نام پژوهشگر: سمیه دانشور
سمیه دانشور سیدباقر مرتضوی
چکیده سیستم مترو از جمله سیستم های زیربنایی در صنعت حمل و نقل می باشد که ممکن است در معرض خطر حریق، سیل، زلزله و حوادثی مشابه قرار بگیرد و علاوه بر ایجاد خسارات و تلفات فاجعه بار، باعث ایجاد شوک به جامعه گردد. وقوع حریق در سیستم مترو را می توان در زیرسیستم های قطار و ایستگاه تقسیم بندی و بررسی کرد. در این تحقیق از روش های تجزیه و تحلیل درخت خطا (fta) و درخت رویداد (eta) برای ارزیابی مقایسه ای ریسک حریق در پست های یکسوساز (rs) و پست های توزیع نیرو و روشنایی (lps) ایستگاه های مترو تهران و نیز قطارهای dc فعال در خطوط مترو تهران استفاده شده است. طبق نتایج درخت تجزیه و تحلیل خطا، بالاترین درصد رویدادهای پایانی درپست rs و lps، ناشی از خطاهای انسانی و در قطارهای dc، ناشی از نقایص سخت افزاری می باشد. مهم ترین علل وقوع خطر حریق الکتریکی در تابلوها و دستگاه های پست هایrs وlps، تعمیرات نامناسب، اجرای نادرست تجهیزات در زمان نصب، جریان بیش از حد، طول عمر و جنس تجهیزات تعیین گردید. همچنین عدم وجود برنامه منظم تعمیرات پیشگیرانه، عدم انجام تعمیرات صحیح، کیفیت نامناسب تجهیزات، عدم تعبیه ثبت کننده اطلاعات، جهت پایش تغییرات دمایی مقاومت های سقف قطار و نیز نحوه هدایت راهبران قطار مهم ترین علل بروز حریق در قطارهای dc مشخص گردید. با اجرای روش eta، برای پست های rs و lps و قطارهای dc به ترتیب 32، 26 و 5 سناریو بدست آمد که از این تعداد سناریوها به ترتیب 16،14و3 سناریو منجر به حریق خواهند شد. طبق نتایج حاصل از ارزیابی ریسک با روش های fta و eta، خسارت اقتصادی ناشی از وقوع حریق در پست های rs وlps و قطارهای dc بر اساس سناریوهای تعریف شده، تعیین گردید. این نتایج اهمیت نیاز به توجه بیشتر مسئولین مترو در زمینه ایمنی حریق را روشن می سازد. همچنین روش fta، روشی کاربردی تر شناخته شد، زیرا با این روش امکان تعیین ترکیب نواقصی که می توانند منجر به رخداد رویداد خاص گردند بیشتر میسر می باشد. کلمات کلیدی: ایمنی، درخت خطا، درخت رویداد، حریق، مترو، پست rs,lps، قطارهایdc
سمیه دانشور نیلوفر میکاییلی
یکی از مشکلات بهداشتی جدی جوامع بشری بیماری سرطان است که بشر هنوز نتواسته کاملا آن را مغلوب نماید. توجه به مسائل روانشناختی می تواند نقش بسزایی در ارتقای سلامت و کیفیت زندگی بیماران مبتلا به سرطان داشته باشد. پژوهش حاضر با هدف تعیین نقش الکسی تایمی، سبک های دلبستگی و مکانیزم انکار بر پیش بینی ادراک درد و جهت گیری زندگی در این بیماران انجام گرفت. طرح این پژوهش، مقطعی-توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش حاضر کلیه افراد مبتلا به سرطان بودند که در نیمه اول سال 1393 در مراکز بالینی و درمانی انکولوژی شهر شیراز بستری بودند. با در نظر گرفتن ملاک های شمول، تعداد 100 بیمار مبتلا به سرطان که تحت شیمی درمانی بودند، از جامعه پژوهش به شیوه نمونه گیری در دسترس از نوع هدفمند انتخاب شدند. ابزارهای جمع آوری اطلاعات مشتمل بر مقیاس الکسی تایمی تورنتو، پرسشنامه دلبستگی بزرگسالان هازان و شیور، مصاحبه نیمه ساختار یافته انکار سرطان، مقیاس دیداری شدت درد و مقیاس جهت گیری زندگی بود که به صورت انفرادی با بیماران توسط پژوهشگر تکمیل گردید. داده های به دست آمده نیز با استفاده از آزمون های ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون چندگانه تجزیه و تحلیل شد. نتایج نشان داد که ادراک درد با الکسی تایمی و سبک دلبستگی اجتنابی رابطه مثبت معنادار و با سبک دلبستگی ایمن و انکار رابطه منفی معنادار دارد. جهت گیری زندگی خوشبینانه نیز با الکسی تایمی و سبک دلبستگی اجتنابی ارتباط منفی و معنادار و با سبک دلبستگی ایمن و انکار ارتباط مثبت معنادار دارد. نتایج تحلیل رگرسیون چندگانه نیز نشان داد که متغیرهای انکار و سبک دلبستگی ایمن توان پیش بینی 43% از واریانس ادراک درد در بیماران مبتلا به سرطان را داشتند و متغیرهای انکار و الکسی-تایمی نیز توان پیش بینی 25% واریانس جهت گیری زندگی خوشبینانه را در این بیماران داشتند. بر اساس نتایج پژوهش حاضر، توجه به متغیرهای الکسی تایمی، سبک های دلبستگی و انکار می تواند در کاهش ادراک درد و افزایش جهت گیری زندگی خوشبینانه بیماران مبتلا به سرطان نقش داشته باشد.