نام پژوهشگر: سید حجت موسوی
داریوش داستان عباسعلی ولی
استقرار و پیدایش یک سکونتگاه شهری بیش از هر چیز تابع فرم و فرآیندهای طبیعی و عوامل محیطی است، زیرا فرم ها و فرآیندهای طبیعی در مکان یابی، پراکندگی، توسعه فیزیکی و مورفولوژی شهر اهمیت بسزایی داشته، و گاهی به عنوان یک عامل مثبت و زمانی به صورت یک عامل بازدارنده عمل می کنند. در این پژوهش سعی شده است تا با بهره گیری از تلفیق یکپارچه فرآیند تحلیل سلسله مراتبی و تکنیک سیستم اطلاعات جغرافیایی، تأثیر فرم ها و فرآیندهای طبیعی در توسعه ی کالبدی شهر یاسوج بر اساس دیدگاه سیستمی، روش سناریونویسی و دانش داده ای تبیین گردد. نخست با توجه به ویژگی های طبیعی منطقه 5 معیار، 15 زیر معیار و 84 کلاس شناسایی، و با گردآوری نقشه های پایه شهر یاسوج مبادرت به تهیه لایه های رقومی پارامترها و وزن آنها گردید. سپس سناریوهای ژئومورفولوژی، سیل-خیزی، زلزله، اقلیمی و انسانی، و دانش داده ای برای توسعه فیزیکی سکونتگاه شهری یاسوج طراحی، و با تلفیق لایه های پارامترها بر اساس وزنشان، اقدام به ارائه نقشه پهنه بندی برای هر سناریو گردید. نتایج نشان می دهد که سناریوهای اول و سوم بالاترین دقت را نشان داده و نقشه پهنه بندی حاصل از آنها مناسب ترین نتیجه برای گسترش فضایی شهر یاسوج می باشد. در سناریوی نخست (ژئومورفولوژی)، پهنه بسیار مناسب با مقدار شاخص ارزیابی دقت 8/60%، 71/9 کیلومترمربع از مساحت سکونتگاه های فعلی را دربر گرفته و می تواند تا 67/38 کیلومترمربع گسترش یابد. جهات گسترش بهینه شهر عموماً به سمت غرب و جنوب شرق می باشد. در سناریوی سوم (عوامل تکتونیکی و زلزله) پهنه بسیار مناسب با مقدار 39/61% بیشترین شاخص ارزیابی دقت را به خود اختصاص داده و 51/11 کیلومتر مربع از مساحت سکونتگاه های فعلی منطقه در این پهنه قرار گرفته که می تواند تا 52 کیلومترمربع گسترش یابد. نتایج حاصله از دانش داده ای نشان می دهد که پهنه بسیار مناسب با مقدار شاخص ارزیابی دقت 71/32%، 52/11 کیلومترمربع از مساحت سکونتگاه های فعلی را دربر گرفته و می تواند تا 08/52 کیلومترمربع گسترش یابد. در مجموع بهترین مکان برای توسعه کالبدی سکونتگاه یاسوج جهات هموار، جنوب و جنوب غربی و همچنین غرب و جنوب شرقی منطقه مطالعاتی هستند. این جهت گیری تحت تأثیر عوامل اصلی کنترل کننده توسعه فیزیکی یاسوج، یعنی عوامل طبیعی خصوصاً پارامترهای ژئومورفولوژی و تکتونیکی می باشد. بررسی نقشه های پهنه-بندی به دست آمده با مدل فوق و مقایسه آن با شرایط فعلی سکونتگاه شهر یاسوج به عنوان وضعیت مطلوب و ایده آل، نشان دهنده صحت و دقت قابل قبول نتایج حاصله می باشد.
سید حجت موسوی مسعود معیری
نتایج حاصل از پایش بیابان زایی منطقه مطالعاتی حاکی از این مطلب است که تغییرات گسترده ای در ویژگی-های اکوژئومورفولوژی منطقه رخ داده است، به طوریکه 099/748 کیلومترمربع از مساحت منطقه تحت تاثیر تغییر کاربری و کاهش توان اکولوژیک و بیولوژیک روبرو است. نتایج مدل سازی شامل مدل های ژئومورفولوژی، اقلیمی، اکولوژی، مدل تلفیقی بیابان زایی، و مدل یک جا، و نقشه پهنه بندی منطقه براساس مدل های مذکور از پهنه بیابان زایی خیلی شدید تا پهنه فاقد بیابان زایی است. در مدل تلفیقی اکوژئومورفولوژی، پهنه بیابان زایی خیلی شدید 46/50 درصد و وسعتی معادل 91/578 کیلومترمربع از تخریب اراضی فعلی را به خود اختصاص داده است و امکان افزایش مساحت تا 66/2712 کیلومترمربع را دارد. پهنه بیابان زایی شدید نیز که 32/100 کیلومترمربع (91/41) از وسعت تخریب اراضی فعلی را دربرگرفته، می تواند با توجه به نقشه پیش بینی شده تا 94/2204 کیلومترمربع توسعه یابد.