نام پژوهشگر: بتول اراهیم مظفری
بتول اراهیم مظفری امیر مازیار
تراژدی به گونه ای از شعر و درام اطلاق می شود که از قرن ششم ق.م دریونان جهت اجرای نمایش سروده شده است. به بیان دقیق تر تراژدی از جشن دیونوسوس (خدای شراب) دربهار نشات گرفته است که این خود از اشعار ایمبیک که اختصاص به این مراسم داشته است آغاز شده است.اهمیت تراژدی درفرهنگ غرب تا آنجاست که توجه فیلسوفان بزرگی چون افلاطون وارسطو را به خود جلب کرده است ؛با توجه به این موضوع این پژوهش با هدف مشخص نمودن دیدگاه ارسطو در مورد اهمیت شعر بخصوص تراژدی ، نقش تقلید و اعمال انسانی در تراژدی ،رویکرد افلاطون به شعر و تراژدی ،پیدایش تراژدی در یونان باستان ومشخص نمودن اجزا تراژدی با روش کتابخانه ای به صورت تحلیل محتوا و نقد و تفسیر تراژدی های یونان باستان صورت گرفته است. در پی پاسخگویی به سوالهای تحقیق خواهیم دید که افلاطون اعتبار وارزش را به عالم مثل میدهد و آن را معتبر و ارزشمند می داند و برای جهان محسوسات ارزش چندانی قائل نمی شود و آن را سایه و مجاز عالم ایده می داندو از این رو آن را واقعی نمی داند و با این دید وارد بحث هنر می شود و به نقد هنر و تراژدی می پردازد .درمقابل، ارسطو تراژدی را کالبد شکافی فلسفی می کندو تزفلسفی خود را در مورد احساسات و اهمیت آن برای رشد عواطف در تراژدی به طور کامل شرح می دهد و آن را برترین گونه می داند که باعث شکوفایی و رشد احساسات و عواطف می شود و تزکیه روح را به دنبال دارد . درپایان درخواهیم یافت اگرچه به باور افلاطون تراژدی روایتی است تقلیدی اما ارسطو تراژدی را تقلید عملی جدی و کامل به صورت نمایشی و نه روایتی می داند ،که شامل تغییرات ناگهانی است که به موقعیتی چنان ناگوار منتهی می شود که در تماشاگران دو حس ترحم و ترس ایجاد می کندکه این دو حس باعث تزکیه و تطهیر نفس می شوند.