نام پژوهشگر: رسول نیکنام

مفهوم سازی منابع ملی در الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه علامه طباطبایی - دانشکده حقوق و علوم سیاسی 1392
  رسول نیکنام   حشمت الله فلاحت پیشه

در این تحقیق ما به دنبال جانمایی منابع ملی در نظریه و چهارچوب کلان توسعه ملی که همان الگوی اسلامی- ایرانی پیشرفت است می باشیم. همچنین می خواهیم به فهمی دقیقتر از مفهوم منابع و شیوه های تأثیر گذاری آن بر فرآیند پیشرفت بپردازیم. به این منظور نخست به توضیح مفهوم منابع ملی و ذکر انواع آن اقدام می کنیم. در ادامه به منظور نشان دادن اینکه پیشرفت ماهیتی هنجاری دارد نخست به تاریخچه مختصری از تمدن و اندیشه غرب از دوران نوزایی به این سو، و روند شکل گیری نگرش و اندیشه سرمایه داری و انسان محوری اشاره می کنیم و سپس با کمک گرفتن از نظریات انتقادی و دیدگاه آنها در خصوص نظام سرمایه داری و اثرات این دیدگاه بر مقوله منابع به نقد تجویز فرهنگ فراگیر و بالتبع الگوی توسعه فراگیر می پردازیم و تأکید کرده که در هر مکان و زمان باید نظریه و یا الگوی توسعه بومی که به لحاظ فرهنگی و اعتقادی، اقتضائات زمانی و مکانی را در نظر گرفته باشد، مورد استفاده قرار گیرد و نقشه راه پیشرفت، مبتنی برآن باشد. برای تکمیل این دیدگاه در ادامه ، در خصوص رابطه دین با فرهنگ صحبت کرده و به مطلوبیت آفرین بودن دین – همچون فرهنگ اشاره می کنیم. و به این نتیجه می رسیم که اگر در پی دست یابی به الگوی پیشرفت اسلامی ایرانی هستیم باید موتور محرکه مطلوبیت ساز الگویمان همین فرهنگ متشکل از زیرساختهای دینی و ایرانی باشد. در پایان با کمک مفاهیم به دست آمده و دستگاه تحلیلی ایجاد شده به نقد و بررسی برخی مواد و بندهای برنامه های چهارم و پنجم توسعه با نگاه منبع محور، می پردازیم. نتیجه نهایی که از این پژوهش می گیریم این است که مکتب چقدر در تأمین سعادت بشری مثمر ثمر می باشد. زیرا با توجه به اهدافی که در هر مکتب در نظر گرفته می شود، ابزارهای خاصی برای رسیدن به آن پیشنهاد و به کار بسته شده و فرهنگ سازی صورت می پذیرد. و نتیجه قطعی این است که مدل زندگی بسته به نوع جهان بینی متفاوت می شود. نگاه به منابع در دسترس و نحوه بهره جویی از آنها هم در گرو همین نگرش و مکتب است. و ما هم به عنوان انسانی که نگرش الهی را پذیرفته و از زاویه مکتب اسلام که در گذر زمان فرهنگ ایرانی هم بر آن نقش بسته می خواهیم چیزها را بر سازیم، اقتصاد ما قطعاً بطور تمام و کمال، عین الگوهای توسعه تجویزی از سوی نظام سرمایه داری نخواهد بود. و از طریق تجربه و آزمون فرضیه ها در یک جامعه اسلامی می توان انتظار داشت که علم اقتصاد مورد نظر بومی پدید آید. یعنی برای دست یابی به الگوی بومی اسلامی – ایرانی پیشرفت باید بر فرهنگ خود متکی باشیم. فرهنگی مبتنی بر آموزه های اسلامی و وجوه فرهنگی و اخلاقی ایرانی. در آن صورت قطعاً بهتر خواهیم توانست در مورد نوع سعادتمان و تأمین آن توسط این الگو اطمینان داشته باشیم.