نام پژوهشگر: امیر هوشنگ تاج فر

ارائه چارچوبی برای توسعه گردشگری سیار با به کارگیری مدل تایلز
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه پیام نور - دانشگاه پیام نور استان تهران - دانشکده فنی 1391
  سیده لادن والد ساروی   امیر هوشنگ تاج فر

گردشگران امروزی انتظار دارند دسترسی شخصی شده به اطلاعات گردشگری در هر زمان و از هر کجا با هر رسانه ای داشته باشند. برنامه های راهنمای گردشگری سیار این دسترسی در همه جا حاضر را برای کاربر فراهم می کنند. با رشد روز افزون خدمات و اطلاعات قابل ارائه به کاربران سیار، جستجو روی این حجم انبوه از اطلاعات بسیار وقت گیر بوده و گاهی پاسخ های دریافتی مرتبط با نیاز گردشگر نمی باشند. جستجوی آگاه از متن، راهی برای جستجوی سریع تر و دسترسی به پاسخ های هرچه نزدیک تر با نیاز گردشگر می باشد. از آنجا که متن، از ترجیحات کاربران سرچشمه می گیرد، با انواع پیچیده عدم قطعیت و فازی بودن معیارها مواجه هستیم. آنچه بر پیچیدگی مدیریت عدم قطعیت اضافه می کند، تفاوت های بین اعضای گروه کاربران در تعریف محدوده های عدم قطعیت است. شرط لازم برای این نوع سفارشی سازی، به کارگیری متن مناسب برنامه های کاربردی همراه با مکانیسم های سازگار می باشد. امروزه راهنماهای گردشگری پیشرفته ای وجود دارند که ویژگی های گوناگون اما غیرقابل مدیریتی ارائه می دهند. این پژوهش از طریق شناسایی و طبقه بندی انواع متن گردشگری، راه حلی جهت رفع معضل مذکور ارائه نموده و در واقع مبنایی برای نسل بعدی راهنماهای گردشگری سیار در کشور می باشد. برای این منظور، یک چارچوب ارزیابی متشکل از معیارهای دقیق در دو بعد متعامد متن و سازگاری آن ارائه می گردد. پژوهش حاضر می تواند به توسعه صنعت گردشگری اعم از گردشگری الکترونیک، مجازی و سیار کمک نموده و منجر به ارتقای سطح کیفی گردشگری در کشور با توجه به افزایش و توسعه زیرساخت ها و استراتژی ها در این مقوله گردد. ابعاد کاربردی این پایان نامه بر ایجاد بازار الکترونیکی ای تاکید دارد که می تواند اطلاعاتی را درباره محصولات و خدمات موجود برای گردشگران تهیه کند که مناسب هر گردشگر باشد. در این پژوهش، اقدامات انجام شده در حوزه گردشگری مبتنی بر فناوری اطلاعات در کشورهای پیشرفته مطالعه و بررسی گردید. سپس این عوامل در اختیار اساتید و خبرگان قرار داده شد و با ارائه پرسشنامه، ارزش هزینه ای مدل اولیه، مورد ارزیابی و سنجش قرار گرفت و در نهایت مدل پیشنهادی توسعه گردشگری سیار در ایران تهیه و ارائه گردید

بررسی چالش های فرایند برون سپاری در پژوهشگاه ارتباطات و فناوری اطلاعات
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - موسسه آموزش عالی مهر البرز - دانشکده مدیریت 1391
  هادی عظیمی نژاد   امیر هوشنگ تاج فر

برون‏سپاری فرآیندی غیرقابل انکار برای پیشرفت هر سازمان در جهان امروز هست. سازمان ها برای حضور داشتن در دنیای رقابتی امروز و پیشرفت در آن ناچار به استفاده از فرآیند برون‏سپاری می باشند. دلیل ظهور برون‏سپاری در دنیای رقابتی امروز کاهش مسئولیت های مدیریتی و تمرکز مدیریت بر مزیت های رقابتی سازمان هست. با توجه به مسائل مطرح شده، در این تحقیق به بررسی مزایا و ریسک های فرآیند برون‏سپاری پرداخته شده است. در ابتدا به بررسی تحقیقات پیشین در این زمینه پرداخته شده است تا با شناسایی آن ها بتوان در مسیر درست قدم برداشت. با مطالعه مطالعات داخلی و خارجی و بررسی چارچوب های ارائه شده در زمینه فرآیند برون‏سپاری سوالات و فرضیه هایی را مطرح نموده و تحقیق بر اساس آن ها پیشرفت نمود. تمامی این فرضیه ها بر اساس مشکلات فرآیند برون‏سپاری در موسسه ارتباطات و فناوری اطلاعات به عنوان یک جامه آماری از سازمان های فعال در زمینه it و ict شکل گرفته اند. پس از بررسی ادبیات تحقیق در زمینه فرآیند برون‏سپاری و بررسی چارچوب های مختلف در این زمینه با استفاده از تجارب دانشمندان در این زمینه برای جمع آوری اطلاعات از روش پرسشنامه در این سازمان استفاده گردید که تمامی این سوالات بر اساس فرضیه های تحقیق بنا شده اند و به تأیید افراد باتجربه و دانشمند رسیده و روایی پرسشنامه تأیید گردید و سپس در اختیار افرادی که در زمینه فرآیند برون‏سپاری فعالیت داشتند قرار داده شد. پس از جمع آوری اطلاعات و تحلیل داده های به دست آمده با استفاده از فرمول کرونباخ، پایایی پرسشنامه تأیید شده و سپس با تحلیل مجدد داده ها با استفاده از روش دوجمله ای به بررسی تأیید و یا رد فرضیه ها پرداخته و با دسته بندی اطلاعات به دست آمده، چارچوب مورد نظر برای فرآیند برون‏سپاری ارائه گردید. چارچوب ارائه شده دارای چهار مرحله اصلی بوده و از ابتدا تا انتهای فرآیند را و حتی پس از انتهای فرآیند را نیز شامل می گردد.

ارزیابی پیاده سازی سیستم هوش تجاری در سازمانهای دولتی(مورد کاوی: شهرداری ساری)
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه پیام نور - دانشگاه پیام نور استان تهران - دانشکده مهندسی کامپیوتر 1392
  سید عباس ساداتی   امیر هوشنگ تاج فر

هدف از انجام این پژوهش امکان سنجی و ارزیابی جهت آمادگی برای پیاده سازی سیستم هوش تجاری در سازمان ها می باشد تا ابعاد، شاخص ها، تعیین رتبه و تاثیر آنها برای استقرار سیستم جدید فراهم شود. انجام یک پروژه و استقرار یک سیستم جدید نیاز به امکان سنجی، ارزیابی، بررسی و مطالعه روی آن می-باشد تا با آمادگی و اطلاعات کافی آنرا به سرانجام رساند. برای تحقیق حاضر شهرداری ساری به عنوان سازمان مورد مطالعه موردی انتخاب شده است. لذا برای پیاده سازی سیستم هوش تجاری در شهرداری ساری نیاز به آمادگی های لازم براساس ارزیابی های انجام شده می باشد. از انگیزه مهم این تحقیق می توان گفت چگونه یک سازمان می تواند از ابزارهای نوین دنیا بهره ببرد و چگونه با داشتن ابزار و پشتیبان قوی مشکلات و چالشهای سازمان را تسهیل نماید. از آن جایی که انتخاب ابعاد و شاخص های مناسب جهت دستیابی به مدل نهایی دلخواه مستلزم تحقیق و مطالعه می باشد، ارائه آن به بعد از شناسایی، معرفی، ارزیابی ابعاد و شاخص های مختلف موکول گردید. با استفاده از ابزارهای ارزیابی روی این ابعاد و شاخص ها این آمادگی را می توان ایجاد کرد که هوش تجاری با چند بعدی بودن مولفه هایش در سازمان پیاده سازی شود که کمتر از عملی ساختن آن در تحقیقات مشابه انجام شده است. ارزیابی آمادگی می-تواند میزان و ابعاد موثر دخیل در پیاده سازی سیستم را نشان دهد و مشخص می کند کدام بعد چه تاثیری در روند پیاده سازی دارد. این تحقیق از نظر هدف، کاربردی و از دیدگاه انجام و گردآوری اطلاعات، توصیفی – پیمایشی می باشد. بر اساس هدف تحقیق پس از بررسی مبانی نظری و ادبیات تحقیق و پیشینه تحقیقات انجام شده، 5 بعد و 23 شاخص برای پیاده سازی سیستم هوش تجاری در شهرداری ساری شناسایی و معرفی شدند تا با ارزیابی و مطالعات روی ابعاد و شاخص ها، مدل تحلیلی مناسب استخراج شود. ابعاد شناسایی شده عبارتند از: ابعاد مدیریتی، منابع انسانی، فنی، مالی و عملیاتی. پس از مراجعه، بررسی و ارزیابی به هر یک از ابعاد و شاخص ها پرسشنامه ای بر اساس شاخص های مدل تدوین گردید و روایی آن تایید شد. جامعه آماری تحقیق را کارکنان شهرداری ساری تشکیل می دهند که با استفاده از فرمول کوکران 200 نفر به عنوان نمونه آماری انتخاب گردیدند که به همین تعداد پرسشنامه در میان آنها توزیع گردید. بعد از جمع آوری پرسشنامه، تجزیه و تحلیل داده ها و ارزیابی سیستم نشان می-دهد آمادگی های لازم برای پیاده سازی و استقرار سیستم هوش تجاری در سازمان مربوطه وجود دارد. نتایج به دست آمده این گونه است: از عوامل و ابعاد پنج گانه بالاترین امتیاز مربوط به ابعاد نیروی انسانی و مدیریتی است و ابعاد عملیاتی، مالی و فنی در رتبه های بعدی قرار گرفتند. در پایان پژوهش با توجه به ارزیابی انجام شده و آمادگی های لازم برای بهبود وضعیت سیستم هوش تجاری جهت پیاده سازی راهکارهایی در سازمان ارائه شد.

ارائه یک سیستم پشتیبانی از تصمیم (dss) انتخاب واحد درسی با استفاده از دادهکاوی جهت مشاوره به دانشجو؛ «مطالعه موردی: دانشجویان مقطع کارشناسی پیام نور قم» مائده سادات مکی
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه پیام نور - دانشگاه پیام نور استان تهران - دانشکده فنی 1392
  مائده سادات مکی   امیر هوشنگ تاج فر

امروزه بانکهای اطلاعاتی وسیعی از دادههای انتخاب واحد دانشجویان موجود است که شامل نام دانشجو، شماره دانشجویی، نام درس، نمره درس و ... میشود. پیدا کردن الگوها و دانش نهفته در این اطلاعات میتواند به دانشجویان در زمان انتخاب واحد کمک شایانی بکند. چارچوب فعلی نرمافزارهای سنتی آموزشی، تنها با دستورات پایگاه داده کار میکنند و جنبه تحلیل داده در این سیستم ها بسیار ضعیف می باشد و چون داده ها تحلیل نمی شوند، پس اطلاعاتی از داده های این سیستم نه به مسئولین نه به دانشجو ارائه نمی شود، بنابراین دانشجو در انتخاب واحد تنها متکی بر اطلاعات خودش می باشد (که کاملاً تجربی است و دلیل علمی بر صحت آنها وجود ندارد) بعد از ایجاد مدل ها یک موتور داده کاوی به سیستم فعلی اضافه می شود و یک سیستم پشتیبانی از تصمیمی را ارائه می دهد، که بسیار پویاتر نسبت به سیستم فعلی می باشد. در این پژوهش سعی بر آن است از طریق بررسی پایگاه داده سیستم جامع گلستان، انتخاب واحد سال های قبل دانشجویان کارشناسی مهندسی کامپیوتر پیام نور واحد قم بررسی و الگو های مناسب با استفاده از الگوریتم های داده کاوی استخراج شده و مناسب ترین دروس جهت انتخاب واحد به دانشجویان پیشنهاد گردد. بنابراین در راستای انجام این پژوهش از روش های طبقه بندی استفاده شده است. پس از طی نمودن فرآیند آماده سازی داده ها و تولید مجموعه داده مورد نظر، مدل ها با استفاده از ابزار کلمنتاین تولید شدند و پس از مقایسه نتایج مشخص گردید که در این داده ها مدل حاصل از الگوریتم شبکه عصبی و درخت تصمیم chaid از دقت بالاتری برخوردار است و قواعد نسبتاً مطلوبی را ارائه می کند. امید است با کاربردی کردن داده کاوی در این گونه داده ها، علاوه بر کمک به دانشجویان در پیشبرد اهداف آموزشیشان، آینده بهتری را نیز برای آنها رقم بزنیم. واژه های کلیدی: سیستم پشتیبانی از تصمیم، انتخاب واحد، داده کاوی، دانشگاه پیام نور.

امکان سنجی و ارائه راهکاری برای پیاده سازی مدیریت دانش در محیط های بیمارستانی مطالعه موردی بیمارستان امام خمینی (ره)
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه پیام نور - دانشگاه پیام نور استان تهران - دانشکده علوم انسانی و مدیریت 1393
  آرزو فرجی   علی ربیعی

با پیشرفت هر روزه دانش پزشکی و فناوری اطلاعات، اطلاعات دانش پزشکی بیش از پیش منتشر می¬گردد و حجم وسیعی از اطلاعات را به وجود می¬آورد. در این راه مدیریت دانش به ارزیابی و تصمیم¬گیری منطقی در مواقع بحرانی کمک می¬نماید. در بسیاری از جوامع پیشرفته و نیمه پیشرفته از سیستم مدیریت دانش در مراکز بهداشتی و درمانی به منظور اتخاذ تصمیمات درست به¬هنگام و حیاتی استفاده شده¬است. در مراکز بهداشتی و درمانی تصمیمات اتخاذ شده توسط پرسنل درمانی از حساسیت بالایی برخوردار بوده و پرسنل درمانی باید بتوانند در مواقع بحرانی درست¬ترین تصمیم را اتخاذ نمایند. در این تحقیق که از نوع کاربردی بوده پس از مطالعه بر نمونه¬های پیاده¬سازی شده و بررسی ویژگی¬های کلیدی مدیریت¬دانش پرسشنامه¬ای جهت امکان-سنجی پیاده¬سازی مدیریت دانش بین پزشکان و پرستاران بیمارستان امام خمینی توزیع گردید و 110 پرسشنامه عودت داده شد. تحلیل¬های آماری جهت امکان¬سنجی با نرم افزار spss19 صورت گرفته شد و مولفه¬های ساختار سازمانی، فرهنگ سازمانی، منابع انسانی، رهبری و فناوری¬اطلاعات مورد بررسی قرار گرفته شد و در نهایت نتیجه¬گیری نهایی برای متغیر وابسته و برآورد ریسک حاصل از پیاده¬سازی با نرم¬افزار matlab صورت پذیرفت. نتایج حاصله نشان دهنده این مطلب بود که وضعیت مولفه¬های تعیین شده در بیمارستان امام خمینی برای پیاده¬سازی مدیریت دانش مناسب نبوده وسازمان دارای آمادگی لازم نمی¬باشد در نتیجه ریسک حاصل از پیاده¬سازی آن با کمک تصمیم گیری فازی برابر با 50% موفقیت و 50% شکست برآورد گردید.

ارائه راهکاری جهت برنامه ریزی و نظارت بر توسعه فناوری اطلاعات در مرکز ملی فضای مجازی با استفاده از نگاشت چارچوب cobit 4.1 و itil v3
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه پیام نور - دانشگاه پیام نور استان تهران - دانشکده مدیریت و اقتصاد 1393
  بهناز دهقان   امیر هوشنگ تاج فر

درگذشته سازمان ها می توانستند تصمیمات فناوری اطلاعات را بدون توجه به تصمیمات حوزه کسب وکار خود اتخاذ کنند اما امروزه این امر در دولت و صنعت امکان پذیر نیست. تلفیق همسویی راهبردی فناوری اط?عات با حاکمیت فناوری اط?عات ممکن است یک ابتکـار عمـل راهبردی موثر باشد که به سازمان ها اجازه می دهد تا به بهره برداری کارآمـد از فنـاوری اط?عـات دسـت یابند. در?سازمان های دولتی، تصمیمات بر اساس اهداف بالادستی اتخاذ می شود که در مرحله اجرا با مشکلاتی همراه است. به منظور اجرایی سازی تصمیمات مربوط به حوزه کسب وکار سازمان و تبیین فرایندهای آن در لایه های اجرایی، در این مطالعه بر آن شده ایم این اهداف کنترلی و منسجم چارچوب cobit4.1 را از طریق نگاشت با چارچوب itil v3 پیاده سازی نماییم. در این تحقیق سعی شد معنی داری ارتباط بین حوزه های این دو چارچوب (به عنوان مثال: برنامه ریزی و سازمان دهی چارچوب cobit با حوزه استراتژی سرویس استاندارد itil ارتباط معنی داری دارد) به عنوان فرضیات تحقیق سنجیده شود. این مطالعه در حوزه مرکز ملی فضای مجازی ایران انجام شد. با ارائه 3 پرسش نامه مبتنی بر اصول نگاشت حوزه های دو چارچوب، داده ها جمع آوری و از طریق تحلیل عاملی و به کارگیری مدل معاد?ت ساختاری به بررسی روابط پرداختیم. یافته های تحقیق از موفقیت نسبی سازمان برای دستیابی به برنامه نگاشت در بعضی حوزه ها گواهی می دهد. درنهایت با تحلیل ضعف های موجود، محلی که سازمان بایـد تمرکـز خـود برای کسب موفقیت، بر روی آن قرار دهند را مشخص نموده و راهبردهـای رسـیدن بـه برنامه ریزی دقیق سازمانی بر اساس حاکمیت فناوری اطلاعات را استخراج نمودیم. بدین وسیله به هدف این مطالعه که ارائه راهکاری جهت برنامه ریزی و نظارت بر توسعه فناوری اطلاعات در مرکز ملی فضای مجازی با استفاده از نگاشت چارچوب 4.1 cobit و 3itil v است، دست می یابیم.