نام پژوهشگر: نجمه تهرانیان
بیتا محمدی لیدا مقدم بنایم
هدف: این مطالعه با هدف تعیین رابطه ی crp نیمه اول بارداری با وقوع پره اکلامپسی، زایمان زودرس، پارگی زودرس کیسه آب و وزن کم زمان تولد انجام شده است. روش مطالعه: در این مطالعه کوهورت آینده نگر سطح سرمی crp در400 خانم باردار با سن بارداری زیر 20 هفته اندازه گیری شد و تا زمان زایمان مادران پیگیری شدند. داده ها در قالب روش های آماری توصیفی و تحلیلی (رگرسیون لجستیک و تحلیل منحنی roc)، توصیف و تجزیه و تحلیل گردید. یافته ها: در مورد پره اکلامپسی با در نظر گرفتن متغیر های سن مادر (کمتر از 19 و بیشتر از 35 سال)، حاملگی اول، مصرف مکمل کلسیم در بارداری و شاخص توده بدنی (bmi) ، رابطه ی معناداری بین سطح crp و پره اکلامپسی خفیف (001/0p < ، 35/1or= و 52/1 -20/1%95ci=) و شدید (001/0p < ، 85/1 or= و 25/2-52/1 (95% ci= مشاهده شد. از میان متغیر های فوق، تنها متغیر مصرف کلسیم، رابطه ی معناداری با وقوع پره اکلامپسی شدید داشت و وقوع آن را کاهش می داد (05/0p <). بنابراین تحلیل منحنی roc به تفکیک دو رده ی این متغیر انجام شد. بر این اساس، سطح موثر crp در پره اکلامپسی خفیف با استفاده از تحلیل منحنی roc با حساسیت 94% و ویژگی 81%، برابر mg/l 95/4 و سطح موثر crp در پره اکلامپسی شدید با حساسیت 96%و ویژگی71%، mg/l05/4 بدست آمد. همچنین سطح موثر crp در پره اکلامپسی شدید در افرادی که کلسیم مصرف می کردند، با حساسیت 67% و ویژگی 98% برابر mg/l 8/8 و در افرادی که کلسیم مصرف نمی کردند با حساسیت94% و ویژگی 61% برابر mg/l5/3 بدست آمد. در مورد زایمان زودرس با در نظر گرفتن متغیر های سن بالای 35 سال، اشتغال مادر، سابقه ی زایمان زودرس، سابقه ی سقط، حاملگی اول، وضعیت اجتماعی- اقتصادی پایین و وجود فرد سیگاری در نزدیکان، رابطه ی معنی داری بین سطح crp و زایمان زودرس یافت شد (001/0p <، 24/1 or=و 38/1-11/1(%95 ci=. همچنین با در نظر گرفتن متغیر های وضعیت اجتماعی- اقتصادی پایین، سابقه ی پارگی زودرس کیسه ی آب، اشتغال مادر، گلبول های سفید بیش از 12 هزار در میلی لیتر، رابطه ی معنی داری بین سطح crp و پارگی زودرس کیسه ی آب یافت شد ( 001/0 p < ، 23/1 or=و37/1-11/1(%95 ci= . سطح موثر crp (نقطه برش) در زایمان زودرس و پارگی زودرس کیسه ی آب با استفاده از تحلیل منحنی roc با حساسیت 81% و ویژگی64%، برابر mg/l45/3 به دست آمد. در مورد کم وزنی زمان تولد با در نظر گرفتن متغیر های وضعیت اجتماعی- اقتصادی پایین، سابقه زایمان با وزن کم نوزاد، سابقه سقط، تعداد حاملگی، حاملگی اول، سطحcrp ، رابطه ی معنی داری بین سطح crp و کم وزنی زمان تولد مشاهده شد (001/0 p< ، 31/1 or= و 59/1-08/1%95 ci=). سطح موثرcrp برای کم وزنی زمان تولد با استفاده از تحلیل منحنیroc با حساسیت 5/87% و ویژگی 74%، برابر mg/l 75/4 بدست آمد. نتیجه گیری: با توجه به نتایج بدست آمده به نظر می رسد می توان با استفاده از مارکر التهابی crp، مادرانی را که بیشتر در معرض خطر وقوع پره اکلامپسی، زایمان زودرس، پارگی زودرس کیسه آب و زایمان با وزن کم نوزاد می باشند شناسایی نمود و تحت مراقبت دقیق تر قرار داد و crp یک مارکر بسیار کمک کننده در پیش بینی پیامدهای نامطلوب بارداری می باشد؛ البته برای اثبات این رابطه نیاز به مطالعات وسیع تری می باشد.
ملیحه حسنی طیبی سیما کرمانشاهی
مقدمه : نوزادی از آسیب پذیرترین دوران زندگی است که اغلب با مرگ و میر و عوارض روبروست. لذا مراقبت مناسب جهت حفظ و ارتقا سطح سلامت نوزاد مهم است. بدین منظور پژوهش حاضر با هدف تعیین تاثیر برنامه ی طراحی شده بر عملکرد مادران نخست زا در مراقبت از نوزاد انجام شد. روش کار: مطالعه ی حاضر از نوع نیمه تجربی است که دارای دو گروه آزمون (30 نفر) و شاهد (33 نفر) بوده که بطور تمام شماری انتخاب شدند. ابزارهای گردآوری اطلاعات شامل پرسشنامه ی اطلاعات دموگرافیک، پرسش نامه ی سنجش آگاهی، چک لیست بررسی عملکرد مادران در مراقبت از نوزاد بود. برنامه ی طراحی شده برای گروه آزمون در طی سه مرحله ی بررسی و شناخت، حمایت و ارزشیابی اجرا گردید و نتایج با گروه شاهد توسط نرم افزار16 spss مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته ها: آزمون آماری کای دو نشان داد دو گروه از نظر متغیرهای دموگرافیک مثل سن، خانه دار بودن و سطح تحصیلات و... یکسان هستند(05/0<p). آزمون تی مستقل اختلاف معنی داری را بین عملکرد مادر و عوارض نوزاد در دو گروه شاهد و آزمون بعد از مداخله نشان داد (05/0>p). همچنین آزمون تی زوجی در گروه آزمون اختلاف آماری معنی داری درآگاهی عملکرد مادر قبل و بعد از مداخله نشان داد (05/0>p) ، لیکن در گروه شاهد این اختلاف نسبت به گروه آزمون قبل و بعد از مداخله معنی دار نبود.(05/0<p). نتیجه گیری: نتایج پژوهش نشان داد که اجرای برنامه ی طراحی شده بر عملکرد مادران در مراقبت از نوزاد موثر می باشد، لذا پیشنهاد می گردد که برنامه ی حمایتی فوق به عنوان یک روش موثر در ارتقاء سلامت مادر و نوزاد به کار گرفته شود.
لیلا امینی نجمه تهرانیان
چکیده: سندرم تخمدان پلی کیستیک(pcos) یکی از شایعترین اختلالات آندوکرینی زنان بوده که حدود 10-5 درصد آنان را در سنین باروری مبتلا می سازد. از آنجایی که سطوح بالای رادیکالهای آزاد اکسیژن و پایین بودن سطح آنتی اکسیدانها در بیماریهایی نظیر pcos وجود دارد بنابراین درمان بایستی بر اساس استراتژیهایی در جهت افزایش آنتی اکسیدانها و بهبود وضعیت میکرومحیطی باروری این زنان باشد. تاکنون طیف وسیعی از آنتی اکسیدانها و به ویژه مکملهای خوراکی نظیر ویتامینهای e,c، فولیک اسید و برخی گیاهان دارویی مورد مطالعه قرار گرفته اند. گیاه اسکنبیل نیز یکی از مواردی است که دارای خواص سایتوتوکسیتی، ضد اولسر و التهاب و آنتی اکسیدانی می باشد. کالیگونوم (calligonum) سرشار از آلکالوئیدها، فنولیکها و فلاونوئیدها می باشد ولیکن نقش آنتی اکسیدانی این گیاه علیرغم اینکه از جمله گیاهان بومی ایران نیز می باشد، کمتر مورد توجه محققین قرار گرفته است. بنابراین چنین به نظر می رسد که انجام مطالعات بیشتری جهت تعیین نقشهای درمانی این گیاه در برخی بیماریهای وابسته به استرس اکسیداتیو نظیر pcos مورد نیاز می باشد. از آنجایی که مطالعه بر روی خواص این گیاه در درمان بیماریهایی نظیر pcos مورد مطالعه واقع نشده است، لذا این مطالعه با هدف بررسی تاثیر عصاره گیاه کالیگونوم (اسکنبیل) بر مورفولوژی تخمدان، هورمونهای جنسی و باروری موش مدل سندرم تخمدان پلی کیستیک(pcos) انجام خواهد شد.
هدیه ریاضی سعیده ضیایی
در این تحقیق ابزار تشخیص بالینی اندومتریوز طراحی شد و با بیومارکر و جراحی مقایسه شد.این پرسش نامه دارای حساسیت 7/75%، ویژگی 1/71%، ارزش اخباری مثبت 8/71%، ارزش اخباری منفی 75% و کارایی 3/73% می باشد.
سعیده سادات حاجی میرزایی نجمه تهرانیان
لپتین پلی پپتیدی است که توسط ژن چاقی تولید می شود و تنظیم اشتها یکی از مهمترین وظایف آن است. این هورمون، یک مولکول با پتانسیل های متعدد است که در سطح وسیعی از عملیات فیزیولوژیک و پاتولوژیک مشارکت می نماید. میزان لپتین در طول لیبر افزایش قابل توجهی پیدا می کند که این موضوع می تواند نشاندهنده تفاوت سطح سرمی لپتین مادر در زایمان واژینال و سزارین باشد؛ لذا در این پژوهش بر آن شدیم تغییرات سطح سرمی لپتین مادر با زایمان واژینال و سزارین انتخابی و طول لیبر را بررسی کنیم. این مطالعه مورد-شاهدی لانه گزیده، بر روی 166 زن باردار دارای شرایط ورود به مطالعه با سن بارداری 32-28 هفته صورت گرفت. یافته های این مطالعه نشان می دهد که سطح سرمی لپتین مادر 24 ساعت اول بعد از زایمان واژینال به طور معنی داری بالاتر از زایمان سزارین است. با توجه به تاثیرات گسترده لپتین روی پیامدهای مادری و نوزادی، زایمان واژینال به عنوان روش ارجح توصیه می شود.
مرضیه فغانی آغوزی نجمه تهرانیان
مقدمه و هدف: نقش کلیدی لپتین در تنظیم اشتها و چربی بدنی است .این پژوهش با هدف بررسی ارتباط وزن گیری مادر در دوران بارداری با تغییرات لپتین این دوران انجام گردید. روش کار: این مطالعه ی توصیفی-تحلیلی از نوع کوهورت آینده نگر به روش نمونه گیری در دسترس، در سال 94-1392 بر روی 110 نفر خانم باردار دارای معیار ورود به مطالعه ی سه ماهه ی اول در بیمارستان مهدیه، مراکز بهداشتی-درمانی شمال، شرق و شمیرانات شهر تهران انجام شد. 45 مادر واجد شرایط از لحاظ bmi قبل بارداری به دو گروه 22 نفره ی طبیعی و 23 نفره با bmi بالا تقسیم بندی شدند. لپتین سرمی مادران در 12-6 هفته و 20-15 هفته ی بارداری اخذ و به روش elisa سنجش شد . آنالیز آماری داده ها در نرم افزار spss v.21 با آزمون های کولموگروف اسمیرنف ، تی مستقل ، کای اسکوئر دو نمونه ای ، من-ویتنی ، رگرسیون ، پیرسون و لاندا با سطح معنی داری p-value<0/05 انجام گرفت. یافته ها: در این مطالعه، میانگین لپتین پلاسمایی سه ماهه اول و دوم بارداری در گروه bmi بالا از گروه bmi طبیعی به طور معناداری بالاتر بود اما میانگین وزن گیری سه ماهه اول،دوم ،سوم و کل بارداری بین دو گروه تفاوت معناداری نداشتند. همبستگی لپتین سه ماهه اول و تغییرات سطوح لپتین بارداری با bmi قبل بارداری در گروه bmi طبیعی بطور معناداری از گروه bmi بالا بیشتر بود.(p=0/04 و p=0/003) نیز همبستگی تغییرات لپتین سرمی با وزن هنگام زایمان مادران در گروه bmi بالا بطور معناداری بیشتر از گروه طبیعی بود. همبستگی سطوح لپتین مادران با وزن گیری سه ماهه اول، دوم و سوم بارداری بین دو گروه تفاوت معنادار آماری نداشت. اما همبستگی تغییرات سطوح لپتین سرمی مادران با وزن گیری کل بارداری بین دو گروه تفاوت معنادار داشت که موید فرضیه اصلی پژوهش است(p=0/01). نتیجه گیری: سطوح سرمی لپتین مادران در دوران بارداری ، ارتباط مستقیمی با میزان وزن گیری آنها داشت. با توجه به پیامدهای طبی بلند مدت وزن گیری های بیش از حد بارداری ، اهمیت سنجش هورمون لپتین به عنوان عامل پیشگویی کننده در این زمینه آشکار میشود.
راضیه معصومی سعیده ضیایی
چکیده ندارد.
فرحناز حافظی پور نجمه تهرانیان
چکیده ندارد.
زهره شاه حسینی نجمه تهرانیان
بمنظور بررسی عوامل موثر بر جذب ماماها و نقش ماماها در شاخص های سلامت مادر و کودک مطالعه ای توصیفی - تحلیلی و مقطعی انجام پذیرفت . اطلاعات حاصل از 1260 فارغ التحصیل مامائی در مقاطع مختلف تحصیلی و 103 مامای غیر شاغل در سراسر کشور جمع آوری و تحلیل مناسب آماری برروی آنها صورت گرفت . همچنین از آمار مرگ مادران و کودکان، میزان استفاده مادران حامله از خدمات مراقبتهای پره ناتال، استفاده زنان در سنین باروری از خدمات تنظیم خانواده و آمار پرسنل مامائی موجود در سراسر کشور جهت پی بردن به ارتباطات موجود بین تعداد پرسنل مامائی و شاخصهای سلامت مادر و کودک استفاده شد. نتایج مطالعه فوق حاکی از این است که در حال حاضر لیسانسیه های مامائی با 9ˆ55 درصد و فوق دیپلم های مامائی با 7ˆ28 درصد بیشترین فارغ التحصیلان مامائی موجود کشور را تشکیل می دهند. شیوع بیکاری در این مطالعه 7ˆ14 درصد برآورده شده است که نتیجه نهائی آنالیزهای انجام شده نشان می دهد که رابطه آماری معنی دار بین وضعیت شغلی با مدرک تحصیلی (p=0.000) و تاریخ فارغ التحصیلی (p=0.0000_) وجود دارد. براساس مطالعه حاضر 4ˆ31 درصد از ماماهای غیر شاغل کنونی دارای سابقه کار مامائی قبلی بوده اند که 4ˆ34 درصد از آنها به علل ناخواسته نظیر عدم امنیت شغلی، شرح وظایف نامشخص ، سختی کار و ... ترک کار نموده اند 8ˆ73 درصد از ماماهای غیر شاغل کنونی در مراجعه به مراکز کاریابی پاسخ منفی دریافت کرده اند که 40 درصد از علت این پاسخهای منفی کمبود مجوز استخدام و 60 درصد به علت عدم نیاز بوده است . 4ˆ71 درصد از ماماها مجوز استخدام ناکافی و وجود روابط به جای ضوابط را اولین علت عدم جذب خود شمرده اند، 2ˆ11 درصد از افراد مشکلات خانوادگی را بعنوان اولین و 20 درصد عدم امکانات لازم جهت کار در بخش خصوصی را بعنوان دومین علت عدم جذب خود عنوان کرده اند. براساس مطالعه حاضر بین حضور ماماها و استفاده مادران حامله از خدمات مراقبتهای پره ناتال ارتباط وجود دارد.