نام پژوهشگر: حیدر درویشی

بررسی اثرافزودن دگزامتازون وکتامین به پمپ وریدی مرفین جهت کنترل درد بعداز عمل در ناحیه فمور در بیمارستان امیرالمومنین در طی سال های90-89
thesis دانشگاه آزاد اسلامی واحد علوم پزشکی تهران - دانشکده پزشکی 1390
  ساناز امیری ماربینی   حیدر درویشی

هدف: کنترل درد پس از عمل در اعمال جراحی ارتوپدی اندام تحتانی جهت پیشگیری از خطر dvt بسیار مهم است. بهترین روش کنترل درد استفاده از پمپ pca می باشد. هدف از این مطالعه به منظور مقایسه بررسی اثر مورفین و دگزامتازون و مورفین + دگزامتازون + کتامین به پمپ وریدی جهت کنترل درد بعد از عمل در ناحیه فمور در بیمارستان امیرالمومنین در طی سال های 90-89 انجام شده است. روش مطالعه: در این کارآزمایی بالینی تصادفی 100 نفر از بیماران تحت اعمال جراحی فمور در بیمارستان امیرالمومنین تهران طی سالهای 90-89 انتخاب شدند در دو گروه قرار گرفته اند، گروه کنترل شامل 50 نفر که با پمپ مورفین+ دگزامتازون با دوز 16 میلیگرم و گروه مورد، شامل 50 نفر که با پمپ مورفین+ دگزامتازون و کتامین اضافه شد. با استفاده از روش vas میزان و شدت درد بیماران در 2 گروه جمع آوری و مقایسه گردید. یافته ها: نتایج این مطالعه نشان دادند که میانگین شدت درد در 18 ساعت و 24ساعت بعد از جراحی در گروه مورد اختلاف آماری معناداری را نشان می داد و میزان درد بطورمعناداری کاهش یافته بود (p < 0.05). نتیجه گیری: در مجموع بر اساس نتایج حاصل از این مطالعه و مقایسه آنها با سایر مطالعات انجام شده در این زمینه چنین استنباط می شود که افزودن دگزامتازون و کتامین به پمپ وریدی مرفین جهت کنترل درد بعد از عمل در ناحیه فمور روشی مفید بوده و لذا استفاده از آن در این افراد توصیه می شود. از نظر مقایسه ای گروه مورد درد شدید نداشتند و با توجه به آزمون کااسکوئر در 6 و 12 ساعت اول از نظر میزان و شدت درد اختلاف معنی داری وجود نداشت ولی در 18 و 24 ساعت بعد اختلاف معنی داری بدست آمده است.

مقایسه اثر آمیودارون و لیدوکائین در کاهش مرگ و میر بیماران تحت احیاء قلبی – ریوی در بیمارستان امیرالمومنین (ع) جوادیه در سال 90-89
thesis دانشگاه آزاد اسلامی واحد علوم پزشکی تهران - دانشکده پزشکی 1391
  لعیا گلشنی   حیدر درویشی

مقدمه: در احیاء قلبی - ریوی هدف اصلی اولیه باز گرداندن گردش خون خودبخودی و جلوگیری از عوارض مغزی است که جهت افزایش شانس زنده ماندن فرد از روش ها و داروهای مختلف از جمله آمیودارون استفاده کرد. هدف: این مطالعه به منظور تعیین اثر آمیودارون و لیدوکائین در کاهش مرگ و میر بیماران تحت احیاء قلبی – ریوی انجام شده است . روش مطالعه : در این مطالعه از نوع مداخله ای بیماران از میان افراد تحت احیاء قلبی – ریوی که معیارهای ورود به مطالعه را داشتند و دارای ریتم vt , vf بدون پالس بودند انتخاب شدند تا حجم نمونه به 100 نفر رسید. بیماران به صورت تصادفی بر اساس تجویز دارو (لیدوکائین یا آمیودارون) در دو گروه مساوی هر کدام 50 نفر قرار گرفتند و میزان افزایش حیات بیماران در دو گروه سنجیده شد. یافته ها: در این مطالعه آمیودارون بیشتر از لیدوکائین باعث افزایش حیات بیماران گردید ولی از نظر آماری اختلاف معنی دار نبود (137/0 p = ) در آنهایی که بیماری زمینه ای قلبی ریوی داشتند آمیودارون بیشتر از لیدوکائین باعث افزایش حیات شد که از نظر آماری هم اختلاف معنی دار بود. (032/0p = ) نتیجه گیری: از مطالعه ما استنباط می شود که در بیمارانی که بیماری زمینه ای قلبی ریوی دارند و دچار ایست قلبی با ریتم vt/vf می شوند آمیودارون داروی موثری در کاهش مرگ و میر این بیماران می باشد.

بررسی میزان بروز هایپوتانسیون بعد از بی حسی اسپاینال با مارکائین در مقایسه با لیدوکائین در جراحی سزارین در بیمارستان امیرالمومنین (ع) جوادیه تهران در سالهای90-89
thesis دانشگاه آزاد اسلامی واحد علوم پزشکی تهران - دانشکده پزشکی 1390
  سعیده کریمی اشکاوندی   بهروز معمار اردستانی

مقدمه : در این مطالعه به بررسی میزان بروز هایپوتانسیون در بیماران تحت جراحی سزارین به دنبال بی حسی اسپاینال با مارکائین در مقایسه با لیدوکائین پرداختیم. مواد و روشها: در این مطالعه که از نوع کارآزمایی بالینی دوسوکور میباشد 70 زن تحت جراحی سزارین الکتیو با بی حسی اسپاینال در بیمارستان امیرالمومنین(ع) تهران طی سالهای 90-89 بررسی شدند. بیماران بطور تصادفی در دو گروه مساوی قرار گرفتند. در گروه اول از مارکائین 5/0% به میزان 2 تا 5/2 سی سی و در گروه دوم از لیدوکائین 5% به میزان 5/1 تا 2 سی سی جهت بی حسی نخاعی استفاده شد. میزان فشار خون سیستولیک و دیاستولیک و تعداد پالس افراد در طی 5 دقیقه اول هر دقیقه بررسی شد و میانگین آن با میزان قبل از جراحی در دوگروه مورد مقایسه قرار گرفت.آنالیز داده ها توسط نرم افزار آماریspss 16 انجام شد. نتایج : میانگین سنی کل بیماران 6/24 سال با انحراف معیار 3/4 سال بود. میانگین فشار خون سیستولیک و دیاستولیک در طی 5 دقیقه اول پس از دریافت بی حسی نخاعی در افراد دریافت کننده مارکائین بطور معنی داری بیش از گروه دریافت کننده لیدوکائین بود.(p<0.05) میانگین فشار خون سیستولیک و دیاستولیک پس از 5 دقیقه اول پس از دریافت بی حسی نخاعی در طی جراحی در افراد دریافت کننده مارکائین بطور معنی داری کمتر از گروه دریافت کننده لیدوکائین بود.(p<0.05) بحث: اگرچه هر دو داروی لیدوکائین و مارکائین داروهای مناسب و دارای کمترین عوارض جهت بی حسی اسپاینال در جراحی سزارین می باشند، متوسط فشار خون سیستولیک و دیاستولیک بیماران طی جراحی در گروه دریافت کننده لیدوکائین بیش از مارکائین بود و لذا احتمال بروز هایپوتانسیون حین سزارین با بی حسی نخاعی با استفاده از لیدوکائین به مراتب کمتر از مارکائین می باشد.

مقایسه اثر بی دردی ناشی از tens و پتدین بر درد بعد از عمل در بیماران تحت بیهوشی عمومی در بیمارستان امیرالمومنین طی سالهای 89-1388
thesis دانشگاه آزاد اسلامی واحد علوم پزشکی تهران - دانشکده پزشکی 1390
  علی امینی   حیدر درویشی

هدف: این مطالعه به منظور مقایسه اثر بی دردی ناشی از tens و پتدین بر درد بعد از عمل در بیماران تحت بیهوشی عمومی در بیمارستان امیرالمومنین طی سالهای 89-1388 انجام شده است. روش مطالعه: در این کارآزمایی بالینی تصادفی 54 نفر از خانم های تحت عمل سزارین در بیمارستان امیرالمومنین تهران طی سالهای 89-1388 انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه دریافت کننده tens و یا پتدین تقسیم شدند. شدت درد بر اساس vas و میزان مخدر مصرفی در دو گروه مقایسه شدند. یافته ها: میانگین شدت درد هم در ریکاوری و هم در بخش به میزان معناداری در گروه دریافت کننده tens کمتر بود (p < 0.05). اما میزان پتدین دریافتی در دو گروه تفاوت آماری معناداری را بین دو درمان مورد بررسی نشان نمی داد؛ هرچند که در گروه tens کمتر از گروه پتدین بود (p > 0.05). نتیجه گیری: در مجموع بر اساس نتایج حاصل از این مطالعه و مقایسه آنها با سایر مطالعات انجام شده در این زمینه چنین استنباط می شود که tens روشی موثر و بدون عارضه جهت کاهش درد بعد از عمل در خانم های تحت جراحی سزارین محسوب می گردد و لذا استفاده از آن در این افراد توصیه می شود.