نام پژوهشگر: مهدیه السادات مستقیمی
سمیه میرزایی مهدیه السادات مستقیمی
امام محمد غزالی در کتاب مشکات الانوار خود نظریه ای عرفانی پیرامون امثال قران ارایه میدهند و با توجه به تمثیل نور مدعی میشود که میتواند پرده از تماثیل قران بردارد.در این نظریه به نحو خاصی بین مثال و ممثل در قران ارتباط های تکوینی برقرار میکند.
فتانه نصرین کامران مهدیه السادات مستقیمی
بحث و بررسی پیرامون عالم برزخ به عنوان یکی از وسیع ترین عوالم وجود و نخستین عالم پیش روی انسان پس از مرگ، در فلسفه و کلام اسلامی از جایگاه ویژه ای برخوردار است و در حوزه الهیات دینی و مباحث معادشناسی تحقیقات و پژوهش های فراوانی در این زمینه به انجام رسیده است، اما با توجه به وجود برخی خلأهای پژوهشی، این رساله متکفل ژرف کاوی در نظرات و آراء حضرت امام (ره) و ملاصدرا پیرامون عالم برزخ گردیده است. اثبات عالم برزخ، کشف وجوه اشتراک و افتراق آن با دو عالم ماده و آخرت، تصویرسازی کامل از تجسم اعمال در برزخ و عذاب و پاداش برزخی، همچنین فرجام برزخ و شاخصه های مرتبط با جزئیات این عالم نظیر ارتباط برزخیان با یکدیگر و با دیگر عوالم، نحوه ادراک برزخ و صور برزخی از جمله مباحثی هستند که در این تحقیق به آن ها پرداخته شده است. ارائه نظام مند نظریات این دو اندیشمند برجسته و بررسی تطبیقی آراء آن ها در کنار رصد متون دینی و اصطیاد آیات و روایاتی که با آراء و نظریات مطرح شده مناسبت داشته باشند در این پژوهش مورد توجه قرار گرفته است.
فاطمه نوری سرخانی مهدیه السادات مستقیمی
عالم حشر و به دنبال آن مسئله حساب در قیامت از مهم ترین مسائل اعتقادی و کلامی در اصل معاد محسوب می گردد که بررسی استدلالی آن در فلسفه و کلام همراه با شواهد قرآنی و روایی از اهمیت ویژه ای برخوردار است. در نوشته حاضر به جمع آوری اندیشه های امام خمینی(ره) و ملاصدرا در این زمینه و مدلّل سازی آنان به شواهد نقلی به شیوه کتابخانه ای می پردازیم. لذا بدین منظور درصدد ارائه ماهیت حشر، اثبات همگانی بودن آن برای همه خلایق، علائم و نحوه وقوع آن، بررسی ادله و شبهات آن و هم چنین مشخصات و لوازم مسئله حساب در قیامت برآمدیم. تطبیق و ارائه منسجم آراء ملاصدرا و امام خمینی (ره) با یکدیگر و در خلال آن مستند سازی به آیات و روایات امر بسیار موثری برای تسهیل در فهم می باشد و مبرا ساختن نظرات از هرگونه خدشه ای را به دنبال دارد. در این راستا هرچند که نظرات ملاصدرا در برخی موارد مبسوط تر و مبنایی تر است، اما تقریباً این دو فیلسوف در تمامی اندیشه های خود در این زمینه هم رأی بوده و اختلاف نظر چندانی با هم دیگر ندارند.
مژگان فتاحی مهدیه السادات مستقیمی
انسان از راه های گوناگون به شناخت حقایق نائل می آید. هر یک از شناخت ها ویژگی های خاصی دارد که آن را از شناخت های دیگر ممتاز می سازد. یکی از انواع شناخت، معرفت فطری است که موافقان و مخالفانی در میان اندیشمندان مختلف دارد. در این پژوهش به بررسی مفهوم و معنا، شاخصه ها، اثبات، مصادیق و جایگاه معرفت فطری از میان دیگر معرفت های بشری از دیدگاه شیخ اشراق، آیت الله شاه آبادی (ره) و امام خمینی (ره) می-پردازیم. اهمیت معرفت فطری و جایگاه مهم آن در معرفت شناسی فلسفی و با توجه به تأثیر تبیین این معرفت در گشودن برخی از گره های معرفتی و وجود خلأهای پژوهشی محسوس پیرامون این بحث، از جمله دلایل ضرورت پرداختن به این پژوهش است. از نظر شیخ اشراق معرفت فطری، معرفتی بدیهی، عمومی، یقینی و بی نیاز از استدلال است. از خصائص نظریه-ی معرفت فطری در مکتب اشراق، این است که معرفت به محسوسات نیز، معرفتی فطری قلمداد می شود. و تمامی معرفت های غیرفطری مبتنی بر معرفت فطری تلقی می شود. در دوران معاصر نظریه ی معرفت فطری آیت الله شاه آبادی (ره) که به فیلسوف فطرت اشتهار یافته اند نیز نقطه ی عطفی در نظریه پردازی پیرامون این مسئله محسوب می شود. برخی از شاخصه های مهم معرفت فطری از دیدگاه این اندیشمند عبارت است از: بدیهی بودن، عمومی بودن، تغییرناپذیری و خطاناپذیری. از جمله مصادیق معرفت فطری از نگاه ایشان: معرفت به خویشتن، معرفت به وجود خداوند و صفات او، معرفت به نبوت و ولایت و معرفت به معاد می باشد. آنچه که ایشان در این عرصه ارائه می نماید، نوآوری شگرفی است که نشان از توانمندی بالای این نوع معرفت و گستردگی مصادیق آن دارد. از نقاط برجستگی کار ایشان آن است که با بهره گیری از گرایشات فطری و قاعده های عقلی، فطری بودن برخی از معارف را اثبات نموده اند. امام خمینی (ره) که از شاگردان برجسته ی آیت الله شاه آبادی (ره) است، با بهره گیری از آموزه های استاد در باب معرفت فطری با ارائه ی همان شاخصه ها و مصادیق، بر غنای این نظریه افزوده و نوآوریی هایی هم در این باب داشته اند. از جمله نوآوری های ایشان: اثبات توحید خداوند و ولایت در مفهوم عرفانی آن است.
مهدیه جوکار مهدیه السادات مستقیمی
چکیده مسئله ی تکوین و تکامل معرفت از مهم ترین مسائلی است که از سرآغاز تاریخ تفکر فلسفی تا کنون در دیدگاه ها و جهان بینی های مختلف، مورد تحلیل قرار گرفته است و امروزه توجه شاخه های دیگر علوم با رویکردهای علمی را به خود جلب کرده است. از آنجا که مقایسه ی مبانی و نظریات اندیشمندانی که از چشم اندازهای متفاوت به مسئله ی تکوین و فرآیند رشد معرفت توجه می نمایند می تواند ضمن نشان دادن امتیازات و نقاط ضعف نظریات، افق های جدیدی را در این ساحت علمی بگشاید، این رساله سعی نموده نخست به تبیین دیدگاه-های علامه در حوزه ی معرفت حصولی و حضوری و رابطه ی آنها که بیش از هر چیز مبتنی بر معرفت شناسی و هستی شناسی صدرایی است، پرداخته و به تفصیل زمینه های تکوین معرفت و تکامل فرآیند آن را از حوزه ی تصورات حسی تا معقولات ثانویه و تصدیقات و مفاهیم بدیهی بیان نماید. آن گاه با بیان نظریه ی پیاژه، رئوس مطالبی نظیر مبدء، مراحل و مکانیزم شناخت که با تبیین مفاهیمی چون؛ عملکرد، طرحواره، خودمحوری،تعادل، جذب و انطباق و... ، صورت می گیرد، اصول دیدگاه های وی در این زمینه تبیین گردد. در بررسی نهایی، این نظرگاه ها، در حوزه هایی نظیر مفاهیم و مبانی، بدیهیات، مبدء، تقسیمات و فرآیند شناخت، واقعیت و موانع آن، مورد تطبیق قرار گرفت . از نتایج و ابداعات مهم این بررسی این است که؛ دیدگاه های روانشناختی پیاژه به جهت فقدان زیر ساختها و مبانی صحیح هستی شناسی و انسان شناسی ضمن تفاوت های عمده ای که با نظریات علامه پیدا می-کند در بیان تکوین و تکامل معرفت به چالش هایی نظیر پارادوکس پذیرش معرفت پیشینی در نحوه و کیفیت واقع نمایی مدرکات دچار می شود.
مریم کاظم زاده حقیقی مهدیه السادات مستقیمی
عشق و محبت پدیده روحی بسیار مهمی است که ماهیت و ابعاد آن از چشم اندازهای متفاوت نیازمند تفسیر و تبیین است. بررسی مبانی محبت بین ارواح پیش از حیات دنیا یکی از معضل ترین مباحث این زمینه است که در پیشینه ی پژوهشی آن نیز هیچ تحقیق مستقلی یافت نشد. در این تحقیق با تأملات فلسفی و عرفانی و استفاده از منابع کتابخانه ای با روش استنباطی، توصیفی و تحلیلی به آن پرداخته شده است. در این پژوهش به سبک نوآورانه در مرحله نخست پس از تبیین ماهیت و اقسام و علل ألفت و محبت بین ارواح انسانی ریشه های محبّت در مبادی هستی بر مبنای سریان عشق ذاتی حق، حرکت حبی و تناکح اسمائی مورد بررسی قرار گرفته است سپس مبانی جهان شناسی ارتباط ارواح در عالم "عقل"، "مثال" و "ذر" (عوالم پیش از حیات دنیا) بیان گردیده است و آنگاه به برخی از مبانی انسان شناسی این مسئله نظیر اصالت، تجرد و تنزل روح انسان پرداخته شده و در آخر به شواهدی نقلی دالّ بر وجود محبّت بین ارواح در عوالم پیش از دنیا اشاره گردیده است. از نتایج این تحقیق بنیادین این است که ارائه مبانی فلسفی- عرفانی این مسئله می تواند برخی از ابهام ها و شبهات موجود در این زمینه را برطرف نماید و تأثیر خود را در عرصه های کاربردی در مواجهه ی عالمانه با این پدیده روحی نشان دهد.
فائزه رحیمی مهدیه السادات مستقیمی
مباحث مربوط به بهشت وجهنم از اصلی ترین مباحث حوزه معادشناسی است که در این تحقیق بر اساس نظریات حضرت امام و ملاصدرا و مناسبات این آراء با آیات و روایات مورد تأمل و بررسی قرار گرفته است. نخست پس از تشریح و تبیین معنای لغوی واصطلاحی بهشت و جهنم به بیان ماهیت وحقیقت بهشت وجهنم پرداخته شده وضمن بیان رابطه ی آن ها با تجلیات اسماء وصفات الهی ، واکاوی رابطه ی درجات بهشت و درکات جهنم با اعمال وملکات وجودی انسان مورد توجه قرار گرفته است .بررسی پنج حس ظاهری و "وهم" و"خیال" به عنوان هفت باب جهنم وهمین ادراکات هفتگانه به اضافه ی "باب قلب" به عنوان هشت باب بهشت از جمله مباحثی است که در این تحقیق به آن پرداخته شده است.اثبات حقیقت مکان وزمان به عنوان بعدی از ابعاد ماده وعاری بودن نشئه ی آخرت از این دو ویژگی ماده و اثبات وجود کنونی بهشت وجهنم از دیگر مطالب مدون شده در این پژوهش می باشد. ارائه تصویری از جلوه ها ی پاداش های بهشتی و عذاب های جهنمی در قرآن وتفسیر های مبتنی بر مبانی فلسفی عرفانی امام خمینی وملاصدرا از دیگر مباحثی است که به آن مبادرت ورزیده شده است.دسته بندی وارائه نظام مند و روش مند آراء و نظریات امام خمینی وملا صدرا و بررسی تطبیقی آراء آن ها در تمام فصول این پژوهش مورد توجه قرار گرفته است.
صدیقه السادات هاشمی پور مهدیه السادات مستقیمی
چکیده ندارد.
صدیقه السادات هاشمی پور منشادی مهدیه السادات مستقیمی
کلمه تسبیح به طور کلی دارای دو معنای خاص و عام است که به معنای خاصش در مقابل تحمید و تکبیر و... قرار می گیرد و تنها سبحان الله را شامل می شود و به معنای عامش دربردارنده تمام جلوه های عبودیت نظیر حمد و ستایش و خضوع می باشد که با تأمل در آیات قرآن کریم می توان گفت که معنای عام تسبیح مقصود اصلی آیات نورانی قرآن می باشد . از جمله ملحقات تسبیح می توان به حمد وسجده اشاره کرد. حمد پروردگار یعنی ستایش او به خاطر صفات نیک اختیاری اوست و سجده یعنی اظهار خضوع و خشوع و فروتنی است و سر به خاک نهادن نمادی از سجده است و تنها ذلّت درونی را مجسم می کند .پس با این معنا می توان سجده را به موجودات دیگر نیز نسبت داد , همچنانکه در آیات و روایات از سجده تمامی موجودات سخن به میان آمده است . نکته دیگر در مورد شمول تسبیح است که هم موجودات عالم ملک را دربرمی گیرد و هم عالم ملکوت را . موجودات عالم ماده و عالم ملکوت که وجهه مثالی و عقلی موجودات مادیند , هردو با دو زبان حال و قال تسبیح گوی پروردگار خویشند .تسبیح تکوینی آنها با زبان حدوث ذاتی از قدیم بالذات بودن خدا خبر می دهد , با زبان امکان از وجوب بالذات بودن او و با زبان فقر و نیاز , از غنی بالذات بودن پروردگار خبر می دهد . اما برای تبیین مسأله تسبیح در موجودات می بایست صفاتی را که برای یک فرد تسبیح گو لازم و ضروری است را مورد بررسی قرار داد, صفاتی نظیر حیات , علم و شعور , نطق , اراده و عشق که بدون داشتن این صفات نمی توان خدا را به معنای حقیقی کلمه تسبیح گفت و تنزیه کرد . اولین ویژگی صفت حیات است . این صفت از این جهت حائز اهمّیّت است که تا هستی برای شیء تحقق نداشته باشد نمی تواند مسبِّح پروردگارش باشد .این صفت و دیگر صفات نظیر علم و شعور , اراده و نطق را می توان با استفاده از اصل اساسی تشکیک وجود برای تمامی موجودات به اثبات رساند با این بیان که هستی دارای مراتب متفاوت است که هر درجه و مرتبه عالی تر , از مرتبه پایین تر به شدّت و ضعف و کثرت و قلّت و ... تفاوت دارد و صفات کمالی نظیر علم و قدرت و اراده و حیات و... عین ذات وجودند و به دلیل بساطت وجود این صفات نیز در همه مراتب هستی باآن همراه و ملازم می باشند و این صفات همانند وجود , وحدت تشکیکی داشته و مراتب آنها به شدت و ضعف می باشد و هیچ مرتبه ای از هستی نیست که با رتبه ای از این صفات همراه و قرین نباشد و اینکه این صفات در برخی از موجودات ظاهر و آشکار نمی باشد , به دلیل ضعف وجود و اختلاط با اعدام و ظلمات است ولی دلیل بر نبود آنها نمی باشد .پس این صفات در تمامی موجودات بنابر مراتب وجودیشان موجود است . در مورد صفت علم نیز باید گفت که در هستی شناسی صدرایی علم نحوه ای از هستی است که در هر مرتبه از هستی به مقتضای آن ظهور می کند وجهان هستی یک واحد یکپارچه از خودآگاهی و شعور است .برای تبیین وجود این صفت مهم در موجودات که عدم آن تسبیح را غیر حقیقی و تکوینی می کند , علاوه بر اصل تشکیک وجود , براهین عقلی و شواهد نقلی و علمی دیگری نیز مطرح شده که توضیح آن در این مقام موجب اطاله کلام می گردد . اما در مورد تبیین صفت نطق در تمامی موجودات , در ابتدا ذکر این نکته لازم است که نطق و کلام در قرآن کریم به معنای اظهار مافی الضمیر به طور مطلق است و اختصاص به انسان ندارد که با توجه به این معنا , پذیرش اطلاق آن به تمام موجودات آسان تر می گردد , زیرا در این صورت نطق تنها به ایجاد صوت و قرع هوا به مخارج صوتی اطلاق نمی گردد تا مختص انسان شود و در واقع معنای نطق در موجودات این است که آنها با نوعی زبان خاص که با احوال تشخّصات فردیّه و تعیّنات وجودیه موجودات سازگاری دارد , خدا را تسبیح می گویند و در تسبیح خود زبان خاص خود را دارا هستند و چون این تسبیح با خودآگاهی صورت می گیرد نطق و تسبیح حقیقی بر آن اطلاق می گردد . صفت دیگری که برای یک فرد تسبیح گو لازم است اراده و اختیار است .اراده در لغت به معنای خواستن و دوست داشتن است که لازمه آن داشتن شعور است و منظور از اختیار رغبت و رضایت داشتن است که این دو صفت نیز در موجودات دارای مراتب و درجاتی است که در واقع با اصل تشکیک وجود می توان آن را در تمامی مراتب وجودی به اثبات رسانید . اهمّیّت وجود این صفت در تسبیح بدین جهت است که تسبیحی که از روی اراده و اختیار صورت نگیرد تسبیحی حقیقی نیست . پس برای اطلاق نام تسبیح نطقی و حقیقی بر هر ذکری , همراه بودن آن با اراده و اختیار لازم و ضروری است . اما آخرین صفت مورد بحث در این مقام صفت عشق است . این صفت نیز در تمامی موجودات وجود دارد , زیرا ماسوی الله همه محتاج و نیازمند به اویند و معلول و مخلوق پروردگارند و هر چه که در او معلولیت بیشتر و وسایط بین او و بین حق محض فراوان تر است , ناقص تر است و هرچه که به حق متعال نزدیک تر است , کامل تر و تمام تر است . پس هیچ موجودی از موجودات خالی از نصیب بخشی از محبّت و عشق الهی و عنایت ربّانی نمی باشد و اگر از این عشق و محبّت لحظه ای خالی بماند , نابود شده و به هلات می افتد . پس هر موجودی عاشق وجود و طالب کمال و گریزان از عدم و نقص است و هر موجودی که عاشق است بالضروره معشوق خود را به صفات کمال می ستاید و از نقص و عیب منزه می دارد و در واقع معشوق خود را که کسی جز پروردگار رب العالمین نیست را مسبح و تسبیح گوست .
شهلا یزدان پناه اقدس یزدی
در پژوهش حاضر با عنوان ولایت تکوینی از دیدگاه امام خمینی (ره ) و قاضی سعید قمی (ره) کلمه ولی و ولایت مورد بررسی قرار گرفته است . ولی دارای ویژگیهای مختلفی است و مراتب مختلفی دارد . مرتبه قطب الاقطاب بالاترین مرتبه ولایت است . ولایت دارای انواع : تکوینی ، تشریعی ، خالق ، مخلوق ، مثبت ، منفی ، خاصه ، عامه و مطلق ، مقید می باشد. ولایت خاصه مربوط به پیامبر اسلام و جانشینان به حق ایشان می باشد. ولایت همچنان تا قیامت ادامه دارد. اعتقاد به ولایت و انواع آن آثار تربیتی ، اخلاقی ، معرفتی ، سیاسی و اجتماعی گوناگونی دارد. انسان کامل دارنده بالاترین حد ولایت تکوینی بعد از خداوند است . او با اسم اعظم ، اعیان ثابته ... رابطه دارد و دارای مقامات معنوی بیشماری از جمله : مقام مشیت مطلقه ، مقام جامعیت ، مقام مسجودیت فرشتگان ، مقام عبودیت ، مقام خلافت الهی و قدرت تصرف و تسخیر جهان می باشد. برای رسیدن به مقامات ولایت باید سیر و سلوکی عارفانه داشت . سیر و سلوک دارای شرایطی است که باید آنها را کسب کرد و موانع را از میان برداشت سفرهای چهارگانه عرفا نمونه ای از راههای رسیدن به مقامات ولایت تکوینی می باشد که هر ولی حتما باید آنها را طی کند سالک پس از طی مراحلی به مقاماتی ا زجمله مقام مجذوبین ، مقام فنا ، مقام فتح و غیره می رسد. یکی از شئونات ولایت تکوینی قدرت تصرف در جهان خلقت به اذن خداوند می باشد. نمونه ای از این تصرفات در غالب خوارق عادات از معجزه و کرامت می باشد . کشف و شهود نیز از شئونات ولی است که دارای انواعی از جمله کشف و شهود صوری و معنوی است .