نام پژوهشگر: مهدی نجف‌زاده

بررسی همانندی ها و ناهمانندی های رساله های موافقان مشروطیت از منظر الگوی سه گان? وضع مطرود، وضع مطلوب و شیو? تحول
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه فردوسی مشهد - دانشکده علوم اداری و اقتصاد 1392
  محمد دلاوری   محسن خلیلی

رسایل مشروطیت مهمترین منبع شناخت مشروطه خواهی است. نگارنده با بازخوانی 41 رساله ی موافقان مشروطیت، سعی در نشان دادن وجوه اشتراک و افتراق این رسایل داشته و بدین منظور به استفاده از چارچوب نظری وضع مطرود، وضع مطلوب و شیوه تحول پرداخته است. منظور از وضع مطرود آن چیزی است که باید کنار گذاشته شود، وضع مطلوب آن چه پذیرفتنی است و باید به آن دست یافت و شیوه تحول حکایت از چگونگیِ تحول و روشی است که از طریق آن می توان از وضع مطرود به مطلوب رسید. به منظور تفسیرِ رسایل، رساله های میرزاملکم خان به عنوان برجسته ترین روشنفکر عهد ناصری راهنمای عمل قرار گرفت و به نسبت سنجیِ رساله های موافقان مشروطیت و رسایل میرزاملکم خان خواهیم پرداخت .در مقوله وضع مطرود، بیشترین همسانی میان رساله های موافقان مشروطیت و رسایل ملکم خان، مشاهده می شود. در زمینه ی وضع مطلوب، مفاهیم طرح شده در رسایل موافقان مشروطیت چهره ی اسلامی به خود گرفته؛ در شیوه ی تحول هرچند از نظر شکلی در مفاهیم اصلی مشابهت وجود دارد، اما تغییری در درون مایه ی مباحث صورت گرفته است.

بررسی نگرش کاربران ایرانی شبکه اجتماعی فیسبوک درباره عناصر ناسیونالیسم (هویت، مرز و شهروندی)؛ امکان شکل گیری آرمانشهر مجازی
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه فردوسی مشهد - دانشکده علوم اداری و اقتصاد 1392
  مهدیه انتظاری   مهدی نجف زاده

با وجود گسترش مفاهیمی چون هویت ، مرز و شهروندی بر مناسبات میان دولت ها در قالب ناسیونالیسم به عنوان گفتمان مسلط بر روابط میان دولت ها در طی چند قرن اخیر، از اواخر قرن بیستم و به تدریج از اوایل قرن بیست و یکم این مناسبات با تغییراتی روبرو بوده اند. مهمترین عامل تاثیر گذار بر این تغییر و تحول رشد و توسعه فضای جدیدی در روابط میان افراد بشر به نام فضای مجازی است. این فضا با دارا بودن ویژگی های مهمی چون فرامکانی و فرازمانی بودن قابلیت های گسترده ای را در اختیار بشر قرار داده است. از جمله مهمترین دستاوردهای این شبکه رشد و توسعه فضایی کاملاً مجازی با نام شبکه های اجتماعی است که امکان حضور و فعالیت کاملاً مجازی را برای افراد فراهم کرده است. نتایج مورد بررسی نشاندهنده این موضوع است که مردان بیش از زنان در شبکه اجتماعی فیسبوک عضویت دارند. ارتباط با دوستان در شبکه اجتماعی فیسبوک «در حد زیاد» است و افراد در این شبکه در کنار جنبه تفریح و سرگرمی در مورد موضوعات دوستانه «زیاد» صحبت می کنند. توجه به جنسیت در انتخاب دوستان در نظر کاربران «در حد کمی» اهمیت دارد. استفاده بیشتر از هویت غیرواقعی در این شبکه به دلیل تمایل به داشتن آزادی بیشتر، ناشناس ماندن و احساس ناامنی سیاسی «در حد خیلی زیاد» است، همچنین میان نحوه معرفی خود و آزادی مذهب در این شبکه رابطه معناداری وجود دارد. از سوی دیگر این موضوع مشخص شد که افراد عضو این شبکه تغییرات در مرزهای سرزمینی را در «حد زیاد» احساس می کنند و این موضوع در میان مردان بیش از زنان است. در این فضا احساس آزادی توسط کاربران وجود نسبت به فضای واقعی «در حد زیاد» است. افراد عضو این شبکه به نسبت به تغییرات در شهروندی جهانی «در حد زیاد» حساس هستند. مردان بیش از زنان به این تغییرات حساسیت نشان می دهند. پیگیری تحولات سایر کشورهای جهان و موضوعات سیاسی و اجتماعی ایران و جهان با نحوه معرفی خود در شبکه اجتماعی فیسبوک و همچنین جنسیت افراد عضو دارای رابطه معنادار است. در این شبکه ها به مسایل مشترک میان افراد بشر «در حد زیاد» اهمیت داده می شود. با توجه به این تحولات به نظر میرسد افراد در شبکه های اجتماعی مجازی از آزادی بیشتری برخوردار گشته اند که این امکان را برای آن ها فراهم می کند تا به شکل دهی نوعی آرمانشهر مجازی بدور از موانع موجود در جهان واقعی بپردازند.

بررسی زمینه های هم گرایی و واگرایی قوم کرمانج با هویت ملی مطالعه موردی استان های خراسان رضوی و شمالی (1390 - 1357)
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه فردوسی مشهد - دانشکده اقتصاد و علوم اداری 1393
  آدینه محمد سویدانلویی   مرتضی منشادی

هویت و فرهنگ ملی ، میان هویت های قومی و خرده فرهنگ ها ، رابطه بر قرار می کند. در جوامع چند قومیتی ، چگونگی ارتباط میان هویت های قومی با هویت ملی ، از موضوعات پر اهمیت هم برای سیاستگذاران و هم برای پژوهش گران به شمار می آید . هم گرایی یا واگرایی میان هویت ملی با هویت های قومی بر ثبات سیاسی و امنیت اجتماعی تاثیر می گذارد.جامعه ایران با گذر از تاریخی پر فراز و نشیب ، گروه ها و اقوامی را در خود جذب کرده است که به بخشی از فرهنگ ایرانی و حافظان هویت ایرانی تبدیل شده اند. کرمانج ها از جمله گروه هایی در جامعه ایرانی هستند که با عنوان " قوم کرمانج " هم نامیده می شوند. سابقه سکونت و حضور کرمانج ها در استان های خراسان رضوی و خراسان شمالی به اندازه ای است که می توان آنان را از ساکنان اصلی ای دو استان دانست. کرمانج ها به نوبه خود ، سهمی در تداوم بخشیدن به هویت ملی دارند و یکی از خرده فرهنگ ها ی جامعه ایرانی را به وجود آورده اند . کرمانج ها در طول تاریخ ، همواره با پاسداری از استقلال و تمامیت ارضی ایران ، نیرویی هم گرا با هویت ملی و فرهنگ ایرانی بوده اند. کرمانج های خراسان رضوی و شمالی شیعه مذهبند ، آداب و رسوم آنها با آداب و رسوم ملی ایران ، همپوشا نی زیادی دارد. کرمانج ها در مراسم مذهبی ، اعیاد و جشن های ملی ، مانند مراسم محرم وصفر ، شب های احیای ماه مبارک رمضان ، اعیاد غدیر خم، فطر و نیمه شعبان ، همانند هموطنان شیعه خود عمل می کنند. به علاوه آیین های مربوط به پایان سال و تحویل سال نو وسیزده نوروز را در قالب ملی بر گزار می نمایند. با توجه به این مشترکات ، کرمانج ها ، ایرانیانی هستند که خرده فرهنگی در درون فرهنگ ملی تشکیل داده اند و با هویت ملی ایرانی ، زندگی می کنندو خود را می شناسند. اما همانگونه که همه ایرانیان ساکن در سراسر این مرز و بوم مطالبات و تقاضاهایی دارند که عدم توجه به آنها ، نا خرسندی هایی را به دنبال دارد ، کرمانج ها نیز از این قاعده مستثنی نیستند. تمرکز زدایی در تصمیم گیری برای منطقه و مشارکت در این تصمیم گیری ها، احترام به خرده فرهنگ کرمانج، حق بر خورداری از اختیارات محلی در قا لب شورا ها ، تداوم و سهولت بیشتر در برخورداری از حقوق شهروندی ، تشکیل سازمان های غیر دولتی در چهارچوب قوانین جمهوری اسلامی ، انتشار مطبوعات، اعم از کتاب و نشریه به زبان و لهجه کرمانجی از جمله مطالبات این قوم می باشند. قوم کرمانج تا کنون هیچ واگرایی با هویت و فرهنگ ملی نداشته است .بی توجهی به مطالبات کرمانج ها ، می تواند این مطا لبات را که جنبه قومی ندارد ، به عواملی برای واگرایی تبدیل کند. در این پژوهش احتمال و نوع این فرایند مورد بررسی قرار می گیرد . پرسش اصلی عوامل و زمینه های تاثیر گذار بر هم گرایی و واگرایی کرمانج ها با هویت ملی را مطرح می کند. پرسش اصلی در قالب این فرضیه پاسخ داده می شود که کر مانج ها به دلیل داشتن تعلق خاطر به جامعه ملی با هویت ملی هم گرایی دارند. آزمون این فرضیه در چهار چوب ساخت گرایی و با ا لگوی ابزار گرایانه انجام شده است .