نام پژوهشگر: حمید چراغی
حمید چراغی محمدرضا اصغری پور
ریسک یا عدم قطعیت یک فاکتور بسیار مهم در ارزیابی خطرات آب و هوایی و اثر بخشی استراتژی های مختلف در سیاست های کشاورزی است. هر ریسک اقلیمی توسط خصوصیات طبیعی خود، شامل خصوصیات جغرافیایی، زمان وقوع و شدت ریسک شناخته می شود. این مطالعه به منظور برآورد ریسک بالقوه تولید نخود دیم در استان کردستان انجام شد. داده های دراز مدت اقلیمی از 15 ایستگاه برای دوره زمانی بیست ساله 1370 تا 1390 جمع آوری گردید. پارامترهای آب و هوایی مطالعه شده عبارت بودند از؛ بارش روزانه، دمای روزانه، رطوبت روزانه، زمان تابش روزانه و مقدار تبخیر. شاخص های اقلیمی- زراعی برآورد شده در این مطالعه طول دوره هر مرحله فنولوژیکی نخود، روز فیزیولوژیکی و ریسک وقوع دمای بهینه و بارش در هر مرحله رشدی بود. نتایج تجزیه و تحلیل مکانی و زمانی شاخص های اقلیمی- زراعی منطقه مناسب و میزان تولید نخود دیم را تعیین کرد. استان کردستان به سه منطقه افلیم زراعی تقسیم گردید؛ منطقه پر ریسک یا نا مناسب اقلیم- زراعی (23/0 درصد از کل منطقه)، منطقه با ریسک متوسط یا با تناسب نسبی برای تولید (71/59 درصد از کل منطقه)، منطقه کم ریسک یا مناسب اقلیم- زراعی (96/37 از کل منطقه). رهیافت استفاده شده در این مطالعه روشی جدید برای تخمین آغاز، خاتمه و و طول دوره رشد بر اساس روز فیزیولوژیکی است. دقت این روش بسیار بالا است و قابل استفاده برای تجزیه و تحلیل مکانی- زمانی در مقیاس منطقه ای در سایر مناطق نیمه خشک می باشد.
حمید چراغی عبدالله متولی
تجدّد و مدرنیته، گامی اساسی و ضروری برای ترقی و توسعه ی هر جامعه ای میباشد ، با توجه به این مهم سوال اصلی در این پژوهش چگونگی تعامل ناصرالدین شاه با این پدیده می باشد.دراین تحقیق با روشی تحلیلی تلاش شده است ضمن تحلیل و بررسی علل و عوامل اجتماعی ،سیاسی و اقتصادی تمایل ناصرالدین شاه به مدرنیته ،رویکرد این شاه قاجار به مبانی و مفاهیم بنیانی تجدّد،آموزش نوین،نهادهای مدنی و مطبوعات،مدرنیزاسیون ودرنهایت چگونگی انعکاس مظاهر مدنیّت غرب در سه سفرنامه ی این شاه به فرنگ مورد بررسی و تحلیل قرار گیرد. آنچه مشخص است جامعه ی ایران در قرن نوزدهم به واسطه ی بحران های اقتصادی،اجتماعی و سیاسی آبستن تحولات و دگرگونی های عظیمی بود که این وضعیت بدون شک در گرایش ناصرالدین شاه به تجدّد نقش اساسی و عمده ای داشته است . امّا آنچه در این پژوهش به دست آمد مشخص می نماید که این شاه بی اعتنا به ابعاد فکری و بنیانی تجدّد چون:آزادی ،برابری،نقد و نقادی و... تنها به بعد مدرنیزاسیون و مادّی تجدّد غرب نظر داشته که در این زمینه نیز کامیابی اساسی و عمیقی حاصل نشده بود.