نام پژوهشگر: نادر سمامی
محمد مرادخانی بهمن میرزایی
امروزه اهمیت حجم تمرین به عنوان یکی از مهم ترین متغیرهای تمرینات مقاومتی به خوبی نشان داده شده است. یکی از عناصر سازنده حجم تمرین زمان تحت تنش است. بنابراین، هدف از مطالعه حاضر، بررسی اثر تمرینات مقاومتی با زمان های تحت تنش متفاوت بر تغییرات کراتین کیناز، الکترومیوگرا فی(emg) ،قدرت ایزومتریک و درک درد عضلانی مردان جوان تمرین نکرده است. آزمودنی های این تحقیق را 8 داوطلب مرد سالم تمرین نکرده(سن 2±5/20 سال، وزن 6/5±8/68 کیلوگرم، قد 82/6±5/176 سانتی متر) تشکیل می دادند که به صورت تصادفیطی 3 جلسه با فواصل یک هفته ای 3 روش تمرین مقاومتی را با اعمال روش توازن متقاطع اجرا کردند. روش ها شامل روش آهسته(4 ثانیه درون گرا و 2 ثانیه برون گرا)، روش معمولی(2ثانیه درون گرا و 2 ثانیه برون گرا) و روش سریع(1 ثانیه درون گرا و 2 ثانیه برون گرا) بود. هر آزمودنی در هر جلسه 4 نوبت حرکت باز کردن زانو را با 30% 1rm و تا مرز خستگی اجرا می کرد. کراتین کیناز، فرکانس میانه(mdf) به عنوان شاخص خستگی اللکترومیوگرافی، حداکثر قدرت ایزومتریک و درک درد عضلانی در وهله های قبل، بلافاصله، 24 و 48 ساعت پس از تمرین مورد ارزیابی قرار گرفت. با توجه به اطلاعات بدست آمدهتفاوت معنی داری در مقادیر کراتین کیناز، فعالیت الکترومیوگرافی، درک درد عضلانی و حداکثر قدرت ایزومتریک بین 3 روش مشاهده نشد . اما تفاوت های درون گروهی نشان دهنده تغییرات معنی دار نسبت به قبل از تمرین و در برخی وهله ها،+ نسبت به بلافاصله پس از تمرین بود(05/0p?). با توجه به نتایج حاصله می توان نتیجه گرفت،اگرچه روش های ارائه شده سبب افزایش معنی دار کراتین کیناز هر گروه نسبت به پیش آزمون شده است، اما استفاده از زمان های تحت تنش مورد استفاده در این مطالعه، نمی تواند سبب تفاوت معنی داری بین آن ها شود. به همین منظور به مربیان و ورزشکاران توصیه می شود برای رسیدن به اهداف مورد نظر از تمرینات مقاومتی از هر سه روش اعمال شده استفاده نمایند. وازگان کلیدی: زمان تحت تنش، کراتین کیناز، الکترومیوگرافی، آسیب عضلانی
محمد حسینی فرهاد رحمانی نیا
هدف از مطالعه حاضر، بررسی رابطه ی بین دانش تغذیه و سطح فعالیت بدنی با عوامل خطرزای قلبی عروقی در مردان مبتلا به انفارکتوس قلبی می باشد. بدین منظور 150 مرد مبتلا به انفارکتوس قلبی با میانگین (سن 3/58 ±58/01 سال، قد 6/43±174/24 سانتی متر، وزن 13/18±80/80 کیلوگرم، درصد چربی بدن 3/92 ±25/76 درصد و شاخص توده بدنی 1/60±22/55 کیلوگرم بر متر مربع) بر اساس جدول مورگان انتخاب و وارد مطالعه شدند. پس از توضیح روند پژوهش، آزمودنی ها پرسشنامه دانش تغذیه (parmenter and wardle 1999) و پرسشنامه سطح فعالیت بدنی بک را تکمیل کردند، و بعد از 12 ساعت ناشتایی میزان 5 میلی لیتر خون از ورید آرنج برای تعیین میزان لیپیدهای سرم از بیماران گرفته شد. بر اساس طبیعی نبودن توزیع داده ها، از آزمون آماری ضریب همبستگی اسپیرمن استفاده شد. نتایج نشان داد که بین سطح دانش تغذیه و سطح فعالیت بدنی با میزان کلسترول تام، ldl-c ، tg، bmi، bf% و whr آزمودنی ها رابطه ی معنی داری وجود دارد و بین دانش تغذیه و سطح فعالیت بدنی با میزان hdl-c و فشارخون سیستولی و دیاستولی رابطه ی وجود ندارد. با توجه به نتایج به دست آمده از این مطالعه به نظر می رسد با افزایش دانش تغذیه و سطح فعالیت بدنی در افراد مبتلا به بیماری های قلبی عروقی می توان وقوع انفارکتوس قلبی را کاهش و از شیوع بیماری های قلبی عروقی جلوگیری کرد.
بهزاد طاعتی مقدم ضیابری حمید اراضی
زمینه و هدف: بیماری فشار خون از مهم ترین عوامل گسترش بیماری های قلبی عروقی است. کاهش فشار خون و پیشگیری از ابتلا به بیماری فشار خون، در گام نخست با تغییر و اصلاح سبک زندگی حاصل می شود. تمرین مقاومتی و چای سبز 2 عاملی هستند که ممکن است اثرات مطلوبی بر فشار خون (bp) داشته باشند. بر این اساس، هدف از پژوهش حاضر تعیین اثر مصرف چای سبز و انجام تمرین مقاومتی بر فشار خون، ضربان قلب (hr) و هزینه اکسیژن میوکارد (rpp) استراحتی در افراد با فشار خون بالا بود. روش کار: 30 زن تمرین نکرده با فشار خون بالا (39/6 ± 66/46 سال؛ 52/2 ± 53/167 سانتی متر؛ 71/7 ± 69 کیلوگرم؛ 41/4 ± 57/24 کیلوگرم بر متر مربع) در این پژوهش شرکت کرده و بصورت تصادفی به چهار گروه تقسیم شدند: چای سبز و تمرین مقاومتی (gr؛ 8 نفر)، تمرین مقاومتی (rt؛ 8 نفر)، چای سبز (gt؛ 7 نفر)، و کنترل (c؛ 7 نفر). آزمودنی ها روزانه 2 عدد کپسول پودر چای سبز و یا دارونما را صبح و شب مصرف کرده و علاوه بر آن، گروه های gr و rt دو جلسه در هفته به تمرین مقاومتی دایره ای (2 دور 6 حرکتی با 50 درصد 1rm و 10 تکرار) پرداختند. 48 ساعت قبل و بعد از دوره، bp و hr استراحتی بیماران اندازه گیری و rpp برآورد شد. نتایج با استفاده از آزمون t وابسته و آزمون anova یک طرفه با آزمون تعقیقبیbonferroni تجزیه و تحلیل شد. یافته ها: فشار خون سیستولی (sbp) و میانگین فشار شریانی (map) در گروه های gr و rt کاهش معناداری داشت (05/0>p). همچنین، کاهش معناداری در sbp گروه gt رخ داد. در فشار خون دیاستولی و hr گروه های پژوهش تغییر معناداری مشاهده نشد. گروه های gr و rt در هیچ یک از متغیرهای اندازه گیری شده اختلاف معناداری با یکدیگر نداشتند. نتیجه گیری: نتایج پژوهش حاضر نشان داد که تمرین مقاومتی و چای سبز می توانند اثرات مطلوبی بر bp و rpp استراحتی افراد با فشار خون بالا داشته باشند. همچنین، نتایج بیان می کند که اثر 6 هفته ای تمرین مقاومتی بر متغیرهای مذکور نسبت به چای سبز بیشتر بوده و تعامل این دو عامل با یکدیگر نتوانسته فواید همودینامیکی بیشتری را در مقایسه با تمرین مقاومتی صرف ایجاد کند. واژه های کلیدی:
آزاده حسن زاده نادر سمامی
فرایند افزایش سن امری اجتناب¬ناپذیر است که بر تمامی جنبه¬های زیستی انسان تأثیر می¬گذارد. همان¬طور که طول عمر افراد افزایش می¬یابد،اهمیت فعالیت جسمانی نیز با توجه به حفظ ساختار اسکلتی فرد آشکارتر می¬شود. مطالعات متعدد نشان داده¬اند که انجام فعالیت ورزشی،تأثیرات متفاوتی بر روی ساختار اسکلتی می¬گذارد.بنابراین هدف پژوهش حاضر مقایسه نیمرخ ساختاری زنان سالمند ورزشکار و غیر ورزشکار بود.20سالمند ورزشکار سالم با سابقه ورزش حداقل5سال(میانگین سن 26/4±7/65سال، قد 47/6 ±00/159سانتی¬متر، وزن66/6 ±82/65کیلوگرم، شاخص توده بدن57/2± 06/26 کیلوگرم بر متر مربع) و20سالمند سالم غیرورزشکار(میانگین سن72/4 ±15/68 سال، قد 58/32±25/158 سانتی¬متر،وزن 31/8±85/95 کیلوگرم،شاخص توده بدن 64/2±04/27 کیلوگرم بر متر مربع) به¬صورت غیرتصادفی هدفدار در این پژوهش شرکت کردند.جهت ارزیابی ناهنجاری های سر به جلو و شانه¬گرد از نمای¬جانبی، کج¬گردنی و شانه¬نابرابر از نمای¬قدامی، توسط دوربین دیجیتال عکس برداری و با نرم افزار اتوکد زوایای مورد نظر بدست آمد. جهت ارزیابی زاویه کایفوز،لوردوز و اسکولیوز کمری و پشتی از اسپاینال موس و برای زانوی ضربدری و زانوی پرانتزی از کولیس استفاده شد و arm span،قد نشسته،قد ایستاده با استفاده از مترنواری اندازه¬گیری شد¬.تجزیه و تحلیل آماری که با استفاده ازآزمون¬های tمستقل و همبستگی صورت گرفت، نشان دادکه زاویه کیفوز، لوردوز اسکولیوز پشتی ورزشکاران کمتر از غیر ورزشکاران بود (05/0 > p). ورزشکاران نسبت به غیرورزشکاران بیشتر به عارضه سربه¬جلو،شانه نابرابر و کج گردنی دچار بودند (05/0 > p). بین مشخصات آنتروپومتریکی قد ایستاده، قد نشسته و arm span با ناهنجاری¬های کایفوز، لوردوز،اسکولیوز پشتی و کمری رابطه معنی-داری وجود نداشت (05/0 > p). براساس نتایج بدست آمده، در گروه سالمندان ورزشکار میزان ناهنجاری کمتر بوده است. اگرچه برای نتیجه¬گیری کلی نیاز به تکرار مطالعه در گروه¬های وسیع¬تر باشد.
معصومه کوه بومی نادر سمامی
فعالیت جسمانی و ورزش از جمله روش هایی است که برای پیشگیری، به تاخیر انداختن و یا درمان مشکلات ناشی از فرایند پیر شدن به کار رفته و تاثیر مثبت آن بر روی کیفیت زندگی افراد از جمله سالمندان مستند شده است. جبران کاهش توده عضلانی و قدرت ناشی از فرایند پیر شدن، سلامت استخوان ها و بهبود عوامل تعادل، از جمله تاثیرات ورزش و فعالیت جسمانی منظم بر افراد سالمند گزارش شده است.هدف از این مطالعه تعیین اثر برنامه منتخب هاتا یوگا و ثبات مرکزی بر تعادل سالمندان بود. جامعه آماری این مطالعه زنان سالمند (بازه سنی 60 تا 74 سال ) شهر کرمانشاه می باشد، نمونه آماری شامل 45 زن سالمند که به صورت نمونه گیری در دسترس برای شرکت در این مطالعه یکسان سازی و انتخاب گردیدند و در سه گروه شامل گروه تمرینی یوگا، گروه تمرینی ثبات مرکزی و گروه کنترل دسته بندی شدند.گروه تمرینی یوگا به مدت 6 هفته و سه روز در هفته برنامه تمرینی یوگا را انجام دادند و گروه تمرینی ثبات مرکزی نیز مدت 6 هفته و 3 روز در هفته برنامه تمرینی ثبات مرکزی را انجام دادند. در این پژوهش برای اندازه گیری تعادل ایستا از آزمون شارپندرومبرگ (با چشمان باز و بسته) (پایایی با چشم باز 90/0-91/0 و پایایی با چشم بسته77/0-76/0) و اندازه گیری تعادل پویا از آزمون عملکردی دستیابی ( پایایی 89/0-90/0) استفاده شد. این آزمون ها قبل و بعد از برنامه تمرینی اندازه گیری شد و ما در این پژوهش به مقایسه پس آزمون های سه گروه پراختیم .تحلیل آماری داده ها از طریق t مستقل (در سطح معناداری 05/0>p) انجام گردید. مقایسه هایی که بین گروه های کنترل و یوگا انجام شد نشان دهنده تاثیر معنی دار یوگا بر تعادل پویا (p=0/04) و ایستا با چشمان باز(p=0/02) بود و همچنین با مقایسه گروه ثبات مرکزی و کنترل این نتایج بدست آمد که این تمرین بر تعادل پویا تاثیر معنی دار ندارد اما تعادل ایستا را بهبود می بخشد (p=0/02چشم باز و p=0/00 چشم بسته) و از مقایسه نتایج بدست آمده دو گروه تمرینی ثبات مرکزی و یوگا این نتایج بدست آمد که تعادل پویا در گروه یوگا افزایش بیشتری داشت (p=0/04) و تعادل ایستا با چشمان بسته در گروه ثبات مرکزی افزایش بیشتری داشت(02/0p=). با توجه به یافته های این تحقیق می توان چنین جمع بندی کرد که تمرینات ثبات مرکزی و یوگا می تواند تعادل را در سالمندان بهبود بخشد و می توان از آن در کنار برنامه های تمرینی و توانبخشی سالمندان با اهداف مختلف استفاده نمود.
علی محمد اسماعیلی نادر سمامی
هدف اصلی این پژوهش بررسی ارتباط بین ابعاد آنتروپومتریک و نیم رخ ساختاری با آسیب های ورزشی دوندگان نخبه بود. جامعه آماری پژوهش حاضر کلیه دوندگان شرکت کننده در مسابقات آغاز فصل قهرمانی کشور (94-1393) بود. که در این راستا 30 دونده سرعت (با میانگین و انحراف استاندارد سن 28/4±60/22 سال، وزن 07/6±20/72 کیلوگرم ، قد 96/5±93/180 سانتی متر و شاخص توده بدن 65/1 ± 06/22 کیلوگرم بر متر مربع)، 15 دونده نیمه استقامت ( با میانگین و انحراف استاندارد سن 62/3 ±20/23 سال، وزن 72/7±93/69 کیلوگرم و قد57/2±87/176 سانتی متر و شاخص توده بدن 71/1 ± 73/20 کیلوگرم بر متر مربع ) و 15 دونده استقامت ( با میانگین و انحراف استاندارد سن 09/5 ±60/25 سال، وزن 84/6 ±40/62 کیلوگرم ، قد 76/7 ±80/176 سانتی متر و شاخص توده بدن 53/1 ± 94/19کیلوگرم بر متر مربع ) به صورت غیر تصادفی هدف دار انتخاب و به طور داوطلبانه در این پژوهش شرکت کردند.