نام پژوهشگر: افسانه رشیدی
افسانه رشیدی علیمراد شریفی
در میان همه روش های تخمین سطح انرژی موردنیاز برای تولید کالاها، تحلیل داده-ستانده انرژی وابستگی همه بخش های اقتصادی و سهم آن ها در رابطه با مصرف انرژی برای تولید کالاها و خدمات را توضیح می دهد. در این رساله با استفاده از یک الگوی تعمیم یافته داده-ستانده، اثرات مستقیم و غیرمستقیم و درآمد القایی خانوارها در اثر افزایش تقاضای نهایی انرژی بر تولیدات حامل های انرژی ذغال سنگ، نفت خام و گازطبیعی، برق ، توزیع گاز طبیعی و در نهایت فراورده های نفتی بررسی شده است. در مدل تعمیم یافته داده-ستانده، با انتقال مصرف و درآمد خانوارها به داخل سیستم تولیدی، تقاضای نهایی شامل صادرات، سرمایه گذاری و دولت می باشد. با استفاده از جدول داده-ستانده سال 1380و نرم افزار (microsoft excel)، ضرائب درآمدی خانوارها، ضرائب مصرفی خانوارها، تقاضای نهایی انرژی و اثرات مستقیم و غیرمستقیم و درآمد القایی خانوارها برای پنج حامل انرژی در ایران محاسبه شده است. در جواب فرضیه اول که آیا اثرات مستقیم و غیرمستقیم افزایش در تقاضای نهایی انرژی موجب افزایش در تولیدات حامل های انرژی می شود، نتایج تحقیق نشان می دهد که به ازای آثار مستقیم و غیر مستقیم یک میلیون ریال افزایش در تقاضای نهایی، بیشترین و کمترین میزان افزایش تولید به ترتیب در بخش های برق و ذغال سنگ متمرکز شده است. بخش های فراورده نفتی، نفت خام و گاز طبیعی و توزیع گاز طبیعی به ترتیب بعد از برق دارای بالاترین جایگاه از نظر توان تولیدی ناشی از اثرات مستقیم و غیرمستقیم هستند. دومین فرضیه این بود که اثرات درآمد القایی خانوارها در اثر افزایش تقاضای نهایی موجب افزایش تولیدات می شود. نتایج این تخمین نشان می دهد که بخش های برق و ذغال سنگ به ترتیب بیشترین و کمترین میزان افزایش تولید ناشی از آثار القایی افزایش یک میلیون ریال تقاضای نهایی را در بین سایر بخش های انرژی به خود اختصاص داده اند. بخش های فراورده های نفتی، نفت خام و گاز طبیعی، توزیع گاز طبیعی دارای بالاترین جایگاه از نظر توان تولیدی ناشی از آثار القایی مصرف خانوارها هستند.