نام پژوهشگر: مجید ناصری
مجید ناصری حمیدرضا طاهری
پژوهش حاضر با هدف، مقایسه انگیزه ی مشارکت ورزشی دانشجویان رشتههای حوزوی و غیرحوزوی انجام گرفته است. جامعه آماری 2600 نفر از دانشجویان دانشگاه بجنورد و 360 نفر از دانشجویان مراکز حوزوی شهر بجنورد بودند، نمونه آماری این تحقیق با استفاده از جدول مورگان 521 نفر دانشجو (186 نفر دانشجوی حوزوی و 335 نفر دانشجوی غیرحوزوی) از رشتههای مختلف تحصیلی دانشگاه بجنورد و مراکز حوزوی شهر بجنورد انتخاب شدند، نمونه ها به صورت طبقهای و کاملاً تصادفی انتخاب شدند. برای سنجش انگیزه مشارکت از پرسش نامه انگیزه مشارکت ورزشی گیل و همکاران (1983)، شامل 30 سوال با 8 خرده مقیاس، در این تحقیق استفاده گردید. هم چنین در بخش اول پرسش نامه مشخصات افراد شامل سن، جنسیت، مقطع تحصیلی، رشته ورزشی مورد علاقه و تعداد جلسات تمرین هفتگی مورد سوال واقع شد. در قسمت اول فصل چهار ابتدا یافته ها توصیف شد و در ادامه چون توزیع داده ها غیر نرمال بود از آزمون غیر پارامتری مان ویتنی برای پاسخ به فرضیه ها استفاده شد. نتایج حاصل از آزمون فرضیه ها نشان داد که، بین انگیزه مشارکت ورزشی دانشجویان رشتههای حوزوی و غیرحوزوی تفاوت معناداری وجود دارد، و با توجه به جدول میانگین ها دانشجویان غیرحوزوی در وضعیت بهتری می باشند. در خرده مقیاس های موفقیت، تفریح و سرگرمی نیز بین دانشجویان حوزوی و غیرحوزوی تفاوت معنادار بود (p<=0/05)، که در هر دو عامل دانشجویان غیرحوزوی در وضعیت بهتری قرار گرفتند. اما در خرده مقیاس های گروه گرایی، آمادگی، رهایی انرژی، عوامل موقعیتی، بهبود و توسعه مهارت و دوست یابی بین دانشجویان حوزوی و غیرحوزوی تفاوت معناداری مشاهده نگردید (p>0/05). هم چنین با توجه به نتایج آزمون فریدمن بین اولویت عوامل گوناگون انگیزه شرکت دانشجویان در فعالیتهای ورزشی تفاوت وجود دارد، در میان دانشجویان غیرحوزوی به ترتیب خرده مقیاس های تفریح و سرگرمی، آمادگی، بهبود و توسعه مهارت، گروه گرایی، موفقیت، رهایی انرژی، دوست یابی، و عوامل موقعیتی در اولویت بوده و در میان دانشجویان حوزوی به ترتیب خرده مقیاسهای آمادگی، تفریح و سرگرمی، بهبود و توسعه مهارت، گروه گرایی، عوامل موقعیتی، رهایی انرژی، دوست یابی و عوامل موقعیتی در اولویت بوده است.
مجید ناصری محمد تجلی
در پژوهش حاضر نانوکامپوزیت هیبریدی al/b4c/sic با استفاده از فرایند نورد تجمعی پیوندی (arb) ساخته شد و خواص مکانیکی و ریزساختار آن مورد بررسی واقع گردید. قبل از اقدام به تولید کامپوزیت، جهت ارزیابی استحکام پیوند بین لایه های آلومینیمی و پارامترهای تاثیرگذار روی آن از آزمون لایه کنی بهره گرفته شد و سطح لایه های باز شده پس از آزمون توسط میکروسکوپ نوری (om) و میکروسکوپ الکترونی روبشی (sem) مورد بررسی قرار گرفت. به منظور بررسی خواص مکانیکی کامپوزیت های تولید شده از آزمون های کشش تک محوری، سنبه برشی و ریزسختی سنجی استفاده شد. نحوه توزیع ذرات تقویت کننده در زمینه در سیکل های مختلف فرایند با استفاده از میکروسکوپ الکترونی روبشی مورد مطالعه قرار گرفت. در ادامه کامپوزیت هیبریدی al/b4c/sic با استفاده از فرایند نورد تجمعی پیوندی متقاطع (carb) تولید و خواص مکانیکی آن با کامپوزیت تولید شده با فرایند arb مقایسه گردید. مشاهدات ریزساختاری نشان داد که با افزایش تعداد سیکل های نورد، توزیع ذرات تقویت کننده در زمینه یکنواخت تر شده و پیوند بین ذرات و زمینه بهبود می یابد. با بررسی خواص مکانیکی مشخص شد که افزایش تعداد سیکل های نورد موجب افزایش استحکام کششی، استحکام برشی نهایی و ریزسختی گردیده است. به علاوه درصد ازدیاد طول کامپوزیت در اولین مرحله از فرایند ساخت کامپوزیت کاهش شدیدی پیدا کرد، اما با ادامه ی فرایند در مرحله دوم ساخت کامپوزیت درصد ازدیاد طول بهبود یافت. بررسی سطوح شکست نمونه ها نشان داد که مکانیزم شکست در کامپوزیت های تولید شده با فرایند arb از نوع شکست نرم برشی می باشد. اندازه گیری پارامترهای ریزساختاری نشان داد که پس از انجام یازده سیکل فرایند arb، اندازه دانه در کامپوزیت هیبریدی و آلومینیم خالص به ترتیب حدود 78 و 168 نانومتر شده است. در ضمن کامپوزیت تولید شده با فرایند carb، دارای خواص مکانیکی بهتری نسبت به کامپوزیت تولید شده با فرایند arb بود.