نام پژوهشگر: سیدامیر منصوری
فاطمه السادات شجاعی سیدامیر منصوری
فضاهای عمومی، فضاهای قابل دسترس برای همه افراد خارج از سن و جنس هستند و یک محل اجتماعی دموکراتیک برای شهروندان و جامعه را نمایش می دهند. این عرصه ها امکان اجتماع، کنش متقابل و برخوردهای رودررو و آزادانه را در اختیار انسان ها قرار می دهند. از دیگر مزیت های فضای عمومی با کیفیت بالا، ایجاد فضایی برای حوادث مهم اجتماعی است که اگر بخوبی مدیریت شوند، تأثیر مثبتی بر محیط شهری گذاشته و باعث پیوستگی بیشتر اجتماعی خواهند شد. فضاهای جمعی با هدف ایجاد فضای تفرج، همچون دیگر فضاهای عمومی امکان بروز تعاملات اجتماعی مفید را فراهم می آورند. باغ از جمله فضاهای جمعی است که با هدف تفرج و گردهمایی در بستر طبیعت شکل گرفته است. با توجه به مزایای فضای عمومی که در بالا به آن اشاره شد، تعامل باغ با محیط پیرامون و فعالیت های اطراف، افزایش کیفیت مکان تفرج را سبب می شود. شهر کوچک ماهان در سی و پنج کیلومتری جنوب کرمان، با تاریخی کهن و جغرافیایی سرشار از شکوه و زیبایی، از جمله مناطق خوش آب و هوای این استان می باشد. وجود آستانه شاه نعمت الله ولی و باغ شاهزاده که مکان های عرفانی، تاریخی محسوب می شوند؛ این شهر را مورد توجه گردشگران قرار داده است(گلاب زاده،1384). طراحی منحصر به فرد باغ شاهزاده در خارج شهر و در بستر طبیعت، موجب شده بود تا اکثر قریب به اتفاق زائرین مرقد شاه نعمت الله، فرصت ویژه ای را برای بازدید از آن اختصاص دهند. امکان حضور در مکان تفرج پیرامون شهر، بهره مندی از طبیعت بکر و تعامل با آن، از عوامل مورد استقبال قرار گرفتن این فضای شهری است. شکل گیری باغ در لبه شهر، همچنان که از نقاط قوت این مکان محسوب می شود، بدلیل نبود فضای شهری تعریف شده و اتصال دهنده این دو عنصر گسست فضایی شهر و باغ را نیز موجب شده است. ارتقا سطح کیفی میدان ورودی باغ و ایجاد پیوستگی میان شهر و باغ تأثیر بسزایی در افزایش تعداد گردشگران خواهد داشت. از همین روست که این پروژه در پی آن است تا با شناخت بستر و ویژگی های منظرین سایت، با طراحی حلقه اتصال شهر و طبیعت، و همچنین خلق فضاهای عمومی تعریف شده مرتبط با مفصل، ضمن حفظ منظر طبیعی و تاریخی باغ، گسست فضایی را کاهش دهد. ایجاد فضاهای باز از جمله گردشگاه و فضای سبز در تعامل با باغ- رستوران های ترکیب شده با بافت شهری به محدوده پیرامون باغ شاهزاده ماهان صورتی دلپذیر میدهد و چنانچه این فضای جدید به دست طراحان ورزیده و مجرب به اجرا در آید به عنوان آثار بارز و همیشگی شهر محسوب شده و به شهر چهره و هویت ویژه ای خواهد بخشید که علاوه بر استفاده ساکنین پتانسیل جذب توریست را افزایش خواهد داد و این خود در توسعه اجتماعی- اقتصادی شهر نقش بسزایی خواهد داشت.
آرمان میناتورسجادی مهدی زندیه
بسیاری از مسائل فرم و معنای معماری منظر، حول چگونگی بازنمایی روابط مختلف طبیعت، فرهنگ و فن آوری می گردد. دریافت رابطه متقابل انسان با محیط منجر به شناخت منظری خواهد شد که بیانگر اندیشه مدنی، حیات جمعی و حقیقی آن جامعه در قالب کلیتی واحد به نام شهر است. چگونگی فهم پیدایش منظر در ارتباط با فرآیند مکانی، زمانی و انسانی در محیط (خوانش منظر) منجر به وارد ساختن فرد از لحاظ ذهنی به محیط می شود. این ارتباط محصول دریافت رابطه متقابل انسان با محیط در طول تاریخ و بازخوانی آن منظر خواهد بود. منظر برخی از فضاهای شهری مانند میادین که استخوان بندی سازمان فضایی شهر را در طول تاریخ شکل داده اند، به عنوان مولفه هویت بخش شهر شناخته می شوند. نقاطی که در آنها درک و خوانش منظر شهر و اتفاق های مهم صورت می گیرد. میدان انقلاب تهران به واسطه تغییرات فرهنگی- اجتماعی- سیاسی- اقتصادی و کالبدی در بستر زمان، جزئی از منظر فرهنگی شهر محسوب می شود که محصول تاریخ آن می باشد. این محصول نمادهایی را در دو بعد عینی و ذهنی (فعالیت ها، خاطرات، تاریخ، کالبد و ...) تولید کرده است. منظر امروز میدان انقلاب باید چیدمان این نمادها کنار هم با الویت و ارزش های در نظر گرفته شده برای مداخله در آن باشد. این امر برای تداوم هویت منظرین (منظر گونه) میدان لازم و ضروری است. بر این اساس دو سوال مطرح می شود که خوانش یا قرائت منظری که محصول آن رابطه متقابل انسان و محیط است مبتنی بر چه عوامل و مراحلی است؟ و نقش نمادهای مکانی و فضایی (فضاهای جمعی، معابر، نشانه ها، فعالیت های سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و ...) در بازخوانی منظر میدان انقلاب به چه صورت و میزانی قابل تعریف است؟ در این پژوهش لایه های شکل دهنده منظر میدان انقلاب در 7 قسمت (سازمان فضایی میدان، اسناد فرادست، مطالعات تاریخی و فرهنگی، مطالعات اجتماعی و اقتصادی، مطالعات حمل و نقل و ترافیک، مطالعات زیست محیطی و در مرحله آخر مطالعات مولفه های زیباشناسی، سیما و منظر شهری محدوده میدان) مورد تحلیل قرار می گیرند. با توجه به نظریه خوانش منظر و ارزیابی لایه ها در این مرحله، نمادهایی که منظر میدان را در طول تاریخ شکل داده اند به عنوان پتانسیل بالقوه میدان شناخته می شوند. با آنالیز و مطالعه نمادها به صورت سیستماتیک و بررسی آنها با نقاط ضعف و تهدیدها، رویکرد کلی برای مداخله در در نظر گرفته می شود که در این پژوهش این رویکرد عبارتست از: "تقویت بنیه فرهنگی، افزایش بهرهوری اقتصادی و ایجاد فضای جمعی انسانگرا و شهروندمدار همراه با بهسازی و نوسازی کالبدی-فضایی میدان" بازخوانی منظر عبارتست از الویت دهی به نمادهای خوانش شده در مرحله قرائت منظر با توجه به رویکرد تعیین شده برای مداخله در منظر میدان انقلاب که تأثیرگذاری و نقش نمادهای مکانی و فضایی تعیین می گردد. محصول این فرآیند طراحی، دست یافتن به مداخله سازگار با منظر خواهد بود که به برقراری رابطه ذهنی انسان با محیط و نهایتاً حضور او در محیط می شود.