نام پژوهشگر: یحیی کیخایی

بررسی تاثیر جنسیت نویسنده بر بکار گیری ابزارهای انسجام واژگانی در پاره ای از داستان های کوتاه برخی نویسندگان معاصر زبان فارسی برپایه نظریه هلیدی و حسن (1976)
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه سیستان و بلوچستان - دانشکده ادبیات و علوم انسانی 1391
  فاطمه قنبری   یحیی کیخایی

یکی از مباحث تحلیل گفتمان، تحلیل متن است. متن واحدی معنایی می باشد که اجزای آن دارای پیوند منطقی می باشند. اساسی ترین عامل ایجاد پیوند میان اجزای متن، انسجام می باشد. یکی از ابزارهای انسجام متن، انسجام واژگانی نامیده می شود. از نظر هلیدی و حسن(1976) مهم ترین روابط معنایی میان واژگان عبارتند از تکرار و باهم آیی . تکرار خود صورتهایی دارد; از جمله، بازآیی، هم معنایی ، تضاد معنایی و شمول معنایی . باهم آیی یعنی پیوستگی و ارتباط بین واژگان که به نوعی با یکدیگر به کار می روند. در این پژوهش تلاش شده است تا ابزار های چند گانه ایجاد انسجام واژگانی از دیدگاه هلیدی و حسن (1976) در پاره ای از داستانهای کوتاه برخی نویسندگان معاصر زبان فارسی بررسی و ارائه شود و به بررسی تاثیر جنسیت نویسنده بر به کارگیری این ابزارها پرداخته شود. روش انجام پژوهش، تحلیلی – توصیفی می باشد. به این منظور آثار سه نویسنده زن و سه نویسنده مرد بین سالهای 1370 تا 1390 انتخاب شده اند، به گونه ای که از میان آثار هر کدام از آنها یک اثر بطور تصادفی بعنوان پیکره تحقیق انتخاب شده است. در متون انتخابی فوق، ابزارهای انسجام واژگانی شناسایی و در جداول خاص همراه با بسامد آنها ارائه شده اند. پژوهش حاضر نشان می دهد که ابزار های انسجام واژگانی در داستان های کوتاه زبان فارسی مورد بررسی با ابزار های انسجام واژگانی مورد نظر هلیدی و حسن (1976) قابل انطباق هستند. نتایج نشان می دهند که نویسندگان مرد، ابزار تکرار را با میانگین بسامد33/123، با هم آیی را با میانگین بسامد 33/27، تضاد معنایی را با میانگین بسامد 66/6 ، هم معنایی را با میانگین بسامد 4 و شمول معنایی را با میانگین بسامد 2 به کار گرفته اند ، در حالیکه نویسندگان زن، ابزار تکرار را با میانگین بسامد 33/86، با هم ایی را با میانگین بسامد 66/23، تضاد معنایی را با میانگین بسامد13، هم معنایی را با میانگین بسامد 33/0 و شمول معنایی را با میانگین بسامد 66/0 به کار گرفته اند. با ازمون ناپارامتر ی من_ ویتنی(1947) مشخص می شود که اختلاف دو گروه در بکارگیری ابزارهای تکرار و هم معنایی، معنادار می باشد اما در کاربرد تضاد معنایی، شمول معنایی و باهم آیی اختلاف معناداری بین دو گروه مشاهده نمی شود.

بررسی زبانشناختی نامگذاری در شهر زاهدان از سال 1375 تا 1391
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه سیستان و بلوچستان - دانشکده ادبیات و علوم انسانی 1391
  رضا رافع شیخی   گیتی تاکی

چکیده عوامل مختلفی از جمله، عوامل فرهنگی، اجتماعی، سیاسی، تاریخی، گرایش مذهبی و رسانه بر نامگذاری افراد تاثیر دارند. میزان تحصیلات و آگاهی فرد از معنی و مفهوم نام ها و بستر زیست محیطی که در آن زندگی می کند نیز نقش بسزایی در نامگذاری افراد دارند. پژوهش حاضر به توضیح و تبیین عوامل تاثیر گذار در نامگذاری افراد در شهر زاهدان از سال 1375 تا 1391، از دیدگاه زبانشناختی می پردازد. در این پژوهش، بیشتر از دیدگاه های لاینز استفاده شده است. آمار مربوط به نامگذاری از اداره ثبت احوال استان سیستان و بلوچستان اخذ شده اند. پنجاه نام اول از لحاظ فراوانی در هر سال، انتخاب شده اند. نام ها از جنبه های مختلف معنایی و ساختی مانند جنبه های ریشه شناختی، ساختی، نمادین، واژگانی و آوایی، مورد بررسی قرار گرفته اند. اسم هایی که به دلیل معنای نمادین انتخاب می شوند، تداعی کننده معنای خاصی می باشند که به معنای واژگانی آنها مربوط نمی شود. این معانی خاص شامل معنای مذهبی، ملی واسطوره ای، زیبایی شناسی و فرنگی می شود. بررسی داده ها نشان می دهد از لحاظ ریشه شناسی، بیشتر نام ها ریشه عربی دارند. به عنوان مثال، در سال1375 در بین پنجاه نام اول پسران، 93% را نام هایی با ریشه عربی تشکیل می دهند که بیشترین درصد ریشه عربی در بین این چند سال را شامل می شود. این درصد در بین دختران در همان سال به 77% می رسد. در همین سال در بین پنجاه نام اول پسران، تنها 2% شامل نام های فارسی می شوند، این در حالیست که در مورد نام دختران در این سال، درصد نام های فارسی به 14% می رسد. از لحاظ ریشه شناسی، نام های پسران تنوع کمتری نسبت به نام های دختران دارند. بررسی ها نشان می دهد که از لحاظ ساختی، اسم های ترکیبی پسران بیشتر از اسم های ترکیبی دختران می باشند. همچنین اسم های ترکیبی مانند "فاطمه زهرا" و "نازنین زهرا"، در چند سال اخیر بیشتر انتخاب شده اند. در مورد نام های پسران، نام هایی ترکیبی که بخش اول آنها "امیر"، می باشد، امروزه بیشتر انتخاب می شوند. مانند:"امیرعلی"و"امیرحسین". در مورد نام های دختران و پسران، در بخش معنای نمادین، معنای مذهبی بیشترین تعداد را شامل می شود. در این بخش، نام هایی با معنای زیبایی شناسی و فرنگی، بیشتر برای نام دختران انتخاب شده اند. نام هایی که به دلیل معنای واژگانی آنها انتخاب می شوند مانند:"امید"، "آرزو"، نسبت به نام های مذهبی از فراوانی کمتری برخوردار هستند. از لحاظ آوای پایانی، دربین نام های دختران، از واکه های بیشتر و متنوع تری نسبت به نام پسران استفاده شده است. واژگان کلیدی: نامگذاری، معناشناسی، معنای نمادین، ریشه شناسی، اسم های ترکیبی، معنای زیبایی شناسی

بررسی طرحواره های تصوری جانسون(1987) در چارچوب نظریه معناشناسی شناختی در پاره ای از اشعار نوجوانان (گروه سنی د و ه ) و مطابقت آن با نظریه رشد شناختی ژان پیاژه ( 1973)
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه سیستان و بلوچستان - دانشکده ادبیات و علوم انسانی 1392
  حسنیه ارباب   یحیی کیخایی

چکیده: امروزه توجه زبان شنان شناختی به رابطه ی نزدیک تجربه، زبان و شناخت توانسته زمینه مناسب برای تحلیل های ادبی از نقطه نظر شناختی فراهم کند. با توجه به اهمیت رشد شناختی در دوران کودکی و نوجوانی، در این پژوهش عملکرد طرحواره های تصوری جانسون (1987) در قالب معنی شناسی شناختی و میزان کاربرد آنها در پاره ای از اشعار نوجوانان گروه های سنی" د" و "ه"، و همچنین مطابقت آن ها با مراحل رشد شناختی نوجوانان در این گروه های سنی که پیاژه ( 1973) معرفی کرده است، مورد بررسی قرار گرفته است. روش انجام دادن این پژوهش توصیفی _ تحلیلی و روش گردآوری اطلاعات آن به صورت کتابخانه ای است. پژوهشگر پس از انتخاب دو هزار بیت از سی و یک کتاب شعر نوجوانان که بین سال های 1390-1370، منتشر یا تجدید چاپ شده اند، آنها را به دقت بررسی و فراوانی و درصد کاربرد هر کدام از طرحواره ها را مشخص کرده است و به تحلیل طرحواره های استخراج شده و مطابقت آنها با نظریه ژان پیاژه (1973) پرداخته است. یافته های پژوهش نشان می دهند که تعداد طرحواره های استخراج شده از پیکره نسبت به کل ابیات (2000)، درصد قابل توجهی (83 %) را نشان می دهند. علاوه بر این بررسی طرحواره های استخراج شده با توجه به نظریه پیاژه (1973) نشان داد که شاعران منتخب برای رشد خلاقیت و تفکر انتزاعی، جاندارپنداری مفاهیم انتزاعی، اندیشیدن درباره ی فرضیات و ایده های ذهنی، کاربرد مفاهیم عدد، طول، مایع، ماده، سطح، توده و وزن درباره ی امور انتزاعی که از ویژگی های خاص دوره ی نوجوانی است با استفاده از طرحواره های تصوری اشعاری متناسب با ویژگی های فکری این مقطع سنی سروده اند. همچنین فراوانی بالای طرحواره هایی مانند توانایی و اعضای بدن نسبت به سایر طرحواره ها در اشعاری مربوط به این گروه سنی، تمایل شاعران را به سرودن اشعاری که جاندارپنداری و شخصیت بخشی به مفاهیم انتزاعی را در نوجوانان تقویت کند، نشان می دهد. نامحدود بودن تعداد طرحواره ها و همپوشانی بعضی از طرحواره ها از دیگر یافته های این پژوهش است. علاوه بر آن مشخص شد بیشتر طرحواره ها به تجاربی که از حس بینایی و لامسه مشتق می شوند، مربوطند.

تحلیل گفتمان فیلم جدایی نادر از سیمین بر اساس دیدگاه قوم نگاری ارتباط دل هایمز
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه سیستان و بلوچستان - دانشکده ادبیات و علوم انسانی 1392
  آمنه عرب زاده یک لنگی   یحیی کیخایی

در این پژوهش، با استفاده از رویکرد قوم نگاری ارتباط هایمز (1974) رویدادهای ارتباطی فیلم جدایی نادر از سیمین تحلیل شده است. بر اساس این رویکرد اجزای گفتار در قالب مدل speakingتحلیل میشوند. هر یک از حروف این واژه به یکی از اجزای گفتار اشاره دارد. s به مکان فیزیکی و ساحت روانی، p به مشارکین در گفتار، e به اهداف، a به توالی کنش ها، k به لحن کلام، i به ابزار و مجرای ارتباطی، n به هنجارهای تعامل و تفسیر و g به ژانر یا گونه ی متنی اشاره دارد. داده های پژوهش رویدادهای ارتباطی فیلم مزبور می باشند که بر اساس عوامل هشت گانه ذکر شده و همچنین ارتباط آنها با فرهنگ جامعه ی زبانی فیلم یعنی جامعه ی ایران مورد بررسی قرار گرفته اند. ضمن اینکه داده های مرتبط با جامعه ی زبانی فیلم که شامل طبقات اجتماعی، حوادث سیاسی، قوانین حقوقی، مذهبی و فرهنگی می باشد، نیز تعریف شده است. نتایج به دست آمده بیانگر تطابق اجزای گوناگون گفتار در این رویکردبا قوانین فرهنگی ایران است، به طوری که هر یک از رویدادهای ارتباطی فیلم دارای عوامل هشتگانه ی مدل speaking هایمز می باشند و این عوامل نیز بر اساس فرهنگ جامعه¬ی ایران تنظیم شده¬اند.

بررسی سبکی ترجمه ی منظوم جزء سی ام قرآن مجید، سروده شهاب تشکر آرانی بر اساس بسامد توازن و هنجارگریزی لیچ (1969)
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه سیستان و بلوچستان - دانشکده ادبیات و علوم انسانی 1393
  محمد رضا کلانتری   یحیی کیخایی

در تجزیه وتحلیل زبان شناختی چنانچه واحدی زبانی از قوانین مدون و چارچوب اطلاعات زبان گویشگر بومی تخطی کند. نشان دار تلقی می شود و این مسئله معمولا در خلق آثار ادبی بسیار اتفاق می افتد. بر اساس نظر لیچ(1969) موارد هشت گانه ی هنجارگریزی(معنایی، واژگانی، نحوی، زمانی،گویشی، نوشتاری ، سبکی و آوایی) و موارد سه گانه ی توازن:(آوایی، واژگانی و نحوی) همگی منجر به خلق اثر ادبی می شوند. هدف از این پژوهش ، بررسی گزیده ای از اشعار قرآن نامه ی شهاب تشکر آرانی(1376) ازنظر کاربرد موارد هنجار گریزی وتوازن و تحلیل آماری نتایج هست تا بتوان تحلیلی نوین از سبک خاص قرآن نامه ارائه داد. در این پژوهش، ابتدا پیشینه ای از نظریات فرمالیست ها به همراه بررسی آرای آنان در مورد زبان و شعر ارائه شده، سپس آشنایی زدایی، هنجار گریزی، قاعده افزایی وبرجسته سازی مورد بررسی قرارگرفته و در ادامه انواع هشت گانه ی هنجار گریزی و همچنین توازن های آوایی، واژگانی و نحوی مطابق دسته بندی لیچ(1969) در اشعار جزء سی ام قرآن نامه ی شهاب تشکر آرانی طبق الگوی آماری- توصیفی نمونه برداری شده و با استفاده از روش های آماری و نمودار درصد وقوع هریک مشخص شده است. بر اساس بررسی های این پژوهش، واژه های عربی وارد شده ودخیل درفارسی و واژه های کهن بیشترین کاربرد را در قرآن نامه ی منظوم شهاب تشکر آرانی دارد. بنابراین این چند مورد از ویژگی های سبکی این اشعار هست. نتایج دیگر این پژوهش نشان می دهد که سراینده ی قرآن نامه برای جلوگیری از تغییر کلام قرآن مجید از کاربرد هنجار گریزی معنایی وگویشی پرهیزکرده به گونه ای که درصد وقوع آن ها به کمترین درصد در این اثر می رسد.

بررسی تأثیر جنسیت بر ارتباط کلامی دانشجویان جهرم در موقعیت کنش گفتاری قول دادن و تهدیدکردن
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه سیستان و بلوچستان - دانشکده ادبیات و علوم انسانی 1393
  لیلا قربانی جهرمی   فرید خلیفه لو

زبان، مهمترین ابزار تعامل اجتماعی است، به طوری که در زندگی انسانی هیچ رفتار ارتباطی به اندازه ارتباطات کلامی وسعت و تأثیر ندارد، و هیچ پدیده ارتباطی به این اندازه با زندگی انسان عجین نیست. نظریه کنش گفتار یکی از مهم ترین نظریاتی است که بر دو حوزه ی فلسفه، زبان و دین تأثیرگذاشته است. آستین، ارائه کننده ی این نظریه، کاربرد زبان برای انجام کارهایی از قبیل اعلام کردن، قول دادن، وتهدیدکردن و ... را کنش گفتار نامید. وی واحد ارتباط زبانی را کنش های گفتاری اعلام کرد، بدین معنی که ارتباط زبانی هنگامی اتفاق می افتد که گوینده کنش گفتاری انجام دهد. جان سرل بر پایه این نظریه کنش های گفتاری را به پنج دسته تقسیم بندی کرد: کنش های اظهاری، اعلامی، تعهدی، ترغیبی و عاطفی. با این بیان مشخص می شود، کنش ها یا افعال گفتاری، کنش ها و افعالی هستند که به وسیل? گفتار انجام می شوند. بطور کلی ملاحظه می شود که در کنش های گفتاری (قول دادن و تهدیدکردن) در دو جنس زن و مرد تفاوت هایی به چشم می خورد. از این منظر موضوع قدرت نیز، مفهوم مهمی است که در مطالعات فلسفی، جامعه شناختی، روان شناختی و ... به تعاریف و مطالعات متنوعی از آن بر می خوریم. در پژوهش حاضر منظور محقق از قدرت شکلی از کنش یا رابطه بین مردم است که در هر کنش و واکنشی دست به دست می شود و هرگز تثبیت شده و پایدار نیست که با قرار دادن گویشوران در موقعیت های مختلف قدرت، به بررسی تأثیر آن بر جنسیت پرداخته ایم.