نام پژوهشگر: شجاع تفکری

بررسی ممیزهای عدد در گروه حرف تعریف کردی کلهری براساس برنامه کمینه گرا
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه رازی - دانشکده ادبیات و علوم انسانی 1391
  کبری نظری   خسرو غلامعلی زاده

در این پژوهش، ساختار نحوی ممیزهای عدد در گروه حرف تعریف زبان کردی کلهری در چارچوب برنامه کمینه گرا بررسی می شود. ممیزهای عدد تکواژهایی هستند که هنگامی که اسم توسط یک عدد مورد شمارش قرار می گیرد به همراه اسم به کار می روند. باتوجه به این که ممیزهای عدد در معنای گروه اسمی دخیل نیستند جزو همگانی های زبانی نبوده و در هر زبانی نمودی ویژه و خاص دارند. زبان کردی کلهری از جمله زبان هایی است که در ساختار اسمی خود دارای ممیز عدد است. در این پژوهش با تحلیل ویژگی های ساخت واژی و نحوی ممیزها در رابطه با سایر سازه های گروه حرف تعریف ازجمله اعداد، نشان می دهیم که ممیزها خود هسته هستند، به این مضمون که اعداد و ممیزها به صورت هسته های نقشی جداگانه ای هستند که گروه ممیزی به عنوان متمم هسته عددی در مجاورت آن قرارمی گیرد و در نتیجه ممیزها و اعداد هر یک دارای مشخصه های نحوی متمایزی هستند. در ادامه، ضمن ارائه توصیفی دقیق از مقوله های نقشی، به بررسی جایگاه گروه ممیزی به عنوان یکی از عناصر نقشی در ساختار نحوی گروه حرف تعریف می پردازیم و برای تبیین نقش ممیزها مدل های نوینی ارائه می دهیم تا براساس آن ها به تحلیل داده های مورد مطالعه پرداخته و در نهایت مشخص کنیم که کدام یک از مدل ها قادر به توصیف نقش عنصر ممیز در ساختار نحوی کردی کلهری است. در این راستا ابتدا مدل چیرچیا (1998) را مورد ارزیابی قرار می دهیم؛ براساس این مدل، در زبان های ممیزی دلالت اسامی به صورت توده وار است و برای قابل شمارش-کردن اسم ها به ممیز نیاز است و اسم ها در چنین زبان هایی معمولا" جمع بسته نمی شوند. بررسی ویژگی داده های کردی کلهری ازجمله وجود اسامی قابل شمارش و تکواژ شمار در این زبان و اختیاری بودن ممیز عدد، صحت این نظریه را در مورد توصیف نقش ممیزها رد می کند. بورر (2005) با ارائه تحلیلی ساختاری بر این باور است که تکواژ شمار و ممیزها در توزیع تکمیلی با هم هستند زیرا از گره یکسانی تجلی پیدا می کنند که گره انفراد است و نقش شمار و ممیزها منفردکردن عناصر است. داده های کردی کلهری موید این است که تحلیل بورر در مورد این زبان صادق نیست و در برخی زبان ها از جمله کردی کلهری ممیز و نشانه جمع می توانند در یک ساختار یکسان به کار روند. مدل دیگری که در این پژوهش مورد بررسی قرار می گیرد نظریه گبهارت (2009) است. باتوجه به این که در ساختار دستوری عناصر در برنامه کمینه گرا، هنگامی که عناصر تشکیل دهنده سازه اسمی از واژگان انتخاب می شوند مشخصه هایی درآن ها تعبیه شده است. در مدل گبهارت (2009) همسو با تعاریف به کار رفته در برنامه کمینه گرا نقش ممیزهای عدد در کردی کلهری از راه بازبینی مشخصه هایی که در این عناصر تعبیه شده است مورد بررسی و تبیین قرار می گیرد.