نام پژوهشگر: الهه کرمی
الهه کرمی زهره خسروی
هدف از پژوهش حاضر، بررسی سبکهای دلبستگی و طرحواره های ناسازگار اوّلیه مردانی بود که نسبت به همسرانشان مرتکب خشونت خانگی شده بودند و نیز مقایسه آنها از نظر این دو متغیّر، با مردانی که درجات پایین تری از ارتکاب این نوع خشونت را داشتند. آزمودنی ها شامل 216 زوج ساکن شهرستان کرج بودند که حداقل یکسال از زندگی مشترک آنها گذشته بود و دامنه سنّی بین 20 تا 50 سال داشتند. 110 زوج از میان مراجعه کنندگان به درمانگاه های سرپایی دو بیمارستان شهر کرج (1 خصوصی و 1 دولتی) و 106 زوج از میان مراجعه کنندگان به مجتمع قضایی خانواده این شهر به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. از این میان، در نهایت پرسشنامه 197 زوج، قابل بررسی بود. زنان، پرسشنامه سنجش خشونت را تکمیل نمودند که ترکیبی از پرسشنامه سنجش خشونت حاج یحیی و سوالاتی بود که توسّط محقق به آن اضافه گردیده بود و چهار نوع خشونت (روانی، جسمانی، جنسی و اقتصادی) را میسنجید. به منظور بررسی پایایی ابزار، این پرسشنامه دو مرتبه و با فاصله 20 روز بر روی 20 نفر از آموزگاران زن یکی از مدارس راهنمایی شهرکرج اجرا گردید. اعتبار بازآزمایی محاسبه شده ، 87/0 بود. مردان نیز پرسشنامه های سبکهای دلبستگی بزرگسالان کولینز و رید (rass) و فرم کوتاه پرسشنامه طرحواره های ناسازگار یانگ (sq-sf) را تکمیل نمودند. نتایج پژوهش نشان داده است، میان تمام طرحواره ها (به جز وابستگی، آسیب پذیری نسبت به ضرر و بیماری، خود تحول نیافته/گرفتار، ایثار و بازداری هیجانی) و سبکهای دلبستگی دو گروه از مردان با درجات بالا و پایین خشونت، تفاوت معنادار وجود دارد. همچنین سبکهای دلبستگی ناایمن در مردان با خشونت آنها علیه همسرانشان همبستگی مثبت و معنادار دارد. میان تمامی طرحواره های آنها به جز 5 مورد (وابستگی، آسیب پذیری نسبت به ضرر، خودتحوّل نیافته/گرفتار، ایثار و بازداری عاطفی) نیز با خشونت همبستگی مثبت و معناداری وجود دارد. تحلیل رگرسیون نیز نشان داد سبک های دلبستگی و طرحواره ها، نقش تعیین کننده ای در پیش بینی خشونت دارند. بین تمامی متغیّرهای جمعیّت شناختی(سن، تحصیلات، شغل ، طول مدّت ازدواج، درآمد به جز تعداد فرزند و رابطه خویشاوندی) و مصرف مواد و الکل) با خشونت خانگی همبستگی معناداری وجود دارد.
الهه کرمی داوود مرادخانی
در حال حاضر در کارخانه کالسیمین زنجان با استفاده از روش واسطه سنگین به پرعیارسازی عناصر سرب و روی پرداخته می شود. این در حالی است که، عملکرد و راندمان جدایش کانسنگ سرب و روی مطلوب نبوده و دارای اتلاف زیادی است. هدف این پروژه بهینهسازی پارامترهای مؤثر در جدایش و پرعیارسازی کانسنگ اکسیده - سیلیکاته سرب و روی معدن انگوران به روش آزمایشهای مایع سنگین و پیشنهاد برای روش واسطه سنگین است. قبل از انجام آزمایشهای مایع سنگین، شناسایی نمونه با انجام آنالیزهای جذب اتمی، آنالیز xrd، آنالیز xrf، مطالعات میکروسکوپی با استفاده از مقاطع نازک و صیقلی انجام شد. با توجه به نتایج حاصل از شناسایی نمونه عیار عناصر سرب و روی و کلسیم در نمونه خوراک اولیه در حالت کلی به ترتیب برابر با 98/1%، 99/18% و 34/10% بدست آمد. کانیهای سرب و روی شامل سروزیت، اسمیت زونیت و همی مورفیت هستند و کلسیت به عنوان کانی باطله شناخته شد. جهت انجام آزمایش های مایع سنگین دو پارامتر اصلی چگالی و دانهبندی مورد بررسی قرار گرفت. آزمایش های مایع سنگین با استفاده از مایع سنگین دی یدومتان انجام گرفت. برای محدوده دانهبندیهای 6350+15000- ، 4000+6350- ، 2000+4000- ، 1180+2000- ، 600+118- میکرون، آزمایشات هر یک در سه سطح چگالی (8/2، 3 و 32/3 گرم بر سانتی متر مکعب) انجام شده است. طبق نتایج به دست آمده، مایع سنگین با چگالی 3 گرم بر سانتیمتر مکعب، مناسبترین چگالی ازنظر پرعیارسازی مواد باارزش است. دانهبندی مناسب نیز محدوده دانهبندی 1180+4000- میکرون است که نتایج حاصل از مطالعات میکروسکوپی نیز آن را تأیید میکند. در محدوده دانه بندی 1180+4000- میکرون عیار سرب و روی در مواد غرق شده به ترتیب برابر با 32/3% و 2/40% است که در مقایسه آن با مقادیر عیار خوراک، عیارها تقریباً دو برابر شدهاند. عیار کلسیم نیز به مقدار 21/2% کاهش داده شده است.