نام پژوهشگر: سجاد فروغی

نماد در شعر معاصر( مهدی اخوان ثالث، محمد رضا شفیعی کدکنی، امیر هوشنگ ابتهاج، سیمین بهبهانی )
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تربیت دبیر شهید رجایی - دانشکده ادبیات و علوم انسانی 1391
  سجاد فروغی   یدالله بهمنی مطلق

نماد برجستهترین و پر رمز و راز ترین تصویر شعری است. نماد بیانگر کلیات و مفاهیم بزرگ به وسیله ی موضوعات جزئی است، اما این موضوعات و تصاویر جزئی چنان زنده و جاندارند که ذهن را تسخیر می کنند .مقتضیّات زمانه، تعهد هنری و بیان غیر مستقیم، سبب شد شاعران معاصر به نماد روی آورند. افزون بر این دیدگاه می توان به عوامل دیگری چون؛ آشنایی شاعران با جریان های شعری غرب و مکتب سمبولیسم، تغیر دیدگاه و نگرش شاعران به جهان هستی و جامعه و محیط، آفرینش ابهام هنری و عمق بخشیدن به شعر اشاره کرد. در واقع، از هدف های کاربرد نماد یا سمبل در شعر شاعران معاصر، خلق بافتی مبهم و شعری عمیق، تأثیر در مخاطب و شرکت دادن او در آفرینش معنای شعر، حرکت شعر از حالت تک معنایی به سوی چند معنایی، و واداشتن خواننده و مخاطب به درنگ و تأمل در معنا و مفهوم شعر است. از این رو این پژوهش به بررسی خاستگاه، ماهیت و کارکرد نماد در شعر چهار شاعر معاصر، مهدی اخوان ثالث، محمدرضا شفیعی کدکنی، امیرهوشنگ ابتهاج و سیمین بهبهانی، می پردازد. فصل دوم، نظریه ها را از دیدگاه صاحب نظران، نقل می کند. فصل سوم، انواع نمادها را از قبیل: عرفانی، انسانی، ابداعی، مرسوم، پویا، کلیشه ای، خرد، کلان نماد، اندامیک. (طبیعی، تاریخی، دینی، اسطوره ای، فلکی، موسیقی، جانوری، غیرجاندار) در دفاتر شعری شاعران مورد نظر بررسی، شناسایی و رمزگشایی می کند. فصل چهارم، به تحلیل نمادها می پردازد. سپس در فصل پنجم، با مقایس? نتایج، تشابه، تفاوت، تأثیر پذیری، زیبایی گرایی، فراوانی نمادها و نوع نمادگرایی شاعران مورد پژوهش، مشخص می شود. این پژوهش در نظر دارد اصلی ترین ویژگی شعر معاصر، ابهام را برطرف سازد.

اگزیستانسیالیسم و نوآر
thesis دانشگاه آزاد اسلامی - دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران مرکزی - دانشکده هنر و معماری 1391
  سجاد فروغی   امیراشرف آریانپور

چکیده در پژوهش حاضر سعی بر آن شده مایه های اگزیستانسیالیستی سینمای نوآر در شاخص ترین فیلم های این دوره بررسی و مورد ارزیابی دقیق قرار گیرد. مفاهیم اگزیستانسیالیستی در عناوین فیلم های نوآر نمایان هستند، اما اغلب توضیحات معمول در تحلیل و کشف و توضیح محتوای اگزیستانسیالیستی این فیلم ها و منابع ادبی شان قاصر می ماند. فیلم نوآر اغلب به عنوان یک پدیده اروپایی که به طرز حیرت انگیزی در خاک آمریکا اتفاق افتاده بررسی می شود. در پژوهش حاضر من این مسئله را بررسی می کنم که باور رایج در مورد اگزیستانسیالیسم درآمریکا اشتباه است، حضورش دراین کشور نادیده گرفته شده و با آن مانند یک پدیده اروپایی که به ایالات متحده وارد شده برخورد شده و سپس به خاطر تضاد ارزش هایش با آداب و رسوم و منش آمریکایی شدیداً پس زده شد. من نشان خواهم داد که لااقل چند سال قبل از اینکه سارتر و کامو اولین کارهای اگزیستانسیالیستی خود را منتشر کنند و بیشتر از یک دهه پیش از دیدار معروف شان از نیویورک، آمریکا شاخه منحصر به فرد اگزیستانسیالیسم خود را توسعه داده بود. نظر من این است که فیلم نوآر و مکتب هارد-بویلد که به عنوان منبع تغذیه و اولیه فیلم نوآر به کار می رفت- نشانگر یک شکل بارز از اگزیستانسیالیسم آمریکایی– مستقل از فلسفه اروپایی – است. چیزی که در مورد نوآر آمریکایی منحصربه فرد است کشف مایه های پوچی ، عدم قطعیت وتصادفی بودن ، بی معنایی و ناامیدی از چشم انداز طبقه کارگر است . در پژوهش حاضر من ضمن ردیابی ریشه های شکل گیری فیلم های نوآر آثار شاخص این سینما را با نگاهی اگزیستانسیالیستی بررسی کرده ام.