نام پژوهشگر: آزاده مولایی

سیر آفاق و انفس در تصوف و عرفان از ابتدا تا قرن نهم
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی - پژوهشکده ادبیات 1391
  آزاده مولایی   زهرا پارساپور

تصوف سفری است از پایین ترین مراتب نفسانی تا بالاترین آن . صوفی در واقع سالکی است که در هر قدم از مراحل سلوک ، گامی از خویشتن خویش و خودبینی جدا می شود و به من برتر یا جان الهی خود ، نزدیک تر می گردد . انسان در تعبیر دینی ، نسخه و نمودار جهان هستی است . به طوریکه هر آنچه که در عالم هستی وجود دارد ، در وجود انسان نیز نهفته است . در نظر گرفتن جهان هستی به عنوان عالم کبیر و وجود انسان به عنوان عالم صغیر ، راز پیوستگی تصوف با سفر و سیر را آشکار می سازد . تصوف به انسان یاری می کند تا در درون خویش سفر کند و خود را بشناسد . آنگاه با غلبه بر موانع و پستی و بلندی های درون ، به جایگاه حقیقی خویش در عالم هستی دست یابد . سیر در عالم کبیر و سفر بیرونی نیز که بسیاری از صوفیان بدان التزام داشته انددر واقع جلو? ظاهری این سفر درونی است ؛ گردنه ها و راه های صعب العبوری باید پشت سر گذاشته شود تا در نهایت سالک به آرزوی دیرینه ی خود که همان پیوستن به پاکی و حقیقت مطلق است ؛ دست یابد . بر این اساس ، از زمان پیدایش تصوف این اصطلاح همواره با سفر ، سیر و سلوک و طی طریق ، آمیخته و عجین بوده است . در شرح احوال و سرگذشت بسیاری از بزرگان تصوف این سیر و سفر درونی با سیر در آفاق و عالم بیرون نیز همراه گشته است . از سوی دیگر ، سفر ظاهری با ویژگی های خاص خود ، سالک را در کور? سختی ها و مشقات آبدیده می کرد و زمین? سفر درونی را برای وی مهیا می ساخت . در واقع ، ریاضت و سختی های فراوانی که سالک در جریان این سفرها _ البته با رعایت آداب و شرایط خاص _ تجربه می کرد و آگاهی یافتن از نقاط قوت و ضعف روح ، او را برای سفر دشوار درون و تاب آوردن در برابر سختی های راه و وسوسه های نفسانی و شیطانی آماده می ساخت . با توجه به اهمیت و جایگاه خاص این سفرها در تصوف است که اولین فصل این رساله تحت عنوان « سیر آفاق » را به بررسی آن اختصاص داده ایم . در بخش های ابتدایی این فصل ابتدا به تبیین مسئل? سیر آفاق در تصوف پرداخته ایم و اینکه مقصود از سیر آفاق در میان اهل تصوف چه بوده است ؟ چرا صوفیان به سفر و سیر آفاق می پرداختند ؟ چرا برای سیر آفاق تا این حد ارزش قائل بوده اند و سیر آفاق چگونه آنان را برای سفر و سیر درونی آماده می ساخت ؟ در منابع تصوف ، برخی سفرها به برخی دیگر ترجیح داده شده است و سالک از انجام برخی سفرها منع شده است . به عنوان مثال بهترین سفرها ، سفری است که به قصد زیارت خان? خدا ، جهاد ، زیارت بزرگان و مشایخ وقت و ... انجام شود ، اما آیا تمام سفرهای ظاهری صوفیان را می توان از نمونه های سیر آفاق برشمرد ؟ پاسخ این پرسش در بخشی تحت عنوان « انواع سفرهای صوفیان » آمده است . در کتب تصوف با استناد به آیات قرآن ، احادیث پیامبر گرامی اسلام (ص ) و اقوال بزرگان و مشایخ صوفیه ، آداب و شرایطی خاص برای سفر ذکر شده است . از نیت کردن و اذن خواستن از پیر گرفته تا نحو? سوار شدن بر مرکب ، وسایل مورد نیاز ، نحو? وارد شدن به شهرها و ده های جدید و خروج از آنها ، طرز سلوک و رفتار با همسفران و ... . تنها در صورت پایبندی به این آداب است که سفر ، سالک را به حق نزدیک تر می کند و در غیر این صورت به غربت وی از حق و تباهی او منجر می شود . بخش مربوط به « آداب سفر » را به بررسی این موارد اختصاص داده ایم . در میان روایات به جا مانده از سفر صوفیان در دوران مختلف ماجراهای جالب و شگفت انگیزی به چشم می خورد . از دیدار با خضر گرفته تا افتادن در چاه و گرفتاری به دست دزدان و حرامیان . بخش مربوط به « ماجراهای سفر » به بررسی و دسته بندی این ماجراها و رویدادها اختصاص دارد که خوانندگان را با فضای کلی و شرایط سفر در دوران مورد بحث آشنا خواهد ساخت . به علاوه با توجه به اهمیت و نقش « خانقاه ها » در بحث سفر ، بخشی را نیز به بررسی این نهادها ، تاریخچ? آنها ، نحو? اداره ، کسب درآمد و آداب اقامت و ورود به آنها اختصاص داده ایم . در دو بخش پایانی فصل اول نیز ، با معرفی صوفیان موافق و مخالف سیر آفاق ؛ به جمع بندی و تحلیلی نهایی بر اساس داده های موجود ، پرداخته ایم . فصل دوم رساله به بررسی سیر انفس اختصاص دارد . در اولین بخش این فصل ، با استناد به روایات و اقوال صوفیان ، به بررسی معنی لغوی و اصطلاحی سیر انفس پرداخته ایم . دومین بخش این فصل ، به بررسی احوال و مقامات راه اختصاص دارد . در طریق وصول به حق و کمال حقیقی ، سالک باید مقاماتی را طی کند و حالاتی را که در درون او وارد می شود دریابد و از آنها بهره گیرد . در مورد تعداد دقیق این مقامات در امهات کتب صوفیه اختلاف نظر وجود دارد . بنابر مشهورترین روایات ، این مقامات هفت عدد هستند اما روایاتی نیز وجود دارد که بر وجود چهار ، پنج ، ده ، چهارده ، چهل ، صد و حتی هزار مقام نیز دلالت می کند . همچنین صوفیه در مورد برخی اصطلاحات و اینکه آیا جزو احوال محسوب می شوند و یا مقامات اختلاف نظر دارند که این بخش از رساله به بررسی و نقل این موارد اختصاص دارد . با طی مقامات و درک احوال است که سالک رفته رفته از مرتب? نفس اماره به مرتب? نفس مطمئنه ارتقا می یابد و دید? حقیقت بینش به نور حقیقت بینا می گردد . در این هنگام است که مرحله ای دیگر از سلوک آغاز می گردد که از آن تحت عنوان « سیر الی الله » یاد می کنند . در این مرحله است که جان سالک به مراتب عالم هستی آگاه می شود و به عروج و سیر در افلاک می پردازد . در جریان این عروج است که مشاهدات غریب و مکاشفات شگفت برای وی حاصل می شود که درک آنان تنها به وسیل? دل سالک که مُدرِک حقایق است میسر خواهد شد . سومین بخش از فصل دوم رساله به بررسی کیفیت و ماهیت این مکاشفات و مشاهدات از رهگذر ارائ? نمونه هایی چند از آنها اختصاص دارد . از آنجا که عروج و درک شگفتی ها و مراتب عالم هستی تجربه ای است مافوق بشری که از راه حواس و عقل انسانی قابل درک نمی باشد ، صوفیان برای انتقال این تجارب روحانی از زبان رمز و تمثیل استفاده می کنند . بخش پایانی این رساله به بررسی آن دسته از آثار تمثیلی و رمزی اختصاص دارد که سفر روح به عالم معنا و درک لذات روحانی آن عالم را در قالب داستان به تصویر کشیده اند . در برخی از این آثار همچون منطق الطیر عطار مقامات و منازلی که سالک برای وصول به حق باید پشت سر گذارد در قالب داستانی شیرین و نمادین گنجانده شده است. در برخی دیگر همچون سیر العباد الی المعاد سنایی سالک در جریان سفری خیالی به سیر در عالم معنی می پردازد و از احوال عالم هستی آگاه می گردد . در این بخش از رساله به بررسی این دسته از آثار و تحلیل ساختار روایی و بن مایه های آنان و چگونگی انطباق آنان با اصول و مبانی تصوف ، پرداخته ایم . این رساله گامی است در جهت بررسی یکی از اصول لاینفک عرفان و تصوف که پیش از این بررسی دقیق و موشکافانه ای در مورد آن صورت نگرفته است . گستردگی دامن? تحقیق و مشکل دسترسی به منابع دست اول بارها و بارها مراحل تحقیق را با وقفه و تأخیر مواجه ساخت و تنوع زیاد مطالب ، دقت نظر خاصی را در تنظیم چارچوب کلی رساله طلب می کرد . با این حال به یاری خداوند منّان و به لطف پشتیبانی های دلسوزان? استادان محترم ؛ سرانجام طرح کلی رساله به شکل کنونی درآمد . امید است که مورد قبول اهل فن و فرهیختگان این حوزه واقع شود .