نام پژوهشگر: محمد جعفر حسینیان
محمد اسحاق عارفی محمد جعفر حسینیان
وحی در این رساله به مثابه یکی از تجربه ناپذیرترین مجرای انسان در فرایند فهم و درک حقایق، الزامات و نیازمندیهای متکاملانه انسانی در حوزه های عقلانی و فراعقلانی و ایجاد یک نظام ارزشی که سعادت و نیک فرجامی بشر را تامین کند مورد بررسی قرار گرفته است. معرفت وحیانی معرفت است که در فرایند ایجادات گفتاری خدا و پیامبر به تحقق می رسد. و به همین سبب فهم اشعری گرایانه و تفسیر مینوی از وحی-که این روزها برحوزه تفکر دینی سایه انداخته است دور از حقیقت وحی بوده و به همین دلیل تلاشهای فیلسوفانه انسان بدون موهبتهای خاص پیامبرانه نیز نمی تواند به معرفت وحیانی دست بیابد. با این تحلیل معرفتی از وحی مهمترین دست آوردهای وحی: قرآن، با نزول دوگانه و حفظ جاودانگی و تفسیرپذیری چند وجهی-و عترت به عنوان مفسران اصلی کلام وحی با حفظ جنبه انسانی آن نیز از پیامدهای معرفت و حیانی است که تفاوت کلی با سایر متون و تفسیرگران بشری را دارا است. بر همین مبنا ادعای بسط تجربه نبوی و هم سنخی معرفت مینوی و عرفانی با معرفت وحیانی به ویژه هرمنوتیک وحی از محورهای قابل توسعه این تحقیق می تواند قرار بگیرد.
غلام سخی رضوانی محمد مهدی میرباقری
پژوهش حاضر در پی یافتن ارتباط منطقی دین و علم و رویکردی فعال در نهضت نرم افزاری است. برای رسیدن به این هدف، مراحل زیر پیموده شده است.فصل اول: در بخش اول به بحث دین وعلم از منظر تحقق ولایت حداکثری دینی در جامعه پرداخته است و بجای پرداختن به ارتباط میان گزاره های دینی و علمی چگونگی حضور دین در فرایند حصول علم را بررسی کرده است. بخش دوم دین شناسی و علم شناسی به شکل مبنائی و در قالب بررسی دیدگاهها را دنبال است. فصل دوم: در قالب طرح چهاردیدگاه درباب علم ، در ضمن بیان ارکان هر نظریه این نکته روشن شده که هر یک از دیدگاهها فرایند ادراک و حصول علم را چگونه تبیین می نماید و چه عوامل و مولفه هایی را در کیفیت حصول علم قاعده مند می کند. دراین میان دیدگاه تکامل گرائی الهی مدلی را جهت قاعده مند نمودن فرایند حصول علم ارایه کرده که در آن جریان تولی و و لایت به عنوان متغیر اصلی حضور دارد. فصل سوم: پس از طرح و ارزیابی دیدگاههای رایج در باب رابطه دین وعلم این نتیجه بدست آمده که اساسا اگر دین و علم دو حقیقت مستقل و بالاصاله گسسته تعریف و تلقی گردد، چگونه می توان میان این دو در خارج و در مقام بکارگیری تعامل و هماهنگی ایجاد کرد؟ لذا مبتنی بر مبانی دین شناسی و علم شناسی دستیابی به رابطه منطقی دین وعلم و تعامل سازنده میان آنها درصورتی ممکن است که دین در فرایند حصول علم حضور یابد وعلومی سازگار و هماهنگ با دین تولید گردد.بخش سوم: مبتنی بر نتایج بدست آمده از مجموعه مباحث گذشته وبا تکلیه بر این پیش فرض که علم دین فقط بر اساس مبانی دین ششناسی و علم شناسی دیدگاه تکامل گرائی الهی معنا پیدا می کند مفهوم ضرورت و ابعاد نهضت نرم افزاری از منظر این دیدگاه مورد مطالعه و دقت قرار گرفته است.
امیر حسین حسینی ترکستانی محمد جعفر حسینیان
در این نوشتار، ابتدا واژه ولایت در قرآن، معارف اهل بیت و فقه مورد بررسی و تحلیل قرار گرفته و ثابت شده است که کلمه ولایت انصراف به معنای حاکمیت و زعامت داشته وهمان معنای حقیقی اوست . سپس اقسام ولایت از قبیل ولایت تکوینی و ولایت تشریعی و ولایت در تقنین و قانون گذاری مورد کنکاش قرار گرفته و ثابت شده است که ولایت به معنای حاکمیت اجتماعی است. آنگاه به انواع ولایت ها از قبیل ولایت الله ،ولایت پیامبر (ص) ولایت امام معصوم پرداخته، در صدد بحث و کاوش در خصوص ولایت فقیه شدیم، در این راستا ثابت کردیم که گستره ولایت فقیه همزمان است با دوره ای که فقه شیعه از حالت پراکندگی در آمده: شکل گرفته است، به همین جهت ، فقها ابتدا آن را در ابواب فقه آورده اند. مسلم است که فقها همگی ولایت فقیه را پذیرفته اند. برخی آن را از باب ادله نقلی ثابت کرده و عده ای ادله نقلی را از لحاظ سند و دلالت کافی ندانسته و لذا آن رااز باب اخذ به قدر متیقن یعنی دلیل عقلی در امور حسبیه قائل شده اند. با معنایی که ما از امور حسبیه کردیم هیچ تردیدی در پذیرش این دیدگاه در خصوص ولایت فقیه باقی نخواهد ماند، اختلاف در مبانی، در اینجا ناشی از برداشت ها بوده است که ما در جای خود حل کردیم. برخلاف دیگر اندیشمندان که ولایت فقیه را از مباحث کلام دانسته نگاه از دریچه فقه آن را مورد بررسی و کاوش قرار می دهند، ما ولایت فقیه را از منظر و کانال کلام مورد بررسی قرار دادیم با مطرح کردن شش دلیل عقلی به عنوان قاعده لطف و ضرورت رهبری، ضرورت نظم در جامعه اسلامی، اخذ به قدر متیقن، تحصیل مصلحت لازم، کفرزدایی و ولایت فقیه بر توسعه این بحث را از طریق عقل ثابت کردیم. از آن جا که این ادله از مستقلات عقلیه هستند دلیل کافی برای اثبات ولایت فقیه خواهند بود و نیز ادله نقلی را در این خصوص از لحاظ جستار و دلالت مورد بررسی قرار داده ثابت کردیم که اینها مثبت ولایت فقیه می باشند و از ایرادهای وارده در این روایات کاملا پاسخ داده شده است. در فصل آخر ما رابطه ولایت فقیه و نظارت و لایت فقیه و و کالت ، ولایت و شوری، ولایت و توتالیتاریسم، ولایت و دیکتاتوری، ولایت و استبداد، ولایت و دموکراسی بررسی کرده، ثابت نموده ایم که ولایت فقیه بهترین روش حکومت در جهت رفاه و عدالت اجتماعی و تضمین حقوق بشراست.
عباس بصیر منصور میراحمدی چناروییه
پایان نامه در راستای تبیین چگونگی انتخابات لویه جرگه تصویب قانون اساسی جدید افغانستان و به منظور دستیابی به یک چارچوب منصفانه و فراگیر برای حرکت های بعدی عناصر متشکله انتخابات آزاد و منصفانه (قوانین و نظام های انتخاباتی، حوزه های انتخاباتی، مدیریت انتخابات، ثبت نام رای دهندگان، آموزش و آگاهی عمومی و در نهایت تبلیغات انتخاباتی را به بحث گرفته با اشاره به تجربه انتخابات لویه جرگه تصویب قانون اساسی هرچند در عمل نتوانست یک تصویر عادلانه از نمایندگی عمومی را ارائه دخد و متناسب با حجم جمعیتی ولایات (استان ها) و ولسوالی ها (فرمانداری ها) و همچنین اقوام افغانستان نمایندگان مردم را به لویه جرگه تصویب قانون اساسی وارد سازد، ولی در نوع خود یک پدیده بی نظیر و یا کم نظیر در تاریخ افغانستان بود. انتخابات در یک چارچوب روشن و مطابق با یک طرز عمل شفاف و دموکراتیک به جریان افتاد. طرز عمل انتخابات از میان انواع مختلف نظام های انتخاباتی نظام انتخاباتی نیمه تناسبی یا مختلط به شیوه تک رای غیرقابل انتقال را پذیرفت، تا این که حتی الامکان نمایندگی عمومی و عادلانه را تامین نماید. انتخابات در یک فضای باز و آزاد صورت گرفت. تمام مردم از همه گروه های قومی، مذهبی لسانی و جنسیتی در آن اشتراک ورزیده بودند و لویه جرگه تصویب قانون اساسی به نحوی از همه آنها نمایندگی می کرد. حضور زنان در انتخابات یک تحول بزرگ بود که بر اعتبار انتخابات در سطح ملی و بین المللی می افزاید. بیست فی صد اعضای لویه جرگه را زنان تشکیل می دادند و این رقم در کشوری که تا چندی قبل زنان شان هویت رسمی نداشتند، رقم بالایی است. انتخابات لویه جرگه تصویب قانون اساسی در حالی برگزار شد که افغانستان از تب جنگ بیست و پنج ساله کاملا خسته بود. بقایای طالبان و القاعده چلنج بزرگ در راه برگزاری به موقع انتخابات و امنیت آن بشمار می رفت. نیروهای خودسر تا هنوز قادر بودند روند سالم انتخابات را ضربه بزند. بر این اساس برگزاری انتخابات در یک چنین شرایط و نتیج حاصله از آن با توقعات مردم افغانستان سازگار بود و برای آنها یک موفقیت بزرگ تلقی می گردد.
حسین حاجی حسین فقیه
پایان نامه حاضر، ابعاد مختلف مهدویت و اعتقاد به شوون مختلف مربوط به حضرت مهدی همچون: ظهور، غیبت، طول عمر، وجود فعلی و حیات آن حضرت، نسب شریف آن امام، فواید غیبت ایشان و پاسخ شبهه هایی در زمینه مسایل مختلف مهدویت را بیان می کند. نویسنده در شش فصل و یک خاتمه به امور مذکور در این نوشتار پرداخته است. در فصل اول کلیاتی از بحث و مفهوم اصطلاحی و لغوی مهدویت، معنای مهدی در قرآن و لغت، جایگاه مهدویت در قرآن، حدیث و شعر مطرح شده است. در فصل دوم اصل اعتقاد به مهدی( نزد مسلمانان و فرقه های مختلف شیعه و اهل سنت اعم از شافعی، حنفی، مالکی، حنبلی و دیدگاه اندیش مندان آنان در این زمینه تجزیه و تحلیل گردیده و ضمن انعکاس و اشتراک نظر آنان در اصل مسأله مهدویت، اسامی کتاب های شیعه و اهل سنت در این موضوع معرفی می گردد. نگارنده در همین زمینه با اشاره به روایاتی متعدد از منابع روایی اهل سنت در باره شوون گوناگون حضرت مهدی(، تصریح عالمان سنّی به صحت و تواتر این احادیث را یادآور شده است. وی در فصل سوم به تشیخص اسم و پدر حضرت مهدی( پرداخته و دیدگاه شیعیان، اهل سنت و روایاتشان را در این زمینه مطرح کرده و آرای آنان را در این باره که: پدر آن حضرت، امام حسن عسکری( هستند، منعکس می سازد. نویسنده این روایات را متواتر دانسته و تکذیب و مناقشه در آن ها را ارزیابی کرده است. او در فصل چهارم ضمن معرفی نسب امام مهدی( و خاندان آن حضرت، احادیث فراوانی را که اثبات می کند امام مهدی از فرزندان معصوم حضرت فاطمه زهرا( است، باز می گوید. فصل پنجم به اثبات ولادت حضرت مهدی( و طول عمر آن حضرت از لحاظ علمی، عقلی و نقلی اختصاص دارد. در فصل ششم ایرادها و اشکال هایی بسیار در باره حضرت مهدی، علل غیبت،، طول عمر و وجود آن حضرت مطرح و پاسخ داده شده است.
قیصر تمیمی معین دقیق
این پایان نامه از موضعی قرآنی، روایی و فطری به مسأله انتظار نگریسته و رابطه آن با مقولاتی همچون: تقیه، جهاد، حکومت، گوشه نشینی و عزلت، امر به معروف و نهی از منکر و مسایل اجتماعی دین اسلام بررسی می کند. نویسنده ابتدا از منظری فطری به تبیین مقوله انتظار پرداخته و انتظار کشیدن برای اصلاح امور و استقرار عدالت، امنیت و رفاه برای عموم مردم جهان را امری فطری می خواند و نمونه هایی از انتظار در سایر ملل و ادیان را جهت اثبات فطری بودن آن بیان می کند. سپس از منظری قرآنی و روایی به اهمیت انتظار و تعلق ثواب فراوان بر انتظار سازنده و عبادت بزرگ دانستن آن پرداخته شده و آثار و برکات انتظار سازنده در توجه کردن افراد به مسوولیت های فردی و اجتماعی خویش و انجام فرایض دین از دیدگاه آیات و روایات را بررسی می کند. آن گاه رابطه مسأله انتظار با بسیاری از مقولات دینی و اجتماعی دیگر، مانند رهبانیت، جهاد، تقیه، تشکیل حکومت اسلامی، اجرای امر به معروف و نهی از منکر بیان شده و عدم منافات یک انتظار سازنده با این امور اثبات شده است. در بخش دیگری از نوشتارحاضر، اوصاف و بایسته های یک منتظر واقعی در آیات و روایات بررسی شده و صفات و ویژگی هایی همچون: اخلاص، یقین، معرفت، تقوی، دارا بودن محاسن اخلاقی، تسلیم و اطاعت از مولا و امام، تولی و تبری، صبر در برابر مصایب، بلایا و گناهان، ثبات در دین، حفظ رابطه معنوی با امام، پا برجا ماندن بر عهد و میثاق الهی با امام و دعا برای سلامت و فرج امام زمان( از مهم ترین این ویژگی ها شمرده شده است. در ادامه آثار منفی انتظار و آسیب های آن، مانند حیرت در شناسایی امور حق از باطل، قساوت قلب، شک و تردید در عقاید دینی، عجله کردن و تعیین وقت برای ظهور و یأس و نا امیدی، جزء آثار سلبی انتظار عنوان می گردد.. پاسخ به برخی از شبهه های مربوط به انتظار ظهور، صحت یا عدم صحت تقیه در عصر غیبت و بررسی بعضی روایات پراکنده، در باب انتظار، از دیگر مطالب این نوشتار به شمار می آید.
علی علی خان منصور میراحمدی چناروییه
چکیده ندارد.
جمعه علی شفق نجف لکزایی
در این رساله، پرسش اصلی این گونه مطرح شده است: روحانیت در پیروزی انقلاب اسلامی ایران، چه نقشی داشته است؟ برای تبیین بحث و رسیدن به پاسخ این سوال، این پایان نامه در قالب مقدمه، پنج فصل و خاتمه طرح ریزی شده است.
محمد رضا جعفری محمد مهدی مهندسی
در این رساله تبیین توحید ذاتی و صفاتی از کلام حضرت علی (ع) شده است و از کتب متعددی که کلام عرشی آن حضرت (ع) را دارد، نقل مطالب شده است. و با توجه به اهمیت موضوع توحید این رساله کلام عرشی حضرت امام علی (ع) را در خود جای داده است. نوشتار حاضر کاوشی است پیرامون تبیین توحید ذاتی و صفاتی از کلام حضرت علی (ع) و حاوی مطالبی است که در چند فصل تنظیم شده است، در مباحث مقدماتی این رساله ضرورت، اهمیت، اهداف، نوع، جنبه جدید بودن، روش، فرضیه ها، و سوالهای تحقیق بیان شده است. و پس از آن واژه توحید "احد" و "واحد" را از نظر لغوی و اصطلاحی مورد بررسی قرار گرفته است و علاوه بر آن در یک فصل مستقلاً بحث از توحید در کلام امیرالمومنین تبیین شده که در این بخش از منابع مختلف مطالب جمع آوری شده است که همه آن موارد در خصوص تبیین توحید، و مراتب مختلف توحید می باشد. و در ادامه بحث فصلی مستقل بنام توحید ذاتی که در آن فصل مسائل مربوط به توحید ذاتی از کلام عرشی مولا علی (علیه السلام) ارائه شده است. توحید ذاتی اولین قسم توحید نظری است که خود دارای دو بعد است: 1) اعتقاد به بساطت ذات که گاه به آن "توحید احدی" گفته می شود؛ 2) اعتقاد به یکتایی ذات الهی و نفی شریک و همتا از او که گاه (توحید واحدی) خوانده می شود. با توجه به شیوع نسبی اعتقاد شرک آمیز به وجود دو یا چند خدا (مانند اعتقاد به ثنویت و تثلیث) احادیث حضرت علی (علیه السلام) بر بعد دوم تاکید بیشتری دارد؛ هر چند از برخی روایات علی (علیه السلام) می توان اصل توحید احدی و بساطت را نیز استفاده کرد که در رساله ذکر کردیم. مقصود از توحید ذاتی بساطت (مرکب نبودن) ذات الهی از یک سو و یکتایی (شریک نداشتن) آن از سوی دیگر است. اصل توحید ذاتی، آن گونه که در قرآن و روایات پیشوایان دین بیان شده است بسیار عمیق و دارای لایه ها و بطون مختلفی است که اندیشمندان مسلمان تاکنون تنها به بخشی از آن راه یافته اند. ترکیب سه گونه است: الف) ترکیب عقلی؛ مانند ترکیب شیء از وجود و عدم و ترکیب از وجود و ماهیت و ترکیب از جنس و فصل. ب) ترکیب خارجی؛ مانند جسم از ماده و صورت یا ترکیب شیء مادی از عناصر اولیه ج) ترکیب مقداری؛ مانند ترکیب جسم از اجزای بالقوه مقداری ذات خداوند از انحای سه گانه ترکیب (عقلی، خارجی و مقداری) منزه است و این مدعا را می توان با ادله گوناگون عقلی به اثبات رساند. یکتایی و وحدانیت خداوند و نفی شریک برای او، از راه های مختلف عقلی قابل اثبات است. وحدت خداوند از قبیل وحدت عددی نیست تا بتوان وجود یک یا چند خدای دیگر را ممکن دانست؛ بلکه وحدت او وحدتی حقیقی است و از این رو اصولاً تصور خدای دیگر، تصور امر محال و نامعقولی است. قرآن کریم با عباراتی همچون "لیس کمثله شیء" و آیات سوره توحید بر بی همتایی ذات خداوند تاکید می کند. در نظر برخی مفسران، عبارت "قل هو الله احد" بر بساطت ذاتی و عبارت " و لم یکن له کفواً احد" بر نفی شریک و همتای خدا دلالت دارد. همان گونه که در مباحث مربوط به توحید صفاتی خواهیم پرداخت، که ذات الهی به دلیل وجوب وجود، دارای همه اوصاف کمالی است و هر صفتی که از کمالات وجودی به شمار آید و فقدان آن مستلزم نقص و محدودیت باشد( مانند علم، قدرت، حیات و..) به کامل ترین وجه ممکن و به صورت مطلق و نامحدود درباره خداوند صدق می کند. شایان ذکر است که بحث توحید صفاتی به آن دسته از اوصاف الهی اختصاص دارد که "اوصاف ذاتی" در مقابل "اوصاف فعلی" و "ثبوتی" در مقابل اوصاف سلبی هستند. بر این اساس، توحید صفاتی به سه اصل قابل تحویل است: 1- ذات و اوصاف الهی، از نظر مفهوم، مغایرند. 2- بین ذات و هر یک از اوصاف ذاتی الهی، وحدت و عینیت خارجی و وجودی برقرار است. 3- بین هر یک از اوصاف ذاتی با سایر اوصاف ذاتی، وحدت و عینیت خارجی و وجودی برقرار است. سعی شده است بحثی نسبتاً مستوفی در این رابطه انجام گیرد و در آخر رساله تحقیقی نتیجه و عذر نقصیر در رابطه با مباحث گذشته ذکر شده است.
محمد حسین واعظی محمد علی حاجی ده آبادی
این رساله در راستای تبیین پیامدهای فردی و اجتماعی و تربیتی مرگ از دیدگاه قرآن و سنت است. این رساله مشتمل بر یک مقدمه و چهار فصل و یک نتیجه گیری نهایی است که در مقدمه کمی درباره مرگ صحبت شده است اما در فصل که ماهیت مرگ از دیدگاه متون اسلامی است این مباحث وجود دارد: 1- واژه موت در لغت و قرآن 2- انواع مرگها 3- حقیقت مرگ در بینش اسلامی 4- تعاریف مرگ در کلمات معصومین علیهم السلام 5- معاد و مرگ در میان اقوام قبل و بعد از تاریخ 6- معاد و مرگ در ادیان پیشین اما فصل دوم که پیامدهای تربیتی مثبت و منفی اندیشه مرگ بر فرد است در پایان ابتدا اهمیت و ضرورت تبیین نظام تربیتی اسلام بحث شده است. سپس عوامل و زمینه های تربیت بیان شده است. سپس پیامدهای منفی اندیشه مرگ بر فرد بیان شده است که در ضمن آن پنج پیامد منفی اندیشه مرگ ذکر شده است. سپس پیامدهای تربیتی مثبت و منفی اندیشه مرگ بر اجتماع است ابتدا پیامدهای منفی اندیشه مرگ بر اجتماع است ابتدا پیامدهای منفی اندیشه مرگ بر اجتماع بیان شده است که چهار پیامد منفی نیز در اینجا ذکر شده، بعد پیامدهای مثبت اندیشه مرگ بر اجتماع بیان شده است که هشت پیامد تربیتی مثبت اندیشه مرگ بر اجتماع ذکر شده است. اما فصل چهارم که آخرین فصل این رساله می باشد راهکارهای بهره مندی از پیامدهای مثبت اندیشه مرگ است که در این فصل پنج راهکار ذکر شده است. حسن ختام این فصل با کلامی از امام سجاد ع درباره مرگ به پایان رسیده است. خلاصه و نتیجه گیری نهایی، آخرین مبحث این رساله می باشد.
عباس بصیر منصور میراحمدی
پایان نامه در راستای تبیین چگونگی انتخابات لویه جرگه تصویب قانون اساسی جدید افغانستان و به منظور دستیابی به یک چارچوب منصفانه وفراگیر برای حرکت های بعدی، عناصر متشکله انتخابات آزاد ومنصفانه ( قوانین ونظام های انتخاباتی، حوزه های انتخاباتی، مدیریت انتخابات، ثبت نام رای دهندگان، آموزش وآگاهی عمومی و در نهایت تبلیغات انتخاباتی) را به بحث گرفته، با اشاره به تجربه انتخابات در افغانستان وبا استفاده از شیوه تحقیق میدانی وتوصیفی نتیجه می گیرد که انتخابات لویه جرگه تصویب قانون اساسی هرچند در عمل نتوانست یک تصویر عادلانه از نمایندگی عمومی را ارائه دهد و متناسب با حجم جمعیتی ولایات(استان ها) و ولسوالی ها ( فرمانداری ها ) و همچنین اقوام افغانستان نمایندگان مردم را به لویه جرگه تصویب قانون اساسی وارد سازد، ولی در نوع خود یک پدیده بی نظیر ویا کم نظیر در تاریخ افغانستان بود. انتخابات در یک چارچوب روشن و مطابق با یک طرزالعمل شفاف و دموکراتیک به جریان افتاد. طرزالعمل انتخابات از میان انواع مختلف نظام های انتخاباتی ، نظام انتخاباتی نیمه تناسبی یا مختلط به شیوه تک رآی غیر قابل انتقال را پذیرفت، تا این که حتی الامکان نمایندگی عمومی وعادلانه را تآمین نماید. انتخابات در یک فضای باز وآزاد صورت گرفت. تمام مردم ، از همه گروههای قومی ، مذهبی، لسانی، و جنسیتی در ان اشتراک ورزیده بودند ولویه جرگه تصویب قانون اساسی به نحوی از همه آنها نمایندگی می کرد. حضور زنان در انتخابات یک تحول بزرگ بود که بر اعتبارانتخابات در سطح ملی وبین المللی می افزاید. بیست فی صد اعضای لویه جرگه را زنان تشکیل می دادند و این رقم در کشوری که تا چندی قبل زنان شان هویت رسمی نداشتند، رقم بالائی است. انتخابات لویه جرگه تصویب قانون اساسی در حالی برگزار شد که افغانستان از تب جنگ بیست وپنج ساله کاملآ خسته بود. بقایای طالبان و القاعده چلنج بزرگ در راه برگزاری به موقع انتخابات وامنیت آن به شمار می رفت. نیروهای خودسر تا هنوز قادر بودند روند سالم انتخابات را ضربه بزند. بر این اساس ، برگزاری انتخابات در یک چنین شرائط ونتائج حاصله از ان با توقعات مردم افغانستان سازگار بود وبرای آنها یک موفقیت بزرگ تلقی می گردد