نام پژوهشگر: بابک عابدی صدقیانی
محسن رشیدی باغی سید علی واعظ
هدف از انجام این تحقیق بررسی تأثیر کیفیت حسابرسی بر حق الزحمه ی حسابرسی در شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران است. معیارهای کیفیت حسابرسی در این پژوهش اندازه ی موسسه ی حسابرسی، تخصص حسابرس در صنعت و تداوم انتخاب حسابرس در نظر گرفته شده است. به همین منظور سه فرضیه تدوین و داده های مربوط به 72 شرکت عضو بورس اوراق بهادار تهران برای دوره ی زمانی بین سال های 1386 تا 1390 مورد استفاده قرار گرفت. برای آزمون فرضیه ها از تکنیک رگرسیون چند متغیره به روش داده های تابلویی استفاده شد. نتایج حاصل از تحقیق نشان داد بین تخصص موسسات حسابرسی و حق الزحمه ی حسابرسی رابطه ی منفی و معناداری وجود دارد. همچنین نتایج این پژوهش مبین این است که عوامل تداوم انتخاب حسابرس و اندازه ی موسسه ی حسابرسی رابطه ی مثبت و معناداری با حق الزحمه ی حسابرسی دارند.
وحید خواجویی سید علی واعظ
هدف این پژوهش، بررسی حق الزحمه ی حسابرسی و اندازه ی موسسه ی حسابرسی در شرکت های خانوادگی و غیرخانوادگی پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران می باشد. دوره ی زمانی مورد بررسی سال های 1384 تا 1390 و نمونه ی انتخابی شامل 35 شرکت خانوادگی و 64 شرکت غیرخانوادگی است. برای آزمون فرضیه های این پژوهش از روش های پنل معمولی و پنل لاجیت استفاده شده است. نتایج این پژوهش نشان داد که تفاوت معناداری در مبلغ حق الزحمه ی حسابرسی در شرکت های خانوادگی و غیرخانوادگی وجود ندارد. همچنین بین درصد مالکیت خانوادگی با حق الزحمه ی حسابرسی رابطه ی معناداری مشاهده نشد. اما نتایج نشان داد که شرکت های خانوادگی در مقایسه با شرکت های غیرخانوادگی، به احتمال کمتری از سازمان حسابرسی استفاده می کنند. همچنین نتایج بیان کرد که در شرکت های خانوادگی، با افزایش درصد مالکیت خانوادگی، احتمال انتخاب سازمان حسابرسی کاهش می یابد.
کامران جمالی محمد رمضان احمدی
هدف این است که اظهار نظر مشروط حسابرس، دارای چه پیامدهایی برای شرکت ها می باشد؟ از طرف دیگر سهامداران، سرمایه گذاران و اعتباردهندگان چه عکس العملی در مقابل اظهارنظر مشروط حسابرس نشان می دهند؟ از آنجایی که حسابرسی، اعتبار اطلاعات دردسترس سرمایه-گذاران و اعتباردهندگان را افزایش می دهد. اما با ارائه اظهارنظر مشروط ریسک اطلاعات ارائه شده را افزایش می دهد. پژوهش حاضر به بررسی تاثیر گزارش مشروط حسابرس بر بازده مورد انتظار سهامداران عادی و اعطای اعتبار توسط اعتباردهندگان در شرکت های پذیرفته شده بورس اوراق بهادار تهران می پردازد. نمونه آماری این پژوهش اطلاعات 120و 98 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران برای دوره ی زمانی 1384 تا 1390 می باشد برای آزمون فرضیه های این پژوهش از تجزیه و تحلیل پانلی استفاده شده است. یافته های پژوهش بیانگر وجود رابطه معنی داری بین اظهارنظر مشروط حسابرس و بازده مورد انتظار سهامداران عادی و نبود رابطه معنی داری بین اظهارنظر مشروط حسابرس و اعطای اعتبار توسط اعتبار دهندگان می باشد.
فاطمه مطلبی محمد رمضان احمدی
هدف این تحقیق، بررسی رابطه ی بین نظارت حسابرس و سیاست تقسیم سود در شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران می باشد. عوامل موثر در این پژوهش حق الزحمه ی حسابرسی است که به عنوان معیار اندازه گیری نظارت حسابرسی در نظر گرفته شده است. در همین راستا، دو فرضیه تدوین و اطلاعات 70 شرکت بورسی طی دوره ی زمانی 1390- 1385 بر پایه ی داده های ترکیبی تجزیه و تحلیل شده است. نتایج حاصل از تحقیق نشان داد که بین نظارت حسابرس و سیاست پرداخت سود سهام و همچنین میان نظارت حسابرس و میزان سود سهام پرداختی رابطه ی منفی و معناداری وجود دارد.
مرتضی تیموری علی واعظ
ارتباط بین حق¬الزحمه حسابرسی و کیفیت حسابرسی بخش عمده ای از تحقیقات حسابداری را به خود اختصاص داده است؛ اما تعداد زیادی از پژوهش¬ها بر روی احتمال مخدوش شدن استقلال حسابرس در نتیجه وابستگی اقتصادی حسابرس به صاحبکار به علت دریافت حق¬الزحمه¬های بالا متمرکز شده¬اند. این پژوهش به بررسی ارتباط بین حق الزحمه غیر عادی حسابرسی و کیفیت حسابرسی در 109 شرکت¬های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار طی یک دوره 9 ساله بین سال¬های 1391-1383 پرداخته است. در این پژوهش ابتدا حق¬الزحمه غیرعادی حسابرسی را بر اساس باقیمانده¬های رگرسیون مدل حق¬الزحمه عادی ارایه شده توسط سیمونیک (1980) محاسبه و سپس حق الزحمه غیر عادی حسابرسی را بر حسب علامت به دو زیر مجموعه¬ی حق الزحمه غیرعادی مثبت حسابرسی و حق الزحمه غیرعادی منفی حسابرسی تقسیم نمودیم، همچنین به منظور اندازه گیری کیفیت حسابرسی از اقلام تعهدی اختیاری استفاده شده است. در نهایت از نرم-افزارهای excel و eviews7 و رگرسیون چند متغیره و روش اثرات ثابت جهت آزمون فرضیه¬های پژوهش استفاده شده است. نتایج تحقیق بیانگر وجود ارتباط منفی و معنادار بین حق الزحمه غیرعادی مثبت حسابرسی و کیفیت حسابرسی است، زیرا حق الزحمه¬های غیرعادی مثبت ممکن است منجر به ایجاد انگیزه¬یی در حسابرس شود تا وی در برابر فشار مشتری جهت ارایه صورت¬های مالی غیر استاندارد تسلیم شود که نتیجه¬ی آن تضعیف کیفیت حسابرسی است. همچنین نتایج تحقیق نشان دهنده آن است که حق الزحمه غیرعادی منفی دارای ارتباط مثبت و معناداری با کیفیت حسابرسی است، زیرا حسابرس دارای انگیزه¬های بسیار کمی جهت تبانی با حسابرس است.
وریا احمدی علی واعظ
هدف این پژوهش بررسی ارتباط بین برخی شاخص های کیفی حسابرسی و ویژگی های شرکت با تأخیر در ارائه گزارش حسابرسی در 117 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران در دوره زمانی 1384 تا 1391 می-باشد که با استفاده از رگرسیون چندگانه با کنترل عوامل تعیین کننده تأخیر در ارائه گزارش حسابرسی مورد آزمون قرار گرفته است. بررسی این ارتباط به این خاطر که تأخیر در ارائه گزارش حسابرسی به طور مستقیم بر کارایی حسابرسی و به موقع بودن زمان اعلام سود موثر است اهمیت دارد. در این پژوهش فاصله زمانی بین پایان سال مالی و تاریخ ارائه گزارش حسابرسی به عنوان شاخص اندازه گیری تأخیر در ارائه گزارش حسابرسی در نظر گرفته شده است. در این پژوهش معیارهای کیفیت حسابرسی، تداوم انتخاب حسابرس و تخصص حسابرس در صنعت و معیارهای ویژگی شرکت، تمرکز مالکیت و ریسک ورشکستگی در نظر گرفته شده و بر اساس آن چهار فرضیه تدوین شده است. نتایج حاصل از فرضیات پژوهش نشان می دهد که بین تداوم انتخاب حسابرس و تمرکز مالکیت با تأخیر در ارائه گزارش حسابرسی رابطه منفی وجود دارد. همچنین بین ریسک ورشکستگی و تأخیر در ارائه گزارش حسابرسی رابطه مثبت وجود دارد. نتایج تحقیق رابطه معناداری بین تخصص حسابرس در صنعت و تأخیر در ارائه گزارش حسابرسی را نشان نمی دهد.
اشکان نخیلی علی واعظ
هدف از این تحقیق، بررسی رابطه ی فرصت های سرمایه گذاری مختص صاحبکار و حق الزحمه ی حسابرسان متخصص صنعت در شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران است. در این تحقیق از متغیر ارزش بازار به ارزش دفتری حقوق صاحبان سهام، به عنوان شاخص فرصت های سرمایه گذاری صاحبکار و حاصل ضرب تخصص در فرصت سرمایه گذاری صاحبکار، به عنوان شاخص مازاد ناشی از تخصص استفاده شده است. در همین راستا برای تبیین رابطه ی فرصت های سرمایه گذاری مختص صاحبکار با حق الزحمه ی حسابرسان متخصص صنعت، دو فرضیه تدوین شد. به همین منظور، داده¬های مربوط به شرکت¬های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران برای دوره زمانی 1385 تا 1391 استخراج و از الگوی رگرسیونی داده¬های ترکیبی برای آزمون فرضیه¬ها استفاده گردید. نتایج تحقیق نشان داد که رابطه ی فرصت های سرمایه گذاری صاحبکار با حق الزحمه حسابرسان متخصص، مثبت و معنی دار است و این در حالی است که فرضیهی دوم که به بررسی تاثیر فرصتهای سرمایهگذاری بر مازاد ناشی از تخصص میپردازد، رد شده است.
سیما یوسفی مقدم محمد رمضان احمدی
تفکیک مالکیت از مدیریت در شرکت های سهامی، این امکان بالقوه را برای مدیران بوجود می آورد تا حداقل، بخشی از ثروت سایر گروههای ذینفع در شرکت را به خود منتقل کند. زیرا، مدیران به اطلاعاتی دسترسی دارند که سایر افراد حداقل به قسمتی از آن دسترسی ندارند. افزون بر این، این که مدیران به خاطر تهیه و ارسال بخشی از اطلاعات مالی، این امکان را دارند تا برای منافع خود اطلاعات مزبور را دستکاری یا مدیریت کنند . یکی از نقشهای حاکمیت شرکتی کاهش تضاد منافع بین سهامداران ومدیران است. حاکمیت شرکت یا حتمالا وقوع مدیریت سود را کاهش می دهد و احتمالا در کسر مایه گذاران را از اعتبارعملکرد شرکت ها که به وسیله سودها در شرایط مدیریت سود ارزیابی می شود رابهبود بخشند.هدف اصلی این پژوهش بررسی رابطه بین ویژگیهای مالکیتی و مدیریتی هیئت مدیره با مدیریت سود در بورس اوراق بهادار تهران میباشد. آزمون فرضیه ها با استفاده از روش آماری دادههای تلفیقی (pooled data) و برای دوره ی زمانی1386الی1391بااستفاده ازاطلاعات 130 شرکت منتخب به روش نمونه گیری حذف سیستماتیک انجام شده است،نتایج تحقیق نشان داد که بین استقلال هیئت مدیره، اندازه هیئت مدیره،دوگانگی وظیفه مدیرعامل و مالکیت مدیریتی با مدیریت سود رابطه منفی معنی داری وجوددارد.
شهلا قزلباش علی واعظ
هدف اصلی این تحقیق بررسی اثرات نامتقارن حساسیت سرمایه گذاران بر بازده سهام در شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران می باشد. جامعه آماری تحقیق حاضر شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران طی سال های 1385 تا 1390 بوده که حجم نمونه با توجه به روش غربالگری و پس از حذف مشاهدات پرت برابر با 138 شرکت می باشد. در این تحقیق سرمایه گذاران نهادی، سرمایه گذاران مدیریتی و حساسیت سرمایه گذاران شرکت به عنوان متغیرهای مستقل در نظر گرفته شده تا تاثیر آنها بر بازده سهام شرکت ها مورد بررسی قرار گیرد. در این تحقیق که از داده های پانل (تابلویی) با اثرات ثابت و تصادفی استفاده شده، نتایج حاصل از تجزیه و تحلیل 138 شرکت طی سال های 1385 تا 1390 شرکت با استفاده از رگرسیون چند متغیره در سطح اطمینان 95% نشان می دهد بین نسبت سرمایه گذاران نهادی و بازده سهام شرکت ها رابطه مستقیم معناداری وجود دارد. همچنین این نتایج حاکی از عدم وجود ارتباط معنادار بین نسبت سرمایه گذاران مدیریتی با بازده سهام شرکت ها می باشد.
سارا هرمزی محمد رمضان احمدی
در این پژوهش به بررسی قدرت توضیح¬دهندگی اجزای صورت گردش وجوه نقد به روش مستقیم در پیش¬بینی جریان¬های نقد آتی طی دوره زمانی 1391-1380 پرداخته شده است. برای انجام این پژوهش تعداد 119 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران در دوره زمانی مذکور بررسی گردید. برای آزمون فرضیه¬های پژوهش از تحلیل رگرسیونی ترکیبی در نرم-افزار eviews 6 استفاده شده است. متغیرهای مستقل استفاده شده در این پژوهش عبارتند از جریان¬های نقدی عملیاتی و اجزای آن به روش مستقیم برای یک تا چهار دوره قبل. متغیر وابسته پژوهش حاضر، جریان نقدی عملیاتی برای دوره جاری است. در این پژوهش از متغیرهای کنترلی اندازه شرکت، سودآوری، جریان¬های نقدی منفی و طول چرخه عملیاتی نیز استفاده گردید. یافته¬های پژوهش نشان می¬دهد که در سطح کل شرکت¬ها، تأثیر وجوه نقد دریافتی از مشتریان، وجوه پرداختی بابت خرید کالا و سایر جریان¬های نقدی عملیاتی یک دوره و سه دوره قبل بر جریان¬های نقدی عملیاتی دوره جاری، معنی¬دار بوده است. همچنین تأثیر وجوه نقد دریافتی از مشتریان و وجوه پرداختی بابت خرید کالای چهار دوره قبل بر جریان¬های نقدی عملیاتی دوره جاری، معنی¬دار بوده است. دیگر نتایج حاکی از تفاوت معنی¬دار بین تأثیر اجزای صورت گردش وجوه نقد به روش مستقیم در تعیین جریان¬های نقد آتی با سه و چهار وقفه زمانی است و تفاوت معنی¬داری بین میانگین خطای پیش¬بینیِ روش مستقیم و روش غیرمستقیم با چهار وقفه زمانی وجود دارد؛ به طوری که روش مستقیم در پیش¬بینی جریان¬های نقد آتی با چهار وقفه زمانی، خطای کم¬تری دارد. تأثیر سودآوری بر جریان¬های نقدی عملیاتی دوره جاری، مثبت و معنی¬دار و تأثیر جریان¬های نقدی منفی و طول چرخه عملیاتی بر جریان¬های نقدی عملیاتی دوره جاری، منفی و معنی¬دار بوده است
حسین حسن پور محمد رمضان احمدی
در این پژوهش اشکال مختلف ساختار مالکیتی شامل مالکیت مدیریتی و نهادی و چگونگی تاثیر آنها بر استفاده بهینه از جریان های نقد آزاد مورد بررسی قرار می گیرد.به همین منظور، داده های مربوط به شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران برای دوره ی زمانی 1384 تا 1390 استخراج و از الگوی رگرسیونی داده های ترکیبی برای آزمون فرضیه ها استفاده شد. نتایج پژوهش نشان می دهد که بین مالکیت نهادی و مدیریتی بااستفاده بهینه از جریان های نقد آزادرابطه ی معنی داری وجود ندارد،اما ارتباط بین استقلال هیئت مدیره و استفاده بهینه از جریان های نقد آزاد مثبت و معنی دار شده است. همچنین، نتایج حاکی از این است که با افزایش اندازه هیئت مدیره، استفاده بهینه از جریان های نقد آزاد کاهش می یابد.
امین امینی بشیرزاده علی واعظ
آنچه مطلوبیت سود را برای سهامداران افزایش میدهد کیفیت و پایداری آن است. اما، آنچه میتواند باعث کنترل رفتار فرصتطلبانهی مدیریت شده و مشکلات نمایندگی بین سهامداران و مدیران را کاهش دهد و منجر به ثبات میزان سود شود، حسابرسی است. حسابرسی که با کیفیت بالاتری انجام شود میتواند بر میزان اقلام تعهدی اختیاری اعمالی شده توسط مدیریت و کیفیت و پایداری سود نقش داشته باشد. لذا هدف اساسی این پژوهش بررسی تأثیر کیفیت حسابرسی بر پایداری سود درمیان شرکتهای درمانده مالی نسبت به دیگر شرکت های بورس اوراق بهادار تهران بود. فرضیههای پژوهش با توجه به ادبیات و پیشینهی تحقیق، که شامل چهار فرضیه بود تدوین شدند. با اعمال شرایطی شرکتهای عضو نمونه که به تعداد 184 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران میباشد، تعیین شدند. دوره زمانی تحقیق از ابتدای سال 1387 تا انتهای 1391 مشخص شد. سپس، با استفاده از نرم افزارهای موجود، سایتها، مجلات و سایر منابع اطلاعاتی دادههای مورد نیاز گردآوری شدند. تحقیق حاضر شامل شش فرضیه بوده و برای سنجش کیفیت حسابرسی، از سه معیار اندازهی موسسهی حسابرسی، تخصص حسابرس در صنعت صاحبکار و تداوم تصدی حسابرس استفاده شده است. نتایج حاصل از آزمون فرضیهها نشان داد که اندازهی حسابرس و تخصص حسابرس با پایداری سود ارتباط مثبت معناداری داشته است. اما، تداوم تصدی حسابرس رابطهی معناداری با پایداری سود نداشته است. همچنین، نتایج نشان داد که شدت ارتباط بین کیفیت حسابرسی (اندازه و تخصص حسابرس) و پایداری سود در بین شرکتهای درماندهی مالی نسبت به شرکتهای غیر درماندهی مالی شدیدتر بوده است. در پایان نیز چند پیشنهاد کاربردی و پژوهشی ارائه گردید.
عبدالحمید چراغی ولی خدادادی
یافته های پژوهش های اخیردرباره رفتار هزینه ها نشان داده است که هزینه ها متناسب با تغییرات فروش تغییرنمی کند. به عبارت دیگر، هزینه ها به تناسب با افزایش در فروش افزایش می¬یابد، اما به تناسب کاهش در فروش، کاهش نمی یابد، این رفتار نامتناسب هزینه ها، چسبندگی هزینه نامیده می شود. لذا هدف اصلی این پژوهش بررسی رفتار چسبندگی هزینه¬های عمومی، اداری و فروش و بهای تمام شده کالای فروش رفته در شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهـران می باشد. نتایج این پژوهش که برای یک دوره 6 ساله از ابتدای سال 1386 تا پایان1391 به روش داده¬های ترکیبی (pooling) و با استفاده از اطلاعات 140 شرکت پذیرفته شده در بورس ایران بدست آمده است، نشان می¬دهد درازای 1% افزایش در سطح فروش، هزینه های اداری، عمومی و فروش 85% و بهای تمام شده کالای فروش رفته 83% افزایش می یابد؛ درحالی که درازای 1% کاهش در سطح فروش، هزینه های اداری، عمومی و فروش 48 % و بهای تمام شده کالای فروش رفته 51% کاهش می یابد. دراین پژوهش همچنین چگونگی تغییردر شدت چسبندگی هزینه ها در دوره های زمانی متفاوت بررسی شده است. نتایج نشان می دهد، شدت چسبندگی هزینه ها دردوره¬هایی که در دوره قبل از آن کاهش درآمد رخ داده، کمتراست. همچنین شدت چسبندگی هزینه ها برای شرکت هایی که نسبت جمع دارایی¬های ثابت و میزان بدهی بالایی دارند، بیشتر است.
کبری بندانی محمد رمضان احمدی
با توجه به جایگاه و اهمیت سرمایه در فرایندهای سازمانی، مدیریت آن از اهمیت خاصی برخوردار می باشد. در این میان سرمایه در گردش به طور کلی در همه ی سازمان ها بخش عظیمی از سرمایه سازمان را به خود اختصاص می دهد و مدیریت آن بر اساس مکانیزم های مدیریت عناصر زنجیره تامین از اهمیت به سزایی برخوردار است. مدیریت سرمایه در گردش عبارت است از ترکیب بهینه ی اقلام سرمایه در گردش به گونه ای که ثروت سهامداران را حداکثر کند. در فضای اقتصاد پرچالش کنونی که سازمان های بین المللی راه های جدیدی را برای رشد و بهبود عملکرد مالی و کاهش ریسک جستجو می کنند، سرمایه در گردش به عنوان منبع مهمی برای عملکرد مالی به شمار می آید. مدیران واحدهای انتفاعی در شرایط مختلف با توجه به عوامل بیرونی و درونی واحد انتفاعی و باتوجه به ریسک و بازده باید استراتژی های مناسبی را برای اداره و مدیریت سرمایه در گردش واحد خود انتخاب کند. با این اوصاف مدیریت سرمایه در گردش فعال، نیاز اساسی توانایی سازمان برای سازگاری در یک اقتصاد پر چالش است و هدف آن برقراری یک تعادل حساس بین حفظ نقدینگی برای پشتیبانی از عملیات روزانه وحداکثر سازی فرصت های سرمایه گذاری کوتاه مدت می باشد. در فصل اول پس از بیان مسئله تحقیق، چارچوب نظری تحقیق که بنیان اصلی طرح سئوال و موضوع تحقیق بوده است بیان شده و سپس به بیان اهمیت و ضرورت تحقیق می پردازیم. همچنین در ادامه این فصل اهداف تحقیق را بیان می کنیم و به مدل تحلیلی و فرضیه های تحقیق نیز اشاره خواهیم کرد. در پایان این فصل نیز تعاریف واژه ها و اصطلاحات بیان خواهد شد. در اقتصاد پر چالش کنونی با فشار های فزاینده محیطی و منابع خارجی محدود ، دارایی ها و بدهی-های جاری یعنی سرمایه در گردش بنگاه های اقتصادی از اهمیت زیادی برخوردار ست و مدیریت بهینه سرمایه در گردش بنگاه ها می تواند به عنوان یک مزیت رقابتی برای آن ها محسوب شود. سرمایه در گردش یک شرکت مجموعه مبالغی است که در دارایی های جاری سرمایه گذاری می شود ومدیریت سرمایه در گردش نیز عبارت است از تعیین حجم و ترکیب منابع و مصارف سرمایه در گردش به نحوی که ثروت سهامداران افزایش یابد . سرمایه در گردش خالص را می توان به عنون تفاوت بین دارایی های جاری و بدهی های جاری تعریف کرد. طبق نظر اسکلیلینگ (1996) عموما سرمایه در گردش به سرمایه گذاری سازمان در دارایی های جاری، بدهی های جاری، وجه نقد، اوراق بهادار کوتاه مدت، حساب های دریافتنی و موجودی کالا مربوط می شود. ایجاد ارزش و افزایش ثروت سهامداران در بلند مدت از جمله مهم ترین اهداف شرکت ها به شمار می رود. حداکثر کردن ارزش شرکت ها مستلزم اجرای پروژه های سود آور توسط آنها می باشد. اجرای پروژه های سود آور مستلزم تامین مالی می باشد استراتژی های موجود برای تامین مخارج سرمایه ای بر ساختار سرمایه شرکت ها تاثیرگذار می باشد. انتخاب نوع تامین مالی اعم از انتشار سهام جدید، یا انتشار اوراق قرضه یا گرفتن وام بر ساختار سرمایه و نیز بر ارزش شرکت تاثیر می گذارد و از طرفی افزایش ارزش شرکت یا افزایش ثروت تنها در نتیجه عملکرد مناسب و مطلوب حاصل می شود و حداکثر کردن ارزش شرکت زمانی تحقق می یابد که شرکت از سلامت مالی برخوردار باشد یعنی منابع مالی آن به درستی انتخاب شده و به شکل صحیحی استفاده شوند. توماس جاندیک و آنیل ماخیجا (2004) بیان می دارند که: «افزایش قابل توجه اهرم مالی ممکن است نشانه ای از تعهد مدیریتی به منظور بهبود عملکرد می باشد. بنابر این عملکرد شرکت و اهرم مالی می توانند رابطه ی مثبتی با هم داشته باشند» . جانسون و سوئنن (1988) در مطالعه ای که بر روی 478 شرکت در دوره زمانی 1986_1982 داشته اند 10 شاخص را به عنوان شاخص شرکت های موفق در نظر گرفته اند که سودآوری و نقدینگی از بین این شاخص ها، مرتبط با مدیریت سرمایه در گردش بوده و در ارزیابی عملکرد شرکت ها از اهمیت خاصی برخوردار می باشند. مدیریت نقدینگی در واقع منعکس کننده مدیریت دارایی ها و بدهی های کوتاه مدت است و نقش حیاتی در موفقیت مدیریت بنگاه اقتصادی بازی می کند. اگر شرکت نتواند نقدینگی خود را به نحو مطلوب مدیریت کند ممکن است دارایی های جاری شرکت نتواند پاسخگوی بدهی های جاری آن باشد. در نتیجه شرکت مجبور به پیدا کردن منابع خارجی برای پرداخت بدهی های کوتاه مدت خود در زمان سررسید می شود. جوز (1996) درباره اهمیت « مدیریت وجه نقد» اعتقاد دارد که « شرکت های دارای سابقه درازمدت درخشانی که ترازنامه های صحیح و شفافی دارند، اگر مدیریت نقدینگی خوبی نداشته باشند قادر به پرداخت دیون خود نخواهند بود». روش مناسب برای ارزیابی نقدینگی شرکتها، «چرخه تبدیل وجه نقد» است که مدت زمان بین پرداخت به منظور خرید موجودی های کالا یا مواد اولیه تا جمع آوری مطالبات ناشی از فروش به مشتریان را محاسبه می کند. چرخه نقدینگی مقیاسی پویا برای «مدیریت وجه نقد در گردش» است که به طور همزمان با استفاده از ارقام ترازنامه و صورت سود و زیان، مقیاسی مبتنی بر زمان می سازد (پاداچی ، 2006). با توجه به مطالب فوق مساله اصلی این پژوهش بررسی تاثیر تعدیل کنندگی ارزش بازار شرکت بر رابطه بین چرخه تبدیل وجه نقد و سودآوری در شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهـران می باشد.
مهران مردانی محمد رمضان احمدی
سرمایه گذاران عمده با توجه به مالکیت بخش درخور توجهی از سهام شرکت¬ها، دارای نفوذ قابل ملاحظه¬ای بر آنها هستند؛ ضمن آنکه محرک¬هایی برای نظارت بر رویه¬های شرکت¬ها (شامل رویه¬های حسابداری) دارند. رویه های حسابداری محافظه کارانه، مدیران را از رفتار فرصت¬طلبانه و خوش¬بینی بیش از حد در ارائه سود باز داشته، سبب گزارش سودهای قابل اتکاتری می¬گردد. در این تحقیق، سعی برآن است که تأثیرساختار مالکیت به خصوص حضور مالکان نهادی بر رویه¬های حسابداری محافظه کارانه مورد بررسی قرار گیرد. در این تحقیق آزمون فرضیه¬ها با استفاده از روش آماری داده¬های تلفیقی (pooled data) و برای دوره زمانی 1386 الی 1391 با استفاده از اطلاعات 84 شرکت منتخب به روش نمونه گیری حذف سیستماتیک و برای اندازه گیری محافظه کاری نیز از مدل باسو (1997) استفاده شده است. یافته¬های به دست آمده از وجود رابطه مثبت بین مالکیت نهادی و محافظه کاری سود حکایت دارند. به عبارت دیگر، با افزایش سطح مالکیت نهادی، تمایل شرکت ها به استفاده از رویه های محافظه کارانه بیشتر می¬گردد. در نتیجه، می توان ادعا کرد این سهامداران ناظران فعالی هستند که مدیران را به گزارش سود با کیفیت بالاتر تشویق می کنند. هچنین مطابق با فرضیه منافع شخصی بین تمرکز مالکیت و مالکیت مدیریتی با محافظه کاری نیز یک رابطه منفی و معنی دار مشاهده شد. همچنین نتایج آزمونهای آماری بیانگر جانشین بودن محافظه کاری با تفکیک وظیفه مدیرعامل از رئیس هیات مدیره بوده و کاهش محافظه کاری در شرکتها است.
حدیثه غلامی محمد رمضان احمدی
هدف این پژوهش ، بررسی رابطه بین عضویت در گروه های تجاری و مدیریت سود در شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران است. در این پژوهش داده ها به صورت سالانه و برای دوره زمانی 1386 الی 1391 مورد بررسی قرار گرفته اند.این پژوهش ، از نوع مطالعه همبستگی مبتنی بر داده های ترکیبی است. برای تجزیه و تحلیل فرضیه های تحقیق از مدل رگرسیون چندمتغیره استفاده شده است. به منظور اندازه گیری مدیریت سود ازدو معیار مدیریت سود مبتنی بر اقلام تعهدی و مدیریت سود از طریق دستکاری فعالیت های واقعی استفاده شده و متغیر عضویت در گروه تجاری به صورت متغیر موهومی به کار گرفته شده است. یافته های پژوهش حاکی از وجود رابطه معنی دار بین عضویت در گروه تجاری و مدیریت سود می باشد. براساس ادبیات پژوهش، در شرکتهای عضو گروه تجاری انگیزه زیادی برای سلب مالکیت از سهامداران اقلیت و مدیریت سود فرصت طلبانه وجود دارد.شرکت های عضو گروه تجاری به دلیل ساختار مالکیت هرمی، می توانند از سهامداران اقلیت سلب مالکیت کنند.از طرفی شرکت های عضو گروه های تجاری به دلیل تشکیل دادن یک بازار درون گروهی به راحتی می توانند منابع را بین خود انتقال دهند و به دلیل داشتن روابط مالکیت مشترک، مشوق هایی برای مدیریت سود از طریق این گونه معاملات و انحراف منابع بین شرکت های عضو به وجود می آید لذا انگیزه های بالقوه ای جهت مدیریت سود در شرکت های عضو گروه وجود دارد.در این تحقیق سعی شده تا برای اولین بار در ایران از طریق بررسی رابطه بین عضویت در گروه تجاری و مدیریت سود در شرکت های عضو ، اطلاعات مفیدی در اختیار استفاده کنندگان از صورتهای مالی گذاشته شود. بدیهی است تحقیقات آتی در این خصوص می تواند به ارزیابی نتایج حاصل از این تحقیق کمک کند.
راضیه بهزادی فر محمد رمضان احمدی
هدف این پژوهش، بررسی تاثیر اثر بخشی تغییرحسابرس شرکت و کیفیت حسابرسی بر مدیریت سود شرکت ها است. این پژوهش از نوع مطالعه کتابخانه ای و تحلیلی- علی بوده و مبتنی بر تحلیل داده های تابلویی (پانل دیتا) است. در این پژوهش اطلاعات مالی 106 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران در طی دوره زمانی 1386 تا 1391 بررسی شده است (636 شرکت - سال). برای تجزیه و تحلیل نتایج به دست آمده ی پژوهش از نرم افزارهای 20 spss، 7 eviews و 16 minitab استفاده شده است.
عباس محمدی محمد رمضان احمدی
چکیده: هدف از این تحقیق بررسی تاثیر ارزش گذاری بیش از اندازه شرکت بر ارتباط بین معیارهای کیفیت حسابرسی و اقلام تعهدی اختیاری در شرکت های بورسی است. معیارهای کیفیت حسابرسی در این پژوهش اندازه ی موسسه ی حسابرسی، تخصص حسابرس در صنعت و تداوم انتخاب حسابرس در نظر گرفته شده است. به همین منظور سه فرضیه تدوین و داده های مربوط به 120 شرکت عضو بورس اوراق بهادار تهران برای دوره ی زمانی بین سال های 1386 تا 1390 مورد استفاده قرار گرفت. برای آزمون فرضیه ها از تکنیک رگرسیون چند متغیره به روش داده های تابلویی استفاده شد. نتایج حاصل از فرضیات تحقیق نشان داد که بین تخصص و اندازه موسسات حسابرسی در شرکت های با ارزش گذاری بیش از اندازه با اقلام تعهدی اختیاری رابطه ی منفی و معناداری وجود نتایج این پژوهش مبین این است که تداوم انتخاب حسابرس با اقلام تعهدی اختیاری همچنین رابطه ی مثبت و معناداری دارد.