نام پژوهشگر: زین العابدین رحمانی
امیر خامسی زین العابدین رحمانی
هدف از این پژوهش بررسی تأثیر نوآوری خدمات بانکی بر افزایش سهم بازار بانک با تاکید بر مدیریت دانش در بانک های مسکن استان مازندران می باشد. این پژوهش از نظر هدف کاربردی و روش اجرای آن توصیفی از نوع پیمایشی می باشد. جامعه آماری آن شامل کلیه کارکنان مرد و زن شاغل در شعب بانک مسکن استان مازندران به تعداد 436 تن است و براساس جدول کرجسی و مورگان و با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای در سطح اطمینان % 95 و خطای اندازه گیری % 5 تعداد 205 تن به عنوان نمونه آماری انتخاب شدند. اطلاعات مورد نیاز پژوهش از طریق پرسشنامه ی محقق ساخته که در پنج بخش طراحی و تدوین شده، گردآوری گردید. این پنج بخش شامل (سه بخش با 35 سوال مربوط به مولفه های مدیریت دانش «گردآوری دانش، تبدیل دانش و به کارگیری دانش»، یک بخش با 30 سوال مربوط به مولفه های نوآوری خدمات بانکی «خدمت جدید، تعامل با مشتری، تحویل خدمت و تکنولوژی» و بخش پنجم با 5 سوال مربوط به افزایش سهم بازار بانک می باشد. روایی محتوایی ابزار مورد تایید استاد راهنما و مشاور قرار گرفته و پایایی آن با استفاده از آزمون ضریب آلفای کرونباخ برای کل سوالات پرسش نامه رقم 0.95، بخش مدیریت دانش رقم 0.92، بخش نوآوری خدمات بانکی رقم 0.89 و بخش سهم بازار بانک 0.76 محاسبه شده که از لحاظ آماری معنادار می باشد. جهت تجزیه و تحلیل اطلاعات در بخش آمار توصیفی از جداول فراوانی، درصدها، رسم نمودار، میانگین و انحراف استاندارد استفاده شده است و در بخش آمار استنباطی از آزمون کولموکروف- اسمیرنوف، آزمون پارامتریک t تک نمونه ای، تحلیل واریانس و فریدمن استفاده شده است. همچنین محقق؛ داده و اطلاعات به دست آمده از پرسش نامه را پس از استخراج و طبقه بندی از طریق نرم افزار spss18 مورد تجزیه تحلیل قرار داده است. یافته های پژوهش نشان دادند که: گردآوری دانش، تبدیل دانش و به کارگیری دانش بر نوآوری خدمات بانکی در بانک های مسکن استان مازندران تاثیر مثبت و معناداری دارد. همچنین مولفه های نوآوری خدمات بانکی و مدیریت دانش بر افزایش سهم بازار بانک تاثیر مثبت و معناداری دارد. و نهایتاً این که تاثیر نوآوری خدمات بانکی بر افزایش سهم بازار براساس سطح تحصیلات تفاوت معناداری دارد ولی براساس درجه شعبه تفاوت معناداری ندارد.
سعید حق پرست مجاوری زین العابدین رحمانی
یکی از مهمترین سازمانهای دانش محور امروزی دانشگاهها بوده که مهمترین محصول آنها دانش، اختراعات ثبت شده، کتب علمی منتشره، و فارغ التحصیلان متخصص می باشد. اساتید، دانشجویان، کارکنان، فرایندهای سازمانی، و شبکه های ارتباطی از جمله دارایی های با ارزش دانشگاهها محسوب شده که همگی جزء سرمایه فکری می باشند. تحقیق حاضر در راستای بررسی رابطه بین سرمایه فکری با کارآفرینی فردی است . روش تحقیق حاضر از لحاظ ماهیت در زمره تحقیقات توصیفی و غیر آزمایشی(میدانی و پیمایشی) قرار داشته و از نظر روش نیز در دسته تحقیقات همبستگی محسوب می گردد. ضمن اینکه در فرآیند این تحقیق از روش های کتابخانه ای و میدانی نیز به عنوان اجزاء جدا نشدنی تحقیقات علمی بهره برداری شده است.با توجه به قلمرو مکانی و زمانی، جامعه آماری پژوهش شامل" دانشجویان ورودی 90 دانشگاه پیام نور استان مازندران " می باشد. در این پژوهش از روش های موجود در آمار توصیفی (جداول توزیع فراوانی) و آمار استنباطی (ضریب همبستگی اسپیرمن) استفاده گردید. نتایج حاصل از تحقیق نشان می دهد که بین متغیرهای سرمایه فکری و کارافرینی فردی دانشجویان دانشگاه پیام نور استان مازندران رابطه معنادار وجود دارد.در نتیجه پیشنهاد می گردد که برنامه های آموزشی دانشگاه برای پرورش روحیه ی کارآفرینی در دانشجویان باید با فراهم کردن اهداف چالش برانگیز برای دانشجو مسئولیت پذیری و تلاش او را برای رسیدن به هدف افزایش دهند، راه اندازی و پشتیبانی هسته های کارآفرینی در دانشکده ها، برگزاری دوره ها و کارگاههای ترویجی و توجیهی برای استادان و دانشجویان بطور منظم و معرفی چهره های موفق کارآفرینی در رشته های مختلف می تواند ساختار فکری یک دانشگاه را تغییر دهد.بهترین افرادی که می توانند نقش مهمی را در فعالیت های آموزشی و ترویجی کارآفرینی ایفا کنند اساتید هستند.