نام پژوهشگر: رضا الهی منش
محمد رضایی رضا الهی منش
رساله حاضر به عنوان وحی در ادیان ابراهیمی در صدد تبیین و بررسی مباحثی از قبیل مفهوم شناسس، اقسام، کیفیت نزول و ویژگی وحی در ادیان ابراهیمی است. هدف اصلی و اساسی در این نوشتار جستجو و یافتن پاسخ درست و مناسب به این پرسش است که وحی در ادیان ابراهیمی چیست؟ اشتراکات و اختلافات آن کدام است؟ برای یافتن و رسیدن به پاسخ دقیق بر آن شدیم تا وحی الهی، کیفیت نزول، ویژگی و اقسام آنرا در ادیان ابراهیمی بشناسیم این بحث را در چند فصل پی خواهیم کرد. در فصل اول به کلیات مساله می پردازیم. فصل دوم وحی از منظر یهودیان را به کاوش گرفته ایم. در فصل سوم به تبیین و تحلیل وحی از دیدگاه مسیحیت پرداخته ایم. فصل چهارم دیدگاه اسلام مشخص شده است. فصل پنجم به بررسی تطبیقی، جمع بندی مطالب،اشتراکات و اختلافات و مقایسه پرداختیم.
حسین مبارز احمدرضا مفتاح
آموزه تثلیث که از اصول دین مسیحیت شمرده می شود، خداوند را دارای سه اقنوم متمایز و دارای الوهیت کامل به نام های پدر، پسر و روح القدس می داند که در ذات خود، دارای جوهر واحد است. پژوهش حاضر با روش تاریخی تحلیلی، چگونگی شکل گیری آموزه تثلیث و شیوه توجیه آن از سوی مسیحیان را مورد بررسی قرار می دهد. گزینه توحید را مسیحیان از یهودیت به ارث برده اند ولی مفهوم تثلیث را از فلسفه و فرهنگ یونانی اخذ کرده اند. در باور آن ها عیسی ، کلمه متجسد خداست که از طرف خدای پدر، مأموریت یافت تا به واسطه روح القدس در رحم مریم قرار گیرد و در جسم انسان ظاهر شود، و پس از نبوتش برای برداشتن گناه نخستین انسان، خود را فدیه کند. چندین قرن بعد از مسیح، فرهنگ چند خدایی یونان به کمک برخی از اصطلاحات موجود در کتاب مقدس مانند "پسر خدا"، و همچنین تبلیغات گسترده فردی به نام "پولس"، زمینه های شکل گیری و گسترش تثلیث را در مسیحیت فراهم آورد؛ این مسأله تا مدت ها با مباحث و کشمکش های خونین در جوامع مسیحی همراه بود و قرائت های مختلفی از این آموزه در میان مسیحیان پدید آمد، اما تبیین و تفسیرهای چندگانه از وجود واحد بسیط، اساساَ متضاد بوده و در هیچ یک از جوامع علمی بشر، قابل توجیه نیست. به علاوه، عهد جدید هم به صراحت موضوع تثلیث را بیان نکرده است و در نتیجه، پذیرش آن برای نسل های جدید که باید کتاب مقدس را بخوانند و ایمان بیاورند ظاهراَ ممکن نیست. قرآن کریم هم حضرت عیسی را یکی از رسولان خدای یکتا می داند، و با صراحت، مسأله تثلیث را رد کرده و مسیحیان را به خاطر این اعتقاد مورد نکوهش قرار می دهد. از منظر قرآن، تولد غیرطبیعی عیسی بن مریم، سبب نمی شود تا او پسرخدا باشد، زیرا خلقت او عجیب تر از خلقت حضرت آدم نیست. هیچ کس پیوند وجودی، نسبی و فعلی با خداوند ندارد و او در همه امور هستی به تنهایی "صاحب امر" است و همه هستی مخلوق اوست. در کل هدف نهایی این تحقیق ثابت کردن این حقیقت است که اعتقاد به آموزه تثلیث باطل بوده و از آموزه های دینی مسیحیت راستین نیست، چون در زمان حضرت عیسی وجود نداشته است بلکه نظریه ای است که در تاریخ کلیسا پدید آمده است.
شبیه حیدر حیدری رضا الهی منش
این پایان نامه تحت عنوان «علایم آخرالزمان در اسلام و مسیحیت» تدوین شده است و دارای شش فصل می باشد. در فصل اول: خود درباره زمان و آخرالزمان، مراد از آخرالزمان و مفهوم آخرالزمان در اسلام و مسیحیت، بحث شده است. فصل دوم: این فصل به عنوان، منجی موعود در قرآن و عهدین است که (الف) آن منجی موعود در قرآن است که از بعضی از آیات قرآنی استفاده شده است و (ب) آن عهد عتیق (تورات) و (ج) آن عهد جدید است که کلماتی و آیاتی درباره منجی موعود بکار رفته و اشاره ای دارد. فصل سوم: به نام مهدی باوری در اهل سنت است که در این فصل (الف) به عنوان باور رایج اهل سنت به مهدویت است و روایات اهل سنت آورده شده و بعضی از روایات مورد نقد و بررسی قرار گرفته و (ب) در مورد بعضی از فرقه های اهل سنت است. فصل چهارم: به عنوان مهدویت و تشیع است که در این فصل اکثر فرقه های شیعی بحث شده است و بالاخص فرقه اثناعشره بحث شده است. فصل پنجم: در این فصل درباره علایم آخرالزمان بحث شده و این فصل هم دو بخش دارد که یکی از آنها علایم آخرالزمان در اسلام و دیگری علایم آخرالزمان در مسیحیت است و درباره فرقه های مسیحی (منجی باوری نزد کاتولیک، پروستان و ارتدوکس) که اینان درباره منجی باوری چه اعتقادی دارند، مورد بحث قرار گرفته است. فصل ششم: در این فصل مفهوم آخرالزمان در اسلام و مسیحیت است که این دو دین بزرگ دنیا از آخرالزمان چه تصوری دارند که آیا آخرالزمان همان ظهور منجی موعود است یا مراد از این، روز قیامت است. هدف: هدف بنده از این عنوان این است که شخصیت منجی عالم بشریت که اکثر ادیان عالم بر او اعتقاد دارند، بیشتر در دل های جوانان منعکس گردد و از خداوند منان می خواهم که این آخرین تحقیق نباشد بلکه راه ذهن بنده که بسته بود باز شود تا بنده بتواند که گام بهتری در راه مقدس بردارم و نحوه های گوناگونی به امام زمان4 خدمت کنم.
امجد علی زیدی رضا الهی منش
در این رساله سوال اصلی اینست که آیا اندیشه عصمت در بین پیروان ادیان توحیدی مورد قبول هست یا نه. این مجموعه مشتمل بر یک مقدمه چهار فصل و خاتمه می باشد. در مقدمه بحث های پیشگفتار اهمیت موضوع سابقه تاریخی اهداف روش تحقیق و موانع عنوان شده است. فصل اول راجع به کلیات مفاهیم می باشد که در آن واژه عصمت از جنبه لغوی و اصطلاحی مترادفات عصمت متضادهای آن بررسی شده و نیز بحث اکتسابی یا موهبتی بودن عصمت صورت گرفته که بحثی دامنه دار در میان متکلمین است. فصل دوم این فصل اختصاص دارد به عصمت در دین یهود در این فصل ضمن معرفی دین یهود نسبت های ناروایی که به ساحت مقدس انبیاء داده شده ذکر شده است و ذکر تاریخ پیامبران در این رساله به خاطر روشن ساختن مساله عصمت است چون در دین یهود و مسیحیت هیچ کتاب مستقلی راجع به مساله عصمت موجود نمی باشد و ما اندیشه عصمت را در لابلای نوشته های یهودیان مورد بررسی قرار دادیم. فصل سوم این فصل راجع به عصمت در مسیحیت است در این فصل نیز بعد از معرفی اجمالی مسیحیت بحث عصمت انبیاء گذشته عصمت حواریون و نویسندگان عهد جدید و عصمت حضرت مریم عیسی علیهم السلام و مصون بودن کتاب مقدس از خطاء و خطاناپذیری پاپ ها براساس اسناد شوراهای واتیکان یک و دو آورده شده است. فصل چهارم این فصل مختص عصمت در دین اسلام است. در این فصل اختلافات بین فرقه های اسلامی راجع به عصمت مورد بررسی قرار گرفته و با دلیل دیدگاه درست طرح شده است. نیز بحث هایی از قبیل انواع عصمت فرشتگان عصمت امامان زمان عصمت موهبتی یا اکتسابی بودن عصمت و ... با ذکر ادله کافی عنوان گردیده است. خاتمه نتیجه گیری: در این بخش نتیجه بحث عصمت در ادیان توحیدی ذکر شده است.
رحمان بوالحسنی رضا الهی منش
این تحقیق در حوزه انسان شناسی به مستدات قرآنی و روایی انسان شناسی از دیدگاه علامه حسن زاده پرداخته که در کلیّات به تبیین موضوع, هدف, ضرورت انسان شناسی و... به سبب زیر بنایی بودن آن نسبت به علوم دیگر پرداخته و در فصل اول به انواع انسان شناسی فلسفی، دینی، علمی وعرفانی و بر برتری انسان شناسی دینی به خاطر اتقان, جامعیت و توجه به تمام ابعاد انسانی بر دیگر مکاتب تاکید کرده و مستندات قرآنی و روایی که در آثار علامه بر اهمیت انسان شناسی است ذکر شده، در فصل دوم به بررسی حقیقت انسان و مراتب آن از مرتبه جسمانی و تجرد خیالی، عقلی و فوق عقلانی آن پرداخته است و در فصل چهارم از تطابق حقیقت انسان با عالم به عنوان کون جامع بحث شده و در فصل پنجم به حقیقت معاد که شانی از شئون انسان است پرداخته شده و در نهایت در فصل ششم وارد بحث انسان کامل که ثمره وجود و مظهر اتم اسماء الهی است شده است.