=r)، سیالی (560/0=r)، بسط (553/0=r)، انعطاف پذیری (503/0=r) و ابتکار (605/0=r) بدست آمد.در نمرات خلاقیت تفاوت معنی داری بین دو گروه آموزش دیده و آموزش ندیده شطرنج وجود داشت و کودکان گروه آموزش دیده شطرنج میزان خلاقیت بیشتری را در تمام مولفه های خلاقیت از خود نشان دادند. همچنین نتایج نشان دادهر چه میزان آموزش شطرنج در کودکان افزایش یابد، میزان بروز رفتارهای خلاقانه در آنان نیز افزایش می یابد، این افزایش در تمام مولفه های خلاقیت دیده شد.

تبیین رابطه سبک رهبری و عملکرد شغلی مدیران بومی و غیر بومی سازمانهای دولتی استان گیلان از طریق حمایت سازمانی، رضایت شغلی و تعهد سازمانی
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه اصفهان 1389
  ایرج شاکری نیا   حمیدرضا عریضی

با هدف بررسی نقش حمایت سازمانی، رضایت شغلی و تعهد سازمانی در سبک رهبری و عملکرد شغلی، از 202 نفر از مدیران سازمان های دولتی استان گیلان که به شیوه تصادفی ساده از جامعه مدیران سازمان های دولتی استان گیلان انتخاب شده بودند، خواسته شد تا با تکمیل پرسشنامه های تحقیق در این پژوهش مشارکت کنند. داده های بدست آمده با آزمون همبستگی پیرسون، تحلیل رگرسیون، آزمون t استیودنت برای گروه های مستقل و تحلیل واریانس یکراهه مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج بدست آمده از این تحقیق نشان می دهد که: بین رضایت شغلی و سابقه کنونی مدیران بومی استانی رابطه وجود دارد. بین رضایت شغلی و تعهد سازمانی مدیران بومی و مدیران غیر بومی استانی رابطه وجود دارد. بین رضایت شغلی و تعهد سازمانی مدیران بومی و مدیران غیر بومی استانی رابطه وجود دارد. بین رضایت شغلی و عملکرد شغلی مدیران بومی و مدیران غیربومی استانی رابطه وجود دارد. بین رضایت شغلی و حمایت سازمانی مدیران استان گیلان رابطه وجود دارد. بین حمایت سازمانی ادراک شده و تعهد سازمانی مدیران استان گیلان (بومی، غیربومی استانی و غیربومی غیراستانی) رابطه وجود دارد. بین حمایت سازمانی ادراک شده و عملکرد شغلی مدیران غیر بومی استانی رابطه وجود دارد. بین تعهد سازمانی و عملکرد شغلی مدیران بومی وجود دارد. آزمون z فیشر برای بررسی رابطه متغیرهای پژوهش در سه گروه از مدیران (بومی، غیر بومی استانی و غیربومی غیراستانی) نشان داد که این مدیران در متغیرهای مورد بررسی (حمایت سازمانی، رضایت شغلی و تعهد سازمانی در سبک رهبری و عملکرد شغلی )، با یکدیگر تفاوت معنی دار ندارند. سبک رهبری و عملکرد شغلی مدیران از روی متغیرهای حمایت سازمانی، تعهد سازمانی، رضایت شغلی قابل پیش بینی است. مقایسه میانگینهای رضایت شغلی، حمایت سازمانی، تعهد سازمانی، سبک رهبری و عملکرد شغلی نشان داد که مدیران مشارکت کننده در پژوهش به لحاظ متغیرهای حمایت سازمانی، تعهد سازمانی، سبک رهبری و عملکرد شغلی بین تفاوتهای معنی دار دارند. نتیجه آزمونهای تعقیبی نشان داد که تفاوت میانگینهای حمایت سازمانی، تعهد سازمانی، سبک رهبری و عملکرد شغلی در گروههای مدیران بومی و مدیران غیر بومی استانی معنی دار نیست، درحالیکه مدیران بومی و مدیران غیربومی استانی دراین میانگینها با مدیران غیر بومی غیراستانی تفاوتهای معنی دارداشتند. واژه های کلیدی: سبک رهبری. عملکرد شغلی. حمایت سازمانی. رضایت شغلی. تعهد سازمانی. مدیران بومی

ترسیم نقشه علمی تحقیقات مهندسی ایران در پایگاه اطلاعاتی دایالوگ طی سال های 1990- 2008
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه اصفهان - دانشکده علوم تربیتی و روانشناسی 1389
  نفیسه دهقانپور   فریده عصاره

پژوهش حاضر با هدف ترسیم نقشه علمی تحقیقات مهندسی ایران در پایگاه اطلاعاتی دایالوگ طی سال های 1990-2008 انجام شده است. در این پژوهش ابتدا تمامی تولیدات علمی مهندسی ایران در این محدوده زمانی در نمایه استنادی علوم از طریق سای سرچ (فایل 34 دایالوگ) بازیابی شد. سپس مدارک بازیابی شده که مشتمل بر 8396 مورد بود، از نظر نرخ رشد، نویسندگان، موضوعات، مجلات منتشر کننده مدارک، زبان و قالب مدارک مورد بررسی قرار گرفتند. نرخ رشد تولیدات مهندسی ایران طی سال های 1990-2008 در پایگاه مذکور 24 درصد بوده است. پرتولید ترین نویسنده، کاوه با 82 مدرک و پراستنادترین نویسنده، گروه نویسندگان astm با 120 استناد بود. بیشترین حجم مدارک ایرانی نمایه شده در پایگاه اطلاعاتی دایالوگ مربوط به موضوع مهندسی شیمی و مهندسی برق بوده است. مجله iranian journal of chemistry & chemical engineering با 348 مدرک بیشترین تعداد تولیدات را منتشر کرده است. مقالات با 24/97 درصد و زبان انگلیسی با 8/99 درصد، به ترتیب نوع و زبان عمده مدارک منتشر شده را تشکیل دادند. بیشترین میزان مشارکت نویسندگان ایرانی در زمینه انتشار مدارک نیز با کشور های آمریکا و کانادا بوده است. سپس 100 نفر از پر استناد ترین نویسندگان در این مدارک، انتخاب و با استفاده از تکنیک هم استنادی نویسندگان که یکی از روش های علم سنجی است، مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. جهت تجزیه و تحلیل داده ها، رسم نمودارها وانتقال داده ها از نرم افزارهای مایکروسافت اکسل و مایکروسافت وُرد استفاده شد و برای ترسیم نقشه علمی تولیدات مهندسی ایران طی سال های 1990-2008 از نرم افزار پث فایندر ویرایش 2/6 بهره جویی شده است. به این صورت که هم استنادی هر نویسنده با سایر نویسندگان استخراج و یک ماتریس متقارن از این نویسندگان تشکیل شد. در مرحله آخر ماتریس در نرم افزار پث فایندر فراخوانی شد. پنج خوشه اصلی در نقشه، مشخص شد که به ترتیب اولویت عبارت بودند از شیمی و بیوشیمی، مهندسی شیمی، مهندسی مکانیک و کاربرد کامپیوتر در آن، هوش مصنوعی، مهندسی پزشکی.

اثربخشی آموزش حل مسأله به شیوه زوجی بر رضایت زناشویی و علایم روانشناختی زوجین شهرستان بروجن
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه اصفهان 1389
  اسماعیل پاکروان   حمیدطاهر نشاط دوست

هدف از انجام این پژوهش بررسی اثر بخشی روش آموزش حل مسئله بررضایت زناشویی و علائم روانشناختی زوجین شهرستان بروجن بود. بدین منظور 30 زوج از مراجعه کنندگان کلینیک روانشناختی اداره آموزش و پرورش شهرستان بروجین انتخاب شده و به طور تصادفی در دو گروه آزمایش(15 زوج) و گروه کنترل(15 زوج) قرار گرفتند. مداخله درمانی طی 8 جلسه هفتگی براساس مدل درمانی هاوتون انجام شد و گروه کنترل هیچ مداخله ای دریافت نکرد. پرسشنامه رضایت زناشوئی انریچ و چک لیست نشانه های مرضی(scl-90-r) در مراحل پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری توسط زوجین تکمیل شد. نتایج تحلیل کواریانس چند متغیری نشان داد بین میانگین نمرات پس آزمون نمرات رضایت زناشویی بین دو گروه آزمایش و گواه تفاوت معناداری وجود دارد و این نتایج در مرحله پیگیری نیز مشاهده می شود. همچنین به استثنای نمرات وسواس فکری- عملی، اضطراب فوبی و روانپریشی بین میانگین نمرات پس آزمون سایر متغیرها بین دو گروه آزمایش و گواه تفاوت معنادار وجود دارد و این نتایج در مرحله پیگیری نیز مشاهده می شود. به طور کلی نتایج نشان می دهد که آموزش حل مساله راهبرد مناسبی در افزایش رضایت زناشویی و کاهش علائم روانشناختی زوجین می تواند باشد:با این حال این روش درمانی در درمان فوبیا،وسواس فکری-عملی و سایکوز کمتر مفید است،اما در مراحل بعدی درمان های مستقیم اختلالات یاد شده می توان از آن سود جست.

ارزیابی ویژگی های روانسنجی پرسشنامه بالینی نوجوانان میلون (maci) و کاربرد آن در تعیین تأثیر گروه درمانی به شیوه ttm بر نیمرخ روانی نوجوانان وابسته به مواد
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه اصفهان - دانشکده علوم تربیتی و روانشناسی 1389
  حسینعلی مهرابی کوشکی   حسین مولوی

چکیده هدف اصلی انجام این پژوهش هنجاریابی فرم ایرانی پرسشنامه بالینی نوجوانان میلون (maci-ir) در نظر گرفته شد. علاوه بر آن, تعیین اثربخشی گروه درمانی به شیوه مدل فرانظریه ای (ttm) بر نیمرخ روانی-شخصیتی نوجوانان وابسته به مواد مقیم کانون اصلاح و تربیت اصفهان هم به عنوان دیگر هدف اصلی این پژوهش مدنظرقرار گرفت. بر این اساس، در ابتدا و در قالب یک طرح پیمایشی، 1315 نوجوان شامل 417 نوجوان بزهکار(354 پسر و 63 دختر)، 340 دانش آموز عادی (شامل 207 دانش آموز پسر و 133 دانش آموز دختر)، 483 دانش آموز مشکل دار (شامل 272 دانش آموز پسر و 211 دانش آموز دختر) 40 نوجوان دختر بستری در بخش روانپزشکی و مراجعه کننده به مراکز مشاوره آموزش و پرورش و 40 پسر بیمار وابسته به مواد مراجعه کننده به کمپ های ترک اعتیاد اصفهان انتخاب و با استفاده از فرم تکمیل شده پرسشنامه بالینی نوجوانان میلون میلون مورد ارزیابی قرار گرفتند. علاوه بر این، جهت بررسی کفایت maci-ir در تعیین اثربخشی گروه درمانی به شیوه ttm بر نیمرخ روانی-شخصیتی نوجوانان وابسته به مواد مقیم کانون اصلاح و تربیت، 18 نوجوان وابسته به مواد مقیم کانون اصلاح و تربیت اصفهان (9n1=n2=) در دو مقطع زمانی در قالب طرحی نیمه تجربی با پیش آزمون و پس آزمون به عنوان آزمودنی های دو گروه آزمایش و گواه انتخاب شدند. گروه آزمایش یک دوره گروه درمانی به مدت ده جلسه 75 دقیقه ای دریافت کرد ولی آزمودنی های گروه گواه چنین مداخله ای دریافت نکردند. نتایج نهایی این پژوهش نشان داد با توجه به نبود تفاوت معنادار قابل توجه بین نمرات آزمودنی های دختر و پسر و همچنین عدم تفاوت معنادار نمرات آزمودنی های 15-13 ساله با آزمودنی های 19-16 ساله، پرسشنامه maci-ir بر نمونه کلی نوجوانان ایرانی و بدون در نظر گرفتن جنس و گروه سنی هنجاریابی شد. که خرده مقیاس های maci-ir دارای ضرایب پایایی مطلوبی بین 52/0 تا 89/0 بر اساس ضرایب آلفای کرانباخ، ضرایب بازآزمایی بین 33/0 تا 78/0 برای دختران دانش آموز بود (01/0p<). همچنین، ضرایب روایی همبستگی نمرات خرده مقیاس ها با نمره کل هر حیطه برای سندرم های بالینی بین 497/0 تا 85/0، برای نگرانی های ابراز شده بین 705/0 تا 902/0 و برای الگوهای شخصیتی بین 553/0 تا 921/0 بود (01/0p<). ضرایب تشخیصی هم بین 564/0تا 924/0 به دست آمد. تحلیل عاملی هم حاکی از آن بود که 27 خرده مقیاس این پرسشنامه شامل سه عامل کلی به نام های «گرایشات بزهکارانه»، «آشفتگی های بزهکارانه» و «روان پریشی عمومی» بر اساس 4/74% واریانس های نمرات خرده مقیاس ها بود. نتایج حاصل از بررسی تأثیر گروه درمانی بر اساس مدل فرانظریه ای (ttm) بر نیمرخ روانی-شخصیتی نوجوانان وابسته به مواد مقیم کانون اصلاح و تربیت اصفهان هم حاکی از آن بود که این مداخله باعث بهبود معنادار نیمرخ روانی –شخصیتی این نوجوانان در حیطه های اضطراب، افسردگی، گرایشات بزهکارانه، تکانشگری، گرایش به خودکشی سردرگمی هویتی، ناچیزانگاری خود، بی حساسیتی اجتماعی و به ویژه گرایش به سوء مصرف مواد و بهبود معنادار در الگوهای شخصیتی مرزی، خودشیفته، مقابله ای و خودپیرو شد (05/0p<). این نتایج نشان دهنده آن است که پرسشنامه تکمیل شده maci-ir دارای ویژگی های روان سنجی مطلوبی برای ارزیابی نوجوانان آسیب دیده اعم از نوجوانان دارای اختلال روانی، نوجوانان بزهکار و درگیر سیستم قضایی، نوجوانان وابسته به مواد و نوجوانان دانش آموز دارای مشکلات شدید در مدرسه می باشد. کما این که ارائه مداخله گروه درمانی هم حاکی از کفایت پرسشنامه maci-ir جهت نشان دادن اثرات درمان بر ابعاد مختلف نیمرخ روانی- شخصیتی نوجوانان وابسته به مواد می باشد. این یافته ها نشانگر آن است که پرسشنامه maci-ir دارای قابلیت استفاده بر نوجوانان آسیب دیده ایرانی در حیطه های تشخیص، ارزیابی و درمان می باشد. کلید واژه ها: هنجاریابی، فرم ایرانی پرسشنامه بالینی نوجوانان میلون (maci-ir)، نوجوانان بزهکار، گروه درمانی و مدل فرانظریه ای (ttm)

بررسی اثربخشی آموزش والدین و کودکان بر میزان زورگویی کودکان
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه اصفهان - دانشکده علوم تربیتی و روانشناسی 1389
  سید رضا پورسید   شعله امیری

هدف پژوهش اثربخشی برنامه آموزش والدین و کودکان در کاهش زورگویی دانش آموزان پسر پایه پنجم ابتدایی بود. نوع پژوهش آزمایشی از نوع پیش آزمون– پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری دانش آموزان پسر پایه پنجم ابتدایی شهرستان ابرکوه بوده که در سال تحصیلی 1389-1388 مشغول به تحصیل بودند. به منظور اجرای پژوهش پس از انجام جامعه سنجی و اجرای پرسشنامه روابط با همگنان (که بخشی از آن زورگویی کودکان را اندازه گیری می نماید)، 30 نفر از کودکانی که بر اساس تحلیل نتایج جامعه سنجی و نمرات کسب شده در پرسشنامه روابط با همگنان، به عنوان زورگو طبقه بندی شده بودند به صورت تصادفی در دو گروه 10 نفره آزمایش و کنترل جایگزین شدند. هر دو گروه آزمایشی، آموزش والدین و کودکان، به مدت 9 جلسه (در هر هفته یک جلسه) در برنامه آموزشی کاهش زورگویی مورد آموزش قرار گرفتند، ولی گروه کنترل هیچگونه آموزشی دریافت نکرد. هر دو گروه آزمایشی و گروه کنترل پس از 45 روز، مورد بررسی مجدد قرار گرفتند. داده ها با استفاده از نرم افزار آماری spss16 و با استفاده از شاخص های توصیفی و آزمون تحلیل کواریانس چند متغیری مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. نتایج تفاوت معنی داری (001/0p ? ) را در مرحله پس آزمون بین دو گروه آزمایشی و کنترل نشان داد. نتایج در مرحله پیگیری نیز تفاوت معنی داری (001/0p ? ) را بین دو گروه آزمایشی و کنترل نشان داد. با توجه به وجود تفاوت معنی دار بین گروه های آزمایشی و کنترل در پس آزمون و در دوره پیگیری می توان گفت که برنامه آموزش والدین و کودکان به عنوان دو روش آموزشی موثر و مکمل برای کاهش زورگویی در کودکان زورگو، قابلیت استفاده دارد. نتایج بر اساس بنیادهای نظری مورد تبیین قرار گرفته اند.

تعیین رابطه بین خلق و خو و درک پذیرش و طرد پدر با رفتار پرخاشگرانه دو گروه دانش آموزان شنوا وناشنوا شهر اصفهان
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه اصفهان - دانشکده علوم تربیتی و روانشناسی 1389
  اعظم حشمتی   فریبا یزدخواستی

هدف از پژوهش حاضر بررسی میزان رابطه بین مولفه های مزاج و تعامل آنها با ادراک پذیرش و طرد پدر با رفتار های پرخاشگرانه نوجوانان شنوا و ناشنوا بود. 60 دانش آموز (30 دختر و 30 پسر) ناشنوا و 100 دانش آموز (50 دختر و 50 پسر) شنوا در مقاطع اول، دوم و سوم دردو مدرسه راهنمایی عادی و دو مدرسه راهنمایی استثنایی به صورت نمونه گیری خوشه ای (تصادفی) انتخاب شدند. به منظور جمع آوری اطلاعات از سه پرسشنامه: پرخاشگری باس و وارن، طرد و پذیرش والدین ویژه کودک و مزاج کودکی میانه استفاده شد. در ابتدا رابطه مولفه های مزاج با عامل های پرخاشگری مورد بررسی قرار گرفت. نتایج نشانگر آن بود که بین مولفه های مزاج (نزدیک شدن یا کناره جویی از محرک های جدید، شدت بیان خلق، حواسپرتی و سطح فعالیت) با عامل های پرخاشگری (پرخاشگری جسمی، پرخاشگری کلامی، خشم و خصومت) در گروه دانش آموزان شنوا رابطه معنادار وجود دارد. سپس رابطه تعامل بین مولفه های مزاج و ادراک طرد و پذیرش پدر با مولفه های پرخاشگری مورد بررسی قرار گرفت نتایج پژوهش نشان داد که: 1- تعامل حواسپرتی با ادراک طرد و پذیرش پدر پیش بینی کننده پرخاشگری جسمی در دانش آموزان شنوا می باشد، 2- تعامل فراخنای توجه با ادراک طرد و پذیرش پدر پیش بینی کننده پرخاشگری کلامی و خصومت در دانش آموزان ناشنوا می باشد، 3- تعامل حواسپرتی با ادراک طرد و پذیرش پدر پیش بینی کننده خصومت و پرخاشگری غیر مستقیم در دانش آموزان ناشنوا می باشد. نتایج نشان داد که در دانش آموزان شنوا مزاج سخت چه به تنهایی و چه در تعامل با طرد و پذیرش پدر می تواند پیش بینی کننده پرخاشگری باشد، ولی در دانش آموزان ناشنوا مزاج فقط در تعامل با طرد و پذیرش پدر پیش بینی کننده پرخاشگری است. از آنجایی که دانش آموزان از لحاظ ویژگی های مزاجی با هم متفاوت هستند، لازم است که شیوه های ارتباطی والدین با توجه به این ویژگی ها و به منظور بروز هر چه کمتر رفتارهای ناسازگارانه در فرزندانشان، انعطاف پذیری لازم را داشته باشد.

بررسی رابطه بین حمایت سازمانی ادراک شده و فرهنگ مشارکتی با تعهد سازمانی در پرستاران بیمارستانهای بخش خصوصی و دولتی شهر اصفهان
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه اصفهان 1389
  زینب دارمی   ابوالقاسم نوری

پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه بین حمایت سازمانی ادراک شده و فرهنگ مشارکتی با تعهد سازمانی در پرستاران بیمارستان های بخش خصوصی و دولتی شهر اصفهان انجام شد. جامعه آماری را کلیه پرستاران بخش دولتی و خصوصی بیمارستان های شهر اصفهان، که در سال 1389 مشغول به کار بودند، تشکیل می دادند. از بین کلیه بیمارستانها 4بیمارستان خصوصی و 4 بیمارستان دولتی بصورت خوشه ای تصادفی انتخاب گردید. نمونه پژوهش از بین کلیه پرستاران بیمارستان های مذکور به صورت تصادفی ساده به تعداد 100 نفر در هر بخش در نظر گرفته شد که از این میان 70 پرسشنامه از بخش دولتی و 71 پرسشنامه از بخش خصوصی بازگشت یافت. در این پژوهش که بصورت رابطه ای و مقایسه ای انجام پذیرفت، پرسشنامه های حمایت سازمانی ادراک شده(آیزنبرگر، 1986) با پایایی 91/0 ، پرسشنامه فرهنگ مشارکتی (کانها و کوپر، 2002) با پایایی 84/0 و پرسشنامه تعهد سازمانی (مایر و آلن، 1997) با پایایی 75/0 برای کل تعهد سازمانی، همچنین با پایایی 85/0 در بعد تعهد هنجاری، 64/0 در بعد تعهد مستمر و 76/0 در بعد تعهد عاطفی برای سنجش متغیر ها استفاده شد. برای تحلیل داده ها از روش های آماری توصیفی (فراوانی، در صد فراوانی، میانگین و انحراف استاندارد) و استنباطی (همبستگی چندگانه، تحلیل واریانس و مانوا) استفاده شد. نتایج حاصل از تحلیل همبستگی و مانوا نشان داد که بین حمایت سازمانی ادراک شده و هر سه بعد تعهد در هر دو بخش خصوصی و دولتی رابطه مثبت و معنی دار وجود دارد(01/0p<) همچنین نتایج نشان دادند که در بخش خصوصی، بین فرهنگ مشارکتی با هر سه بعد تعهد رابطه مثبت و معنی داری وجود دارد ولی در بخش دولتی تنها بین فرهنگ مشارکتی با تعهد هنجاری و مستمر رابطه معنی دار وجود دارد(05/0p<). نتایج حاصل از مقایسه میانگین های نمرات حمایت سازمانی ادراک شده، فرهنگ مشارکتی، تعهد هنجاری، تعهد مستمر و تعهد عاطفی نشان داد که بین میانگین های حمایت سازمانی ادراک شده و هر سه بعد تعهد تفاوت معنی دار ی وجود دارد(01/0p<). پرستاران بخش دولتی نسبت به بخش خصوصی حمایت و تعهد سازمانی بیشتری را نشان می دادند ولی بین میانگین های فرهنگ مشارکتی دو بخش تفاوت معنی داری مشاهده نشد. با توجه به یافته های پژوهش، با افزایش حمایت سازمانی ادراک شده و فرهنگ مشارکتی و تعهد می توان عملکرد و کیفیت مراقبت در بخش خصوصی را ارتقا داد.

اثربخشی مداخله فراشناختی بر علایم بیماری و باورهای فراشناختی در بیماران مبتلا به اختلال هراس اجتماعی
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه اصفهان - دانشکده علوم تربیتی و روانشناسی 1389
  محمد حسین بهادری   مهرداد کلانتری

اختلال هراس اجتماعی نوعی اختلال اضطرابی است که به عنوان ترس شدید و مزمن از موقعیت هایی که باعث تحقیر و خجالت زدگی می شود، توصیف شده است. پژوهش حاضر با هدف اثربخشی مداخله فراشناختی، بر علائم هراس اجتماعی در بیماران مبتلا به اختلال هراس اجتماعی انجام شد. این پژوهش به روش کار آزمایی بالینی کنترل شده انجام شده ، از میان مراجعین به کلینیک های مشاوره در شهر شیراز که مبتلا به اختلال هراس اجتماعی بودند، 19 نفر به عنوان نمونه انتخاب گردیدند و در دو گروه گواه و تجربی به روش گمارش تصادفی جایگزین شدند. پس از اجرای پیش آزمون که با استفاده از پرسشنامه سنجش علائم هراس اجتماعی، مقیاس سنجش علائم ترس از ارزیابی منفی و پرسشنامه فراشناخت به عمل آمد، گروه تجربی طی 8 جلسه هفتگی درمان فراشناختی قرار گرفت و گروه گواه نیز در لیست انتظار قرار گرفتند. پس آزمون و پی گیری (دو ماهه) با همان ابزار انجام گرفت. نتایج تحلیل کواریانس نشان داد که درمان فراشناختی در کاهش علائم هراس اجتماعی در بیماران مبتلا به اختلال هراس اجتماعی تاثیر معناداری دارد. میزان بهبودی در پس آزمون 58 درصد و در پی گیری دو ماهه 64 درصد بود (p?0.001). میزان بهبودی برای علائم ترس از ارزیابی منفی در گروه آزمایشی نسبت به گروه گواه در پس آزمون معادل 71 درصد و در دو ماهه پی گیری معادل 64 درصد بود (p?0.001)، که نشان از امید بخش بودن نتایج درمان می باشد. این مداخله بر ارتقای مهارت های انطباقی کارآمد و انعطاف پذیر از طریق فرایندهای فراشناختی و تاثیر آن در کاهش علائم هراس اجتماعی در بیماران مبتلا به اختلال هراس اجتماعی تاکید می نماید.

مقایسه اثر بخشی روش های مداخله رفتاری- شناختی، روش های القاء خلق و آموزش مهارت های اجتماعی بر بهزیستی روانشناختی فرزندان جانبازان مبتلا به اختلال استرس پس از سانحه
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه اصفهان - دانشکده علوم تربیتی و روانشناسی 1389
  مریم اسماعیلی   کریم عسکری

چکیده هدف اصلی این پژوهش مقایسه اثربخشی مداخله رفتاری- شناختی ، آموزش مهارت های اجتماعی و روش های القاء خلق و تصویر سازی ذهنی بر بهزیستی روانشناختی فرزندان جانبازان مبتلا به اختلال استرس پس از سانحه (p. t. s. d)بود. این پژوهش به شیوه نیمه آزمایشی و با طرح پیش آزمون- پس آزمون و پیگیری با گروه گواه اجرا شد. جامعه آماری این پژوهش تمامی فرزندان جانبازان مبتلا به اختلال استرس پس از سانحه در سال تحصیلی 1389-1388 در شهر اصفهان بود که از میان آنان تعداد 160 نفر به روش تصادفی خوشه ای انتخاب شدند. به این ترتیب که از نواحی پنجگانه آموزش و پرورش، ناحیه پنج و از میان فرزندان جانبازان این ناحیه 120 نفر از مجموع 726 نفر فرزند جانباز 14 تا 18 ساله با حمایت ستاد شاهد ناحیه 5 انتخاب و به روش تصادفی در گروه های آزمایش و گواه گمارده شدند. آزمودنی ها با استفاده از مصاحبه تشخیصی جامع بین المللی((cidi بررسی شده تا موارد اختلالات روانی که احتیاج به مداخلات دارویی داشتند، از تحقیق حذف شوند. 60 نفر دختر و 60 نفر پسر به طور تصادفی در سه گروه آزمایش مداخله رفتاری- شناختی، آموزش مهارت های اجتماعی و روش های القاء خلق و تصویر سازی ذهنی و همچنین گروه گواه گمارده شدند (هر گروه 15 نفر). گروه های آزمایش تعداد 8 جلسه 90 دقیقه ای و به مدت دو و نیم ماه تحت مداخلات یاد شده قرار گرفتند و گروه گواه این مداخلات را دریافت نکرد. ابزار اندازه گیری در این پژوهش پرسشنامه جمعیت شناختی محقق ساخته و پرسشنامه بهزیستی روانشناختی برومندو مولوی(1383) بود. پس از اعمال مداخله پس آزمون اجرا شد و 4 ماه بعد پیگیری اجرا شد. نتایج حاکی از آن بود که مداخله رفتاری- شناختی(p?0. 001) و روش های القاء خلق و تصویر سازی ذهنی(p?0. 004) و آموزش مهارت های اجتماعی(p?0. 002) در افزایش بهزیستی روانشناختی فرزندان جانبازان مبتلا به اختلال استرس پس از سانحه در مراحل پس آزمون و پیگیری و در مقایسه با گروه گواه موثر بود. در مرحله پیگیری بین دو مداخله رفتاری – شناختی و القاء خلق در افزایش بهزیستی روانشناختی تفاوت معنی داری مشاهده نشد. در مجموع این تحقیق استفاده از مداخله های القاء خلق و رفتاری- شناختی را جهت افزایش بهزیستی روانشناختی پیشنهاد می کند.

بذذسی تاثیر روش دیویس بر عملکرد خواندن و خودپنداره کودکان تارساخوان
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه اصفهان - دانشکده علوم تربیتی و روانشناسی 1389
  طاهره حیدری   حسین مولوی

هدف از پژوهش بررسی تأثیر آموزش به روش دیویس بر عملکرد خواندن و خودپنداره کودکان نارساخوان بود. روش پژوهش آزمایشی بود. نمونه های این پژوهش شامل 35 دانش آموز نارساخوان بود که از میان پنج ناحیه آموزش و پرورش اصفهان دو ناحیه به طور تصادفی انتخاب و سپس از میان این دو ناحیه پنج مدرسه پسرانه به طور تصادفی انتخاب شدند. بدین ترتیب از بین این تعداد، 20 نفر دانش آموز نارساخوان پسر پایه تحصیلی سوم دبستان انتخاب و به طور تصادفی در دو گروه 10 نفری آزمایش و کنترل قرار داده شدند. ابزار پژوهش عبارت از آزمون هوشی وکسلر، آزمون خواندن و نارساخوانی و آزمون خودپنداره بود. سپس کودکان نارساخوان گروه آزمایش 15 جلسه 30 دقیقه ای برنامه آموزشی دیویس را دریافت کردند. نتایج تحلیل کواریانس نشان داد که روش آموزشی دیویس بر عملکرد خواندن و خودپنداره کودکان نارساخوان موثر بوده است(01/0>p). همچنین نتایج تحلیل کواریانس روش دیویس بر خرده مقیاس های خواندن کودکان نارساخوان نشان داد که این روش بر خرده مقیاس های خواندن کلمات، زنجیره کلمات، درک کلمه، درک متن، حذف آواها، نشانه حروف و کلمات نیز موثر بوده است.

هنجاریابی و پایائی آزمون شخصیت تیپ نمای مایرز- بریگز در دانشجویان دانشگاه اصفهان
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه اصفهان 1389
  ریحانه مقدسی   حسین مولوی

هنجاریابی و پایائی آزمون شخصیت تیپ نمای مایرز- بریگز در دانشجویان دانشگاه اصفهان مطالعه حاضر با اهداف، بررسی میزان پایایی و روائی تیپ نمای مایرز- بریگز، بررسی توزیع نمرات هر یک از مقیاس های آزمون از لحاظ نزدیک بودن به توزیع نرمال، تعیین رتبه های درصدی و نقاط برش ده و نود درصدی برای هر یک از زیر مقیاس های آزمون، بررسی تفاوت در میانگین نمرات 4 مقیاس آزمون در بین دانشجویان دختر و پسر، بررسی رابطه بین متغیرهای دموگرافیک و عملکرد افراد در 4 مقیاس آزمون، بررسی میزان انطباق (تأیید) عوامل چهار گانه تیپ نمای مایرز- بریگز بر اساس تحلیل عاملی، بررسی امکان ارائه فرم کوتاه شده ای از آزمون مایرز- بریگز، و تعیین تیپ های شخصیتی غالب در بین دانشجویان بر حسب متغیرهای دموگرافیک اجرا شد. تیپ نمای مایرز- بریگز که اختصاراً mbti نامیده می شود؛ توسط کاتارین کوک بریگز و ایزابل بریگز با تکیه بر نظریه تیپ شناسی کارل گوستاو یونگ تهیه شده است، که گرایش ها و تمایلات فرد را مشخص می سازد . برای رسیدن به اهداف مورد نظر در این پژوهش نمونه ای با حجم 330 نفر از بین دانشجویان دانشگاه اصفهان انتخاب گردید. با استفاده از روش همسانی درونی از طریق ضریب آلفای کرونباخ، ضریب پایایی هر مقیاس برای کل آزمودنی ها و همچنین به تفکیک جنسیت به طور جداگانه محاسبه گردید. نتایج بیانگر آن است که بیشترین ضریب پایایی مربوط به مقیاس قضاوتی- ادراکی است که 70% می باشد و کمترین آن مربوط به مقیاس حسی- شهودی است که 58 /0 می باشد. با استفاده از آزمون manova نمرات دانشجویان دختر و پسر در هر مقیاس مقایسه گردید. نتایج بدست آمده بیانگر آن است که بین میانگین نمرات مردان و زنان در مقیاس های برون گرایی- درون گرایی، و قضاوتی- ادراکی از لحاظ آماری، تفاوت معنی داری وجود دارد (01/ 0 p<). بررسی رابطه بین متغیرهای زمینه ای با نمرات افراد در هر یک از چهار مقیاس پرسشنامه مایرز- بریگز، نشان داد که بین متغیر تعداد اعضای خانواده با مقیاس قضاوتی- ادراکی، تحصیلات مادر با مقیاس تفکری- احساسی، بین متغیرهای جنسیت و شغل پدر با مقیاس های برون گرایی- درون گرایی و قضاوتی- ادراکی، و بین سن دانشجویان با مقیاس حسی- شهودی، رابطه معنی داری از لحاظ آماری به دست آمد (05/ 0 p<). بین سایر متغیرهای زمینه ای شامل؛ رشته تحصیلی، وضعیت تأهل، مقطع تحصیلی و تحصیلات پدر، با مقیاس های چهار گانه آزمون مایرز- بریگز رابطه معنی داری مشاهده نشد. در نهایت با تحلیل ماده ها و محاسبه پایایی هر مقیاس و حذف سوال های نامناسب و تعیین میانگین و انحراف استاندارد هر مقیاس در کل آزمودنی ها و به تفکیک جنسیت، جداول نرم برای آزمون، تهیه شد. واژه های کلیدی: تیپ های شخصیتی، تیپ نمای مایرز- بریگز، هنجاریابی، پایائی، دانشجویان دانشگاه

مقایسه تأثیر آموزش دوست یابی به کودکان و آموزش از طریق والدین بر روابط با همگنان، کیفیت دوستی، عزت نفس و احساس تنهایی دانش آموزان دختر دوره ی ابتدایی
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه اصفهان 1389
  الهه الهی دوست   شعله امیری

پژوهش حاضر به بررسی تأثیر آموزش مهارت های دوست یابی از طریق آموزش مستقیم و آموزش از طریق والدین به کودکانی که در روابط با همگنان مشکل دارند بر روابط با همگنان، کیفیت دوستی، عزت نفس و احساس تنهایی پرداخته است. برای رسیدن به این هدف 27 دانش آموز دختر پایه های چهارم و پنجم دارای مشکل در روابط با همگنان که در سال 89-88 در مدارس ناحیه 3 استان اصفهان در حال تحصیل بودند و از طریق جامعه سنجی انتخاب شدند و به صورت تصادفی در سه گروه(دو گروه آزمایش و یک گروه گواه) قرار گرفتند. گروه آزمایش (1) آموزش مهارت های دوست یابی را از طریق آموزش مستقیم در 9 جلسه 90 دقیقه ای و گروه آزمایش (2) این آموزش را از طریق والدین در 8 جلسه 60 دقیقه ای دریافت کردند و گروه گواه هیچ نوع مداخله ی آموزشی دریافت نکردند. گروه ها در دو سطح پیش آزمون و پس آزمون از طریق گروه سنجی، پرسشنامه سنحش روابط با همگنان، پرسشنامه کیفیت دوستی، پرسشنامه عزت نفس و پرسشنامه میزان احساس تنهایی و نارضایتی اجتماعی مورد ارزیابی قرار گرفتند. نتایج به دست آمده از دو مرحله پیش آزمون و پس آزمون با استفاده از روش آماری تحلیل کواریانس و آزمون های ناپارامتریک (مان ویتنی-یو) و با استفاده از نرم افزار spss مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج نشان داد که آموزش مهارت های دوست یابی به کودکان باعث بهبود روابط با همگنان در گروه آزمایش (2) و افزایش کیفیت دوستی در گروه آزمایش (1) گردید، همچنین باعث افزایش عزت نفس در کودکان و کاهش احساس تنهایی در هر دو گروه آزمایشی گردید (p<0.05).

مقایسه تأثیرآموزش شناختی- رفتاری و آموزش شناختی- رفتاری با رویکرد اسلامی بر میزان همسرآزاری و اختلالات رفتاری فرزندان آنها
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه اصفهان - دانشکده علوم تربیتی و روانشناسی 1389
  رضوان السادات جزایری   محمدباقر کجباف

هدف پژوهش: بررسی و مقایسه تأثیر آموزش شناختی-رفتاری و آموزش شناختی-رفتاری با رویکرد اسلامی بر میزان همسرآزاری و اختلالات رفتاری فرزندان در بین مردان متأهل شاغل در یک مرکز صنعتی شهر اصفهان بود. روش تحقیق: طرح این پژوهش نیمه تجربی بود، که در آن پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری با دو گروه آزمایشی و یک گروه کنترل استفاده شد. جامعه آماری: تمام مردان متأهل دارای حداقل یک فرزند در محدوده سنی 2-18 سال شاغل در یک مرکز صنعتی شهر اصفهان در سال 1389 بود. از بین این جامعه آماری 45 نفر به صورت تصادفی ساده در طی چند مرحله انتخاب شدند و به شیوه تصادفی در سه گروه 15 نفری (گروه شناختی-رفتاری، شناختی- رفتاری با رویکرد اسلامی و گروه کنترل) قرار گرفتند. ابزار: ابزار مورد استفاده برای اندازه گیری متغیر وابسته همسرآزاری، مقیاس تاکتیک های تعارض بود (این ابزار دارای خرده مقیاس های عدم مذاکره، پرخاشگری عاطفی، فیزیکی، جنسی، مالی و آزار و صدمه جسمی است) و جهت ارزیابی اختلالات رفتاری فرزندان، پرسشنامه علائم مرضی کودک، فرم والد مورد استفاده قرار گرفت. سپس دو رویکرد آموزش شناختی-رفتاری و شناختی-رفتاری با رویکرد اسلامی در دو گروه آزمایشی به مدت 8 جلسه اجراء شد. میزان همسرآزاری و اختلالات رفتاری فرزندان در سه گروه، طی سه مرحله (پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری) مورد سنجش قرار گرفت. یافته ها: نتایج تحلیل کواریانس نشان داد، میانگین نمرات همسرآزاری در گروههای آموزشی کاهش معناداری نسبت به گروه کنترل داشت (01/0p<). همچنین بر اساس نتایج تحلیل کواریانس، مشخص شد که میانگین نمرات علائم اختلالات رفتاری (شامل کمبود توجه، بیش فعالی، کمبود توجه/بیش فعالی ، لجبازی و نافرمانی، اختلال سلوک، اضطراب فراگیر، ترس مشخص، افسرده خویی، ترس اجتماعی، اضطراب جدایی و بی اختیاری ادرار) در فرزندان دو گروه آموزشی نسبت به گروه کنترل از نظر آماری کاهش معناداری داشت. همچنین نتایج نشان داد که در آزمون پیگیری، آموزش شناختی-رفتاری با رویکرد اسلامی در کاهش شدت علائم اختلال لجبازی و نافرمانی فرزندان تأثیر بیشتری داشت.

بررسی تاثیر آموزش ترکیبی حسی-ادراکی-حرکتی بر عملکرد خواندن دانش آموزان دختر نارساخوان ابتدایی شهر اصفهان
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه اصفهان 1389
  راحله حقیقت زاده   حسین مولوی

هدف از پژوهش بررسی تاثیر آموزش ترکیبی حسی-ادراکی-حرکتی بر عملکرد خواندن دانش آموزان نارساخوان ابتدایی شهر اصفهان بود. نمونه مورد نظر ، 30 دانش آموز نارساخوان ارجاع داده شده به مرکز اختلالات یادگیری شهر اصفهان بود که با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی انتخاب و در دو گروه 15 نفری که شامل یک گروه آزمایش (آموزش حسی- ادراکی- حرکتی) و یک گروه کنترل بود، جایابی شدند. ابزار پژوهش عبارت از آزمون تشخیصی خواندن (فرم اکوال)، آزمون هوش وکسلر و پرسشنامه اطلاعات جمعیت شناختی بود که آزمون تشخیصی خواندن در مراحل پیش آزمون و پس آزمون مورد استفاده قرار گرفت. سپس گروه آزمایش، طی 10جلسه 1ساعته تحت آموزش حسی-ادراکی-حرکتی بصورت انفرادی قرار گرفتند، در حالی که گروه کنترل هیچ گونه مداخله ای را دریافت نکرد. یافته های به دست آمده از روش آماری تحلیل کواریانس نشان داد که بین میانگین نمرات پس آزمون گروه آزمایش و کنترل، تفاوت معناداری وجود داشت (001/0 >p). در مجموع یافته های پژوهش حاکی از آن است که آموزش حسی- حرکتی- ادراکی بر عملکرد خواندن دانش آموزان نارساخوان موثر بوده است و باعث افزایش معنی دار میانگین نمرات پس آزمون گروه آزمایش نسبت به گروه کنترل شده است

سنجش اختلالات شناحتی روی انواع بیماران مبتلا به مالتیپل اسکلروزیس
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه اصفهان - دانشکده علوم تربیتی و روانشناسی 1389
  زهرا مرادی شهربابک   حسین مولوی

هدف از انجام این پژوهش ارزیابی اختلالات شناختی در بیماران ام.اس و افراد سالم بود. بدین منظور با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی ساده، از بین جامعه آماری شامل: کلیه مبتلایان به مالتیپل اسکلروزیس که در مرکز ام.اس بیمارستان الزهرا اصفهان دارای پرونده بودند و همراهانشان، 176 بیمار مبتلا به یکی از انواع ام.اس و 32 نفر فرد سالم انتخاب شدند. 176 نفر بیمار ام.اس با توجه به نوع بیماری شان در یکی از چهار گروه ام.اس با یک بار حمله ی تخریب میلین، عودکننده/ تخفیف یابنده، پیش رونده ی اولیه، پیش رونده ی ثانویه قرار گرفتند. فرض های این پژوهش این بود که بین سنتروئیدهای حافظه و هیجان و خستگی عصبی در دو گروه سالم و بیمار و چهار نوع بیمار ام.اس تفاوت وجود دارد. ابزارهای مورد استفاده در این پژوهش تست های نشانه- چهره در 90 و 300 ثانیه، تست جمع زدن اعداد متوالی به صورت شنیداری، پرسشنامه های روان عصب شناختی بیمار و همراه بیمار و مقیاس اثر اصلاح شده خستگی بود. تحلیل واریانس چندمتغیره حاکی از آن بود که بین سنتروئیدهای حافظه و هیجان و خستگی عصبی در دو گروه سالم و بیمار تفاوت معناداری وجود داشت (0001/0p<) و میانگین نمرات افراد سالم در قسمت حافظه و هیجان از بیماران بیشتر و در خستگی عصبی از بیماران کمتر بود. همچنین بین سنتروئیدهای حافظه و هیجان و خستگی عصبی در چهار نوع بیماری ام.اس تفاوت معناداری وجود داشت (0001/0p<) و میانگین نمرات افراد سالم در قسمت حافظه و هیجان از بیماران بیشتر و از خستگی عصبی از بیماران کمتر بود (0001/0p<).

بررسی رابطه ی یادگیری سازمانی و اعتماد سازمانی با توسعه ی کارکنان در دانشگاه های دولتی پزشکی و غیر پزشکی جنوب شرق کشور
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه اصفهان - دانشکده علوم تربیتی و روانشناسی 1389
  ابوالقاسم فرهنگ   سیدعلی سیادت

هدف از این پژوهش بررسی رابطه ی یادگیری سازمانی و اعتماد سازمانی با توسعه ی کارکنان در دانشگاههای دولتی پزشکی و غیر پزشکی جنوب شرق کشور در سال تحصیلی 89-1388 بود. روش پژوهش توصیفی و از نوع همبستگی بود. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه اعضای هیأت علمی رسمی و کارکنان رسمی و پیمانی دانشگاههای دولتی پزشکی و غیرپزشکی جنوب شرق کشور بود که تعداد آنها جمعاً 4505 نفر را شامل گردید. حجم نمونه 240 نفر تعیین گردید و سپس از بین دانشگاه های دولتی جنوب شرق کشور ابتدا شش دانشگاه بصورت تصادفی انتخاب و سپس از هر دانشگاه 40 نفر بصورت تصادفی طبقه ای انتخاب گردیدند.در صورتیکه نسبت نمونه گیری برای تمام طبقه ها مساوی باشد این روش با اطمینان زیاد می تواند موجب اصلاح نمونه گیری تصادفی ساده شود؛زیرا روش مورد بحث پژوهشگر را مطمئن می سازد که طبقه های مختلف بطور در ست در نمونه حضور پیدا می کنند(دلاور،1383).ابزارهای اندازه گیری در این پژوهش شامل پرسشنامه های زیر است: 1) پرسشنامه یادگیری سازمانی گومژ و همکاران (2005) شامل 16 سوال که مولفه های تعهد مدیریت،دید سیستمی ،فضای باز و آزمایشگری و انتقال و یکپارچه سازی دانش را مورد سنجش قرارداد. 2) پرسشنامه اعتماد سازمانی که براساس دیدگاههای مایر و داویز (1999) و مک نایت و همکاران (2002) در مورد اعتماد سازمانی توسط ریکا و دیگران (2008) ساخته شده است. 3) پرسشنامه محقق ساخته توسعه ی کارکنان که براساس رویکردهای توسعه کارکنان نوا (2008) و مدل توسعه ی کارکنان پورصادق و علیمیرزایی(1384) و مطالعه ادبیات پژوهش توسط محقق ساخته شده است. روایی محتوایی هر سه پرسشنامه توسط اساتید گروه علوم تربیتی دانشگاه اصفهان مورد تأیید قرار گرفت و ضریب پایایی پرسشنامه های یادگیری سازمانی، اعتماد سازمانی و توسعه ی کارکنان به ترتیب 73/0، 82/0 و 71/0 تعیین گردید. در این پژوهش، از آزمون شاپیروویلک برای بررسی نرمال بودن نمرات، ضریب همبستگی پیرسون برای بررسی رابطه ی بین متغیرها، رگرسیون خطی و انحنایی و تحلیل واریانس برای بررسی فرضیات و رگرسیون چند متغیره و تحلیل مسیر برای سنجش مدل مفهومی پژوهش استفاده گردید. بر اساس یافته های تحقیق رابطه ی معنی داری بین متغیرهای یادگیری سازمانی (470/0=r) و اعتماد سازمانی (163/0=r) با توسعه ی کارکنان وجود دارد. همچنین رابطه ی معنی داری بین مولفه ی اعتماد افقی(18/0=r) با توسعه ی کارکنان وجود دارد. اما رابطه ی بین مولفه ی اعتماد ( عمودی -موسسه ای) با توسعه ی کارکنان معنی دار نیست. نتایج رگرسیون چند متغیره نشان داد که متغیر وابسته مستقیماً تحت تاثیر متغیر یادگیری سازمانی است (469/0= ) و یادگیری سازمانی نیز به صورت غیرمستقیم بر توسعه ی کارکنان تأثیر دارد (278/0= )، اما تأثیر مستقیم اعتماد سازمانی بر توسعه ی کارکنان معنادار نیست (n. s، 033/0= ). به همین دلیل این رابطه از مدل نهایی پژوهش حذف گردیده است. کلیدواژه ها: توسعه ی کارکنان، اعتمادسازمانی، یادگیری سازمانی، دانشگاههای دولتی جنوب شرق کشور، اعضای هیأت علمی، آموزش عالی.

عملکردهای شناختی بیماران مبتلا به پارکینسون در مقایسه با افراد سالم و بررسی تاثیر دو داروی پرامی پکسول و تری هگزی فنیدیل بر آن
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه اصفهان - دانشکده علوم تربیتی و روانشناسی 1389
  گلیتا امساکی   حسین مولوی

تقریبا تمام بیماران مبتلا به بیماری پارکینسون از برخی نقایص شناختی رنج می برند. این ناتوانی ها باعث شکایات جدی بیماران از مدیریت زندگی روزمره به ویژه در ارتباط با عملکرد شغلی و روابطشان می شود. در پژوهش حاضر نخست عملکردهای شناختی بیماران پارکینسونی با افراد سالم و سپس تاثیر داروی پرامی پکسول و تری هگزی فنیدیل بر عملکرد شناختی بیماران پارکینسونی مورد بررسی قرار گرفت. نمونه پژوهش شامل 35 بیمار پارکینسونی بود که 12 نفر داروهای پرامی پکسول، لوودوپا و آمانتادین، 12 نفر داروهای تری هگزی فنیدیل، لوودوپا و آمانتادین و 11 نفر تنها داروهای لوودوپا و آمانتادین مصرف می کردند. آزمون ارزیابی شناختی مونترآل، پرسشنامه جمعیت شناختی، آزمون افسردگی بک، آزمون اضطراب بک و نیز بخش حرکتی مقیاس یکپارچه ارزیابی بیماری پارکینسون به عنوان پیش آزمون بر روی افراد نمونه اجرا شد. برای بخش نخست پژوهش 40 فرد سالم نیز به تصادف انتخاب شدند و نمره ی آنها در آزمون ارزیابی شناختی مونترآل با نمره ی بیماران در این آزمون در مرحله پیش آزمون مورد مقایسه قرار گرفت. در بخش دوم پژوهش از بیمارانی که داروهای تری هگزی فنیدیل یا پرامی پکسول مصرف می کردند، درخواست شد که به مدت 72 ساعت این داروها را مصرف نکنند و سپس از هر سه گروه بیمار پس آزمون گرفته شد. نتایج تحلیل کوواریانس نشان داد که در مقایسه با بیماران پارکینسونی، افراد سالم در زیرمقیاس های عملکرد دیداری فضایی، عملکرد اجرایی، حافظه و توجه عملکرد بهتری داشتند (05/0>p). بین گروه های آزمایشی و کنترل تنها در نمره ی زیر مقیاس عملکرد اجرایی در تست ارزیابی شناختی مونترآل تفاوت معنادار وجود داشت (004/0=p). در واقع بیمارانی که پرامی پکسول مصرف می کردند در مرحله پس آزمون عملکرد بهتری در این زیر مقیاس داشتند. این یافته ها نشان می دهند که بیماری پارکینسون ممکن است بر عملکرد شناختی بیماران تاثیر سوء داشته باشد و اینکه پرامی پکسول ممکن است عملکرد اجرایی را در بیمارانی که این دارو را مصرف می کنند بدتر کند، اما احتمالا تری هگزی فنیدیل هیچ تاثیر مثبت یا منفی بر عملکرد شناختی بیماران مبتلا به پارکینسون ندارد.

مطالعه اثرات حاد نیکوتین بر یادگیری فضایی و حافظه در موش صحرایی با استفاده از ماز شعاعی
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه اصفهان - دانشکده علوم تربیتی و روانشناسی 1389
  مهسا موحدابطحی   حسین مولوی

نیکوتین نقش مهمی را در ارتقای عملکرد حافظه و یادگیری انسان و حیوانات آزمایشگاهی بازی می کند. مطالعات پیشین داده های ناهماهنگی را در این زمینه اختیار می گذارد.از آنجا که ماز شعاعی 8 بازویی که در اکثر مطالعات این زمینه مورد استفاده قرار گرفته است میزان یکسانی از دشواری تکلیف را ایجاد می کند، مطالعه پیش رو بر آن است تا با تکرار مطالعات قبلی در این زمینه تاثیرات حاد نیکوتین بر یادگیری فضایی و حافظه در موش صحرایی را با استفاده از ماز شعاعی 12 بازویی که بار شناختی بیشتری را فراهم می کند مورد سنجش قرار دهد. در این مطالعه سه گروه ده تایی از موش های صحرایی نر نژاد ویستار برای بررسی تاثیرات شناختی نیکوتین مورد استفاده قرار گرفتند. موش های صحرایی 20 دقیقه قبل از شروع هر تلاش آزمایشی مورد تزریق زیرجلدی نیکوتین قرار گرفتند. دوزهای نیکوتین مورد استفاده عبارت بودند از 0، 1/0 و 4/0 میلی گرم بر کیلوگرم. حافظه فضایی موش های صحرایی بر روی ماز شعاعی 12 بازویی مورد سنجش قرار گرفت. دقت انتخاب با دو متغیر خطاهای حافظه فعال و خطاهای حافظه مرجع سنجیده شد. موش های صحرایی تفاوت تقریبا معناداری را در خطاهای حافظه فعال بین سه گروه از خود نشان دادند اما هیچ تفاوت معناداری از نظر خطاهای حافظه مرجع در بین سه گروه مشاهده نشد. مطالعه حاضر نشان می دهد که بین مصرف حاد نیکوتین و عملکرد حافظه فضایی طولانی مدت در ماز شعاعی 12 بازویی همبستگی منفی وجود دارد که فرض های پیشین با استفاده از ماز شعاعی 8 بازویی را مورد تردید قرار می دهد.

تاثیر آموزش مهارت های زندگی بر سلامت روان مادران دارای کودکان سندرم داون
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه اصفهان 1389
  آرزو جعفری سلطان آبادی   مختار ملک پور

هدف از این تحقیق، بررسی تأثیر آموزش مهارت های زندگی بر سلامت روان مادران دارای کودکان سندرم داون بود. جامعه آماری این پژوهش شامل 100 نفر مادران دارای کودکان سندرم داون بود که این کودکان در کانون سندرم داون ایران (درشهر تهران) مشغول دریافت خدمات توانبخشی بودند.از این میان 30 نفر به طورتصادفی انتخاب ودردوگروه 15 نفری آزمایش و کنترل قرار داده شدند. ابزار پژوهش عبارت بود از پرسش نامه scl90 ، مداخله ی آموزشی مهارت های زندگی سازمان بهداشت جهانی (who). در چارچوب روش تجربی با طرح پیش آزمون –پس آزمون با گروه کنترل ، ابتدا پیش آزمون در هر دو گروه اجرا شد که تفاوت معناداری مشاهده نشد. سپس گروه آزمایش به مدت یک ماه آموزش مهارت های زندگی را دریافت کردند. در پایان ، هردو گروه مجدداً مورد آزمون قرار گرفتند. نتایج تحلیل کواریانس نشان داد که تفاوت معنا داری بین گروه آزمایش و گروه کنترل در مورد مقیاس های سلامت روان وجود دارد.(0001 p<) بنابراین، اثربخشی آموزش مهارت های زندگی بر سلامت روان مادران این کودکان تأیید شد.

اثربخشی آموزش گروهی بخشش بر تعارضات زناشویی و سلامت ذهنی زوجین مراجعه کننده به مراکز مشاوره ای شهر یاسوج
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه اصفهان - دانشکده علوم تربیتی و روانشناسی 1390
  علی پورروستا   مهرداد کلانتری

چکیده هدف از انجام این پژوهش، بررسی میزان اثر بخشی آموزش گروهی بخشش بر تعارض زناشویی و سلامت ذهنی زوجین مراجعه کننده به مراکز مشاوره ای شهر یاسوج بود. بدین منظور، 30 زوج به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش (15 زوج) و گواه (15 زوج) قرار گرفتند. آموزش گروهی بخشش، طی 7 جلسه هفتگی بر روی گروه آزمایش انجام شد. پرسشنامه های تعارض زناشویی براتی و ثنایی و سلامت ذهن مولوی در سه مرحله پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری (دو ماهه) تکمیل شد. نتایج تحلیل کواریانس نشان داد که، میانگین نمرات تعارض زناشویی گروه آزمایش نسبت به گروه گواه در مرحله پس آزمون کاهش معناداری پیدا کرده است ( 0001/0p=) و این کاهش در مرحله پیگیری نیز مشاهده شد (0001/0=p). همچنین میانگین نمرات ابعاد تعارض زناشویی شامل ابعاد همکاری، رابطه جنسی، واکنش های هیجانی، رابطه با خویشاوندان خود، رابطه با خویشاوندان همسر، حمایت فرزندان و مخفی کردن امور مالی از همدیگر در گروه آزمایش نسبت به گروه گواه در مرحله پس آزمون کاهش معناداری پیدا کرده است (006/0>p) و این کاهش در مرحله پیگیری نیز مشاهده شد (009/0>p). همچنین نتایج نشان داد که میانگین نمرات سلامت ذهنی گروه آزمایش نسبت به گروه گواه در مرحله پس آزمون افزایش معناداری پیدا کرده است (001/0=p) و این افزایش در مرحله پیگیری نیز مشاهده شد (001/0=p). در مجموع نتایج پژوهش حاضر نشان داد روش آموزش گروهی بخشش می تواند در کاهش تعارضات زناشویی و افزایش سلامت ذهنی زوجین موثر باشد.

تأثیر انزجار درمانی و دارودرمانی بر علایم وسواس مراجعین وسواسی با توجه به سلسله مراتب موقعیت های وسواس آور
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه اصفهان 1390
  منصور آگشته   کریم عسگری مبارکه

هدف این پژوهش، تعیین تأثیر انزجاردرمانی به روش ect بر کاهش علایم وسواس بیماران مبتلا به اختلال وسواسی-جبری و مقایسه آن با روش دارودرمانی در شهر اصفهان بود. روش پژوهش تجربی و از نوع پیش آزمون – پس آزمون با گروه کنترل بود. به منظور اجرای پژوهش 45 نفر بیمار وسواسی در دو گروه آزمایش (انزجاردرمانی 15 نفر، دارودرمانی 15 نفر) و گروه کنترل (15 نفر) به طور تصادفی زمانی جایگزین شدند. متغیر مستقل روش های درمان دارویی و انزجاردرمانی بود که روش انزجاردرمانی در 8 جلسه بر روی گروه رفتاردرمانی انجام شد و طی همین مدت نیز گروه دارودرمانی دارو دریافت کردند. در گروه کنترل هیچ مداخله ای انجام نشد. ابزار پژوهش پرسشنامه وسواس فکری-عملی مادزلی و پرسشنامه افسردگی بک (bdi) بود. پرسشنامه وسواس فکری-عملی مادزلی در مراحل پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری توسط هر سه گروه تکمیل گردید. همچنین پرسشنامه افسردگی بک به منظور حذف آزمودنی های دارای افسردگی در مرحله پیش آزمون توسط آزمودنی ها تکمیل گردید. نتایج پژوهش با استفاده از تحلیل کواریانس نشان داد که انزجاردرمانی و دارودرمانی در کاهش علایم وسواس موثر بوده است (p<./0001). نتایج پیگیری پس از یک ماه نشان داد که بین گروههای آزمایش و گروه کنترل در میزان علایم وسواس تفاوت وجود دارد و اثربخشی بعد از یک ماه باقی مانده است (p<./0001). همچنین نتایج نشان داد که انزجار درمانی نسبت به دارودرمانی اثربخشی بیشتری داشته است (p<./0001).

بررسی اثربخشی درمان مبتنی بر کیفیت زندگی بر سلامت روانی، بهزیستی ذهنی و عملکرد تحصیلی نوجوانان پسر
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه اصفهان 1390
  مجتبی طغیانی   شعله امیری

این پژوهش با هدف بررسی اثربخشی درمان مبتنی بر کیفیت زندگی (qolt) بر سلامت روانی، بهزیستی ذهنی و عملکرد تحصیلی نوجوانان پسر انجام شده است. پژوهش از نوع نیمه تجربی همراه با گروه آزمایش و گواه همراه با پیگیری (45 روزه) بود. روش نمونه گیری، خوشه ای تصادفی بود به این شکل که ابتدا از بین نواحی مختلف آموزش و پرورش شهرستان اصفهان، یک ناحیه آموزشی (ناحیه 2) انتخاب شد، سپس از بین مدارس موجود در این ناحیه، یک مدرسه (دبیرستان هیأت امنایی شهید مفتح) انتخاب شد و از بین دانش آموزان مدرسه، تعداد 100 نفر از پایه های مختلف تحصیلی، به صورت تصادفی انتخاب شدند و به پرسشنامه های scl-90-r و بهزیستی ذهنی پاسخ دادند. همچنین به منظور بررسی عملکرد تحصیلی نوجوان از معدل سال قبل آن ها استفاده شد. از بین این دانش آموزان تعداد 30 نفر که کمترین میزان سلامت روانی و بهزیستی ذهنی را داشتند، جهت حضور در جلسه توجیهی دعوت شدند. 26 نفر از شرکت کنندگان موافقت کردند در پژوهش شرکت کنند و سپس به صورت تصادفی به دو گروه آزمایش و کنترل، تقسیم شدند. سپس افراد گروه آزمایش، مداخلات درمانی را در 8 جلسه (60 تا 90 دقیقه ای) به صورت گروهی دریافت کردند و گروه کنترل، مداخله ای دریافت نکرد. در پایان جلسات از هر دو گروه، پس آزمون به عمل آمد و بعد از 45 روز، پیگیری به عمل آمد. به دلیل کنترل متغیرهای مداخله گر علاوه بر استفاده از آمار توصیفی از تحلیل کوواریانس چند متغیره استفاده شد. نتایج پژوهش، بیانگر آن است که درمان مبتنی بر کیفیت زندگی (qolt)، میزان سلامت روانی آزمودنی های گروه آزمایش را نسبت به گروه کنترل را در هر دو مرحله پس آزمون و پیگیری به طور معناداری افزایش داده است (05/0p<). همچنین این نتیجه در مورد همه زیرمقیاس های سلامت روانی (وسواس فکری- عملی، حساسیت بین فردی، افسردگی، اضطراب و خصومت) به استثنای زیرمقیاس شکایات جسمانی (در مرحله پس آزمون و پیگیری، کاهش معناداری نداشته است) صادق است. همچنین نتایج، نشان دادند که درمان مبتنی بر کیفیت زندگی (qolt) میزان بهزیستی ذهنی کلی آزمودنی های گروه آزمایش را نسبت به گروه گواه به طور معناداری در مراحل پس آزمون و پیگیری افزایش داده است (05/0p<). همچنین این درمان، عاطفه مثبت آزمودنی های گروه آزمایش را افزایش و عاطفه منفی آن ها را در هر دو مرحله پس آزمون و پیگیری کاهش داده است (05/0p<). اما درمان مبتنی بر کیفیت زندگی (qolt) اثر معناداری در افزایش عملکرد تحصیلی دانش آموزان نداشته است.

سیر و عوامل موثر بر رشد مسیر شغلی دانش آموزان
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه اصفهان - دانشکده علوم تربیتی و روانشناسی 1390
  احمد صادقی   فاطمه بهرامی

هدف اصلی پژوهش حاضر بررسی سیر و عوامل موثر بر رشدمسیر شغلی دانش آموزان شوم راهنمای تا پیش دانشگاهی بود.به اینمنظور تعداد721 نفر به صورت تصادفی طبقه ای انتخاب شده ومورد ارزیابی قرار کرفتند.داده ها به روش تحلیل معداله ساختاری تجزیه و تحلیل شدند. نتایج پژوهش نشان دادسیر رشد مسیر شغلی دانش آموزان از سوم راهنمایی تا اول دبیرستان افزایش می یابد و با یک توقف سه ساله تا پژیش دانشگاهی تغیر معناداری نمی کند. همچنین مشخص شدخود کارآمدی،حمایت خانواده و رغبت هنری بیشترین تاثیر را بر رشد مسیر شغلی دانش آموزان دارد.

اثر بخشی برنامه ی آموزش کاهش زورگویی بر میزان این رفتارهای کودکان پسر پایه های دوم و چهارم مقطع ابتدایی شهر اصفهان
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه اصفهان 1390
  نسیم استکی آزاد   حسین مولوی

چکیده هدف از این پژوهش بررسی اثربخشی برنامه ی آموزش کاهش زورگویی بر میزان این رفتارهای کودکان پسر پایه های دوم و چهارم ابتدائی شهر اصفهان بود. این پژوهش به روش تجربی با طرح پیش آزمون- پس آزمون و پیگیری با دو گروه آزمایش و کنترل اجرا گردید. جامعه آماری، شامل کلیه ی کودکان پسر زورگو پایه های دوم و چهارم مقطع ابتدائی شهر اصفهان در سال تحصیلی 89-88 بود. نمونه در این پژوهش 40 نفر از کودکان زورگو بودند که از بین پایه های دوم و چهارم، چهار مدرسه که به صورت تصادفی چند مرحله ای از بین نواحی شش گانه آموزش و پرورش انتخاب شده (این کودکان در گروه سنجی بیشترین انتخاب را توسط همگنان بعنوان زورگو داشته اند) و به طور تصادفی در دو گروه 20 نفره آزمایش و کنترل گمارش گردیدند. ابزارهای اندازه گیری مورد استفاده در پژوهش عبارت بود از جامعه سنجی و مقیاس سنجش روابط همگنان با سه زیرمقیاس: زورگویی، قربانی و رفتار پسندیده اجتماعی. گروه آزمایش در ده جلسه 60 دقیقه ای به صورت دوبار در هفته، تحت برنامه ی آموزش کاهش زورگویی قرار گرفتند. تجزیه و تحلیل داده ها از طریق نرم افزار spss-15 و روش آماری تحلیل کواریانس چند متغیری (مانکوا)، انجام پذیرفت. نتایج بدست آمده از این پژوهش نشان داد که برنامه ی آموزش کاهش زورگویی میزان رفتارهای زورگویی کودکان پسر پایه های دوم و چهارم ابتدائی در مراحل پس آزمون و پیگیری به صورت معناداری کاهش داد. همچنین یافته ها نشان داد برنامه ی آموزش کاهش زورگویی میزان رفتارهای قربانی کودکان پسر پایه های دوم و چهارم ابتدائی در مراحل پس آزمون و پیگیری به صورت معناداری کاهش داد. و هم چنین میزان رفتارهای پسندیده اجتماعی کودکان پسر پایه های دوم و چهارم ابتدائی در مراحل پس آزمون و پیگیری به صورت معناداری افزایش یافت. بنابراین، می توان گفت برنامه ی آموزش کاهش زورگویی، رفتارهای زورگویی، قربانی را کاهش داده و رفتارهای پسندیده اجتماعی را افزایش می دهد.

اثربخشی قصه گویی بر میزان سازگاری اجتماعی، حافظه و ادراک دختران عقب مانده ذهنی آموزش پذیر کلاس اول ابتدایی
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه اصفهان 1390
  فهیمه آدم زاده   حسین مولوی

پژوهش حاضر به منظور بررسی اثر بخشی قصه گویی بر سازگاری اجتماعی، حافظه و ادراک در دانش آموزان دختر عقب مانده ذهنی آموزش پذیر انجام شده است. روش پژوهش آزمایشی با دو گروه آزمایش وکنترل و اجرای پیش آزمون و پس آزمون بود. نمونه تحقیق20 کودک عقب مانده ذهنی آموزش پذیر کلاس اول دبستان بود (10 نفر گروه آزمایش و 10 نفر گروه کنترل) که از یک مدرسه استثنایی شهر اصفهان در سال89 به طور تصادفی انتخاب و در دو گروه جایگزین شدند. گروه آزمایش به مدت 10جلسه تحت تأثیر متغیر مستقل(قصه گویی) قرار گرفت و گروه کنترل هیچ مداخله ای دریافت نکرد. پس از پایان مداخله از هر دو گروه آزمون به عمل آمد تا تأثیر متغیر مستقل مشخص شود. ابزار پژوهش شامل پرسشنامه رشد اجتماعی واینلند، پرسشنامه ادراک وحافظه عددی وکسلر و پرسشنامه دموگرافیک بود. نتایج تحلیل کواریانس نشان داد که قصه گویی، سازگاری اجتماعی و حافظه کودکان عقب مانده ذهنی را افزایش می دهد (001/0=p). همچنین نتایج نشان داد که قصه گویی، رشد اجتماعی کودکان عقب مانده ذهنی را افزایش می دهد (0001/0=p) و قصه گویی، خودکفایی کودکان عقب مانده ذهنی را افزایش می دهد (002/0=p). همچنین نتایج متغیرهای دموگرافیک نشان داد که سن پدر با نمرات پیش آزمون حافظه همبستگی مثبت معنی دار دارد (03/0=p). سن کودک با نمرات پیش آزمون حافظه همبستگی مثبت معنی دار دارد (01/0=p) و سن کودک با پس آزمون حافظه همبستگی مثبت معنی دار دارد (001/0=p) و شغل مادر (خانه دار) با نمرات پیش آزمون ادراک همبستگی مثبت معنی دار دارد (03/0=p) و سن کودک با نمرات پیش آزمون ادراک همبستگی مثبت معنی دار دارد (007/0=p). این نتایج قابلیت کاربرد قصه و ساختارآن را در امر آموزش کودکان عقب مانده ذهنی و افزایش توانمندی ها و حل مشکلات آنها نشان می دهد.

بررسی رابطه بین عدالت سازمانی با تعهد سازمانی، رضایت شغلی و رفتار شهروندی سازمانی با میانجیگری اعتماد سازمانی در میان کارکنان شرکت آب و فاضلاب استان کرمانشاه
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه اصفهان 1390
  الهام پاژخ   حسین مولوی

پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه بین پیشایندها و پسایندهای اعتماد سازمانی در کارکنان شرکت آب و فاضلاب استان کرمانشاه انجام شد. جامعه آماری این پژوهش را کلیه کارکنان شرکت آب و فاضلاب استان کرمانشاه، که در سال 1389 مشغول به کار بودند، تشکیل می دادند. از بین کارکنان سازمان های آب و فاضلاب شهرستان های استان 240 نفر به صورت خوشه ای تصادفی انتخاب گردید، که از این میان تعداد 225 پرسشنامه بازگشت یافت. در این پژوهش که بصورت رابطه ای و توصیفی انجام پذیرفت، پرسشنامه های عدالت سازمانی(نیهوف و مورمن، 1993) ، تعهد سازمانی(مایر و آلن، 1997)، رضایت شغلی(کامن، فیشمن،جنکینز و کلش، 1979)، رفتار شهروندی سازمانی(ارگان و کونوفسکی، 1989) و اعتماد شناختی و عاطفی به مدیر و سرپرست (یانگ، 2005) برای سنجش متغیرها استفاده شد. برای تحلیل داده ها از روش های آماری توصیفی (میانگین و انحراف استاندارد) و استنباطی (همبستگی ساده، رگرسیون چندگانه و آزمون سوبل) استفاده شد. نتایج حاصل از تحلیل رگرسیون چندگانه نشان داد که بطور کلی ابعاد سه گانه عدالت سازمانی توان پیش بینی چهار نوع اعتماد مورد یررسی در پژوهش را دارند. یافته های دیگر پژوهش مبنی بر این بود که یطور کلی چهار نوع اعتماد قادر یه پیش بینی ابعاد تعهد سازمانی، رضایت شغلی و رفتار شهروندی سازمانی هستند؛ یافته های حاصل از تحلیل میانجی نیز نشان می دهد که اعتماد شناختی به مدیر در رابطه ی بین عدالت تعاملی با تعهد مستمر میانجی گری می کند؛ همچنین، اعتماد شناختی به مدیر در رابطه بین عدالت توزیعی و رضایت شغلی نقش میانجی گر داشت. باز هم نتایج نشان دادند که، اعتماد عاطفی به مدیر در رابطه بین عدالت توزیعی با رضایت شغلی نقش میانجی گر دارد؛ علاوه بر آن، اعتماد شناختی به سرپرست نقش میانجی گر در رابطه بین عدالت تعاملی با تعهد عاطفی و نیز در رابطه بین عدالت تعاملی با تعهد مستمر را ایفا کرد؛ بر اساس نتایج بدست آمده، اعتماد عاطفی به سرپرست نیز در رابطه بین عدالت تعاملی و تعهد هنجاری میانجی گر بود. با توجه به یافته های پژوهش با افزایش ابعاد عدالت سازمانی می توان اعتماد سازمانی را ایجاد کرد و اعتماد سازمانی نیز می تواند به تعهد، رضایت و رفتار شهروندی بالاتر بیانجامد، به علاوه اعتماد سازمانی می تواند روابط بین عدالت سازمانی به تعهد سازمانی و رضایت شغلی را میانجی گری کند.

اثربخشی آموزش رفتاری مادران بر مشکلات هیجانی و رفتاری کودکان پیش دبستانی محروم از پدر
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه اصفهان 1390
  الهام آقایی   مهرداد کلانتری

هدف از پژوهش حاضر، بررسی اثربخشی آموزش رفتاری والدین بر مشکلات هیجانی و رفتاری کودکان پیش دبستانی محروم از پدر، با استفاده از روش آزمایشی بود. روش نمونه گیری، تصادفی ساده بود، به این شکل که از مادرانی که در سال 1389 به انجمن مددکاری امام زمان(عج) مراجعه کرده بودند و دارای کودکان 4 تا 6 ساله بودند، خواسته شد تا به پرسشنامه توانایی و مشکلات (فرم والدین) پاسخ دهند. 18 نفر از کودکان که براساس نمره کل پرسشنامه، بیشترین مشکلات هیجانی و رفتاری را دارا بودند، به عنوان نمونه ی مقدماتی به طور تصادفی در دو گروه آزمایشی و گواه تقسیم شدند. 9 نفر از مادران کودکان داغدیده پیش دبستانی، به عنوان گروه آزمایش، با 9 نفر از مادران کودکان داغدیده ی پیش دبستانی به عموان گروه گواه در لیست انتظار مقایسه شدند. سپس افراد گروه آزمایش، مداخلات درمانی را در 8 جلسه (90 تا 120 دقیقه ای) به صورت گروهی دریافت کردند و گروه کنترل، مداخله ای دریافت نکرد. در پایان جلسات از هر دو گروه، پس آزمون به عمل آمد و بعد از 3 ماه، پیگیری به عمل آمد. به دلیل کنترل متغیرهای مداخله گر علاوه بر استفاده از آمار توصیفی از تحلیل کوواریانس چند متغیره استفاده شد. نتایج پژوهش، بیانگر آن بود که آموزش رفتاری والدین، میزان مشکلات هیجانی و رفتاری کودکان پیش دبستانی محروم از پدر را در هر دو مرحله پس آزمون و پیگیری، بطور معناداری کاهش داد (01 /0p<). همچنین این نتیجه در مورد همه زیر مقیاس های مشکلات هیجانی و رفتاری (مشکلات هیجانی در پس آزمون، سلوک، بیش فعالی، مشکل با همسالان) به استثنای زیر مقیاس مشکلات هیجانی در مرحله پیگیری، صادق بود.

اثربخشی آموزش ابراز وجود بر هراس اجتماعی و سلامت ذهن دانش آموزان دختر شهر بویین میاندشت
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه اصفهان - دانشکده علوم تربیتی و روانشناسی 1390
  جمیله مظاهری   مهرداد کلانتری

هدف از این پژوهش بررسی اثربخشی آموزش گروهی ابراز وجود بر کاهش علایم هراس اجتماعی و افزایش سلامت ذهنی دانش آموزان بود. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه دانش آموزان دختر سال اول، دبیرستان های شهر بوئین میاندشت در سال تحصیلی 89-1388 بوده است. نمونه پژوهش شامل 30 نفر از دانش آموزانی بود که در پرسشنامه هراس اجتماعی بالاترین نمرات را کسب کردند و به طور تصادفی در دو گروه آزمایش و گواه جایگزین شدند. ابزارهای مورد استفاده در این پژوهش، پرسشنامه سنجش علائم هراس اجتماعی و پرسشنامه سلامت ذهنی بود که در مراحل پیش آزمون، پس آزمون و پی گیری به کار گرفته شد. گروه آزمایش در طی 8 جلسه آموزش ابراز وجود شرکت کردند. فرض بر این بود که آموزش گروهی ابراز وجود باعث کاهش علائم هراس اجتماعی و افزایش سلامت ذهنی در گروه آزمایش می شود. نتایج با استفاده از تحلیل کواریانس نشان داد که آموزش گروهی ابراز وجود باعث کاهش علائم هراس اجتماعی و هم چنین افزایش سلامت ذهنی در گروه آزمایش نسبت به گروه گواه شده است.

بررسی اثربخشی آموزش ذهن آگاهی بر کاهش افسردگی و اضطراب دانش آموزان دختر شهرستان محلات
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه اصفهان - دانشکده علوم تربیتی و روانشناسی 1390
  فاطمه معصومی   حمید طاهر نشاط دوست

این پژوهش به بررسی اثر بخشی آموزش ذهن آگاهی بر کاهش افسردگی و اضطراب می پردازد. فرایند آموزش ذهن آگاهی براساس نظریه های شناختی تیز دل بنا شده است. به این منظور 30 بیمار دختر مبتلا به افسردگی و اضطراب به طور تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل گمارده شده اند. کلیه بیماران پیش از آغاز درمان و پس از آن پرسشنامه های افسردگی بکر و اضطراب کتل را پر کردند. آموزش به صورت گروهی در 8 جلسه (هفته ای یک جلسه 2 ساعته) بر روی گروه آزمایش انجام گردید. نتایج تحلیل کوواریانس حاکی از اثر بخشی روش درمانی شناختی مبتنی بر ذهن آگاهی بود به طوری که در نمرات به دست آمده از پرسشنامه افسردگی بکر گروه آزمایش در مقایسه با گروه کنترل کاهش محسوسی دیده شد همچنین مشاهدات کیفی نشان داد این روش می تواند در بالابردن تمرکز و همچنین پیشگیری از افسردگی موثر باشد. در مقایسه بین نمرات اضطراب گروه آزمایش و گروه کنترل در مرحله پس آزمون نمره میزان معناداری اختلاف معناداری را بین دو گروه نشان نمی دهد. اما در مرحله پیگیری این اختلال با میزان معناداری 005/0 معنادار نشان داده می شوند

اثربخشی برنامه ی آموزش مبتنی بر مهارت های اجتماعی بر میزان رفتارهای قربانی شدن کودکان پسر مقطع ابتدایی شهر اصفهان
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه اصفهان 1390
  منصوره مقتدایی پزوه   حسین مولوی

اثربخشی برنامه آموزش مبتنی بر مهارت های اجتماعی بر میزان رفتارهای قربانی دانش آموزان پسر مقطع ابتدایی شهر اصفهان مورد بررسی قرار گرفت. شیوه نمونه گیری این پژوهش تصادفی چند مرحله ای بود که در طی سه مرحله صورت گرفته است. ابتدا با مراجعه به سازمان آموزش و پرورش شهر اصفهان، از بین شش ناحیه، یک ناحیه ی آموزشی به صورت تصادفی انتخاب شد. سپس با مراجعه به ناحیه ی انتخابی، چهار مدرسه به صورت تصادفی انتخاب و بعد با حضور در مدارس و مراجعه به پایه های دوم و چهارم دبستان های پسرانه ی شهر اصفهان، جامعه سنجی بین تمامی افراد حاضر در کلاس ، اجرا شد و از بین آنان، کسانی که قربانی تشخیص داده شدند، انتخاب شده و به منظور شناسایی دقیق تر، و اجرای پیش آزمون، مقیاس سنجش روابط همگنان ریجبی و اسلی، نیز به صورت گروهی و خود گزارش دهی، اجرا شد. با توجه به نتایج به دست آمده، 40 دانش آموز پسر قربانی به طور تصادفی به عنوان نمونه انتخاب شد؛ و سپس به طور تصادفی به دو گروه20 نفری تقسیم و در گروه های آزمایشی و کنترل جایگزین شدند. سپس، مداخله ی آموزشی مبتنی بر مهارت های اجتماعی بر روی گروه آزمایش اجرا شد. پس از مداخله آزمودنی های دو گروه در پس آزمون و پیگیری با استفاده از مقیاس سنجش روابط همگنان مورد ارزیابی قرار گرفتند تا میزان تأثیر متغیر مستقل بر متغیر وابسته سنجیده شود. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از روش آماری تحلیل کواریانس چند متغیری (مانکوا)، انجام پذیرفت. نتایج بدست آمده از این پژوهش نشان داد که برنامه ی آموزش مبتنی بر مهارت های اجتماعی بر کاهش میزان رفتارهای قربانی کودکان پسر پایه های دوم و چهارم ابتدائی در مراحل پس آزمون و پیگیری به صورت معناداری اثرگذار بود. همچنین یافته ها نشان داد برنامه ی آموزش مبتنی بر مهارت های اجتماعی بر کاهش میزان رفتارهای زورگویی کودکان پسر پایه های دوم و چهارم ابتدائی در مراحل پس آزمون و پیگیری به صورت معناداری اثرگذار بود. و بعلاوه بر افزایش میزان رفتارهای پسندیده اجتماعی کودکان پسر پایه های دوم و چهارم ابتدائی در مراحل پس آزمون و پیگیری به صورت معناداری اثرگذار بود. بنابراین، می توان گفت برنامه ی آموزش مبتنی بر مهارت های اجتماعی در جهت کاهش رفتارهای قربانی، زورگویی و افزایش رفتارهای پسندیده اجتماعی موثر می باشد.

اثربخشی درمان مبتنی بر دلبستگی بر میزان مشکلات دلبستگی، روابط باهمگنان واختلالات رفتاری دانش آموزان دختر دوره ابتدایی شهر اصفهان
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه اصفهان - دانشکده علوم تربیتی و روانشناسی 1389
  مرصیه جهان بخش   شعله امیری

این پژوهش با هدف بررسی اثربخشی دلبستگی درمانی بر میزان مشکلات دلبستگی، روابط با همگنان و اختلالات رفتاری دانش آموزان دختر مقطع دوم و چهارم دوره ابتدایی شهر اصفهان انجام شد. در این پژوهش به روش نمونه گیری چند مرحله ای و از بین 388نفر از دانش آموزان مقطع دوم و چهارم مدارس ابتدائی دخترانه شهر اصفهان، پس از غربالگری نهائی، 32 نفر از دانش آموزان دارای تشخیص های مشکلات دلبستگی، اختلالات رفتاری(فزون اضطرابی، افسردگی و نافرمانی مقابله ای) و ضعف در روابط باهمگنان به عنوان نمونه انتخاب گردیدند و در دو گروه گواه و آزمایش به روش گمارش تصادفی جایگزین شدند. پس از اجرای پیش آزمون که با استفاده از پرسشنامه مشکلات دلبستگی راندولف، پرسشنامه ارزیابی کودکان از نظر روابط با همگنان لاردون و جاسون و فرم سلامت روان کودکان انتاریو به عمل آمد، گروه آزمایش تحت 10 جلسه هفتگی درمان مبتنی بر دلبستگی قرار گرفته و گروه گواه نیز در لیست انتظار قرار گرفتند. پس آزمون و پی گیری (یک ماهه) نیز با همان ابزارها انجام گرفت. نتایج تحلیل کواریانس نشان داد که درمان مبتنی بر دلبستگی در کاهش علائم مشکلات دلبستگی کودکان دارای دشواری های مربوط به دلبستگی تاثیر معناداری داشت(001/0p<). میزان بهبودی در پس آزمون 55 درصد و در پی گیری یک ماهه 66 درصد بود (001/0p<). از سوی دیگر تاثیر این درمان در بهبود مولفه هایی از روابط با همگنان (تعداد دوستان صمیمی، مشارکت در بازی و توانائی دوستیابی) نیز معنادار بود. . میزان بهبودی مجموع مولفه های روابط با همگنان در پس آزمون 35 درصد و در پی گیری یک ماهه هم همچنان 35 درصد بود (001/0p<). همچنین درمان مبتنی بر دلبستگی در کاهش اختلالات رفتاری (فزون اضطرابی، افسردگی و نافرمانی مقابله ای) نیز تاثیر معناداری داشت. میزان بهبودی برای اختلالات رفتاری در گروه آزمایشی نسبت به گروه گواه در پس آزمون معادل 72 درصد و در طول یک ماه پی گیری معادل 85 درصد بود (001/0p<)، که حاکی از امید بخش بودن نتایج درمان می باشد این مداخله بر ارتقای مهارت های ارتباطی کارآمد و انعطاف پذیر و افزایش اعتماد و احساس خودارزشمندی در کودکان از طریق اصلاح تعامل والد-کودک، و تاثیر آن در کاهش مشکلات و اختلالات ناشی از آن در کودکان با دلبستگی ناایمن تاکید می نماید.

بررسی اثر بخشی آموزش مهارت های زندگی بر سلامت ذهنی دختران دبیرستانی شهر رفسنجان
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه اصفهان - دانشکده علوم تربیتی و روانشناسی 1389
  رضوان صدرمحمدی   مهرداد کلانتری

هدف از پژوهش حاضر تعیین اثربخشی آموزش مهارت های زندگی بر سلامت ذهن دختران دبیرستانی بوده است. روش مطالعه نیمه تجربی است و نوع طرح به صورت پیش- پس آزمون و پیگیری گروه گواه است. جامعه آماری این مطالعه متشکل از همه دختران دانش آموز در مقطع دبیرستان در شهرستان رفسنجان در سال تحصیلی 1388-1389 است. روش نمونه برداری در این پژوهش، خوشه ای چند مرحله ای است. و از بین 148 نفری که پرسشنامه را پر کردند، 30 نفر که پایین ترین نمره را در پرسشنامه سلامت ذهن کسب کردند، انتخاب و به شکل تصادفی در دو گروه آزمایش 15 نفر و گروه گواه 15 نفر جایگزین شدند. اطلاعات توسط پرسشنامه تجدید نظرشده سلامت ذهن که توسط مولوی در سال 1387 ساخته شده است، که دارای 39 عبارت، در مقیاس پنج درجه ای لیکرت 1 تا 5 می باشد و همچنین توسط پرسشنامه محقق ساخته شامل اطلاعات دموگرافیک جمع آوری گردید. افراد گروه مداخله در یک برنامه آموزشی 90 دقیقه ای به مدت 8 جلسه شرکت نمودند و نمرات پس آزمون در جلسه آخر و نمرات پیگیری بعد از 1 ماه جمع آوری گردید. داده ها با آزمون کوواریانس مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج نشان می دهد که نمرات سلامت ذهن در گروه مداخله و گواه در پیش آزمون تفاوت معنی داری نداشت اما با ارائه آموزش مهارت های زندگی نمرات پس آزمون در گروه مداخله بطور معنی داری بیشتر از گروه گواه بود (0001/0=p). و این تفاوت در نمرات پیگیری نیز قابل مشاهده بود (0001/0=p). نتایج مطالعه نشان می دهد که آموزش مهارت های زندگی می تواند در افزایش احساس شادی و رضایت از زندگی موثر باشد.

بررسی تحولی گفتار شخصی و تاثیر آموزش گفتار شخصی بر عملکردهای اجرایی و شناختی
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه اصفهان - دانشکده روانشناسی و علوم تربیتی 1391
  ملیحه سادات کاظمی   مختار ملک پور

چکیده این پژوهش در دو بخش انجام گرفته است. هدف از بخش اول، بررسی تحول گفتار شخصی در کودکان 3، 5، 7، 9 و 11 ساله بود. در بخش دوم پژوهش تأثیر آموزش گفتار شخصی بر روی عملکردهای شناختی و اجرایی کودکان پسر 9 تا 11 سال بررسی شد. در بخش اول پژوهش 221 نفر پسر و دختر به طور تصادفی از میان مدارس و مهدکودکهای نواحی 1 تا 6 شهر اصفهان به طور تصادفی انتخاب شدند. نمونه نهایی شامل 24 کودک 3 ساله، 47 کودک 5 ساله، 50 کودک 7 ساله، 50 کودک 9 ساله و 49 کودک 11 ساله بود. نمونه بخش دوم پژوهش شامل 20 پسر با نقص توجه (10 کودک گروه آزمایش و 10 کودک گروه کنترل اول)، 18 پسر عادی (9 کودک در گروه کنترل دوم مرتبط با کودکان نقص توجه، 9 کودک در گروه کنترل دوم مرتبط با کودکان عقب مانده آموزش پذیر) و 20 پسر عقب مانده آموزش پذیر (10 کودک گروه آزمایش و 10 کودک گروه کنترل اول) بود. ابزارهای به کار رفته عبارت بودند از: مقیاس خزانه لغات تصویری بریتانیا (bpvs_ii)، فرم کوتاه آزمون هوش وکسلر برای کودکان پیش دبستانی (wppsi) و برای کودکان (wisc_r)، دو تکلیف شناختی پژوهشگر ساخته (تکلیف طبقه بندی کارتها و تکلیف مرتب کردن تصاویر)، آزمون مکعبهای کهس، خرده آزمون برج از آزمون عصب روانشناختی نپسی (nepsy) و مجموعه تکالیف نظریه ذهن. این ابزارها ویژگیهای روانسنجی مطلوبی داشتند. به منظور بررسی گفتار شخصی کودکان، از آنان حین حل تکالیف و آزمونهای ذکر شده (به غیر از آزمون هوش وکسلر و مقیاس خزانه لغات تصویری بریتانیا) فیلمبرداری شد و فیلمها توسط سه کدگذار مورد تحلیل محتوا قرار گرفتند. ارزیابی پایایی بین کدگذاران، رابطه معنادار بین کدگذاری ها را نشان داد. یافته های بخش اول پژوهش، به طور کلی نشاندهنده افزایش گفتار شخصی، به ویژه سطح سوم گفتار شخصی و رسیدن به اوج، تا سن 9 سالگی و سپس کاهش مقدار آن در تکالیف شناختی (به غیر از آزمون مکعبهای کهس) و تکلیف اجرایی برج بودند اما این سیر u - معکوس برای گفتار شخصی کودکان حین انجام تکالیف نظریه ذهن به دست نیامد. در بخش دوم پژوهش مشخص شد که کودکان دارای نقص توجه به طور معناداری خطاهای بیشتری را نسبت به گروه کنترل اول و دوم داشتند؛ در حالیکه هم در گروه آزمایش و هم در گروه کنترل دوم (که هر دو آموزش دریافت کرده بودند) میزان گفتار شخصی به طور معناداری در مقایسه با گروه کنترل اول که آموزش دریافت نکرده بود، افزایش یافت. در مداخله بر روی کودکان عقب مانده، تفاوت معناداری میان گفتار شخصی در مکعبهای کهس به دست آمد، بدین معنا که کنترل دوم، یعنی کودکان عادی که آموزش دریافت کرده بودند، در مقایسه با گروه آزمایش و کنترل اول، به طور معناداری گفتار شخصی بیشتری داشتند؛ همچنین تفاوت معناداری میان نمره عملکرد شناختی کودکان در گروههای مورد پژوهش به دست آمد، بدین معنا که کنترل دوم در مقایسه با گروه کنترل اول و گروه آزمایش، به طور معناداری نمره بیشتری به دست آوردند. با توجه به یافته های بخش اول پژوهش، می توان نتیجه گیری کرد که سیر تحولی u-معکوس در منحنی سطح 3 گفتار شخصی، یعنی تظاهرات بیرونی گفتار درونی، در تکالیف شناختی و اجرایی، نظر ویگوتسکی را تأیید می نماید؛ اما الگوی به دست آمده از تحول سطح 1 گفتار شخصی، یعنی گفتار غیر مرتبط با تکلیف، در تکالیف نظریه ذهن، مطابق با نظریه پیاژه است. همچنین در بررسی رابطه دشواری تکلیف با گفتار شخصی رابطه خطی مشاهده شد. تفاوت در الگوی روابط خطی با توجه به تفاوت در ساختار تکالیف به کار رفته و نقش ادراک دشواری تکلیف در تولید گفتار شخصی، شرح داده شد. با توجه به یافته های بخش دوم پژوهش می توان نتیجه گیری نمود که گرچه آموزش گفتار شخصی و دوره های خودآموزی کلامی ، میزان گفتار شخصی کودکان نقص توجه را افزایش می دهد اما این افزایش لزوماً باعث افزایش عملکرد کودکان نمی شود، بلکه امکان دارد در مورد تکالیف دشوار نتیجه معکوس دهد. در انجام آموزش بر روی کودکان عقب مانده آموزش پذیر نیز، نقش هوش به عنوان یک عامل تعیین کننده در تأثیر آموزش کلامی مشخص شد. به طور کلی یافته های به دست آمده طبق نظریه ویگوتسکی و پیاژه و پژوهش های انجام شده در این حیطه مورد بحث و بررسی قرار گرفتند.

مقایسه اثربخشی آموزش مدیریت والدین، آموزش مهارت های حل مسأله و روش ترکیبی بر میزان نشانه های اختلال سلوک دردانش آموزان دوره دبستان
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه اصفهان - دانشکده روانشناسی و علوم تربیتی 1391
  محسن لعلی دستجردی   حسین مولوی

هدف از این پژوهش مقایسه اثربخشی آموزش مدیریت والدین، آموزش مهارت های حل مسأله و روش ترکیبی بر میزان نشانه های اختلال سلوک دردانش آموزان دوره دبستان شهر اصفهان درسال تحصیلی 90-89 بود. طرح پژوهش یک مطالعه نیمه آزمایشی وبا طرح پیش آزمون – پس آزمون، باپیگیری سه ماهه که با گروه کنترل اجرا شد. نمونه این پژوهش 40 نفر دانش آموز (10 تا 11 سال) مبتلا به اختلال سلوک که به روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای چند مرحله ای انتخاب و در گروه های آزمایش وکنترل گمارده شدند. پرسشنامه فهرست رفتار کودک آخنباخ (1991)، مصاحبه بالینی بر اساس ملاک های تشخیصی dsm-iv-tr و پرسشنامه اطلاعات جمعیت شناختی به عنوان ابزار پژوهش مورد استفاده قرار گرفت. آموزش مدیریت والدین، آموزش مهارت های حل مسأله، و روش ترکیبی به عنوان روش های مداخله به کار برده شد. داده ها با تحلیل کو واریانس تحلیل گردید. نتایج حاکی از آن بودکه بین چهارگروه درمرحله پس آزمون پس از کنترل نمرات پیش آزمون اختلال سلوک تفاوت معنی داروجوددارد (001/0 ?p).یافته ها همچنین نشان دادکه بین چهارگروه درمرحله پیگیری پس از کنترل نمرات پیش آزمون اختلال سلوک، تفاوت معنی داروجوددارد (001/0 ?p) .نتایج نشان دادکه بین روش های آموزش مدیریت والدین و روش ترکیبی (آموزش مدیریت والدین و آموزش مهارت های حل مسأله) با گروه کنترل تفاوت معنی داروجوددارد(001/0 ?p). اما بین گروه آموزش مهارت های حل مسأله و گروه کنترل درمرحله پس آزمون و پیگیری تفاوت معنی داری مشاهده نشد. همچنین نتایج نشان دادکه روش ترکیبی بر میزان نشانه های اختلال سلوک نسبت به آموزش مدیریت والدین و آموزش مهارت حل مسأله کارآمدتر است.

مقایسه سازگاری روانشناختی و تیپ شخصیتی دی در بیماران کولیت اولسراتیو و افراد بهنجار و مقایسه اثربخشی آموزش مدیریت استرس شناختی-رفتاری و آموزش خوش بینی بر سازگاری روانشناختی، شاخص های ایمنی- شناختی و علایم جسمانی آنها
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه اصفهان - دانشکده علوم تربیتی و روانشناسی 1391
  مرضیه سادات سجادی نژاد   کریم عسگری

کولیت اولسراتیو یکی از بیماری های مزمن و ناتوان کننده مجرای گوارشی است که مقابله با آن تغییرات عمیقی بر جنبه های مختلف زندگی فرد ایجاد می کند. هدف پژوهش حاضر در بخش نخست، مقایسه سازگاری روانشناختی و تیپ شخصیتی d در بیماران مبتلا به کولیت اولسراتیو و افراد سالم بود. هدف بخش دوم پژوهش نیز مقایسه اثربخشی مدیریت استرس شناختی-رفتاری، آموزش خوش بینی و درمان طبی مرسوم بر سازگاری روانشناختی، شاخص های ایمنی شناختی و علائم بیماری این بیماران بود. در بخش نخست، 58 بیمار زن مبتلا به کولیت اولسراتیو، از بین مراجعه کنندگان به کلنیک های گوارشی سرپایی انتخاب شده و با 59 نفر از افراد سالم، از لحاظ افسردگی، اضطراب، شیوه های مقابله با استرس، استرس ادراک شده، کیفیت زندگی( تحت عنوان سازگاری روانشناختی) و تیپ شخصیتی d مقایسه شدند. یافته ها نشان داد که بیماران مبتلا به کولیت اولسراتیو نسبت به افراد سالم در افسردگی، اضطراب و استرس ادراک شده نمرات بالاتری داشتند، بیشتر از راهبردهای مقابله هیجان مدار استفاده می کردند و کیفیت زندگی پایین تری داشتند(سازگاری روانشناختی ضعیفتر) ( 01/0p<). بین دو گروه از لحاظ مقابله مسأله مدار و مقابله اجتناب مدار تفاوتی وجود نداشت. نتایج همچنین فراوانی بیشتر تیپ شخصیتی d را در بین بیماران نسبت به افراد بهنجار نشان داد ( 05/0p<). در بخش دوم پژوهش، 30 بیمار زن مبتلا به کولیت اولسراتیو به طور تصادفی به سه گروه مدیریت استرس شناختی-رفتاری بعلاوه درمان طبی مرسوم، آموزش خوش بینی بعلاوه درمان طبی مرسوم، و درمان طبی مرسوم قرار داده شدند. همه بیماران قبل از انجام مداخله، پس از آن و 6 ماه پس از اتمام آن، مقیاس بیمارستانی اضطراب و افسردگی، پرسشنامه های شیوه های مقابله با استرس، استرس ادراک شده، کیفیت زندگی، ادراک بیماری و شاخص فعالیت بیماری لیتچیگر را تکمیل کردند و در هر 3 مرحله نمونه های خونی از آنان جمع آوری شد. یافته های حاکی از اثربخشی مداخله مدیریت استرس شناختی-رفتاری و آموزش خوش بینی بر افسردگی، کیفیت زندگی، ادراک بیماری، مقابله مسأله مدار، کورتیزول و tnf? بود( 05/0p<)، که به نظر می رسد به دلیل تصحیح خطاهای شناختی، تصحیح ادراکات نادرست بیماران راجع به بیماری در گروه، آموزش مستقیم راهبردهای مقابله مسأله مدار و تنظیم بهتر سیستم ایمنی باشد. در بین این متغیرها، اثرات مداخلات بر افسردگی و ادراک بیماری تا مرحله پیگیری باقی ماند ( 05/0p<). مداخله مدیریت استرس شناختی-رفتاری فقط بر استرس ادراک شده و آموزش خوش بینی فقط بر مقابله هیجان مدار موثر بودند ( 05/0p<). هیچ یک از دو نوع مداخله در مرحله پس آ زمون بر اضطراب موثر نبودند اما اثرات آنها در پیگیری معنادار بود ( 05/0p<)، که به نظر می رسد ناشی از اثر مواجهه با اضطراب سلامتی بیماران باشد که پس از مدتی حاصل می شود. هیچ یک از مداخلات نتوانستند بر علائم بیماری، il1? ، il4، il6 و il10 موثر باشند و به دلیل شباهت کلی چهارچوب مورد استفاده در دو شیوه مداخله، بین اثربخشی مداخله مدیریت استرس شناختی-رفتاری و آموزش خوش بینی بر هیچ یک از متغیرها تفاوت معناداری وجود نداشت.

اثربخشی برنامه آموزش شادی بر میزان نشانه های افسردگی و عزت نفس کودکان مقطع ابتدایی شهر اصفهان
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه اصفهان - دانشکده روانشناسی و علوم تربیتی 1391
  فرحناز شاکه نیا   شعله امیری

با توجه به این که کودکان با عزت نفس پایین مستعد ابتلا به افسردگی هستند و از طرفی علائم افسردگی بر کیفیت زندگی، عملکرد تحصیلی و کارکرد اجتماعی آن ها تأثیر گذار است، پژوهش حاضر با هدف اثربخشی برنامه آموزش شادی بر میزان نشانه های افسردگی و عزت نفس کودکان انجام شد. طرح پژوهش، تجربی و از نوع پیش آزمون – پس آزمون با گروه کنترل است. جامعه آماری کلیه دانش آموزان مقطع چهارم و پنجم ابتدایی شهر اصفهان در سال 1391 بود. نمونه، 30 نفر از دانش آموزان این مقطع تحصیلی بودند که بر اساس نمونه گیری تصادفی چند مرحلهای انتخاب شدند. از این تعداد 15 نفر در گروه آزمایش و 15 نفر در گروه کنترل قرار گرفتند. به منظور گردآوری داده ها از پرسشنامه افسردگی کودکان (cdi) و مقیاس عزت نفس روزنبرگ (rss) استفاده شد. والدین در 7 جلسه، آموزش گروهی براساس دستورالعمل "برمن"، جهت افزایش شادی کودکان شان و کودکان نیز در 5 جلسه، آموزش گروهی شامل فعالیت های لذت بخش را دریافت نمودند. در پایان جلسات، به منظور سنجش میزان نشانه های افسردگی و عزت نفس پس آزمون انجام گرفت. یک ماه بعد نیز به منظور بررسی پایدار بودن اثربخشی آموزش، پیگیری به عمل آمد. در پایان داده ها از طریق آمار توصیفی و تحلیل کواریانس مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج نشان داد، برنامه آموزش شادی بر میزان نشانه های افسردگی و چهار بعد آن (خلق منفی، مشکلات بین فردی، فقدان لذت و عزت نفس منفی) در مرحله پس آزمون (05/0p<) و پیگیری (05/0p<) اثرات معنی داری داشته و میزان افسردگی و ابعاد آن را کاهش داده است. در حالی که بر بعد ناکارآمدی تآثیر معناداری نداشته است (05/0p>). این برنامه همچنین بر میزان عزت نفس کودکان در مرحله پس آزمون (05/0p<) و پیگیری (05/0p<) اثرات معنی داری داشته و میزان عزت نفس را افزایش داده است.

بررسی سیر تحولی تعالی معنوی، ارزشهای انسانی بنیادی و باورهای دینی از نوجوانی تا پیری: یک مطالعه مقطعی
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه اصفهان - دانشکده روانشناسی و علوم تربیتی 1391
  سیده راضیه طباییان   شعله امیری

چکیده پژوهش حاضر به تعیین روند تحولی تعالی معنوی، ارزشهای انسانی بنیادی (ارزشهای متمرکز بر جامعه و ارزشهای متمرکز بر فرد) و باورهای دینی از نوجوانی تا پیری پرداخت. بدین منظور 409 نفر متشکل از 213 زن و 196 مرد در محدوده سنی 88- 14 سال به صورت تصادفی از شهر اصفهان انتخاب شدند. با توجه به ماهیت تحولی نگر پژوهش، از طرح مقطعی استفاده شد و لذا افراد بر حسب سن، در 6 گروه سنی (17-14، 24-18، 34-25، 45-35، 65-46 و 88-66 سال) قرار گرفتند و به 5 پرسشنامه 1- ارزیابی احساسات معنوی و مذهبی، 2- زمینه یاب ارزشی شوارتز، 3- باورهای دینی، 4- فرم ده آیتمی شخصیت و 5- پرسشنامه اطلاعات جمعیت شناختی پاسخ دادند. داده های بدست آمده با استفاده از روش آماری تحلیل کووریانس چند متغیره (مانکوا) و آزمون های ناپارامتریک (مان ویتنی-یو) و با به کارگیری نرم افزار spss ، مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. ویژگیهای شخصیتی و اطلاعات جمعیت شناختی نیز کنترل شدند. نتایج به مقایسه ی گروه های سنی و جنسی، در سطح سه متغیر تعالی معنوی، ارزشهای انسانی در دو سطح ارزشهای متمرکز بر جامعه و ارزشهای متمرکز بر فرد و باورهای دینی پرداخت. نتایج حاکی از آن بود که در سطح متغیر تعالی معنوی، سن به عنوان عاملی اثر گذار در روند تحولی از نوجوانی تا پیری مطرح بود. روند تحولی تعالی معنوی از نوجوانی تا پیری به صورت سیر صعودی بود و در پیری به بالاترین حد خود رسید. این در حالی بود که در مقایسه گروه های جنسی تفاوتی مشاهده نشد و روند تحولی زنان و مردان به صورتی مشابه بود. در سطح متغیر ارزشهای انسانی بنیادی 1- در ارزشهای متمرکز بر جامعه تفاوت معنی داری میان گروه های سنی مشاهده نشد؛ همپنین روند تحولی در زنان و مردان مشابه بود. 2- ارزشهای متمرکز بر فرد در میان گروه های سنی تفاوت معنی داری داشت و روند تحولی آن به صورت سیری نزولی از نوجوانی به سمت پیری بود. همچنین در میان گروه های جنسی نیز تفاوت معنی داری مشاهده شد؛ به عبارتی زنان اهمیت کمتری را برای ارزشهای متمرکز بر فرد قایل بودند. در سطح باورهای دینی تفاوت معنی داری میان گروه های سنی وجود داشت و روند تحولی در ابتدا به صورت نزولی و پس از گذر از اواسط دهه 30 به صورت صعودی تا پیری ادامه یافت. اما در زمینه مقایسه میان گروه های جنسی تفاوت معنی داری مشاهده نشد. همگرایی قابل توجهی میان نتایج متغیر های پژوهش وجود داشت. از رویکرد تحولی نگری، سیر تحولی نمودارها نشان داد که با افزایش سن از اواسط دهه 30 افزایش سطح تعالی معنوی، اولویت دادن به ارزشهای متمرکز بر جامعه و تعهد بیشتر نسبت به باورهای دینی و در عین حال کاهش ارزشهای متمرکز بر فرد به عنوان اصول راهنما در زندگی افراد بود. واژه های کلیدی: تحول، تعالی معنوی، ارزشهای انسانی بنیادی، ارزشهای متمرکز بر جامعه، ارزشهای متمرکز بر فرد و باورهای دینی

تدوین برنامه والدگری مثبت و مقایسه اثربخشی آن با درمان شناختی- رفتاری بر اختلالات هیجانی و رفتاری نوجوانان.
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه اصفهان - دانشکده علوم تربیتی و روانشناسی 1391
  مریم صالح زاده ابرقویی   شعله امیری

مقدمه: اختلالات هیجانی و رفتاری کودکان و نوجوانان، یکی از مهمترین چالش های فراروی بهداشت عمومی در کشورهای در حال توسعه محسوب می شود، لیکن در مقایسه با مشکلات جسمانی، کمتر مورد مطالعه، پایش و درمان صحیح قرار گرفته است. اختلالات هیجانی و رفتاری نوجوانان، ممکن است در دوره های بعدی زندگی، خود را به صورت ویژگی های پایدار نشان دهند بنابراین برنامه ریزی های درمانی در این زمینه بسیار مهم است و از جمله راه های موثر در پیش گیری از اختلالات روانی در بزرگسالی خواهد بود. تحقیقات متعدد اثربخشی برنامه های آموزش والدگری را در کاهش اختلالات هیجانی و رفتاری کودکان نشان داده اند لیکن در حیطه تحقیقات داخلی، پژوهشی با هدف ساخت و تدوین یک برنامه والدگری مناسب برای کاهش اختلالات هیجانی و رفتاری نوجوانان، انجام نشده است. در پاسخ به این نیاز پژوهشی، تحقیق حاضر، با هدف تدوین برنامه آموزش والدگری مثبت متمرکز بر کاهش اختلالات هیجانی و رفتاری نوجوانان و مقایسه اثربخشی این برنامه با درمان شناختی- رفتاری صورت گرفت. ابزارها و روش: این پژوهش در دو مرحله کیفی و آزمایشی صورت گرفت. در مرحله کیفی، پژوهشگر طی 6 مرحله و با استفاده از منابع، متون و مصاحبه های متنوع به تدوین برنامه والدگری مثبت پرداخت. در مرحله آزمایش، نمونه گیری با استفاده از فرم های والدین و خودسنجی نظام سنجش مبتنی بر تجربه آخنباخ، صورت گرفت. 36 نوجوان به تصادف انتخاب شدند که در هر 4 زیرمقیاس اضطراب، گوشه گیری/ افسردگی، شکایات جسمانی و رفتار پرخاشگرانه در دامنه مرزی یا نابهنجار قرار داشتند و به طور تصادفی در 3 گروه 12 نفره قرار گرفتند. نوجوانان گروه اول همراه با والدینشان طی 10 جلسه در برنامه والدگری مثبت و گروه دوم به مدت 8 جلسه در جلسات فردی درمان شناختی- رفتاری شرکت کردند و گروه کنترل هیچ درمانی دریافت نکرد. داده های حاصل از پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری 1 ماهه با استفاده از تحلیل کوواریانس تحلیل شد. یافته ها: تحلیل داده ها نشان داد که هر دو درمان برنامه والدگری و شناختی- رفتاری در کاهش نمرات کلی اختلالات هیجانی و رفتاری و زیرمقیاس های اضطراب، گوشه گیری/ افسردگی، شکایات جسمانی و رفتار پرخاشگرانه در پس آزمون موثر بوده اند (p< 0. 0001) و برنامه والدگری مثبت در تمام زیرمقیاس ها به جز گوشه گیری/ افسردگی نسبت به درمان شناختی- رفتاری اثربخشی بیشتری داشته است (p< 0. 0001). یافته ها حاکی از تداوم تاثیرات برنامه والدگری مثبت در پیگیری 1 ماهه در تمام زیرمقیاس ها و تداوم تاثیرات درمان شناختی- رفتاری در زیرمقیاس های اضطراب، گوشه گیری/ افسردگی و رفتار پرخاشگرانه است. نتیجه گیری: یافته ها، اثربخشی برنامه والدگری مثبت تدوین شده در کاهش اختلالات هیجانی و رفتاری نوجوانان و برتری نسبی آن بر درمان شناختی- رفتاری را نشان دادند. این نتایج از کارایی فزاینده مداخلات سیستمی و متمرکز بر خانواده تدوین شده متناسب با بافت فرهنگی در جهت کاهش اختلالات هیجانی و رفتاری نوجوانان حمایت می کند.

پیش بینی مشاغل انتخابی دانش آموزان پسر دبیرستانی شهر اصفهان در سال تحصیلی 91-1390: بررسی مدل انتخاب در نظریه شناختی اجتماعی مسیر شغلی(scct)
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه اصفهان - دانشکده روانشناسی و علوم تربیتی 1391
  سهراب عبدی زرین   محمد رضا عابدی

هدف این تحقیق پیش بینی مشاغل انتخابی دانش آموزان پسر دبیرستانی شهر اصفهان در سال تحصیلی 91-1390: بررسی مدل انتخاب در نظریه شناختی اجتماعی مسیر شغلی(scct) بود. بنیاد نظری تحقیق بر اساس شش تیپ شخصیتی هالند(واقع گرایی، جستجوگری، هنری، اجتماعی، تهوری و قراردادی-riasec-) و نظریه شناختی اجتماعی مسیر شغلی(scct) بود. بدین منظور از کلیه دانش آموزان پسر دبیرستانی شهر اصفهان در سال تحصیلی 91-1390 تعداد 650 دانش آموز به روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای انتخاب و پرسشنامه های تحقیق اجرا گردید. پرسشنامه های تحقیق شامل پرسشنامه دموگرافیک و مجموعه پرسشنامه های مدل شناختی- اجتماعی مسیر شغلی(لنت و همکاران، 2003) بود که این پرسشنامه ها شامل پرسشنامه رغبت های مسیر شغلی، خودکارآمدی، انتظارات پیامد و مشاغل انتخابی بود و همینطور دو پرسشنامه حمایت اجتماعی و موانع اجتماعی(لنت و همکاران، 2001) اجرا شد. روایی پرسشنامه ها از طریق روایی صوری و روایی ترجمه و پایایی این مجموعه پرسشنامه ها با ضریب آلفای کرونباخ بدست آمد. برای بررسی پایایی مقیاسها از نرم افزار spss-16 و برای بررسی برازش مدل از نرم افزار amos-16 استفاده شد. در هر شش مدل تحقیق، مقدار شاخص های مجذورکای (x2)اعداد کوچک و قابل قبولی بودند. همچنین مقادیر شاخص های برازندگی تطبیقی(cfi)، نیکویی برازش(gfi) ، نیکویی برازش تعدیل شده (agfi) و هنجار شده ی برازندگی (nfi) بیشتر از 90/. بدست آمد که نشان دهنده برازش خوب مدل ها بود. مقدار شاخص ریشه دوم میانگین مربعات باقیمانده (rmsea) در تمام مدلها کمتر از 10/. بود که مقدار مطلوب برای تمام مدل ها به حساب می آید. در اکثر مدل های تحقیق، در بین پیش بینی کننده های رغبت، انتظارات پیامد و خودکارآمدی نقش قابل توجهی داشتند. خودکارآمدی به میزان بالایی توانایی پیش بینی انتظارات پیامد را داشت. ابتدا رغبت و بعد انتظارات پیامد به میزان بالایی توانایی پیش بینی مشاغل انتخابی را داشتند. واریانس خودکارآمدی تا حدودی از طریق حمایت اجتماعی پیش بینی می شد. نقش مستقیم خودکارآمدی، موانع اجتماعی و حمایت اجتماعی در پیش بینی واریانس مشاغل انتخابی معنادار نبود اما خودکارآمدی و حمایت اجتماعی بصورت غیرمستقیم در مشاغل انتخابی نقش داشتند. درکل برازش مدل های تحقیق مطلوب بود و اعتبار بین فرهنگی این مدل همانند مطالعات لنت و همکاران در پرتغال(2010)، آمریکا(2010) و ایتالیا(2003) تایید شد. کاربرد مدل انتخاب و پرسشنامه های آن در مورد دانش آموزان دبیرستانی با رعایت جوانب احتیاط جهت هدایت تحصیلی آنان توصیه می شود، همینطور پیشنهاد می شود تحقیقات بیشتری در رابطه با این مدل در مورد دانش آموزان صورت گیرد.

مقایسه اثربخشی درمان شناختی- رفتاری، رژیم درمانی و درمان ترکیبی بر شاخص توده بدنی (bmi)، خودکار آمدی وزن، بهزیستی ذهنی، عزت نفس، عادات غذائی و میزان عود، در مراجعین مبتلا به چاقی
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه اصفهان - دانشکده روانشناسی و علوم تربیتی 1391
  امیر کشاورز   مختار ملک پور

هدف از این پژوهش، مقایسه اثربخشی درمان شناختی- رفتاری، رژیم درمانی و درمان ترکیبی بر شاخص توده بدنی (bmi)، خودکار آمدی وزن، بهزیستی ذهنی، عزت نفس، عادات غذائی و میزان عود در مراجعین مبتلا به چاقی شهر اصفهان بود. از این رو، در قالب طرح پژوهشی تجربی از نوع چهار گروهی همراه با گروه گواه و انجام پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری چهار ماهه، 60 نفر از افراد چاق (30bmi>) مراجعه کننده به مراکز درمانی شهر اصفهان به صورت تصادفی انتخاب شدند و به صورت تصادفی به سه گروه آزمایش و گروه کنترل گمارده شدند (هر گروه 15 نفر). مداخله ها شامل هشت جلسه درمان شناختی- رفتاری، هشت جلسه رژیم درمانی و هشت جلسه درمان ترکیبی بود که به گروه آزمایش ارائه شد. داده ها از طریق شاخص توده بدنی (bmi) و پرسشنامه های بهزیستی ذهنی، کارآمدی سبک زندگی مربوط به وزن، عزت نفس، عادات غذائی و ویژگی های جمعیت شناختی، جمع آوری گردید. نتایج تحلیل کوواریانس نشان داد که در مرحله پس آزمون، درمان شناختی- رفتاری، رژیم درمانی و درمان ترکیبی در مقایسه با گروه کنترل، کاهش معنی داری در bmiو همچنین بهبود معنی داری در متغیرهای ((خودکارآمدی وزن و زیر مقیاس های آن (شامل: دسترسی به مواد غذائی، فشار اجتماعی، ناراحتی جسمانی، هیجانات منفی و فعالیت های سرگرم کننده)، بهزیستی ذهنی و زیر مقیاس های آن (خرده مقیاس های سرزندگی، اراده زندگی و استرس- افسردگی، بجز زیر مقیاس نوروز)، عزت نفس و عادات غذائی)) نشان دادند (05/0>p). در مرحله پیگیری، نتایج نشان داد که درمان شناختی- رفتاری و درمان ترکیبی موجب کاهش معنی دار bmi و همچنین موجب بهبود معنی دار در خودکارآمدی وزن و تمامی زیرمقیاس های آن، بهزیستی ذهنی و تمامی زیر مقیاس های آن بجز (نوروز)، عزت نفس و عادات غذائی نسبت به مرحله پس آزمون گردیدند. اما در رژیم درمانی در مرحله پیگیری، تنها خودکارآمدی وزن (تمامی خرده مقیاس ها) بهبود معنی داری یافته، ولی bmi، بهزیستی ذهنی، عزت نفس و رعایت عادات غذائی نسبت به مرحله پس آزمون، کاهش معنی داری یافته بودند (05/0>p). نتایج مقایسه زوجی نشان داد که در مرحله پس آزمون، رژیم درمانی در کاهشbmi و بهبود عادات غذائی نسبت به گروه شناختی-رفتاری و درمان ترکیبی اثربخش تر است، ولی در شاخص های روانشناختی (خودکارآمدی وزن، بهزیستی ذهنی و عزت نفس) درمان شناختی- رفتاری و درمان ترکیبی نسبت به رژیم درمانی اثربخش تر می باشند. در مرحله پیگیری، مقایسه های زوجی نشان داد که درمان شناختی- رفتاری و درمان ترکیبی در حفظ و کاهش bmiو همچنین بهبود شاخص های (خودکارآمدی وزن، بهزیستی ذهنی، عزت نفس و عادات غذائی) نسبت به رژیم درمانی، اثر بخشی بیشتری دارند. با توجه به تأثیرات پایدار درمان شناختی- رفتاری در پایان درمان، می توان از این درمان به تنهائی و یا در ترکیب با سایر روش های درمان چاقی، استفاده کرد. واژه های کلیدی: درمان شناختی- رفتاری، رژیم درمانی، درمان ترکیبی، خودکارآمدی وزن، بهزیستی ذهنی، عزت نفس، عادات غذائی، شاخص توده بدنی (bmi)، چاقی.

بررسی اثربخشی امید درمانی گروهی بر کاهش افسردگی وافزایش کیفیت زندگی بیماران زن دیابتی نوع دو
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه اصفهان - دانشکده علوم تربیتی و روانشناسی 1390
  رویا کمال الدینی   مهرداد کلانتری

هدف از این پزوهش بررسی اثر بخشی امید درمانی گروهی بر کاهش افسردگی و افزایش کیفیت زندگی بیماران زن دیابتی نوع دو مراجعه کننده به مرکز تحقیقات دیابت یزد بوده است. جامعه آماری این پژوهش را بیماران مبتلا به دیابت در یزد تشکیل می دهند که برای درمان یا پیگیری درمان دیابت، به مرکز تحقیقات دیابت استان یزد، در سال 1390 مراجعه نمودهاند. از 24 نفر از این افراد برای شرکت در این برنامه درمانی دعوت به عمل آمد که در نهایت 20 نفر از آنها به طور تصادفی در دو گروه آزمایش وکنترل قرار داده شدند و گروه آزمایش در 8 جلسه گروهی امید درمانی شرکت نمودند. به منظور اندازه گیری سازه های مورد نظر مقیاس افسردگی بک، پرسشنامه کیفیت زندگی سازمان بهداشت جهانی و پرسشنامه امید اسنایدر در مراحل پیش آزمون، پسآزمون وپیگیری مورد استفاده قرار گرفت. فرض پژوهش بر آن بود که امید درمانی می تواند افسردگی را کاهش وکیفیت زندگی و مولفه های آن را افزایش دهد. سپس داده ها با استفاده از تحلیل کوواریانس تحلیل شد. نتایج حاکی از آن بود که این برنامه درمانی منجر به کاهش افسردگی (0/001>p)و افزایش امید(p<0/003)و افزایش کیفیت زندگی(p<0/003) شده و این آثار تا یک ماه پس از اجرای درمان تداوم داشته است. به طور کلی نتایج حاکی از آن است که این درمان می تواند به عنوان یک درمان موثر برای کاهش افسردگی و افزایش کیفیت زندگی بیماران زن دیابتی مورد استفاده قرار گیرد. .

اثربخشی آموزش خودانضباطی از طریق والدین بر خودانضباطی،خودکارامدی و عملکرد تحصیلی دانش آموزان چهارم ابتدایی و تعیین رابطه سبکهای فرزند پروری و خودانضباطی کودکان
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه اصفهان - دانشکده علوم تربیتی و روانشناسی 1391
  اعظم حاجی رستم   شعله امیری

این پژوهش با هدف تعیین اثربخشی آموزش خودانضباطی به کودکان از طریق والدین بر خودانضباطی، خودکارآمدی و عملکرد تحصیلی دانش آموزان دختر چهارم ابتدایی شهر اصفهان و همچنین تعیین رابطه بین سبک های فرزند پروری والدین (مستبد، مقتدر، سهل گیر) و خودانضباطی دانش آموزان اجرا گردید. پژوهش از نوع نیمه تجربی و طرح آن به صورت دو گروهی همراه با سه مرحله پیش آزمون،پس آزمون و پیگیری (45روزه) بود. جامعه آماری شامل کلیه دانش آموزان دختر مقطع چهارم دبستان شهر اصفهان در سال تحصیلی 91-90 بود. برای انتخاب نمونه مورد نظر ابتدا با روش نمونه گیری تصادفی یک ناحیه از نواحی شش گانه شهراصفهان و از آن ناحیه سه دبستان دخترانه به صورت تصادفی انتخاب شد و کلیه دانش آموزان دخترمقطع چهارم دبستان به عنوان نمونه اولیه (196 نفر) انتخاب شدند. پس از آن 28 نفر از دانش آموزان با خودانضباطی پایین شناسایی و به عنوان نمونه دوم در دو گروه 14 نفره آزمایش و کنترل قرار گرفتند. برای گروه آزمایش به مادران10 جلسه آموزش خودانضباطی ارائه گردید. ابزار سنجش، پرسشنامه خودانضباطی محقق ساخته، پرسشنامه خودکارامدی بندورا، پرسشنامه فرزندپروری بامریند و پرسشنامه جمعیت شناختی بود. داده ها از طریق تحلیل رگرسیون و تحلیل کوواریانس با استفاده از نرم افزار spss-16 تحلیل شدند. نتایج پژوهش بیانگر آن بود که شیوه فرزندپروری مستبد با خودانضباطی پایین همبستگی معنادار و مثبت داشت و آموزش خودانضباطی کودکان از طریق والدین، خودانضباطی، خودکارآمدی و عملکرد تحصیلی دانش آموزان را در مرحله پس آزمون و پیگیری بطور معناداری افزایش داده است (05/0p<).

رابطه سبک های دلبستگی با تجربه شور شغلی، شوق شغلی، خوش پیوندی شغلی و دلبستگی شغلی در کارکنان مرد یک شرکت صنعتی در اصفهان
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه اصفهان - دانشکده علوم تربیتی و روانشناسی 1391
  فاطمه علی بخشی   حسین مولوی

هدف از پژوهش حاضر بررسی رابطه سبک های دلبستگی با شور شغلی، شوق شغلی، خوش پیوندی شغلی و دلبستگی شغلی بود. به همین منظور نمونه ای به حجم 82 نفر از کارکنان مرد یکی از شرکت های صنعتی شهر اصفهان به روش تصادفی خوشه ای انتخاب شد و افراد به پرسشنامه های سبک دلبستگی بزرگسالان (aaq) (هیزن و شیور، 1987) (713/0=?) ، شور در کار ولف (wolf) (باکر، 2008) (858/0=?) ، شوق شغلی اوتریچ (شوفلی، سالانوا، گنزالز-روما و باکر، 2002) (952/0=?) ، خوش پیوندی(لی، میچل، سابلینسکی، برتون و هولتوم، 2004) (926/0=?) و دلبستگی شغلی کانونگو(کانونگو، 1982) (907/0=?) پاسخ دادند. نتایج تحلیل رگرسیون گام به گام روابط مثبت معناداری را بین متغیرهای سبک دلبستگی ایمن و خوش پیوندی (019/0= p، 219/0= r)، سبک دلبستگی دوسوگرا و دلبستگی شغلی (003/0= p ،267/0= r)، سبک دلبستگی دوسوگرا و شوق شغلی (04/0= p، 418/0= r)، و نیز رابطه منفی معناداری بین سبک دلبستگی اجتنابی و شوق شغلی (005/0= p، 626/0- = r) نشان داد. همچنین رابطه بین شوق شغلی و سطح تحصیلات و بین خوش پیوندی و وضعیت تأهل معنادار بود، اما چون ضریب تعیین کمتر از 04/0 بود در معادله وارد نشد. این یافته ها نشان می دهند که سبک های دلبستگی می توانند متغیرهای شغلی را پیش بینی نمایند. پیشنهاد می شود تحقیقات بیشتری در زمینه رابطه سبک های دلبستگی با سایر متغیرهای شغلی از جمله انگیزش شغلی، خشنودی از شغل، تعهد سازمانی، عملکرد شغلی، رفتار شهروندی و نظایر این موارد انجام گیرد.

رابطه تصویر شرکت، تصویر نام تجاری ، کیفیت خدمات و خشنودی مشتریان با وفاداری و نیت رفتاری مشتریان صنعت بانکداری و آزمون الگوی پیشنهادی.
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه اصفهان - دانشکده علوم تربیتی و روانشناسی 1391
  لیلا برهانی   حسین مولوی

این پژوهش با هدف بررسی رابطه تصویر شرکت و نام تجاری، کیفیت خدمات و رضایت با وفاداری و نیت رفتاری مشتریان صنعت بانکداری و آزمون الگوی پیشنهادی انجام گرفت. ابزارهای اندازه گیری شامل پرسشنامه های وفاداری (زیسامل، بری و پاراسورامان، 1996)، نیت رفتاری (زیسامل و همکاران، 1996)، تصویر شرکت (فلاوین، تورس و اسپاین، 2004)، تصویر نام تجاری (لاو و لامب، 2000)، رضایت (وستبروک و الیور، 1991) و پرسشنامه کیفیت خدمات سرکوآل (پاراسورمون، زیسامل و بری، 1988) بودند. شرکت کنندگان در این پژوهش 180 نفر از مشتریان بانک در بهمن ماه سال 1390 بودند که از بانک های شهرستان میبد به روش نمونه گیری زمانی تصادفی انتخاب شدند. نتایج همبستگی ها با تایید فرضیه های پژوهش نشان دادند تصویر شرکت و نام تجاری، رضایت وکیفیت خدمات با وفاداری و نیت رفتاری مشتریان رابطه مثبت دارند (01/.p?). نتایج حاصل از تحلیل رگرسیون گام به گام نشان داد رضایت بیشترین قدرت پیش بینی وفاداری را دارد و با اضافه شدن تصویر شرکت و کیفیت خدمات قدرت پیش بینی افزایش می یابد. متغیر های تصویر نام تجاری، سن و سابقه مراجعه حذف گردید زیرا قدرت پیش بینی نداشت. همچنین نتایج تحلیل رگرسیون گام به گام نشان داد که تصویر شرکت بیشترین قدرت پیش بینی نیت رفتاری را دارد و با اضافه شدن رضایت قدرت پیش بینی بطور معنی داری افزایش می یابد (01/.p?). بدلیل نداشتن قدرت پیش بینی، متغیر های کیفیت خدمات و تصویر نام تجاری از معادله حذف گردیدند. از یافته های پژوهش می توان نتیجه گرفت تصویر شرکت و نام تجاری، رضایت و کیفیت خدمات با وفاداری و نیت رفتاری مشتریان رابطه مثبت دارد، و با افزایش این متغیرها می توان وفاداری و نیت رفتاری مطلوب را در مشتریان خلق کرد. همچنین نتایج تحلیل مسیر الگوی اولیه نشان داد با وجود اینکه الگوی اولیه در برخی شاخص های برازندگی مانندgfi دارای برازش نسبتاً خوبی بود اما شاخص های دیگر نشانگر آنند که الگو نیاز به بهبود دارد. برازش بهتر را می توان در الگوی اصلاح شده، یعنی الگویی که در آن، به توصیه نرم افزار 16-amos خطاهای دو مسیر همبسته گردیدند ملاحظه نمود که الگوی اصلاح شده دارای برازش بهتری است. با توجه به یافته ها، پیشنهادهایی به پژوهشگران آتی و برنامه ریزان و مدیران ارائه گردیده است.

ارزیابی عملکرد یک شرکت صنعتی بر اساس تلفیق کارت امتیازی متوازن و رویکرد تصمیم گیری چند معیاره فازی
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه اصفهان - دانشکده علوم تربیتی و روانشناسی 1391
  محمد سجاد برزو   حسین مولوی

هدف پژوهش حاضر ارزیابی عملکرد بر اساس تلفیق کارت امتیازی متوازن و فرآیند تحلیل سلسله مراتبی فازی در یک شرکت صنعتی استان اصفهان درسال 1391 بود. جامعه آماری این پژوهش را کلیه مدیران ارشد شرکت مورد نظر تشکیل می دادند. این پژوهش از نوع کاربردی و از نظر روش توصیفی از شاخه میدانی است. از مصاحبه برای تعریف راهبردهای کلان و تعریف سلسله مراتب چهار منظر کارت امتیازی متوازن و شاخص های کلیدی عملکرد مربوط به هر منظر استفاده شد. از پرسشنامه مرسوم نه نقطه ای تحلیل سلسله مراتبی جهت تشکیل ماتریس مقایسات زوجی بین مناظر چهارگانه کارت امتیازی متوازن و بین شاخص های کلیدی عملکرد مربوط به هر منظر، استفاده شد و سپس با استفاده از فرآیند تحلیل سلسله مراتبی فازی به روش تحلیل توسعه ای اولویت مناظر چهارگانه کارت امتیازی متوازن و شاخص های کلیدی عملکرد مربوط به هر منظر مشخص شد. اولویت بندی مناظر چهارگانه، منظر مالی را به عنوان اولویت اول مشخص کرد و در میان شاخص های کلیدی عملکرد مربوط به هر منظر نتایج زیر بدست آمد: در منظر مالی، سرمایه گذاری برای افزایش قابلیت کالا اولویت اول را بدست آورد. در منظر مشتری، افزایش کیفیت محصولات اولویت اول را دارا بود. در منظر یادگیری و رشد، حفظ و توسعه سیستمهای کیفی و استاندارد سازی محصولات اولویت اول را داشت . در منظر فرآیند داخلی هم ارسال به هنگام قطعات توسط تامین کنندگان اولویت اول را دارا بود. نتایج اولویت بندی ها یک راهنمای عمل در مورد راهبردهای بهبود عملکرد در اختیار صنعت مورد نظر و صنایع و سازمان های تولیدی مشابه در اختیار می گذارد.

عارضه یابی سازمانی و بررسس متغیرهای مهم روانشناختی مرتبط با عملکرد در میان کارکنان شرکت لوله گستر شهرستان اسفراین
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه اصفهان - دانشکده علوم تربیتی و روانشناسی 1391
  مرضیه غلامی راد   حسین سماواتیان

هدف از انجام این پژوهش عارضهیابی سازمانی و بررسی متغیرهای مهم روانشناختی مرتبط با عملکرد در میان کارکنان شرکت لولهگستر شهرستان اسفراین میباشد، که از نظر هدف کاربردی و از نظر روش از نوع توصیفی رابطه ای می باشد. جامعه آماری در این پژوهش کلیه کارکنان شرکت لوله گستر اسفراین به تعداد 637 نفر می باشند، که با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای در دو مرحله مقدماتی و نهایی مورد پژوهش قرار گرفتند. در مرحله اول 50 نفر از کارکنان شرکت به عنوان گروه نمونه برای مطالعه مقدماتی انتخاب شدند. با استفاده از روش مصاحبه و مشاهدهی مستندات، اطلاعات مورد نیاز بدست آمد. سپس با توجه به متغیرهای مهم روانشناختی بدست آمده از مطالعه مقدماتی، حجم نمونه آماری و ابزارهای مورد استفاده مشخص شد و تعداد 239 نفر به عنوان نمونه آماری انتخاب شدند. جهت گردآوری اطلاعات در مرحله دوم، از پرسشنامه استفاده شد. پرسشنامهها عبارت بودن از: پرسشنامه عدالت سازمانی نیهوف و مورمن (1993) با پایایی92/0 و تعداد 20 سوال، پرسشنامه تعهد سازمانی مودای، استیرز و پورتر (1979) با پایایی 71/0 و 15 سوال، پرسشنامه رضایت شغلی ویسوکی و کروم (1994) با پایایی 90/0 و تعداد 39 سوال، پرسشنامه سنجش میزان سیاسی بودن سازمان فریس و کاکمار(1992) با پایایی87/0، تعداد 5 سوال و پرسشنامه رفتار اخلاقی لوزیر(1993) با پایایی 88/0 و 15 سوال و پرسشنامه ارزیابی عملکرد کندری(2005) با پایایی 96/0 و تعداد 40 سوال بودند. نتایج نشان داد عدالت سازمانی با ضریب رگرسیون 68/0 دارای بیشترین تأثیر گذاری بر متغییر ملاک (عملکرد کارکنان) می باشد. دو متغییر تعهد سازمانی با ضریب رگرسیون 26/0 و فضای سیاسی با ضریب رگرسیون 0006/0 در مرحله دوم و سوم از تأثیرگذاری بر متغییر عملکرد کارکنان قرار دارند. دو متغیر رضایت شغلی و رفتار اخلاقی به دلیل آنکه ضریب رگرسیون بالای 05/0 داشتند از معادله حذف شدند.در تأثیر گذاری ابعاد عدالت سازمانی بر عملکرد، نتایج نشان داد عدالت مراوده ای با ضریب رگرسیون 37/0 در مرحله اول و عدالت توزیعی با ضریب رگرسیون 05/0 در مرحله دوم از اثرگذاری بر متغییر ملاک قرار دارند. متغیر عدالت رویه ای از معادله حذف شد. نتایج نشان دارد از بین ابعاد رضایت شغلی، رضایت از کار با ضریب همبستگی 16/0، رضایت از پرداخت با ضریب همبستگی04/0، و رضایت از ارتقاء با ضریب همبستگی 02/0 دارای بیشتری تا کمترین تأثیر بر عملکرد کارکنان می باشند. دو متغییر رضایت از همکار و سرپرست از معادله حذف شدند. یافته ها نشان داد هیچکدام از متغیر های جمعیت شناختی بر عملکرد کارکنان اثر گذار نیست.

مقایسه تاثیر درمان شناختی رفتاری متمرکز بر هیجان و طرحواره درمانی بر میزان درد، برداشتهای فاجعه آمیزدرد ، دشواری در تنظیم هیجانات و کیفیت زندگی بیماران مبتلا به آرتریت روماتوئید
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه اصفهان - دانشکده علوم تربیتی و روانشناسی 1392
  فاطمه رضایی   حسین مولوی

هدف از پژوهش حاضر در بخش نخست، مقایسه میانگین نمرات درد و متغیرهای روانشناختی مرتبط با آن، در دو گروه افراد مبتلا به آرتریت روماتوئید و افراد سالم بود. همچنین در مطالعه حاضر به بررسی ارتباط بین نقص هیجانی و درد در بیماران مبتلا به آرتریت روماتوئید پرداخته شد. سپس با توجه به کمبود اطلاعات در زمینه اثربخشی مداخلات روانشناختی، هدف پژوهش در بخش دوم مقایسه اثربخشی درمان شناختی رفتاری متمرکز بر هیجانات، طرحواره درمانی و درمان طبی مرسوم بر درد، فاجعه آفرینی درد، کیفیت زندگی و دشواری در تنظیم هیجانات این بیماران بود. نتایج تحلیل کواریانس نشان داد که بیماران مبتلا به آرتریت روماتوئید(100 نفر)، در متغیرهای اضطراب، افسردگی، الکسی تیمیا و پنج حوزه طرحواره ناکارآمد اولیه نسبت به گروه سالم(100نفر) نمرات بالاتری داشتند. با استفاده از تحلیل عوامل تائیدی، متغیر مکنون نقص هیجانی از متغیرهای الکسی تیمیا، اضطراب و افسردگی استخراج گردید که این متغیر به خوبی درد را پیش بینی نمود. در بخش آخر پژوهش، از بین بیماران مبتلا به آرتریت روماتوئید مراجعه کننده به بیمارستان الزهرا،30 نفر انتخاب و به صورت تصادفی در سه گروه گمارده شدند. گروه شناختی رفتاری متمرکز بر هیجانات(10 نفر)، طرحواره درمانی(10 نفر) و گروه کنترل(10 نفر). همه بیماران قبل و بعد از انجام مداخله، و 3 ماه بعد از اتمام آن، مقیاس های درد، فاجعه آفرینی درد، کیفیت زندگی و دشواری در تنظیم هیجانات را تکمیل کردند. یافته ها حاکی از اثربخشی درمان شناختی رفتاری متمرکز بر هیجانات و طرحواره درمانی بر درد، فاجعه آفرینی درد و کیفیت زندگی بود. از بین این متغیرها، اثرات مداخلات بر فاجعه آفرینی درد و کیفیت زندگی تا مرحله پیگیری باقی ماند. هیچکدام از دونوع مداخله در مرحله ی پیگیری بر درد موثر نبودند. از بین دو نوع مداخله، تنها مداخله شناختی رفتاری متمرکز بر هیجانات در دو مرحله پس آزمون و پیگیری بر دشواری در تنظیم هیجانات موثر بود. این مطالعه نشان داد که مشکلات هیجانی و پریشانی های دوران کودکی تاثیرات طولانی مدتی بر بهزیستی و بیماری افراد دارند. نتایج این مطالعه نقش هیجانات و پیامدهای طرحواره های ناکارآمد اولیه را در بیماران آرتریت روماتوئید برجسته می کند.

مقایسه تحولی اثربخشی درمان ذهن آگاهی و درمان شناختی- رفتاری بر اختلال اضطراب فراگیر دانش آموزان دختر
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه اصفهان - دانشکده روانشناسی و علوم تربیتی 1392
  فهیمه دهقانی   حسین مولوی

اختلال اضطراب فراگیر یکی از شایعترین اختلالات روانپزشکی کودکان و نوجوانان است که دارای سیر مزمنی می باشد و در صورت عدم درمان منجر به آسیب های عملکردی در حوزه های مختلفی از زندگی فرد می شود. اگرچه در طول سال ها دامنه گسترده ای از درمان های مختلف از جمله درمان های پزشکی و روانشناختی برای درمان اختلال اضطراب فراگیر مورد استفاده قرار گرفته است، تعداد بسیار اندکی از این درمان ها از حمایت تجربی برخوردارند. هدف از پژوهش حاضر مقایسه تحولی اثربخشی درمان ذهن آگاهی و درمان شناختی رفتاری بر اضطراب فراگیر دانش آموزان دختر بود. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه دانش آموزان دختر پایه سوم ابتدایی و دوم راهنمایی مدارس شهر اصفهان بود که در سال تحصیلی 92-91 مشغول به تحصیل بودند. با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای تصادفی چهار مدرسه ابتدایی و چهار مدرسه راهنمایی انتخاب و با استفاده از پرسشنامه تشخیص اختلالات مرتبط با اضطراب کودکان (بیرماهر و همکاران، 1999) ارزیابی شدند. به منظور اطمینان از تشخیص، 38 دانش آموز مقطع دبستان و 33 دانش آموز مقطع راهنمایی بر اساس ملاک های راهنمای تشخیصی و آماری اختلالات روانی مورد مصاحبه قرار گرفتند. در نهایت از میان دانش آموزان مقطع ابتدایی 21 نفر که تشخیص اختلال اضطراب فراگیر را دریافت کردند، به صورت تصادفی در سه گروه درمان ذهن آگاهی، درمان شناختی رفتاری و گروه کنترل جایگزین شدند. همچنین 24 دانش آموز مقطع راهنمایی که مبتلا به اختلال اضطراب فراگیر تشخیص داده شدند، به صورت تصادفی در سه گروه درمان ذهن آگاهی، درمان شناختی رفتاری و گروه کنترل قرار گرفتند. همه افراد شرکت کننده قبل از انجام مداخله، پس از آن و دو ماه پس از اتمام جلسات پرسشنامه نگرانی پنسیلوانیا (کورپیتا، 1997)، مقیاس تجدیدنظر شده اضطراب کودکان (رینولدز و ریچموند ، 1978) و پرسشنامه افسردگی کودکان (کواکس و بک، 1977) را تکمیل کردند. همچنین والدین آنان به زیرمقیاس درونی شده فهرست رفتاری کودکان (آخنباخ و رسکورلا، 2001) پاسخ دادند. یافته های بدست آمده حاکی از اثربخشی درمان ذهن آگاهی و درمان شناختی رفتاری بر نگرانی، اضطراب، افسردگی و مشکلات درونی شده در مرحله پس آزمون بود (05/0>p). اثر درمان ذهن آگاهی در مرحله پیگیری بر همه متغیرها باقی ماند (05/0>p) اما درمان شناختی رفتاری در مرحله پیگیری تنها بر متغیرهای اضطراب و مشکلات درونی شده موثر بود (05/0>p). همچنین، نتایج نشان داد که اثربخشی مداخلات بر متغیرهای وابسته در مقاطع ابتدایی و راهنمایی تفاوت معنی داری با یکدیگر نداشتند.

بررسی تأثیر سرکوب خاطره منفی بر اختصاصی بودن حافظه سرگذشتی، نشخوارفکری، میزان مزاحمت خاطره منفی و مقایسه اثربخشی آموزش اختصاصی سازی حافظه سرگذشتی با درمان شناختی-رفتاری و درمان دارویی در بیماران مبتلا به اختلال افسردگی اساسی
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه اصفهان - دانشکده روانشناسی و علوم تربیتی 1391
  زهره رنجبرکهن   حمیدطاهر نشاط دوست

هدف از پژوهش حاضر، بررسی تأثیر سرکوب خاطره منفی بر اختصاصی بودن حافظه سرگذشتی، نشخوار و میزان مزاحمت خاطره منفی، و نیز مقایسه اثربخشی آموزش اختصاصی سازی حافظه سرگذشتی، درمان شناختی-رفتاری و درمان دارویی در بیماران افسرده بود. دو مطالعه این پژوهش، تجربی و طرح آن پیش آزمون –پس آزمون همراه با گروه کنترل بود. به منظور بررسی اثر سرکوب، 30 بیمار افسرده سرپایی که در سال 1390به مراکز مشاوره ومطب روانپزشکان شهر اصفهان مراجعه کردند، به طور تصادفی به دوگروه سرکوب و غیرسرکوب گمارده شدند. پس از اجرای پیش آزمون، گروه سرکوب تحت برنامه مداخله مربوط به سرکوب قرار گرفت اما گروه غیرسرکوب هیچ مداخله ای دریافت نکرد. پس از انجام مداخله از هر دو گروه پس آزمون به عمل آمد. ابزارهای مورد استفاده در این مطالعه عبارت بودند از: آزمون حافظه سرگذشتی(amt)، پرسشنامه افسردگی بک-ویرایش دوم(bdi-ii)، مقیاس تأثیر حادثه(ies)، مقیاس پاسخ نشخواری(rrs). نتایج تحلیل داده ها با استفاده از تحلیل کوواریانس نشان داد که دوگروه ازنظر میزان مزاحمت(01/0>p) و نشخوار(01/0>p) تفاوت معناداری دارند اما از نظر اختصاصی بودن حافظه سرگذشتی(05/0<p) تفاوت معناداری بین آنها مشاهده نگردید. به منظور مقایسه اثربخشی آموزش اختصاصی سازی حافظه نیز 45 بیمار زن افسرده به طور تصادفی در سه گروه گمارده شدند: گروه آموزش اختصاصی سازی(mest)، گروه درمان شناختی-رفتاری(cbt) و گروه درمان دارویی(گروه کنترل). گروه آموزش اختصاصی سازی حافظه(mest) به مدت 6 جلسه دو ساعته هفتگی و گروه شناختی-رفتاری(cbt) نیز به مدت 8 جلسه دوساعته هفتگی تحت درمان قرار گرفتند درحالی که گروه کنترل فقط دارو دریافت نمودند. ابزارهای مورد استفاده در این مطالعه عبارت بودند از: آزمون حافظه سرگذشتی، پرسشنامه افسردگی بک-ویرایش دوم، مقیاس سرکوب خرس سفید، مقیاس پاسخ نشخواری و آزمون حل مسئله وسیله-هدف(meps). نتایج نشان داد که در مقایسه با گروه کنترل دو گروه آموزش اختصاصی سازی حافظه (mest) و درمان شناختی-رفتاری(cbt) به طور برابر موجب کاهش افسردگی و نشخوار شده است(05/0<p)، اما آموزش اختصاصی سازی(mest) در مقایسه با درمان شناختی- رفتاری(cbt) به طور معناداری موجب کاهش بیشتر سرکوب وافزایش خاطرات اختصاصی شده است(01/0>p). هم چنین نتایج نشان دادکه در مقایسه با آموزش اختصاصی سازی(mest) و گروه کنترل، درمان شناختی- رفتاری(cbt) موجب افزایش کارایی حل مسئله شده است(01/0>p). بنابراین نتایج حاکی از کارایی درمان های شناختی-رفتاری(cbt) و آموزش اختصاصی سازی (mest) نسبت به درمان دارویی بود. این نتایج در پیگیری یک ماهه نیز مشاهده گردید.

بررسی تأثیر آموزش خود تحولی بر تحول اخلاقی نوجوانان شهر اصفهان و تعیین رابطه تحول اخلاقی با متغیرهای جمعیت شناختی
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه اصفهان - دانشکده روانشناسی و علوم تربیتی 1391
  سمانه جوانمردی   شعله امیری

هدف پژوهش حاضر بررسی اثربخشی آموزش خودتحولی بر تحول اخلاقی نوجوان شهر اصفهان بود. این پژوهش در قالب یک طرح پژوهشی تجربی، همراه با پیش آزمون، پس آزمون انجام گرفت. جامعه ی آماری پژوهش، کلیه ی دانش آموزان مقطع متوسطه شهر اصفهان در سال تحصیلی 91-90بودند.نتایج تحلیل کواریانس در مجموع نشان داد که آموزش خودتحولی بر سطح سوم و چهارم تحول اخلاقی دختران و پسران نوجوان تأثیر معناداری داشت و موجب افزایش لین دو سطح از تحول اخلاقی دختران و پسران نوجوان در مرحله ی پس آزمون شده است(p<0.05).

تأثیر آموزش های شناختی-رفتاری و شناختی-رفتاری مذهبی بر کاهش اضطراب دانش آموزان دختر پایه اول دبیرستان های شهر تهران
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه اصفهان - دانشکده علوم تربیتی و روانشناسی 1384
  لیدا وحیدی مطلق   محمدباقر کجباف

چکیده ندارد.

بررسی اثر بخشی آموزش مهارتهای زندگی بر کاهش علائم اختلال سلوک دانش آموزان پسر راهنمایی شهر اصفهان
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه اصفهان 1386
  پریسا چیتی   حمیدطاهر نشاط دوست

چکیده ندارد.

تاثیر آموزش شناختی رفتاری، بر میزان خصومت و پرخاشگری زندانیان محکوم به شرارت و ایراد ضرب و جرح در زندان اصفهان
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه اصفهان - دانشکده علوم تربیتی و روانشناسی 1386
  ابوالقاسم کمالی   حسین مولوی

چکیده ندارد.

بررسی اثربخشی آموزش راهبردهای فراشناختی و آموزش اسنادی بر درک مطلب خواندن دانش آموزان نارساخوان دختر پایه چهارم ابتدایی شهر اصفهان
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه اصفهان - دانشکده علوم تربیتی و روانشناسی 1386
  مرضیه دهقانی فیروزآبادی   شعله امیری

چکیده ندارد.

بررسی تاثیر گروه درمانی به روش تحلیل رفتار متقابل بر بحران هویت نوجوانان شهر قم
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه اصفهان - دانشکده علوم تربیتی و روانشناسی 1385
  جواد نجم آبادی زاده   شعله امیری

چکیده ندارد.

اثربخشی آموزش نگرش مذهبی بر سلامت روان دانش آموزان دبیرستانی شهر اصفهان
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه اصفهان - دانشکده علوم تربیتی و روانشناسی 1386
  حفیظ اله رییس پور   محمدباقر کجباف

چکیده ندارد.

بررسی تأثیر عوامل موثر بر انگیزش نیروهای متخصص در صنایع چوب و کاغذ ایران (چوکا)
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه اصفهان - دانشکده علوم اداری و اقتصاد 1380
  پرویز حسن زاده ناورودی   حسین مولوی

چکیده ندارد.

بررسی رابطه رضایت شغلی و تعهد سازمانی: مطالعه موردی کارکنان مجتمع فولاداهواز
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه اصفهان - دانشکده علوم اداری و اقتصاد 1380
  محمود عراقی   بهرام رنجبریان

چکیده ندارد.

بررسی رابطه بین نوع فرهنگ سازمانی و میزان پذیرش مدیریت کیفیت فراگیر در دانشگاههای دولتی کشور
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه اصفهان - دانشکده علوم تربیتی و روانشناسی 1387
  علی یزدخواستی   سعید رجایی پور

چکیده ندارد.

مقایسه اثربخشی آموزش مهارت های اجتماعی و آموزش والدین بر پرخاشگری پسران دارای اختلال سلوک مقطع ابتدایی شهر اصفهان
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه اصفهان - دانشکده علوم تربیتی و روانشناسی 1388
  مریم نصر اصفهانی   حسین مولوی

چکیده ندارد.

بررسی میزان کاربست مولفه های سازمان یاددهنده در دانشگاههای دولتی کشور براساس نظریه تیچی به منظور ارائه یک الگوی مناسب
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه اصفهان - دانشکده علوم تربیتی و روانشناسی 1387
  حسین زارع محمدآبادی   سعید رجایی پور

چکیده ندارد.

بررسی اثربخشی آموزش شیوه حل مساله گروهی بر مهارت های اجتماعی دانش آموزان آسیب دیده بینایی مرکز ابابصیر اصفهان
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه اصفهان - دانشکده علوم تربیتی و روانشناسی 1387
  زهرا خوشکام   مختار ملک پور

چکیده ندارد.

بررسی اثربخشی درمان شناختی - رفتاری به شیوه گروهی بر سلامت ذهن و رضایت زناشویی زنان یائسه 60-40 ساله شهر یزد
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه اصفهان - دانشکده علوم تربیتی و روانشناسی 1388
  مهدیه السادات عقیلی   مهرداد کلانتری

چکیده ندارد.

بررسی تاثیر آموزش مهارت های زندگی بر رضایت زناشویی مادران و مشکلات رفتاری دانش آموزان مبتلا به اختلال نقص توجه - بیش فعالی
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه اصفهان - دانشکده علوم تربیتی و روانشناسی 1388
  زهرا علی زاده   مهرداد کلانتری

چکیده ندارد.

بررسی اثربخشی آموزش گروهی حل مسئله بر میزان شادکامی، رضایت زناشویی و بهبود کیفیت زندگی زنان متأهل 35-25 ساله شهرستان سقز
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه اصفهان - دانشکده علوم تربیتی و روانشناسی 1388
  سروه محمدزاده   کریم عسگری

چکیده ندارد.

مقایسه استفاده از یک دست و دو دست و تأثیر برتری جانبی در سرعت بریل خوانی دانش آموزان نابینا پایه های چهارم و پنجم ابتدایی
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه اصفهان - دانشکده علوم تربیتی و روانشناسی 1387
  ام البنین رودباری   مختار ملک پور

چکیده ندارد.

بررسی اثربخشی آموزش خوش بینی بر سلامت روانی در دانشجویان دختر دانشگاه یزد
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه اصفهان - دانشکده علوم تربیتی و روانشناسی 1388
  مژگان بهراد   مهرداد کلانتری

چکیده ندارد.

بررسی رابطه بین فرهنگ سازمانی با یگانگی فرد-سازمان در دانشگاههای دولتی غرب کشور(همدان، کرمانشاه و کردستان)
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه اصفهان 1387
  محمدرضا اردلان   حسین مولوی

چکیده ندارد.

بررسی تأثیر آموزش تربیتی اسلام محور به والدین بر نگرش و رفتار نوجوانان دختر شهر فریدونکنار
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه اصفهان - دانشکده علوم تربیتی و روانشناسی 1387
  بنت الهدی هدایتی   مریم فاتحی زاده

چکیده ندارد.

تاثیر بازی درمانی شناختی رفتاری بر علایم افسردگی کودکان مقطع دبستان شهرستان اصفهان: مطالعه مودری
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه اصفهان - دانشکده علوم تربیتی و روانشناسی 1387
  زهرا عباسیان   حسین مولوی

چکیده ندارد.

هنجاریابی مقدماتی آزمون نپسی (nepsy) و اثربخشی مداخلات زودهنگام بر توانبخشی کودکان با ناتوانی های یادگیری عصب - روان شناختی / تحولی پیش از دبستان
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه اصفهان - دانشکده علوم تربیتی و روانشناسی 1387
  احمد عابدی   حسین مولوی

چکیده ندارد.

عوامل روانی اجتماعی مرتبط با سردرد تنشی مزمن و اثربخشی درمان های رفتاری و شناختی رفتاری
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه اصفهان - دانشکده علوم تربیتی و روانشناسی 1387
  مجید صدوقی   محمدباقر کجباف

چکیده ندارد.

هنجاریابی آزمون 6 عاملی شخصیت (hexaco-pl-r) برای دانشجویان ایرانی و بررسی کارائی تشخیصی و غربالگری عامل هیجان پذیری آزمون در مراکز مشاوره دانشجویی
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه اصفهان - دانشکده علوم تربیتی و روانشناسی 1387
  حسن پالاهنگ   حمید طاهر نشاط دوست

چکیده ندارد.

اثربخشی آموزش مهارتهای زندگی بر سازگاری اجتماعی و عزت نفس دانش آموزان پسر عقب مانده ذهنی مقطع دبیرستان شهر اصفهان
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه اصفهان - دانشکده علوم تربیتی و روانشناسی 1388
  مسلم رخ فرد   مختار ملک پور

چکیده ندارد.

بررسی اثربخشی آموزش والدین بر میزان علائم نافرمانی در کودکان دارای علائم اختلال نافرمانی مقابله ای
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه اصفهان 1387
  مریم محمدی   شعله امیری

چکیده ندارد.

رابطه شخصیت پویا با نیات کارآفرینی و موفقیت کارراهه در بین کارکنان دانشگاه علوم پزشکی اصفهان
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه اصفهان - دانشکده علوم تربیتی و روانشناسی 1387
  فهیمه زارعی شمس آبادی   ابوالقاسم نوری

چکیده ندارد.

اثربخشی یک دوره توانبخشی ورزشی بر میزان اضطراب، افسردگی و شکایات جسمانی بیماران cabg
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه اصفهان - دانشکده تربیت بدنی و علوم ورزشی 1387
  زهرا اسدی سامانی   حسین مولوی

چکیده ندارد.

رابطه بین عملکرد خانواده و پایگاه هویت دانش آموزان دختر دوره دبیرستان شهر اصفهان
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه اصفهان - دانشکده علوم تربیتی و روانشناسی 1387
  صدیقه مرجان فرزانه خو   احمد یار محمدیان

چکیده ندارد.

تأثیر درمان شناختی - رفتاری و خانواده درمانی بر افسردگی نوجوانان کرمانشاه
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه اصفهان 1387
  مسعود پایدار   حسین مولوی

چکیده ندارد.

تأثیر روش یکپارچگی حسی و آموزش مهارت های ادراکی -حرکتی بر مشکلات حرکتی کودکان نارساخوان پایه های اول تا سوم مقطع ابتدایی شهر اصفهان
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه اصفهان 1387
  نوشین اسدی دوست   مختار ملک پور

چکیده ندارد.

بررسی اثر بخشی امید درمانی گروهی بر افسردگی دانشجویان دختر دانشگاه اصفهان
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه اصفهان - دانشکده علوم تربیتی و روانشناسی 1387
  زهره علاءالدینی   محمدباقر کجباف

چکیده ندارد.

هنجاریابی ، بررسی روایی و پایایی پرسشنامه استرس شغلی و منابع آن در بین کارکنان شهر اصفهان
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه اصفهان - دانشکده علوم 1381
  علی ستوده   محمدباقر کجباف

این پژوهش با هدف هنجاریابی ، بررسی روایی و پایابی پرسشنامه استرس شغلی و پرسشنامه منابع استرس شغلی دیویس و همکاران در بین کارکنان شهر اصفهان انجام شد . با توجه به اهمیت شناخت استرس های شغلی و منابع آن در امر مداخله درمانی ، پژوهش ، مشاوره و راهنمایی و با عنایت به اهمیت رعایت اصول روان سنجی ، این پژوهش در راستای ایجاد ابزار مناسب برای شناخت استرس و منابع استرس شغلی کارکنان شهر اصفهان انجام شد. در این تحقیق 200 نفر از کارکنان سازمانها و صنایع شهر اصفهان در سال 1381 به شیوه نمونه برداری تصادفی خوشه ای انتخاب شدند. آنها به سه پرسشنامه استرس شغلی ، منابع استرس شغلی و فرم مشخصات فردی پاسخ گفتند. در این پژوهش برای هر دو پرسشنامه استرس شغلی و پرسشنامه استرس شغلی ، رتبه های درصدی و نمرات استاندارد ‏‎t‎‏ به عنوان هنجارهای آن ارائه شد.نقطه برش رتبه های درصدی پرسشنامه استرس شغلی 9/36 و نقطه برش نمرات استاندارد ‏‎t‎‏ آن 41/63 شد و همچنین نقطه برش رتبه های درصدی پرسشنامه منابع استرس شغلی 97 و نقطه برش نمرات استاندارد ‏‎t‎‏ آن 66/62 بدست آمد. نتیجه تحلیلی سوالات هر دو پرسشنامه نشان داد که کلیه سوالات هر دو پرسشنامه رابطه مثبت و خوبی با کل پرسشنامه دارا هستند . روایی آزمون هر دو پرسشنامه به شیوه ضریب روایی همزمان (روایی ملاک) مورد ارزیابی قرار گرفت و برای هر دو پرسشنامه معادل 71 درصد بدست آمد . ضریب پایانی هر دو پرسشنامه به شیوه آلفای کرونباخ محاسبه شد که این میزان برای پرسشنامه استرس شغلی 86 درسد و برای پرسشنامه منابع استرس شغلی 92 در صد بدست آمد. همچنین بین میزان استرس شغلی و مسئولیت شغلی و سطح تحصیلات همسران کارکنان از یک طرف و بین منابع استرس شغلی و سابقه کار کارکنان همبستگی منفی معنی داری بدست آمد. با توجه به نتایج بدست آمده از هنجاریابی ، بررسی روایی و پایانی چنین نتیجه گیری شد که پرسشنامه استرس شغلی و منابع آن به منظور شناخت استرس شغلی و منابع آن قابل استفاده است.

بررسی رابطه ویژگیهای شخصیتی مدیران با مهارتهای شغلی آنان از نظر دبیران دبیرستانهای شیراز در سال تحصیلی 1377-1376
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه اصفهان 1378
  غلامحسین رنجبر   علی سیادت

نتایج حاصل نشان داد که بین برونگرایی - درونگرایی مدیران با مهارتهای ادراکی آنان رابطه منفی معنی داری وجود دارد ( 0=‏‎p‎‏ ،‏‎3/49-‎‏=‏‎b‎‏ ) بدین معنا که هرچه فرد درونگرا تر باشد از مهارت ادراکی بالاتری برخوردار است . همچنین هیچیک از متغیرهای سن ، وضغیت تاهل ،سابقه خدمت ، سابقه مدیریت ، میزان تحصیلات و تعداد فرزندان با مهارت ادراکی رابطه معنی داری نداشتند . و تنها متغیر های معدل دیپلم و جنسیت رابطه معنی داری با مهارت ادراکی داشتند . در بررسی رابطه بینبر و نگرایی - درونگرایی مدیران با مهارت انسانی آنها نیز وجود رابطه معنی دار مثبت مشاهده گردید . ( 0=‏‎p‎‏ ،‏‎b=2/56‎‏ ) بدین معنا که هرچه فرد برونگرا تر باشد از مهارت انسانی بیشتری برخوردار است . در این راستا بین هیچیک از متغیر های سن ،جنسیت ،وضعیت تاهل ، سابقه مدیریت ، سابقه خدمت ، میزان تحصیلات ، معدل دیپلم و تعداد فرزندان رابطه معنی داری با مهارت انسانی مشاهده نگردید . در بخش دیگری از نتایج بین برونگرایی - درونگرایی مدیران با مهارت فنی آنان رابطه منفی معنی داری مشاهده گردید . ( 0=‏‎p‎‏ ، ‏‎b=-5/31‎‏ ) بطوری که هرچه فرد درونگراتر باشد از مهارت فنی بیشتری برخوردار است . همچنین بین هیچیک از متغیرهای سن ،جنسیت ، وضعیت تاهل ، سابقه مدیریت ، سابقه خدمت ، میزان تحصیلات ، معدل دیپلم و تعداد فرزندان با مهارت فنی رابطه معنی داری مشاهده نگردید . از دیگر نتایج این تحقیق وجود رابطه منفی معنی داری بین برونگرایی - درونگرایی مدیران با مهارتهای سه گانه مدیریتی است (0=‏‎p‎‏ ،‏‎b=-6/9‎‏ ) بدین معنا که افراد درونگرا از مهارتهای سه گانه مدیریتی بیشتری برخوردارند . درهمین راستا بین متغیر های سن ، جنسیت ، وضعیت تاهل ، سابقه مدیریت ، سابقه خدمت ، میزان تحصیلات و تعداد فرزندان رابطه معنی داری مشاهده نگردید و تنها متغیر معدل دیپلم رابطه مثبت معنی داری با مهارتهای شغلی داشت .‎‏

رابطه بین برداشت عدم تساوی در پاداش و رضامندی در بخش فولادسازی مجتمع فولاد مبارکه
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه اصفهان - دانشکده علوم 1375
  غلامحسین احمدی   مهدی ابزری

پس از انجام تحلیل داده ها نتایج زیر بدست آمده : 1- بین احساس نابرابری در پنج سطح مقایسه با همکاران ، سایرشرکتها ،سایر قسمتها ،خود و سرپرستان ارتباط منفی معنی داری در سطح ‏‎1%>p‎‏ وجود دارد . 2- بین صمیمیت روابط میان همکاران وسرپرستان و کارکنان و احساس نابرابری ارتباط معنی داری وجود دارد ( در سطح ‏1%>‏‎p‎‏ ،3- بین آگاه بودن کارکنان نستب به پاداش دیگران و احساس نابرابری ارتباط منفی وجود دارد. 4- میزان مشارکت پنج گروه مرجع در ایجاد رضامندی یا نارضایتی بر اساس تحلیل رکرسیون عبارتند از: مقایسه با همکاران (9%-)،سایر شرکتها (24%-) ،سایر قسمتها (14%-) ،خود (21%-)

مطالعه ویژگیهای موثر تبلیغات تجاری تلویزیون بر یادآوری
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه اصفهان - دانشکده علوم 1376
  فرج الله فرجی نیا   بهرام رنجبریان

ارزیابی اثربخشی آگهی های بازرگانی یکی از موارد موردبحث و قابل توجه در مباحث بازاریابی می باشد . این ارزیابی به بررسی میزان توفیق در کسب اهداف ترویج موسسات و همچنین افزایش اثربخشی سرمایه گذاری بر آگهی های بازرگانی کمک می نماید . تحقیق حاضر به بررسی ارزیابی آگهی های بازرگانی تلویزیونی می پردازد . در این راه از روش بررسی میزان یادآوری آگهی های بازرگانی استفاده شده است . پس از مروری بر ادبیات تحقیق در ایران و سایر کشورها روشهای ارزیابی اثربخشی تبلیغ مطرح شده است .باتوجه به نتایج و اطلاعات و ارقام بدست آمده در تهیه آگهی های بازرگانی باید مسائل مهمی چون خصوصیات شخصی بینندگان تحصیلات ، سن و ویژگیهای آگهی ها همچون آگهی با متن ساده ، بامتن همراه موسیقی و یا با متن داستانی مورد نظر قرار گرفته و باتوجه به میزان تاثیر هرکدام از آگهی ها مناسبترین آگهی را باتوجه به خصوصیات کالا و بینندگان آگهی ها تهیه نمائیم .