نام پژوهشگر: زینب کاوه فیروز

نقش عوامل جمعیتی، اجتماعی و اقتصادی بر میزان جذب و پذیرش سالمندان در خانواده (مورد مطالعه: سالمندان شهرستان گنبد کاوس در سال 1390)
thesis دانشگاه آزاد اسلامی - دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران مرکزی - دانشکده علوم اجتماعی 1391
  جلال الدین قورچایی   زینب کاوه فیروز

خانواده به عنوان یکی از بنیادی ترین واحد زندگی اجتماعی و اساسی ترین نهاد یک جامعه محسوب می شود. شرایط مناسب خانواده می تواند سالمند را بسوی پذیرش وضعیت جدید سوق دهد و شرایط نامناسب خانواده می تواند او را منزوی و تنها کند. لذا ویژگی های جمعیتی، اجتماعی و اقتصادی پیش روی سالمندان و نیازهای آنان در زمینه های مادی و غیر مادی نظیر نیاز به حرمت و احترام، تماس با دیگران، مورد توجه و مشورت قرار گرفتن، مشارکت داشتن در تصمیم گیری های خانوادگی، در جریان اخبار و رویدادهای زندگی بودن همگی از عواملی است که بر جذب و پذیرش فرد سالمند در خانواده اثر گذار است. با توجه به مطالب فوق هدف از انجام این تحقیق نقش عوامل جمعیتی، اجتماعی و اقتصادی بر میزان جذب و پذیرش سالمندان در خانواده می باشد که بر روی 385 نفر از سالمندان بالای 65 سال شهرستان گنبدکاووس به اجرا درآمد. نمونه ها با روش نمونه گیری خوشه ای انتخاب و داده ها بوسیله پرسشنامه محقق ساخته که پایایی آن بوسیله آلفای کرونباخ 83/0 محاسبه شده جمع آوری شد. پس از آزمون فرضیات یافته ها نشان داد که هر چه سن سالمندان افزایش یابد میزان پذیرش آنها در خانواده کمتر می شود. همچنین بین سالمندان مرد و زن به لحاظ میزان جذب و پذیرش آنها در خانواده تفاوت معناداری وجود دارد. میانگین نمرات جذب و پذیرش سالمندان در خانواده در بین مردان و زنان سالمند نشان می دهد که جذب و پذیرش مردان سالمند به مراتب بیشتر از زنان سالمند است و نیز هر چه سطح تحصیلات سالمندان بالا باشد میزان پذیرش وی در خانواده بیشتر می شود. همچنین هر چه درآمد سالمندان بیشتر باشد میزان پذیرش در خانواده بیشتر است. بین سالمندان شاغل و بیکار به لحاظ میزان جذب و پذیرش آنها در خانواده تفاوت معناداری وجود دارد. میانگین نمرات جذب و پذیرش سالمندان در خانواده در بین سالمندان شاغل و بیکار نشان می دهد که جذب و پذیرش سالمندان شاغل به مراتب بیشتر از سالمندان بیکار است و هر چه دارایی سالمندان بیشتر باشد میزان پذیرش آنها در خانواده بیشتر است.از طرفی هر چه همکاری سالمندان در امور منزل بیشتر باشد میزان پذیرش آنها از سوی خانواده بیشتر است. در مجموع نتایج نشان داده است که سالمندان گنبد کاووس از لحاظ جذب و پذیرش در خانواده در حد متوسطی برخوردارند و همچنین نتایج به دست آمده از آزمون فرضیات نشان داد که عواملی نظیر جنس، سن ،وضع سواد، میزان دارایی و میزان همکاری سالمند در امور منزل بر میزان جذب و پذیرش آنها در خانواده نقش موثری داشته و متغیرهای میزان درآمد و وضع فعالیت هیچ نقشی در میزان جذب و پذیرش سالمندان نمونه آماری نداشتند.

تعیین کننده های اجتماعی و سرمایه ای سبک زندگی سلامت محور سالمندان تهرانی
thesis دانشگاه تربیت معلم - تهران - دانشکده ادبیات و علوم انسانی 1391
  محمد رسول سلطانی   بیژن زارع

چکیده: در دهه های اخیر مفهوم سبک زندگی به معنای عام و سبک زندگی سلامت محور به طور اخص، نظر بسیاری از جامعه-شناسان، محققان حیطه سلامت و حوزه بین رشته ای جامعه شناسی پزشکی را به خود جلب کرده است. مطالعه سبک زندگی سلامت محور به بررسی الگوی های جمعی رفتارهایی اطلاق می شود که با پرداختن به مسائل مخاطره آمیز سلامت افراد و یافتن علل و دلایل آن تضمین کننده سلامت ایشان باشند. مطالعات انجام شده در این خصوص یا به صورت توصیف این الگوهای رفتاری سلامت بوده و یا درپی تبیین این الگوها برآمده اند. تبیین های انجام شده عمدتا تعیین کننده هایی همچون انتخاب های فردی و عوامل ساختاری و اجتماعی را مدنظر قرار داده اند. با اتخاذ رویکردی مشابه، تحقیق پیمایشی حاضر برای کشف علل سرمایه ای و زمینه ای و ساختاری موثر بر انتخاب های فردی که بر سبک زندگی سلامت محور سالمندان تهرانی تاثیر می گذارد بر آمده است. یافته های تحقیق نشان می دهند که سبک زندگی سلامت محور سالمندان بر حسب نوع شغل ، تحصیلات، سن، میزان دینداری و رضایت از زندگی متفاوت است و سرمایه اجتماعی، سرمایه اقتصادی و سرمایه فرهنگی سالمندان با سبک زندگی سلامت محور ارتباط معنی داری دارند.

تعیین کننده های جمعیتی، اجتماعی- فرهنگی و اقتصادی موثر بر میزان باروری( مطالعه موردی: زنان متاهل شهرستان اشنویه)
thesis دانشگاه تربیت معلم - تهران - دانشکده ادبیات و علوم انسانی 1392
  صلاح الدین هادی   زینب کاوه فیروز

هدف کلی این تحقیق، بررسی متغیرهای جمعیتی، اقتصادی و اجتماعی- فرهنگی اثرگذار بر میزان باروری زنان دارای همسر(49-15) ساله شهرستان اشنویه می باشد. با استفاده از روش پیمایشی با تکنیک پرسشنامه، 400 زن ازدواج کرده دارای همسر 49-15 ساله واقع در شهرستان اشنویه با روش نمونه گیری چندمرحله ای طبقه ای مورد سوال قرار گرفتند. متغیرهای جمعیتی مورد استفاده برای تبیین باروری شهرستان اشنویه عبارتند از: سن زن در اولین فرزندآوری، سن زن دراولین ازدواج، قومیت، استفاده از وسایل تنظیم خانواده و منطقه محل سکونت. متغیرهای اقتصادی عبارتند از: درآمد خانواده، وضع فعالیت زنان، سیاست های تشویقی دولت، نوع شغل همسر و نوع شغل زنان و متغیرهای اجتماعی- فرهنگی عبارتند است از: استقلال زنان، توافق و تفاهم بین زوجین، تحصیلات زن، تحصیلات شوهر، ترجیح جنسی، نقش رسانه ها و باورهای خانواده نسبت به فرزندآوری و پایگاه اقتصادی- اجتماعی. نتایج بررسی داده های سرشماری باروری نشان داد که این شهرستان در مقایسه با استان آذربایجان غربی و کل کشور، ابتدا در سال 1365 روند باروری مشابهی داشته، اما از دهه های بعد، این شهرستان در مقایسه با استان دارای افت ولی در مقایسه با کل کشور میزان باروری بالاتری را تجربه کرده است. نتایج آزمون فرضیات نشان داد که همه متغیرهای جمعیتی، اقتصادی و اجتماعی – فرهنگی مورد بررسی در تبیین باروری این شهرستان موثر بوده و بعبارتی همه فرضیات تحقیق به لحاظ آماری مورد تایید قرار گرفتند. در بین متغیرهای جمعیتی مورد بررسی، سن زن در اولین فرزندآوری، منطقه محل سکونت، قومیت و در بین متغیرهای اقتصادی، نوع شغل همسر، نوع شغل زن، وضع فعالیت و در بین متغیرهای اجتماعی- فرهنگی، متغیرهای پایگاه اقتصادی اجتماعی، استقلال زن، تحصیلات زن، به ترتیب دارای بالاترین ضریب همبستگی با میزان باروری این شهرستان بوده اند. تحلیل مدل رگرسیونی نشان داد که متغیرهای جمعیتی، اقتصادی و اجتماعی- فرهنگی مورد بررسی در حدود 47 درصد از تغییرات میزان باروری در شهرستان اشنویه را تبیین می کند. با استفاده از نتایج تحلیل مسیر، متغیر سن زن در اولین ازدواج با ضریب بتای 538/0- دارای بیشترین اثرمستقیم و متغیرسن زن در اولین ازدواج با ضریب بتای 502/0- دارای بیشترین تاثیر غیرمستقیم در میزان باروری زنان شهرستان اشنویه بوده و در نهایت اثر کل (مجموع اثرات مستقیم و غیرمستقیم) متغیر سن زن در اولین فرزندآوری با ضریب بتای 538/0- از همه متغیرهای دیگر بیشتر بوده است. بعبارت دیگر متغیر سن زن در اولین فرزندآوری دراین بررسی بعنوان مهمترین پیش بینی کننده در تبیین رفتار باروری زنان شهرستان اشنویه شناخته شد.

تعیین کننده های جمعیتی -اجتماعی افزایش سن ازدواج دختران(مطالعه موردی: دختران ازدواج کرده مقطع تحصیلاتی دانشگاه های تهران)
thesis دانشگاه تربیت معلم - تهران - دانشکده ادبیات و علوم انسانی 1392
  مرتضی رنجبر   زینب کاوه فیروز

چکیده هدف کلی این تحقیق، بررسی متغیرهای جمعیتی- اجتماعی موثر بر افزایش سن ازدواج دختران دانشگاه-های تهران (مطالعه موردی زنان شاغل به تحصیل در مقطع نحصیلات تکمیلی دانشگاه های تهران) می-باشد. با استفاده از روش پیمایشی با تکنیک پرسشنامه، 387 زن ازدواج کرده شاغل به تحصیل در دانشگاههای تهران با روش نمونه گیری خوشه ای مطبق مورد سوال قرار گرفتند. متغیرهای مورد استفاده برای تبیین افزایش سن ازدواج دختران دانشگاه های تهران عبارتند از: مقطع تحصیلی، محل سکونت، درجه توسعه یافتگی استان محل سکونت، اختلاف نگرش با والدین در امر ازدواج، توقعات اجتماعی، توقعات اقتصادی، میزان دسترسی و استفاده از وسایل ارتباط جمعی، تسهیل روابط دختر و پسر، شیوه های انتخاب همسر و پایگاه اقتصادی اجتماعی والدین. نتایج آزمون فرضیات نشان داد که متغیرهای مقطع تحصیلی، اختلاف نگرش با والدین در امر ازدواج، توقعات اجتماعی، میزان دسترسی و استفاده از وسایل ارتباط جمعی، تسهیل روابط دختر و پسر، شیوه های انتخاب همسر در تبیین افزایش سن ازدواج دختران موثر بوده ولی فرضیات محل سکونت، درجه توسعه یافتگی استان محل سکونت، توقعات اقتصادی و پایگاه اقتصادی اجتماعی والدین پاسخگویان تایید نشدند. تحلیل مدل رگرسیونی نشان داد که متغیرهای جمعیتی اجتماعی مورد بررسی در حدود 33 درصد از تغییرات افزایش سن ازدواج دختران دانشگاه های تهران را تبیین می کند. با استفاده از نتایج تحلیل -مسیر، متغیر اختلاف نگرش با والدین با ضریب بتای 304/0 دارای بیشترین اثرمستقیم و متغیر دوستی قبل از ازدواج با ضریب بتای 077/0- دارای بیشترین تاثیر غیرمستقیم در افزایش سن ازدواج دختران دانشگاه های تهران بوده و در نهایت اثر کل (مجموع اثرات مستقیم و غیرمستقیم) متغیر میزان دسترسی و استفاده از وسایل ارتباط جمعی با ضریب بتای 435/0 از همه متغیرهای دیگر بیشتر بوده است. به عبارت دیگر متغیر استفاده از وسایل ارتباط جمعی، در این بررسی به عنوان مهم ترین پیش بینی کننده در تبیین افزایش سن ازدواج دختران دانشگاه های تهران شناخته شد. واژگان کلیدی: سن ازدواج دختران، عوامل جمعیتی-اجتماعی، دانشگاه های تهران

بررسی رابطه بین ابعاد کیفیت زندگی با سبک زندگی سلامت محور در بین کارمندان بخش دولتی شهرستان مریوان
thesis دانشگاه تربیت معلم - تهران - دانشکده ادبیات و علوم انسانی 1393
  حسام تاج فیروزه   بیژن زارع

مفهوم سبک¬زندگی سلامت¬محور که اخیراً مورد توجّه جامعه¬شناسان پزشکی قرار گرفته است، از چالش¬های مهم جهان سوّم محسوب می¬شود. پژوهش حاضر به بررسی ارتباط ما بین ابعاد کیفیّت زندگی با سبک¬زندگی سلامت¬محور می¬پردازد. در واقع از آنجائی¬که سبک¬زندگی سلامت¬محور نوع مصرف افراد در جامعه را تعیین می¬نماید و مصرف نیز تأثیر عمیقی بر ابعاد زندگی فرد خصوصاً سلامت می¬گذارد، ضرورت پژوهش را نمایان می¬سازد. پژوهش حاضر با روش پیمایشی و از نوع تحقیقات میدانی می¬باشد، جامعه مورد بررسی کلّیّه¬ی کارمندان دولتی شهرستان مریوان می¬باشد، که از طریق فرمول کوکران 358 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزار پژوهش پرسشنامه¬ی استانداردکیفیت¬ زندگی سازمان بهداشت جهانی و پرسشنامه¬ی سبک¬ زندگی سلامت ¬محور خودساخته محقّق می¬باشد که پایایی آن با ضریب آلفای کرونباخ 76 درصد به تأیید رسیده است. نتایج نشان داد که ما بین ابعاد کیفیّت¬زندگی، شامل سلامت جسمانی، سلامت روان، روابط اجتماعی، محیط زندگی با سبک¬زندگی سلامت¬محور رابطه¬ی¬ مستقیمی وجود دارد. به صورتی¬که افزایش کیفیّت¬زندگی، افزایش سلامت¬محوری سبک¬زندگی را به دنبال دارد. همچنین نتایج رگرسیون نشان داد که 35 درصد از تغییرات متغیّر وابسته¬ی این پژوهش توسط متغیّرهای مستقل تببین می¬شود و 65 درصد باقیمانده متعلّق به عوامل دیگری می¬باشد، که خارج از این بررسی هستند. همچنین متغیّر سلامت جسمانی با ضریب 34 درصد قوی¬ترین متغیّر پیش بین متغیّر وابسته است. استفاده از سیستم مدیریّت مشارکتی و برگزاری کارگاه¬های آموزشی در حوزه¬های مختلف از قبیل سلامت روان، مهارت¬های زندگی، سلامت اجتماعی، مدیریّت و برنامه¬ریزی جهت ارتقاء سلامت محوری سبک زندگی کارمندان از مهم¬ترین پیشنهادات این پژوهش می¬باشند.

بررسی ساختار قدرت در خانواده بر تاثیر آن بر باروری (مطالعه پیمایشی زنان متاهل شهر تهران)
thesis دانشگاه تربیت معلم - تهران - دانشکده ادبیات و علوم انسانی 1393
  فریبا کرمی   قربانعلی سبکتکین

ایران، در چند دهه اخیر، افت شدیدی را در میزان باروری کل داشته است. نتایج مطالعات نشان می دهد نقش زنان در اجتماع و توانایی تصمیم گیری در امور خانواده از عوامل موثر بر رفتار باروری زنان است و قدرت زنان در خانواده عامل مهمی جهت کنترل رفتار باروری زنان محسوب می شود. پژوهش حاضر، با استفاده از روش پیمایش، به بررسی رابطه برخی ابعاد ساختار قدرت زنان در خانواده با میزان فرزندآوری زنان در شهر تهران، می پردازد . داده ها از طریق پرسشنامه از 400 زن همسردار دارای حداقل یک فرزند جمع آوری شده است . نتایج تحلیل دو متغیره نشان می دهد که رابطه بین متغیرهای دسترسی به منابع ارزشمند (تحصیلات، اشتغال، سرمایه اقتصادی)، استقلال زنان، تقسیم کار خانگی، نگرش به نابرابری های جنسیتی و ساخنار قدرت در خانواده با میزان فرزندآوری معنادار است. همچنین نتایج تحلیل رگرسیون بیانگر این است که از میان متغیرهای مختلف، متغیر دسترسی زنان به منابع ارزشمند و تقسیم کار خانگی نقش تعیین کننده ای در تبیین تغییرات متغیر وابسته دارد؛ به گونه ای که با افزایش دسترسی زنان به منابع ارزشمند و کاهش مشارکت آنان در تقسیم کار خانگی فرزندآوری کاهش می یابد. علاوه بر این، متغیر استقلال زنان نیز در رابطه با متغیر فرزندآوری از قدرت تبیین بالایی برخوردار است. به گونه ای که وقتی استقلال زنان افزایش می یابد، فرزندآوری شان کاهش پیدا می کند. بدین لحاظ سیاست های جمعیتی به منظور دستیابی به باروری بالاتر باید به برنامه هایی معطوف گردد که زمینه هایی را جهت هماهنگی بین فرزندآوری و ادامه فعالیت شان در امور اقتصادی، مشارکت در امور اجتماعی و حفظ و تقویت قدرت شان در خانواده به وجود آورد.

بررسی عوامل موثر بر همسر گزینی در قوم بلوچ (سراوان و نیک شهر)
thesis دانشگاه تربیت معلم - تهران - دانشکده ادبیات و علوم انسانی 1393
  عبدالجلیل ارجمندی   علیرضا قبادی

یکی از اصیل¬ترین رفتارهای اجتماعی تشکیل خانواده می¬باشد که باعث بالا رفتن کیفیت زندگی و بقای نسل می-شود با توجه به این نکته انتخاب همسر تاثیر فوق العاد¬ه¬ای در پایداری خانواده¬ دارد. معیارهای همسرگزینی در بین کشورها و حتی درون یک کشور متفاوت است. چنین نوساناتی می¬تواند ناشی از عوامل مختلفی باشد. پژوهش حاضر در پی بررسی عوامل موثر بر همسرگزینی در قوم بلوچ در دو شهر سراوان و نیکشهر از استان سیستان و بلوچستان بوده است. روش مورد استفاده در این پژوهش پیمایش و ابزار جمع آوری داده¬ها پرسشنامه بوده است. جمعیت این تحقیق شامل کلیه افراد بالاتر از 15 سال بوده، که به روش نمونه¬گیری تصادفی و خوشه¬ای¬ چند مرحله¬ای انتخاب شده و مورد مطالعه قرار گرفته اند. چهارچوب نظری در پژوهش مزبور نظریه کارکردی ساختی پارسونز بوده است. معیارهایی که در این تحقیق در نظر گرفته شده¬اند عبارت از «ویژگیهای اخلاقی و رفتاری»، «ویژگیهای ظاهری»،«تجانس و همگونی در منشاء اجتماعی»،«پایگاه اجتماعی»، «ویژگی های مذهبی» و «اهمیت به نظر خانواده و بزرگان فامیل» بوده¬اند. تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار «spss» انجام گرفته است. نتایج حاصل از یافته های استنباطی نشان می¬دهند که افراد مورد مطاله در دو شهر سراوان و نیکشهر تفاوت چندانی در معیارهای اخلاقی و رفتاری، مذهبی و همچنین معیار اهمیت نظر خانواده و بزرگان فامیل بعنوان شاخص های مهم در انتخاب همسر نشان نداده اند به عبارت دیگر در هر دو منطقه به طور یکسان به این معیارها اهمیت و ارزش قائل هستند. اما در دو معیار پایگاه اجتماعی و تجانس و همگونی در منشاء اجتماعی افراد مورد مطالعه در شهر نیکشهر میزان اهمیت بیشتری نسبت افراد مورد مطالعه در شهر سراوان قائل بوده اند. و افراد مورد مطالعه در شهر سراوان نسبت به نیکشهر به معیار ویژگی های ظاهری افراد بیشتر اهمیت داده¬اند.

تبیین جامعه شناختی بی تفاوتی اجتماعی شهروندان زرین دشت فارس
thesis دانشگاه تربیت معلم - تهران - دانشکده علوم انسانی 1393
  عقیل بریزی   بیژن زارع

بی تفاوتی اجتماعی مسئله ای اجتماعی و بسیار مهم در جامعه می باشد که دیده یا شنیده نمی شود اما می توان آن را حس کرد. اخیرا موضوع بی تفاوتی اجتماعی به عنوان یک مسئله که می تواند آسیب های فراوانی بر جامعه وارد کند، مورد توجه جامعه شناسان قرار گرفته است. پژوهش حاضر به تبیین و تحلیل جامعه شناختی بی تفاوتی اجتماعی شهروندان زرین دشت استان فارس می پردازد. روش تحقیق پژوهش حاضر از نوع پیمایشی می باشد، جامعه مورد بررسی کلیه ی شهروندان 18 سال به بالای شهرستان زرین دشت می باشد، که از طریق فرمول کوکران 374 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزار پژوهش پرسشنامه ی محقق ساخته می باشد. نتایج نشان داد که ما بین متغیرهای مستقل تحقیق از جمله بیگانگی اجتماعی، احساس بی قدرتی، بی هنجاری اجتماعی، رضایت اجتماعی، اعتماد اجتماعی، عدالت اجتماعی، محرومیت نسبی و تحلیل هزینه-پاداش با بی تفاوتی اجتماعی رابطه مستقیمی وجود دارد وتنها بین متغیر فردگرایی و بی تفاوتی اجتماعی رابطه معناداری وجود نداشت. همچنین نتایج رگرسیون نشان داد که 73 درصد از تغییرات متغیر وابسته ی این پژوهش توسط متغیرهای مستقل تببین می شود و 27 درصد باقیمانده متعلق به عوامل دیگری می باشد، که خارج از این بررسی هستند. همچنین متغیر بیگانگی اجتماعی با ضریب بتای 576/0 قوی ترین متغیر پیش بین متغیر وابسته است.

عوامل فرهنگی موثر بر نگرش به ازدواج در میان دانشجویان دانشگاه خوارزمی
thesis دانشگاه تربیت معلم - تهران - دانشکده ادبیات و علوم انسانی 1393
  کیهان رستمی   شهلا باقری

این پژوهش با هدف بررسی تأثیر عوامل فرهنگی بر نگرش دانشجویان به ازدواج انجام پذیرفته است. ابتدا به بررسی نظریه¬های موجود در حوزه عوامل فرهنگی و ازدواج و سپس به تدوین چارچوب نظری با تلفیق نظریه¬های مناسب و منطبق با هدف تحقیق پرداخته شده است. در حوزه عوامل فرهنگی از نظریات بوردیو، گیدنز و نوسازی در حوزه ازدواج از نظریات همسان همسری و مدرنیزاسیون استفاده جسته است. سپس با استفاده از تکنیک¬های آماری و چارچوب نظری تحقیق درصدد برآمده تا تأثیرپذیری نگرش افراد به ازدواج را با مؤلفه¬های فرهنگی(مصرف فرهنگی، سرمایه فرهنگی و ابعاد زمینه ای آن مانند، مقطع تحصیلی، قومیت) که به نظر می¬رسید بر متغیر وابسته تحقیق اثرگذار است، مورد سنجش قرار دهد. جامعه آماری این تحقیق، دانشجویان مجرد دانشگاه خوارزمی که در سال تحصیلی93-92 مشغول به تحصیل بوده¬اند، می¬باشد. حجم نمونه این پژوهش 371نفر و بوسیله فرمول کوکران بدست آمده است و داده¬ها به روش پیمایش و با استفاده از ابزار پرسشنامه جمع¬آوری گردید. یافته¬های پژوهش نشان داد که بطور کلی عوامل فرهنگی بر نگرش به ازدواج تأثیرگذار است. همچنین در حدود 5/ 82درصد دانشجویان نگرش مثبت نسبت به ازدواج دارند . نتایج آزمون فرضیات نیز نشان می¬دهد که مقطع تحصیلی، سرمایه فرهنگی و قومیت بر روی نگرش به ازدواج تأثیرگذار است و میزان مصرف فرهنگی و جنسیت بر روی نگرش افراد جامعه تحقیق نسبت به ازدواج تأثیری ندارد. همچنین یافته¬ها نشان می¬دهد که مقطع تحصیلی و سرمایه فرهنگی بیشترین تأثیر را روی نگرش دانشجویان نسبت به ازدواج دارد.

بررسی مقایسه ای رابطه سرمایه اجتماعی و کیفیت زندگی سالمندان ساکن منازل و آسایشگاه های شهر تهران
thesis 0 1393
  محمد رضا نبی زاده   زینب کاوه فیروز

پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه سرمایه اجتماعی وکیفیت زندگی در بین سالمندان ساکن منازل و آسایشگاه های شهر تهران انجام گرفته است. برای رسیدن به هدف تحقیق از روش پیمایش و ابزار پرسشنامه مبتنی بر مصاحبه استفاده شده که با توجه به جامعه آماری تحقیق، تعداد 384 نفر از سالمندان ساکن منازل و آسایشگاه های شهر تهران به عنوان نمونه تحقیق انتخاب و مورد بررسی قرار گرفتند. یافته های پژوهش گویای آن است که بین سرمایه اجتماعی و ابعاد تشکیل دهنده آن(اعتماد اجتماعی، حمایت اجتماعی و مشارکت اجتماعی) با کیفیت زندگی سالمندان رابطه معنی داری وجود دارد. همچنین بین نوع سکونت سالمندان و متغیرهای کیفیت زندگی و سرمایه اجتماعی نیز رابطه معنی داری مشاهده شد، به این صورت که سالمندان ساکن منازل در مقابل سالمندان ساکن آسایشگاه ها از سرمایه اجتماعی بالاتر و کیفیت زندگی بهتری برخوردار می باشند. نتایج تحلیل رگرسیون نیز نشان داد که 43 درصد تغییرات کیفیت زندگی تابع سرمایه اجتماعی می باشد. با در نظر گرفتن نوع سکونت می توان گفت 53 درصد نوسانات کیفیت زندگی سالمندان ساکن منازل تحت تاثیر سرمایه اجتماعی و 30 درصد تغییرات کیفیت زندگی سالمندان ساکن آسایشگاه ها تابع سرمایه اجتماعی آن ها است. ضرایب بتای ابعاد سرمایه اجتماعی نیز نشان دهنده این مهم است که در بین ابعاد سرمایه اجتماعی، متغیر مشارکت اجتماعی با ضریب بتای 59 درصد در بین سالمندان ساکن منازل و ضریب بتای 49 درصد در بین سالمندان ساکن آسایشگاه ها، بیشترین تاثیر را بر روی کیفیت زندگی سالمندان داشته است. به عبارتی می توان گفت در بین سالمندان اعم از سالمندان ساکن منازل و سالمندان ساکن آسایشگاه ها، مهمترین بعد اثرگذار سرمایه اجتماعی بر کیفیت زندگی آن ها، مشارکت اجتماعی می باشد.

بررسی عوامل اجتماعی- فرهنگی موثر بر باروری زنان باتاکید بر باورهای خانواده (نمونه موردی: زنان 49-15 ساله ازدواج کرده تهران)
thesis دانشگاه تربیت معلم - تهران - دانشکده ادبیات و علوم انسانی 1392
  حسین دعایی   بیژن زارع

این پژوهش پیمایشی با هدف بررسی عوامل فرهنگی و اجتماعی موثر بر باروری با تاکید بر باورهای خانواده انجام شده است. جمعیت آماری این تحقیق زنان ازدواج کرده 15-49 ساله شهر تهران بوده است. نوع نمونه-گیری در این تحقیق طبقه ای تصادفی ساده بوده و تعداد نمونه 400 نفر از زنان تهرانی می باشند. نتایج تحقیق نشان دهنده ی آن است که باورهای خانواده، مدیریت بدن، تصمیم گیری در مورد تعداد فرزندان، استقلال زنان، ترجیح جنسی و استفاده از محصولات فرهنگی بر میزان باروری در زنان تهرانی اثرگذار است.

تحلیل جامعه شناختی بیگانگی شغلی معلمان با تأکید بر سرمایه اجتماعی (مورد مطالعه: دانشجو معلمان دانشگاه فرهنگیان ثامن الحجج (ع) مشهد)
thesis دانشگاه تربیت معلم - تهران - دانشکده ادبیات و علوم انسانی 1393
  منصوره طالب   بیژن زارع

تحقیق حاضر با هدف سنجش میزان بیگانگی شغلی معلمان و هم چنین تبیین عوامل اجتماعی موثر بر بیگانگی شغلی آنان در دانشگاه فرهنگیان ثامن الحجج(ع) مشهد انجام شد. در این تحقیق بیگانگی شغلی با گویه هایی که از نظریات سیمن و روزنبرگ اخذ شده بود سنجش شد و سرمایه اجتماعی به عنوان متغیر مستقل تحقیق در سه بعد اعتماد اجتماعی، مشارکت اجتماعی و حمایت اجتماعی بررسی شد. هم چنین رابطه ی بین هر کدام از این سه بعد با بیگانگی شغلی معلمان بررسی شد. روش این تحقیق از نوع پیمایش و مقطعی است و تکنیک پرسشنامه برای جمع آوری اطلاعات استفاده شد. جمعیت مورد مطالعه تمامی دانشجو معلمان دانشگاه فرهنگیان ثامن الحجج(ع) مشهد در سال تحصیلی93-1392 است که تعداد آنان 600 نفر بودند. از این تعداد235 نفر با استفاده از فرمول کوکران به عنوان نمونه تحقیق انتخاب شدند. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از رگرسیون چند متغیره، تحلیل مسیر، آزمون پیرسون و.. استفاده شد. در نهایت مشخص شد که از میان ابعاد سرمایه اجتماعی بین اعتماد اجتماعی و مشارکت اجتماعی با بیگانگی شغلی رابطه منفی ومعناداری وجود دارد، به نحوی که با افزایش اعتماد و مشارکت افراد از میزان بیگانگی شغلی آنان کاسته می شود. نتایج آزمون رگرسیون چند متغیره نشان می دهد که از میان متغیرهای وارد شده در معادله رگرسیون سه متغیر اعتماد اجتماعی، وضعیت تأهل و نوع استخدام بیش ترین تأثیر را بر بیگانگی شغلی داشته اند. هم چنین متغیرهای وارد شده در مدل در مجموع 39 درصد از تغییرات بیگانگی شغلی را تبیین می-کنند. نتایج این تحقیق نشان داد که وجود سرمایه اجتماعی و دو بعد اعتماد و مشارکت می تواند در کاهش بیگانگی شغلی معلمان موثر باشد، در نتیجه برنامه ریزان و پژوهشگران آموزش و پرورش باید در جهت افزایش سرمایه اجتماعی افراد تلاش کنند تا از این طریق میزان بیگانگی شغلی آنان را کاهش دهند.

عوامل اجتماعی- فرهنگی موثر بر گرایش جوانان به پوشش و مد غربی
thesis دانشگاه تربیت معلم - تهران - دانشکده ادبیات و علوم انسانی 1394
  سارا محمدعلی   بیژن زارع

چکیده پژوهش حاضر باهدف بررسی عوامل اجتماعی-فرهنگی موثر بر گرایش جوانان شهرستان میاندوآب به پوشش و مد غربی انجام گرفته است. برای رسیدن به هدف تحقیق از روش پیمایش و ابزار پرسشنامه استفاده شده که با توجه به جامعه ی آماری تحقیق، تعداد 381 نفر از جوانان گروه سنی 39-19 ساله ی شهرستان میاندوآب به عنوان نمونه تحقیق انتخاب و موردبررسی قرار گرفتند. یافته های پژوهش گویای آن است که بین سرمایه فرهنگی عینیت یافته، سرمایه فرهنگی نهادین، استفاده از ماهواره و ازخودبیگانگی با گرایش به مد و پوشش غربی رابطه معنی دارد وجود دارد. نتایج تحلیل رگرسیون نیز نشان داد که 43 درصد متغیرهای مستقل با متغیر وابسته رابطه داشته اند و تقریباً 19 درصد از واریانس متغیر گرایش به مد و پوشش غربی به وسیله ی متغیرهای مستقل موجود تبیین شد. ضرایب بتای متغیرهای مستقل نیز نشان دهنده ی این مهم است که از بین متغیرهای مستقل تأثیرگذار، متغیر استفاده از ماهواره با ضریب بتای 343/0 درصد، بیشترین تأثیر را بر گرایش جوانان به مد و پوشش غربی داشته است. واژگان کلیدی: مد، مدگرایی، غرب گرایی، سرمایه فرهنگی، شبکه اجتماعی، رسانه، جوانان.

بررسی نگرش به فرزندآوری با تاکید بر مولفه های سبک زندگی در بین زنان مراجعه کننده به شبکه های بهداشت شهر تهران
thesis دانشگاه تربیت معلم - تهران - دانشکده ادبیات و علوم انسانی 1394
  حسین شمس الدینی پور   زینب کاوه فیروز

پژوهش حاضر با هدف بررسی نگرش به فرزندآوری با تاکید بر مولفه های سبک زندگی در بین زنان درآستانه ازدواج مراجعه کننده به شبکه های بهداشت درمانی شهر تهران انجام گرفته است. برای رسیدن به هدف تحقیق از روش پیمایش و ابزار پرسش نامه استفاده شده که با توجه به جامعه آماری، تعداد 384 نفر از زنان شهر تهران به عنوان نمونه تحقیق انتخاب و مورد بررسی قرار گرفتند. چهارچوب نظری این تحقیق با تأکید بر نظریه های نوسازی و نظریه گذار جمعیتی تدوین شده است. یافته های پژوهش گویای آن است که بین سبک زندگی و مولفه های تشکیل دهنده آن (مدیریت بدن، اوقات فراغت، مصرف فرهنگی و پایگاه اقتصادی اجتماعی) با نگرش به فرزندآوری رابطه معنی دار و منفی وجود دارد. در ضمن، بررسی نگرش زنان شهر تهران نسبت به تعداد فرزندان ایده آل، عمومیت یافتن الگوی 2 فرزندی در بین زنان در آستانه ازدواج می باشد که می توان الگوی 2 فرزندی را به منزله ایده و سبک زندگی حاکم بر فضای گفتمانی شهر تهران استخراج کرد.