نام پژوهشگر: روژین داودی
روژین داودی مرتضی بکی حسکویی
پیچیدگی و توسعه تحولات اقتصادی، باعث ایجاد فرصت های جدید سرمایه گذاری در زمینه فعالیت های اقتصادی و مالی و افزایش ریسک در این زمینه ها شده است. تصمیم گیری درزمینه فرصت های سرمایه گذاری جدید و یا تامین مالی طرح های سرمایه گذاری و پروژه های اقتصادی با ریسک بالا، نیازمند وجود یک روش تحلیلی مناسب وکارآمد است، که نقایص روش های متعارف تنزیل جریان های نقدی از جمله ایستایی را نداشته باشد. این تحقیق به منظور پاسخ به این سوال که بهترین روش برای انتخاب و تصمیم گیری در پروژه های سرمایه گذاری که با ریسک و نا اطمینانی همراه هستند، چه روشی می باشد، انجام شده است. باعنایت به این که مدلسازی ریسک، مساله مهمی است ودرمدل های متداول تنزیل جریان های نقدی به مساله نااطمینانی وریسک توجهی نمی شود وفرض می شود که جریان نقدی، یک جریان مطمئن ومعین است و براساس آن جریان نقدی آتی پروژه تنزیل می شود ونرخ بازده داخلی و دوره بازگشت سرمایه بدست می آید، لذا این روش های متداول به علت عدم توجه به انعطاف پذیری در تصمیم گیری بامشکل مواجهند. براین اساس و در پاسخ به نیازهای جدید، تحلیل اختیار واقعی بوجود آمده و تفکر جدیدی را درارتباط با تصمیم گیری های سرمایه گذاری وارزش گذاری طرح های اقتصادی ارائه می نماید. به طورکلی در این تحقیق چارچوبی فراهم می گردد که در قالب آن مزیت استفاده از تئوری اختیارهای واقعی در ارزیابی پروژه های نیروگاهی درمقایسه باروش های متعارف به طور سیستماتیک مورد بررسی قرار می گیرد. برای این منظور از اختیار واگذاری و اختیار انتخاب، برای تصمیم گیری استفاده شده و روش های مختلف قیمت-گذاری اختیار واقعی، برای ارزش گذاری اختیار واگذاری مورد استفاده قرار گرفته، سپس به مقایسه این روش ها پرداخته شده و درنهایت براساس شبیه سازی مونت کارلو، روش های متعارف و روش اختیار واقعی مقایسه شده است. نتایج حاکی از آن است که تفاوت معناداری بین روش های مختلف قیمت گذاری اختیار واقعی وجود ندارد، زیرا با افزایش تعداد گام های زمانی، علاوه براینکه ارزش ارائه شده برای اختیار در این روش ها افزایش می یابد، همه روش ها به سمت یک عدد مشخص همگرا می شوند، همچنین نتایج حاصل از شبیه سازی، کاهش ریسک و افزایش بازدهی، در روش اختیار واقعی نسبت به روشهای متعارف را نشان می دهد، ازطرف دیگر رابطه بین متغیرهای ورودی و ارزش اختیار واگذاری مانند رابطه بین متغیرهای ورودی و ارزش اختیار فروش امریکایی در اختیارات مالی است.