نام پژوهشگر: محمد رضا صلح جو
مهسا مرندی روح الله بیات
فقدان تصویر مقصد مناسب برای بسیاری از نقاط ایران منجر شده است که سفرهای درون مرزی عده زیادی از مردم ایران، تنها به چند شهر خاص، محدود شود. یکی از این مناطق که با وجود قابلیتهای فراوان در صنعت گردشگری، هنوز موفقیتهای اولیه و لازم را در جذب گردشگر نیافته است، شهر تاریخی قزوین است. هدف این تحقیق، بررسی تصویر مقصد شهر قزوین و مقایسه آن با شهر اصفهان به عنوان یک مقصد گردشگری موفق است. جنبه نوآوری این تحقیق، در انجام آن به شکل مقایسه ای میان دو شهر با تصاویر مقصد متفاوت می باشد. این تحقیق از نقطه نظر هدف، از نوع تحقیقات کاربردی و از لحاظ نوع، توصیفی ـ تحلیلی است. در تحقیق حاضر جامعه آماری گردشگرانی هستند که از مکانهای تاریخی، فرهنگی و گردشگری شهر قزوین در تابستان 1391 دیدن کرده اند، و البته این افراد تجربه سفر به اصفهان را نیز طی حداکثر 5 سال گذشته داشته اند. بر این اساس تعداد 270 پرسشنامه جمع آوری شد. جهت آزمون فرضیه ها از تکنیک تحلیل عاملی اکتشافی، تاییدی و مدلسازی معادلات ساختاری استفاده شده است. نتایج تحقیق حاکی از تأثیر مثبت تصویر منحصر به فرد، و تصویر عاطفی بر تصویر مقصد شهر قزوین، و تأثیر مثبت تصویر شناختی، و تصویر عاطفی بر تصویر مقصد شهر اصفهان است. در حالیکه تأثیر تصویر شناختی بر تصویر کلی مقصد قزوین، و تأثیر تصویر منحصر به فرد بر تصویر کلی اصفهان، معنادار نبود. همچنین نقش متغیر تصویرکلی به عنوان واسطه میان تصاویر منحصر به فرد و عاطفی با تمایلات رفتاری گردشگران در رابطه با مدل قزوین، و نقش آن به عنوان واسطه میان تداعی های شناختی و عاطفی با تمایلات رفتاری گردشگران در رابطه با مدل اصفهان مورد تایید قرار گرفت. نتایج نشان می دهد که میزان تأثیر تداعی های برند بر تصویر کلی مقصد در یک مقصد برند شده و یک مقصد فاقد تصویر مقصد مناسب، متفاوت هستند. همچنین تصویر مقصد، نقش مهمی در شکل گیری رفتارهای آتی گردشگران دارد.
رضا رضایی محمد رضا صلح جو
پژوهش حاضر به تاثیر ارزش ویژه شناسه مقصد گردشگری بر قصد بازدید مجدد (مطالعه موردی: شهر شیراز) پرداخته است. مولفه های ارزش ویژه شناسه مقصد شامل آگاهی از شناسه مقصد، تصویر ذهنی از شناسه مقصد، کیفیت شناسه مقصد، ارزش شناسه مقصد، وفاداری به شناسه مقصد، رضایت گردشگر از شناسه مقصد و قصد بازدید مجدد می باشد. نوع تحقیق توصیفی از نوع پیمایشی است. جامعه آماری پژوهش مسافرانی که در طی شش ماهه ی اول سال 1392 به این شهر سفر کرده می باشد. ابزار پژوهش شامل پرسشنامه بوده است. تجزیه و تحلیل داده های جمع آوری شده با کمک نرم افزار spss و لیزرل انجام شده است. بررسی نتایج نشان داد که رابطه بین آگاهی از شناسه مقصد و ارزش شناسه مقصد، متغیر تصویر ذهنی از شناسه مقصد بر ارزش شناسه مقصد و رضایت از مقصد، متغیر کیفیت شناسه مقصد بر ارزش شناسه مقصد و وفاداری به شناسه مقصد، ارزش شناسه مقصد بر وفاداری به شناسه مقصد، رضایت از شناسه مقصد بر وفاداری شناسه مقصد و قصد بازدید مجدد و در نهایت وفاداری به شناسه مقصد بر قصد بازدید مجدد معنی دار می باشد.
محمد عرفان محمد مهدی مظفری
رضایتمندی شغلی و فرصتهای رشد و مسائل روانشناختی مفاهیمی هستند که امروزه تحت لوای کیفیت زندگی کاری کارکنان مورد بررسی قرار میگیرند.کیفیت زندگی کاری فرآیندی است که به واسطه آن همه اعضای سازمان از طریق مجاری ارتباطی باز و متناسبی که برای این مقصود ایجاد شده است در تصمیم هایی که بر شغلشان به خصوص و بر محیط کارشان به طور کلی اثر می گذارد به نوعی دخالت می یابند و در نتیجه مشارکت و رضایت شغلی آنها بیشتر می شود و فشار عصبی ناشی از کار برایشان کاهش می یابد. در واقع کیفیت زندگی شغلی نمایان کننده ی نوعی فرهنگ سازمانی و شیوه مدیریت است که کارکنان بر اساس آن احساس مالکیت و عزت نفس می کنند .این تحقیق در پی یافتن رابطه بین مسیر شغلی و کیفیت زندگی کارکنان است. روش گردآوری داده ها در آن استفاده از پرسشنامه بوده و در نهایت با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون داده های بدست آمده از سازمان های تحقیقاتی وزارت نیرو با یکدیگر مقایسه شده اند. در پایان ملاحظه گردید بین مسیر شغلی کارکنان و کیفیت زندگی کاری آنها ارتباط معناداری وجود دارد.
محمد لطیف مبلغ حمید عزیزمحمدلو
مقدمه: علی رغم اثرات مثبت سرمایه گذاری مستقیم خارجی بر توسعه اقتصادی کشورها، اثر این متغیر مهم در توسعه اقتصادی کشورهای عضو اکو و بعضی از کشورهای آسه آن اندک است. لذا باید مطالعات بیشتری در زمینه سرمایه گذاری مستقیم خارجی و عوامل موثر بر آن در جریان تجارت بین المللی این سازمان ها انجام شود. که مطالعه حاضر نیز در امتداد این مهم صورت گرفته است. در این پژوهش نقش بازبودن اقتصادی در درجه اثرگذاری سرمایه گذاری مستقیم خارجی را بر صادرات کشورهای میزبان جهت گزینش راهبرد اقتصادی مناسب مورد بررسی قرار داده ایم. روش بررسی: این پژوهش به لحاظ هدف، کاربردی و از نظر نوع و ماهیّت، توصیفی-تحلیلی است. برای ارزیابی از یک مدل اقتصاد سنجی استفاده شده است. متغیرهای این مدل عبارتند از؛ صادرات، نرخ ارز، سرمایه گذاری داخلی، تولید ناخاص داخلی و متغیر ضربی سرمایه گذاری مستقیم خارجی در باز بودن اقتصاد، که به منظور تجزیه و تحلیل داده ها، از نرم افزار eviews7 استفاده شده است. از آنجایی که متغیرها دارای بعد زمانی (2003 تا 2011) و بعد مکانی می باشد، برای تجزیه و تحلیل آنها از الگوی داده های ترکیبی(پانل دیتا) استفاده شده است. یافته ها: نتایج بیانگر آن است، که متغیرها در گروه های مورد مطالعه تأثیرات متفاوت دارد. متغیر تولید ناخالص داخلی در تمام گروه ها اثر مثبت و معناداری بر صادرات دارد. متغیر ضربی سرمایه گذاری مستقیم خارجی در باز بودن اقتصادی تنها در کشورهای عضو آسه آن اثر مثبت و معناداری بر صادرات دارد. سرمایه گذاری داخلی نیزتنها درآسه آن اثر مثبت و معناداری بر صادرات دارد. حال آن که نرخ ارز در هیچ یک از گروه ها معنادار نیست. نتیجه گیری: بر اساس نتایج به دست آمده، بازبودن اقتصادی تنها در کشورهای آسه آن تاثیر مثبت و موثری در درجه اثرگذاری سرمایه گذاری مستقیم خارجی بر صادرات دارد و راهبرد توسعه صادرات را در آن کشورها مثبت ارزیابی می کند.