نام پژوهشگر: فریده یوسفى
شیدا پورجواهری مرتضی لطیفیان
پژوهش حاضر در چارچوب مدلی علی به بررسی رابطه سبکهای والدگری، نیازهای روانشناختی و بهزیستی روانشناختی پرداخته است. در این مدل سبکهای والدگری به عنوان متغیر برون زاد، نیازهای روانشناختی به عنوان متغیر واسطه ای و بهزیستی روانشناختی به عنوان متغیر درون زاد در نظر گرفته شد. شرکت کنندگان پژوهش 500 نفر از دانشجویان( 276 نفر دختر و 224 نفر پسر) مقطع کارشناسی دانشگاه شیراز بودند که با روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای تصادفی انتخاب شدند. به منظور بررسی متغیرهای پژوهش هر یک از شرکت کنندگان مقیاس های ارضای نیازها( گانیه، 2003)، سبکهای والدگری(استینبرگ، 2005) و بهزیستی روانشناختی( ریف، 1995) را تکمیل نمودند. مدل فرضی پژوهش با استفاده از روش رگرسیون چندگانه همزمان بر طبق روش مراحل بارون و کنی(1989) مورد آزمون قرار گرفت و نتایج نشان داد الف) سبک والدگری پذیرش درگیری بطور مثبت و معنی دار و سبک والدگری نظارت و محدودیت ها به طور منفی و معنی دارپیش بینی کننده ی مثبت و معنی دار و سبک والدگری نظارت و محدودیت ها به طور منفی و معنی دار پیش بینی کننده ی بهزیستی روانشناختی می باشد. ب) سبک والدگری پذیرش درگیری پیش بینی کننده ی مثبت و معنی داری برای نیاز به استقلال و سبک والدگری نظارت و محدودیت ها پیش بینی کننده ی منفی و معنی داری برای نیاز به استقلال و نیاز به شایستگی هستند.ج) نیاز به استقلال و نیاز به شایستگی به طور مثبت و معنی دار پیش بینی کننده های بهزیستی روانشناختی می باشند. در مجموع، نتایج نشان داد نیاز به استقلال و نیاز به شایستگی می توانند به عنوان متغیر واسطه ای بین سبکهای والدگری و بهزیستی روانشناختی در نظر گرفته شود.