نام پژوهشگر: علی باقر طاهری نیا
مظاهر شریفی سرابی صلاح الدین عبدی
بشاره الخوری از شاعران مشهور و تاثیر گذار در ادبیات معاصر لبنان است ، که مورد اقبال و توجه معاصران و ادباء زمانش می باشد . دیوان شعر الاخطل الصغیر سرشار از اشعار خوش آهنگ و زیبایی است که حاصل بهره گیری مناسب از بحرهای عروضی ، قافیه های مناسب و محسنات لفظی و معنوی است . یکی از ویژگی های بارز بشاره الخوری ،استفاده از اغلب بحرهای شعری است که هم به تنوع و زیبایی آهنگ قصاید کمک می کند و هم نشانه توانایی شاعر است . موسیقی کناری ( قافیه ) یکی از ویژگی های مثبت موسیقی شعر در این مجموعه است و شاعر از قافیه های مناسب بهره گرفته است . تعداد بسیار کم عیوب قافیه در این دیوان پرحجم ، از امتیاز های بسیار مهم موسیقی شعر در این مجموعه است . در حیطه موسیقی معنوی ، شاعر از آرایه های طباق و مراعات نظیر و... برای زیبایی اشعارش به خوبی استفاده می کند . در زمینه موسیقی داخلی مشخصه بارز این دیوان استفاده بسیار مناسب از آرایه های تکرار و جناس اشتقاق است . به طور کلی زیبایی موسیقی قصاید این دیوان در درجه اول موسیقی داخلی و معنوی است . ضمن این که سایر ابعاد موسیقی ( وزن و قافیه ) هم زیبایی های خاص خود را دارا هستند .
روح الله خزایی علی باقر طاهری نیا
موشحات اندلس، از لحاظ ساختار، پدیده ی نوظهوری بود که نیازهای موسیقی، پیشرفت عقلانی مردم عرب، آمیزش آنها با مردم اسپانیا، زمینه های پیدایش آن را فراهم کردند. موشح سرایی در اواخر قرن سوم هجری آغاز و با وقفه صدساله، دوباره از سر گرفته شد. از این زمان تا اواخر قرن نهم، شاعرانی چند، به طور جدّی، به سرودن این نوع شعر پرداختند؛ در این میان موشح سرایانی چون عباده بن ماء السماء، عباده القزاز، ابن بقی، اعمی تطیلی، ابن رافع رأسه، ابن لبانه، ابن لبون، یحیی سرقسطی، ابن زهر، ابن مالک سرقسطی، ابن حزمون، ششتری، ابن فضل، ابن خطیب و ابن زمرک، موشحات زیبایی را خلق کرده اند. در بررسی موسیقی شعر موشحات، موسیقی بیرونی و موسیقی کناری، جلوه ای نو به شمار می روند؛ موسیقی بیرونی این نوع شعر در پرتو غنا و موسیقی به پنج نوع تقسیم می شود : 1- موشحاتی که بر اوزان خلیلی بنا شده اند 2- موشحاتی که به علت زیادی کلمه ای یا رعایت حرکتی در شمار اوزان خلیلی محسوب نمی گردند 3- موشحاتی که در آنها وحدت وزن وجود ندارد 4- موشحاتی که بر اوزان خلیلی سروده نشده اند ولی دارای وزن خاصی هستند 5- موشحاتی که وزن خاصی ندارند و به هنگام آواز، موزون می گردند. موسیقی کناری موشحات نیز بر پایه ی عدم التزام به قافیه ی واحد استوار است؛ قافیه ی در این نوع شعر، به سه نوعِ قافیه ی واحد، قافیه ی داخلی لازمه و تعدد قافیه ی داخلی، تقسیم می شود که چنین تعدد قافیه که خود بر گرفته از غنا و موسیقی است، بار موسیقایی و ضرب آهنگ گوشنوازی را ایجاد کرده است. موشح سرایان، اشعار خود را سرشار از انواع موسیقی داخلی نموده اند که در این میان، تکرار، جناس، تصدیر و لزوم ما لا یلزم به شکل زیبا و چشم نوازی جلوه گری می کنند؛ این محسنات، چنان متناسب به کار رفته اند که هر مخاطبی را به اعجاب وا می دارد. در مورد موسیقی معنوی موشحات باید گفت که هر چند هنر موشح سرایان در این زمینه، به پای دیگر انواع موسیقی شعر نمی رسد امّا نباید از ارزش و اهمیت محسناتی چون طباق، تقسیم، مراعات نظیر و تنسیق صفات، غافل بود؛ محسنات مذکور بر معنای شعر، لطفی خاص بخشیده و انسجام و هماهنگی ابیات را موجب شده است.
مریم بخشی علی باقر طاهری نیا
داستان حضرت سلیمان(ع) یکی از داستان ها ی زیبا و شگفت انگیز قرآن کریم است که در هفت سوره بقره، نساء، انعام، انبیاء، نمل، سبأ و ص آمده است و در هر سوره، جهت تأمین اهداف آن سوره و انتقال مفاهیم و پیام های دینی، اسلوب بیانی، تعابیر، تصویرگری ها و عناصر داستانی خاصی به کار گرفته شده است. داستان مذکور به دلیل استفاده مناسب از عناصر مهمی هم-چون عنصر گفت وگو، شخصیت و صحنه پردازی، از زیباترین و تأثیرگذارترین داستان های قرآنی است و در راستای اهداف متعالی قرآن قرار دارد انواع مختلف گفت وگوی بیرونی(فردی،گروهی، گفت وگو با اجناس بشری(حیوانات و اجنّه)،?مکاتبه ای،)درونی، غیبی، نمایشی، این داستان را به یک داستان گفت وگو محور تبدیل کرده است. عنصر گفت وگو در این داستان، نمایشی ترین عنصر است و در تصویرگری ها، ارائه صحنه ها ، تحلیل شخصیت ها، پیش بردن وقایع داستان، کاهش سنگینی بار داستان و انتقال پیام آن بسیار موفق عمل نموده است. دومین عنصر بارز در این داستان، عنصر شخصیت است. داستان حضرت سلیمان(ع) علی رغم کوتاهیش، شخصیت های متنوعی را از انسان ها و حیوانات و اجنّه و شیاطین در خود جای داده است؛ این شخصیت ها در سه گروه مثبت، منفی و بینابین و در دو گروه جامع و ساده، ایستا و پویا، اصلی و فرعی پردازش شده اند. سومین عنصر فعال در این داستان، عنصر صحنه و صحنه پردازی است که به خاطر نمایش زیاد این عنصر در این داستان، آن را تبدیل به داستان محیطی نموده است. آیه 44 سوره مبارکه نمل، یکی از صحنه های خارق العاده این داستان است که معادل خود داستان قرار گرفته است. این صحنه که تصویر قصری بلورین شبیه به آب است، با زیبایی های خود سبب تغییر آیین ملکه سبأ گردیده است. در داستان حضرت سلیمان(ع) هر سه عنصر گفت وگو، شخصیت و صحنه پردازی باهم هماهنگ بوده، در جهت چهارچوب و اهداف داستان عمل می نمایند.
محمد مالمیر علی باقر طاهری نیا
نهج البلاغه مهمترین و علمی ترین میراث بشری در حوزه معارف و آموزه های دینی است. شیوه سخن روی اتقان و استحکام سخن در نهج البلاغه آن را فرازتر از سطح کلام بشری قرار داده است. و بخش قابل توجهی از این میراث گران بها مشتمل بر مکاتباتی است که به رغم مکتوب، غیرشفاهی بودن می توان آن را در زمره فن مناظره به شمار آورد و از آن بین به تحلیل شیوه و اسلوب امام علی (ع) در این نامه ها پرداخت. آداب مناظره، شیوه های مناظره قیود محدود کننده اخلاقی، سیاسی و علمی آن از جمله دستاوردهای تحلیل این بخش مهم از نهج البلاغه خواهد بود بعلاوه این که قرآن کریم نیز مجادله با اهل جدل را به قید احسن مقید نموده است و این نیز موید ضرورت التزام به حدود و ضوابط مناظره و مجادله است. از میان رسائل موجود در نهج البلاغه شریف نامه های شماره 6، 9، 28، 30، 32، 48، 55، 64 و 65 انتخاب و در خلال این پایان نامه مورد بحث و بررسی قرار گرفته است، به منظور ارائه تحلیل جامع این نامه ها علاوه بر توجه به شرایط زمانی و مکانی صدور نامه و تحلیل محتوای هر یک از آنها نامه مقابل آن اعم از پاسخ به طرف مقابل و یا نامه روبروی ان نیز مورد تحلیل قرار گرفته است. بدین ترتیب از منظری تازه بخش مهمی از نهج البلاغه شریف مورد کند و کاو ادبی قرار گرفته است و با اتکاء به تحلیل داده های موردنظر، ویژگی ها و حدود و قیود مناظره مطلوب امام علی (ع) برشمرده شده است.
نسرین عباسی علی باقر طاهری نیا
نوستالژی که از روانشناسی وارد ادبیات و هنر شد، در بررسی های ادبی به شیوه ای از نگارش اطلاق می شود که شاعر یا نویسنده در سروده یا نوشته ی خویش گذشته ای (کودکی و جوانی و...) را در نظر دارد یا سرزمینی که یادش را در دل دارد، حسرت آمیزانه و درد آلود ترسیم می کند، این ناخرسندی از زمان حاضر ویژگی مستمر افراد جامعه بشری است. این امر موجب ظهور پدیده ی روی گردانی و گریز از زمان حاضر می شود. همواره انسان در تلاش است تا برای رهایی از وضع نا مطلوب کنونی خود، جایگزینی پیدا نماید. او مطلوبش را گاه با پناه بردن به گذشته و گاه با رویای آینده جستجو می کند. حسرت گذشته و دلتنگی برای همه ی آنچه از دست رفته –که یکی از حوزه های معنایی پدیده نوستالژی است- هماره ذهن بشر را درگیر خود کرده است . شاعران درچکامه های هنری زیبای خود به نحوی حسرت گذشته و دلتنگی حاصل از آن را با ابزارها ی زبانی و تصویرهای شعری گوناگون بیان کرده اند. احساس غربت، آرمان، اندوه و افسردگی، خاطره و یادکرد اسطوره ها از مصادیق و مولفه های نوستالژی می باشد. رفتار ناخوداگاه حسرت گذشته، از جمله میادینی بوده است که ابن خفاجه، اعمی التطیلی و ابن زقاق البلنسی در آن هنرنمایی کرده اند. در این پژوهش ضمن شناساندن فضای کلی شعر هر شاعر در زمینه نوستالژی، وجوه تشابه و تفاوت بیان نوستالژیک و میزان توفیق این سه شاعر مورد ارزیابی قرار گرفته شده است. در یک مقایسه ی کلی در بین این مفاهیم عدم هماهنگی دیده می شود؛ چنانکه حسرت جوانی و دلتنگی برای میهن در شعر ابن خفاجه نمود بسیار عینی دارد و اعمی التطیلی به خاطره ی جمعی و بیان غربت شعرا و غربت روحی خویش تمرکز دارد و در شعر ابن زقاق تقریبا بطور مساوی مولفه های نوستالژی دفتر شعرش را رونق و زیبایی بخشیده است. شایان ذکر است که این ناهمسانی در مقایسه این سه شاعربا همدیگر بیشتر قابل لمس است. در این ناهمسانی عواملی مانند شرایطی محیطی، پدیده های اجتماعی، زندگی گذشته، نظام سیاسی و...نقش دارند.در این مختصر به سه واژه ی "حالی " که نارضایتی حاصل از آن است و "گذشته "ی زیبای سپری شده و "من شاعر" پیش روی پژوهش قرار گرفت تا در تحلیل نوستالژیک، هم وضعیت فعلی، هم شرایط گذشته و هم تلقی شاعر از این دو و احساسش نسبت به آن ها معلوم گردد.
مریم دریانورد علی باقر طاهری نیا
داستان حضرت ابراهیم- علیه السلام- یکی از داستانهای طولانی قرآن کریم است که در سوره های متعددی چون بقره، انعام، هود، حجر، مریم، انبیاء، شعراء، عنکبوت، صافات و ذاریات و... ذکر شده است. مهم ترین قسمت هایی از داستان که قرآن بیشتر به آن تأکید داشته، گفتگوی حضرت ابراهیم – علیه السلام - با خداوند متعال، پدر، قوم و پادشاه و هم چنین گفتگوی آن حضرت با فرشتگان است. داستان حضرت ابراهیم- علیه السلام- در هر سوره برای بیان اهداف سوره و متناسب با فضای کلی آن، ذکر می شود و با آیات قبل و بعد خود متناسب و در یک محور خطی هم نشین شده است، به گونه ای که تصویر کلی سوره را تکمیل می کند، به همین دلیل هر قسمت از داستان در سوره ی متفاوتی واقع شده است. داستان مذکور در قرآن کریم، علاوه بر اینکه با محور اصلی سوره متناسب و هماهنگ است، از ساختار منسجم و منظمی تشکیل یافته است و بر یک هدف و پیام – اثبات وحدانیت خداوند متعال- استوار است و از تعدای اجزاء و عناصر تشکیل یافته که در جریان انتقال هدف حرکت می کنند و به اقتضای آن گاه پررنگ و گاه کم رنگ می شوند. شخصیت، مکان و گفتگو از عناصر مهم داستان است که به عنوان نشانه معنا را منتقل می سازند. شخصیت ها در داستان نشانه هایی هستند که به دو گروه حق و باطل تقسیم می شوند. حضرت ابراهیم به عنوان شخصیت اصلی داستان، رفتار و سخنان و گفتگوهایش، بر حقانیت خداوند متعال در بین خدایان دروغین دلالت دارد اما در مقابل شخصیت حضرت ابراهیم –علیه السلام-، شخصیت-هایی مخالف با حق اند و حین گفتگو جهالت خود را در برابر حق آشکار می سازند. داستان از اسلوب گفتگو برای انتقال معنی بسیار بهره مند گشته است و مفهوم را بهتر نمایان می سازد. گفتگو در داستان بین شخصیت اصلی – حضرت ابراهیم- و شخصیت های دیگر داستان صورت می گیرد و در جریان حق و باطل با هم درگیر می شوند که سخنان، الفاظ و عبارات آن با هم و با هدف داستان در ارتباط است. مکان ها نیز توحید و یکتایی خداوند متعال را به تصویر می کشند، کعبه، مهم ترین مکان در داستان است که بر وحدت دلالت دارد. از دیگر نشانه ها، نشانه های طبیعی – ستاره، ماه، خورشید و آتش- و غیر طبیعی- چاقو و بت- که داستان را در ارائه ی هدفش یاری می رسانند. این نشانه ها نیز هرکدام اراده و قدرت خداوند را مجسم می سازند.
فرهاد رشیدی اسماعیل بلالی
مسئله تحقیق عبارت است از مهمترین عواملی که بر تعارض درون گروهی در گروههای آموزشی تاثیرگذارند، تعیین این رابطه ها و وزن هر کدام از عوامل می باشد. این پژوهش با بهره گیری از نظریه های«اعتماد جانسون»، «تعهد کوزر و شاو»، «پردازش اطلاعات پوندی و همکاران»، «عدم تجانس اعضا چانگ و همکاران»، «توجه به هدف دوگانه بلیک و موتون» و... به بررسی تطبیقی عوامل موثر بر تعارض درون گروهی در گروههای آموزشی دانشگاههای بوعلی و کردستان می پردازد. شدت تعارض شامل میزان جروبحث های جزئی و شدید و ... اعضا و تعداد اعضایی که با هم تعارض دارند می باشد. با توجه به افزایش تعارض های درون گروهی در گروههای آموزشی از یک سو و تغییر الگوی تعارض های درون گروهی، این پژوهش در پی بررسی تأثیر میزان این متغیرهای مستقل فوق بر میزان شدت تعارض درون گروهی می باشد. روش تحقیق هم از نوع همبستگی و علی- مقایسه ای، «پیمایشی» با استفاده از نرم افزار spss می باشد. جامعه آماری این پژوهش 495 نفر از اعضای هیات علمی گروههای آموزشی دانشگاههای بوعلی و کردستان می باشند که سعی بر این بود تا جایی که امکان داشته باشد جامعه آماری تمام شماری شود که از این تعداد 357 نفر مورد پرسش قرار گرفتند. طبق نتایج به دست آمده، بین «میزان شدت تعارض درون گروهی» با شش متغیر «میزان توزیع نابرابر منابع درون گروهی»، «میزان الگوی تصمیم گیری غیر مشارکتی درون گروهی »، «میزان پارتی بازی و تبعیض در گروه»، «میزان ازدیاد گرایش های علمی درون رشته ای در گروه»، «میزان ضعف اعتماد درون گروهی»، «میزان تقابل نسل ها در گروه» رابطه معنی دار و البته مثبت به دست آمده است، یعنی هر چه میزان متغیر های مستقل فوق در گروه بیشتر باشد میزان شدت تعارض درون گروهی بیشتر خواهد بود. اما بین «میزان تعدد باندها و خرده گروهها در گروه»، «میزان اندازه گروه»، «میزان وجود دوره های تکمیلی در گروه»، «میزان تفاوت های زمینه ای در گروه» رابطه معنی داری وجود ندارد.
هیبت اله کمالی علی باقر طاهری نیا
تاریخ مویّد این حقیقت است که بشر بر اساس جهان بینی خود، رویدادهای پیرامون خود را به حق و باطل تقسیم کرده است . انسان به اقتضای حکمت خداوند، موجودی بالفطره حق گراست و باید با گرایش ذاتی به عدالت، راه خویش را به سوی حق از میان راه های باطل بیابد . لذا خداوند او را به قدرت تعقّل مجهّز نموده تا بتواند راه بندگی معبود را تا سرمنزل مقصود بپیماید وگام نخست، شناخت حق و باطل است . انسان در مسیر تکاملی خود، همواره باید بر سر دوراهی حق و باطل بایستد و هر لحظه دست به انتخاب بزند به همین منظور، شناخت حق و باطل از ضروری ترین معارف بشری است. و از آنجا که نهج البلاغه، بزرگترین دستور زندگی مادی و معنوی و بالاترین کتاب رهایی بخش بشر بعد از قرآن کریم است به بررسی مصداقهای حق و باطل در 9 خطبه ی آن پرداخته ایم ( خطبه ی 1، 3، 27، 83، 91، 109، 125، 160، 192 ) و این امر را با توجّه به الگوی یکی از نشانه شناسان فرانسوی به نام آلژریداس ژولین گریماس در قالب مربّع نشانه شناسی او مورد بررسی قرار داده ایم . شش نقش اصلی یا به تعبیر گریماس، کنشگر در این مهمّ، بازنمائی شده اند که عبارتند از : فرستنده، پذیرنده، فاعل، هدف، یاری گر و بازدارنده . بر اساس الگوی گریماس، در خطبه های مورد نظر این نکات به چشم می خورد : 1 – فاعل دراکثرموارد،امیرالمومنین (ع) است. 2– پذیرنده « ذی نفع » در اکثر موارد مردم کوفه می باشد و به بیانی دیگر می توان بشریّت را به عنوان ذی نفع در نظر گرفت و شخص خاصّی مورد نظر نیست 3 – دراکثرخطابه ها، کنشگر بازدارنده یا یاری دهنده ای وجود ندارد .
مدینه کریمی سید مهدی مسبوق
نوستالژی یا دلتنگی برای گذشته، حالتی است روانی که به صورت ناخودآگاه در فرد ظاهر می شود. در عرصه ی ادبیات، این حالت برای شاعر یا نویسنده ای رخ می دهد که به واسطه ی انگیزه های فردی یا اوضاع اجتماعی- سیاسی پیرامون خود، به نوعی دچار احساس دلزدگی از زمان حاضر می شود و اندیشه ی بازگشت به گذشته و خاطرات شیرینش را در سر می پروراند. از این رو گریز به گذشته به عنوان بهشت از دست رفته یکی از راه کار های کاستن از نارضایتی از جهنم زمان حال و تسکین درد سرگشتگی در برزخ دنیای واقعی است. ابن نباته (686 -768هـ) امیر شعرای مصر سالیان دراز، دور از زادگاهش، در سرزمین شام زندگی کرده است؛ از این رو غم غربت یکی از درون مایه های اصلی شعرش گشته است. وی برای رهایی از وضع نامطلوب خود تلاش می کند جایگزینی پیدا کند. واکنش روانی شاعر در برابر این غم غربت عمدتا به صورت یادکرد مکرر و حسرت آمیز ایام خوش کودکی و جوانی در وطن، سوگ عزیزان، یاد اسطوره ها و باستان گرایی است.ابن نباته در چکامه های خود به نحوی حسرت گذشته و دلتنگی حاصل از آن را با ابزار های زبانی، تصویر های شعری گوناگون و موسیقی متناسب بیان می کند. پایان نامه ی حاضر در پی آن است که با روش تحلیلی- توصیفی ظهور و بروز این پدیده ی روانشناختی- اجتماعی را در سروده های این شاعر نامی عصر مملوکی مورد بررسی و واکاوی قرار دهد.
روح اله مهدیان طرقبه علی باقر طاهری نیا
سحر خلیفه یکی از مشهورترین رمان نویسان فلسطینی است که آثار ده گانه ی او درمیان مخاطبان عرب و بلکه در سطح جهانی با اقبال گسترده ای روبه رو شد. رمان های سحر خلیفه تصویری واقعی و بی کم وکاست از شرایط موجود در سرزمین های اشغالی در طول یک قرن اخیر ارائه می کند. تجاوز و اشغال گری رژیم صهیونیستی و حامیان آن از یک سو و ناهنجاری ها و عقب ماندگی های فرهنگی، اجتماعی و سیاسی در جامعه ی فلسطین ازسوی دیگر بن مایه ی آثار او را شکل می دهند. اما موفّقیت سحر خلیفه علاوه بر مضمون و محتوای ارزشمند این رمان ها، به شیوه ی نویسندگی او نیز بستگی دارد. استفاده ی به جا و هنرمندانه از ابزارها و تکنیک های زبانی، شکلی و ساختاری، درکنار تصویرگری ماهرانه و نیز بهره گیری از ظرفیت های موسیقایی کلام، باعث جذابیت و زیبایی هرچه بیشتر رمان های او شده است. ضمن این که دلالت های نشانه شناختی در کاربرد بسیاری از واژگان و تعابیر، نویسنده را در انتقال مضمون موردنظر، و قرار دادن مخاطب در فضای رمان یاری کرده-است. مجموع این ویژگی ها تشکیل دهنده ی سبک رمان نویسی سحر خلیفه است که آثار او را از نوشته های سایر نویسندگان متمایز می سازد. این پژوهش حاصل بررسی دقیق و واژه به واژه ی هشت رمان از ده رمان سحر خلیفه است که ارتباطی مستقیم با قضیه ی فلسطین دارند («الصبار»، «عباد الشمس»، «باب الساحه»، «المیراث»، «صوره و أیقونه و عهد قدیم»، «ربیع حار»، «أصل و فصل» و «حبی الأول»)، تا از این طریق ویژگی های سبکی این آثارکه سهم به سزایی در موفقیت آن نیز داشته است آشکار گردد .
زهره حیدری علی باقر طاهری نیا
زبان، مجموعه نشانه های لفظی و کلمات، زیر مجموعه های آن می باشد که به واسطه قرار گرفتن در موقعیت و سیاق کلامی خاص معنا پیدا کرده و دلالت معنایی خواهد یافت. متن ادبی به واسطه ویژگی های خاصّ هنری و برخورداری از مختصات متن ادبی ممتاز، دارای دلالت های نشانه شناختی است، به گونه ای که گاهی معنای یک دال بیش از یک مدلول است که سیاق و ساختار کلام، مدلول مرجّح را اختیار می کند. قرآن کریم در راستای هدف متعالی کمال و هدایت بشر از نوع ادبی قصه و عناصر و اجزاء نشانه ای آن مانند شخصیت به شیوه ای هنرمندانه استفاده نموده است که مخاطب، خود را برابر تصاویر ملموس و مجسّم تصور می نماید و نه صرفاً خواننده یک متن ادبی. شخصیت زن در قصه های قرآن اغلب به عنوان شخصیت گذرا ایفای نقش می کند. زنان در داستان های قرآن کنش گرانی آگاه هستند که واکاوی شخصیت آنان، معانی دلالی و نشانه ای را به خواننده عرضه می دارد و با توجه به این معانی، ابعاد نهان شخصیتشان نمایان می گردد. البته گاهی نیز شخصیت در داستان قرآنی، پنهان و در پرده ای از ابهام قرار می گیرد و این نشانه ها و رمزهاست که به خواننده خط می دهد تا ابعاد پنهانی وجود شخصیت آشکار گردد. آنچه در کارکرد نشانه ای شخصیت مورد توجه است، رمزگان، تنوع در به کارگیری رمزگان در متن، نام، توصیفات، کنش رفتاری، کنش گفتاری و کارکرد بازیگرانه زنان است. نکته جالب توجه در داستان زنان، کنش های رفتاری و گفتاری کاملاً زنانه است. این کنش ها، نشان دهنده ویژگی های زنانگی آنان است که در موقعیت های مختلف نمایان گشته است.
محمد احمدی ازندریانی علی باقر طاهری نیا
علاوه بر موسیقی و مضمون یکی از ویژگی های هنری و مختصات برجسته ادبی فن شعر،هنر تصویر پردازی است.هنر تصویر پردازی به عنوان یکی از انواع ادبی عبارت است از؛ این ویژگی که مبتنی بر عنصر خیال است و به عقیده برخی از ناقدان فصل ممیز شعر تلقی می شود.بنابراین شکل خاص بکار گیری صور خیال از سوی هر شاعری بیانگر توانمندی های هنری، ابداع، نوآوری و سبک ادبی اوست.اگر آن شاعر مبتکر باشد قطعا صور خیال او با شعر دیگران متفاوت است.به همین دلیل بحث از عنصر خیال در شعر بحث از گوهر وذات شعر است.بررسی صور خیال شاعران یکی از راه های تشخیص افتراق واشتراک آثار ادبی است.بررسی از این دیدگاه، در نهایت سبک وارزش هنری اثر را روشن می سازد ومیزان قدرت ونو آوری وبهره گیری از میراث گذشتگان را مشخص می کند؛همچنین دست یابی به توان نقد وتحلیل آثار ادبی وجنبه های زیبا شناخته آن هارا فراهم می سازد.لذا بررسی اشعار ابن حمدیس الصقلی به عنوان یکی از شاعران بزرگ اندلس در دوره ملوک الطوائفی با معیارهای متنوعی از قبیل: وصفهای پویا ومتحرک،لطافت وظرافت اشعارش،ابداع تصاویر هنری جدید در وصف هایش بویژه در وصف طبیعت ووصف اماکن خاص،وبرخورداری وصف هایش از موسیقی زیبا، اورا به عنوان شاعری برجسته و ممتاز مورد توجه قرار داده است.
جواد خانلری علی باقر طاهری نیا
چکیده ندارد.
جواد رنجبر علی باقر طاهری نیا
چکیده ندارد.
کبری احمدوند مرتضی قایمی
چکیده ندارد.
الهام سلگی علی باقر طاهری نیا
چکیده ندارد.
علی باقر طاهری نیا
چکیده ندارد.
سمیه رسول نژاد علی باقر طاهری نیا
چکیده ندارد.
پرستو قیاسوند علی باقر طاهری نیا
چکیده ندارد.
موسی وحدانی فرامرز میرزایی
چکیده ندارد.
محسن پرندین علی باقر طاهری نیا
چکیده ندارد.
علی مصطفی نژاد علی باقر طاهری نیا
چکیده ندارد.