نام پژوهشگر: سید حمزه صفوی همامی

مسلمانان و روند همگرایی سیاسی و فرهنگی در اروپا(مطالعه ی موردی هویت جمعی مسلمانان مهاجر ساکن در شهر های پاریس و بروکسل)
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه علامه طباطبایی - دانشکده علوم سیاسی 1392
  سید حمزه صفوی همامی   سید محمد طباطبایی

اندیشمندان معاصر غرب با اعتقاد به اینکه جنگ و خونریزی نتیجه مستقیم نظام غیرعادلانه حاکم بر روابط بین الملل است، ملی گرایی، انحصارطلبی و سایر اشکال جدایی ملت ها را منشأ اختلافات و نابسامانی های بین المللی می دانند. تنوع قومی، ملی، مذهبی و فرهنگی که حاصل مجاورت مهاجران در جوامع اروپایی است، چالشی در مقابل همگرایی محسوب میشود. از یک سو حرکتهای نژادپرستانه و از سوی دیگر تبلیغات وسیع اسلامستیزانه مشکلی مضاعف برای مسلمانان مهاجر میباشد. از این رو دستیابی به هویت مشترک حداکثری برای مسلمانان مهاجر در مقابله با مشکلات پیشرو یک فرصت محسوب میشود. هدف این مطالعه، شناخت اهداف همگرایی مسلمانان مهاجر در شهرهای بروکسل و پاریس و میزان واگرایی و طرد مسلمانان مهاجر در دو شهر مذکور میباشد. همچنین شناسایی تاثیر هر یک از هویتهای چهارگانه )قومی، ملی، مذهبی و جهانی( مسلمانان مهاجر بر همگرایی و طرد ایشان در جامعه اروپایی. فرضیه اصلی این تحقیق عبارت است از: روند همگرایی اروپایی با طرد مسلمانان، منجر به تعارض مسلمانان با فرهنگ جمعی اروپایی شده است. روند همگرایی اروپایی با جذب مسلمانان، منجر به همزیستی مسلمانان با فرهنگ جمعی اروپایی شده است هویتهای چهارگانه مسلمانان رابطه معناداری با همگرایی، واگرایی و انسجام درونی ایشان دارد. از روش پیمایشی در جامعه آماری مسلمانان مهاجر دو شهر پاریس و بروکسل استفاده شده است. حجم نمونه این پژوهش با استفاده از فرمول کوکران برای هر شهر برابر با 483 نفر تعیین گردید. یافتهها نشان میدهد: کلیه متغیرهای مستقل با متغیر وابسته همگرایی، رابطه معنادار دارند. بیش از همه هویت دینی و هویت جهانی با افزایش همگرایی رابطه دارد. درحالیکه هویت ملی نیز با همگرایی ارتباط معنادار دارد. انسجام درونی، هویت قومی و واگرایی نیز مطابق انتظار با همگرایی رابطه معکوس دارند. یعنی با افزایش هویت قومی و انسجام درونی و طرد پاسخگویان، همگرایی کاهش مییابد و برعکس. همچنین انسجام درونی با هویت جهانی رابطه معکوس دارد. درحالیکه با سایر مقیاسها رابطه متوسط و مستقیم دارد. هویت قومی با هویت ملی و هویت دینی و واگرایی دارای رابطه معنادار و مثبت میباشد. هویت جهانی همانگونه که مورد انتظار است با همگرایی رابطه معنادار و مثبت و با واگرایی و طرد رابطه منفی و معکوس دارد. مطابق نظریه جرج هربرت مید پذیرش و همگرایی در روابط موجب رفتار مشابه و جذب هویت جهانی میشود درحالیکه طرد جنبه واکنشی و منفی دارد و با جذب هویت جهانی رابطه آن معکوس است. هویت ملی با واگرایی و همگرایی رابطه معنادار دارد درحالیکه شدت ارتباط آن با واگرایی بیش از همگرایی است. یعنی مطابق نظر کاستلز هویت ملی میتواند به عنوان هویت مقاومتی برجسته شود. هویت دینی با همگرایی و طرد دارای رابطه معنادار میباشد. به نظر میرسد در جوامعی که همگرایی مناسب و احتمالا آزادی مذهبی بیشتری وجود دارد مسلمانان تمایل بیشتری به حفظ هویت دینی خود دارند درحالیکه در هنگام طرد، هویت مذهبی کاهش مییابد. این مسئله اشاره شفاف به اسلام ستیزی در غرب دارد چرا که جذب و طرد ایشان به نوعی وابسته به هویت دینی میباشد. برای انجام رگرسیون متغیرهای تحقیق را وارد مدل نمودیم. با استفاده از روش اینتر، مدل معنادار به دست آمد. نشان داد که در کل مدل، مقیاسها و معرفهای هویت قومی، ملی، دینی و جهانی توانسته است 88 درصد از واریانس همگرایی را r مقدار 2 )e( تبیین کند. کمیت خطای مدل نشان دهنده مقدار واریانس متغیری است که متغیرهای متقدم مدل آن را تبیین نکرده اند. با مجذور کمیت خط 0 است به عبارت دیگر 22 درصد از واریانس همگرایی را مدل تبیین نکرده است. مطالعات میدانی و نظرسنجی و منابع کتابخانهای موید این است که الگوی هویت مقاومتی کاستلز که در این پژوهش به کار گرفته شده مدل قابل اتکایی برای تبیین هویت مسلمانان اروپایی دارد و نسبت به فشار، انزوا و بیگانه پنداری مسلمانان از طرف جامعه اروپایی انسجام درونی آنان بیشتر شده و واگرایی آنان با جامعه اروپایی افزایش مییابد.همچنین با توجه به داده های بهدست آمده از پیمایش انجام شده می توان گفت که رویکرد توازی و همزیستی هویتی که ملهم از اندیشه های گیدنز میباشد، با واقعیت مطالعه شده ونتایج همخوانی دارد. یافته های این پژوهش حاکی است که در هویت یابی مسلمانان اروپایی، علاوه بر عوامل کلانی چون ساختارها و نهادهای مدرن، ویژگی های عامل یا عاملیت فرد مسلمان و زیست دینی او، ضمن ساختن و پرداختن هویت شخصی او، بهطور مستقیم در ایجاد و اعتلای بعضی از تأثیرات اجتماعی جهانی نیز اثرگذار بوده است. در واقع در هویت یابی مسلمان اروپایی، هویت های خرد و کلان فرد، هم زمان بر او وارد شده و نمودهایی از ظهور همزمانی های فرهنگی و هویتی اسلامی اروپایی پدیدار شده است.