نام پژوهشگر: مهدی علینقیان
اکرم میراحمدی مهدی علینقیان
فلسفه زنجیره تأمین و مدیریت آن در دو دهه ی اخیر مورد توجه محققان و مدیران صنایع بوده است. از آن جا که تصمیمات ناهماهنگ واحدهای اقتصادی مستقل و مجزا، در زنجیره تأمین باعث انحراف از عملکرد بهینه کل سیستم می شود، مباحث هماهنگ سازی زنجیره تأمین در زمره ی با اهمیت ترین موضوعات در رابطه با این فلسفه قرار می گیرد. در ادبیات موضوع، مکانیزم های طراحی قرارداد به عنوان تکنیک های مناسبی برای هماهنگ سازی معرفی شده اند. در این تحقیق جهت هماهنگ سازی تأمین کننده و خرده فروش در یک زنجیره تأمین دوسطحی، قراردادی جدید ارائه می گردد. در این نوع از قرارداد خریدار متعهد می شود که مجموع سفارشات او در طی یک افق برنامه ریزی، از یک مقدار از پیش تعیین شده، کمتر نباشد. همچنین در این قرارداد تولیدکننده علاوه بر پیشنهاد تخفیف قیمت، به خریدار اطمینان می دهد که محصولات اضافی به فروش نرسیده در پایان دوره آخر را از وی بازخرید خواهد کرد، این عمل باعث ترغیب خرده فروش به تعهد خرید مقادیر بالاتری خواهد شد. در این تحقیق، مسئله فوق الذکر به صورت چند دوره ای با تقاضای احتمالی صورت بندی گردیده است و سپس یک مدل برنامه ریزی پویای احتمالی به منظور حل آن ارائه شده است. به این منظور در ابتدا شروط لازم جهت هماهنگ سازی سیستم مورد مطالعه تبیین شده و تصمیمات بهینه سفارش دهی خرده فروش در چارچوب این قرارداد محاسبه گردیده اند. سپس مقادیر مختلف پارامترهای تأثیرگذار در تصمیمات اتخاذی همچون میزان تعهد، قیمت بازخرید پیشنهادی و میزان تخفیف قیمت تحلیل حساسیت گردیده اند. تحلیل های انجام شده از نتایج بدست آمده، بیانگر آن است که با بکارگیری قرارداد مذکور سود سیستم نسبت به حالت بدون قرارداد در مقادیری از تعهد و قیمت بازخرید، افزایش خواهد یافت. بررسی ها نشان می دهد که با افزایش قیمت بازخرید، پذیرش قرارداد به ازای مقادیر بزرگتری از تعهد به سود خرده فروش است و از این نتایج می توان به عنوان ابزاری برای انتخاب قرارداد بهینه از میان قراردادهای موجود استفاده نمود.
رکسانا مشتاق فرد مهدی علینقیان
لجستیک معکوس به عنوان یکی از حوزه های پژوهشی جدید مدیریت به منظور کمک به شرکت ها در به رسمیت شناختن منابع بالقوه و غلبه بر چالش های مرتبط با عملیات و استراتژی ها، تکامل یافته است. در لجستیک معکوس، علاوه بر تمامی فعالیت های لجستیکی، فرآیندهای بازگشتی نیز در نظر گرفته می شود. بکارگیری صحیح این فرایند نه تنها مدیریت را قادر می سازد که جریان محصولات مرجوعی را به طور موثر مدیریت کند بلکه باعث تشخیص فرصت هایی برای کاهش بازگشتی های ناخواسته و کنترل سرمایه های قابل استفاده مجدد می شود. مدیریت موثر کالا های مرجوعی یک بخش مهم در مدیریت زنجیره تامین است که فرصت حصول یک مزیت رقابتی پایدار را برای زنجیره تامین فراهم می سازد. با توجه به افزایش روزافزون اهمیت لجستیک معکوس در سازمان ها، اندازه گیری عملکرد فرایند های بازگشتی ضرورت می یابد. در این پژوهش پس از تبیین مفهوم لجستیک معکوس، به ایجاد یک مدل به منظور ارزیابی عملکرد سازمان در این حوزه اقدام گردید. مدل ارائه شده تلفیقی از رویکرد کیفی کارت امتیازی متوازن با رویکرد کمی تحلیل پوششی داده ها می باشد. ضمن اینکه برای رتبه بندی متغیرهای مدل، از رویکرد تصمیم گیری تحلیل سلسله مراتبی فازی، بهره گرفته شد. در نهایت به منظور اعتبارسنجی، مدل ایجاد شده در شرکت لبنیات پاک پیاده سازی شده است. نتایج حاصل نشان می دهد که شعبه هرمزلبن نسبت به سایر شعب شرکت در تمامی حوزه ها عملکرد بهتری دارد و به عنوان کاراترین واحد شناخته می شود و می تواند به عنوان الگوی محک زنی برای سایر واحدها درنظر گرفته شود. هم چنین بررسی نتایج حاصل در خصوص معیارهای چرخه زمانی لجستیک معکوس، زمان جمع آوری کالاهای مرجوعی، قابلیت دفع، کاهش حجم ضایعات، هزینه های لجستیک معکوس، و هزینه پذیرش محصولات مرجوعی که در ارتباط مستقیم با فرآیند لجستیک معکوس هستند نشان می دهد که به جز چرخه زمانی لجستیک معکوس و قابلیت دفع که در مسئله حد پایین خود را گرفته اند و تاثیر آن ها از بین رفته است، سایر شاخص های مورد اشاره تاثیر مستقیم در عملکرد نهایی شرکت دارند.
مریم ره افروز مهدی علینقیان
کشور ایران جزء ده کشور بلاخیر دنیا و ششمین کشور لرزه خیر دنیا قرار گرفته است. اگر چه خسارات ناشی از این حوادث از جهات گوناگون قابلجبران نیست؛ اما با اقدامات پیشگیرانه و برنامه ریزی های مناسب جهت ایجاد آمادگی لازم برای مقابله با این حوادث می توان خسارات آن ها را به حداقل ممکن کاهش داد. از جمله استراتژی های مهم در جهت بهبود عملکرد سیستم و کاهش تأخیر در روند امدادرسانی، مکانیابی مراکز توزیع امداد و توزیع و مدیریت موجودی کالاهای امدادی در زنجیره تأمین امداد می باشد که اهمیت استراتژیک این بحث، از جنبه های مختلف اجتماعی-اقتصادی، نشان دهنده ضرورت توجه به این مساله است. از این رو در این پایان نامه، مکانیابی مراکز توزیع امداد، تصمیمات مربوط به تخصیص موجودی و طراحی شبکه توزیع در زنجیره امداد موردتوجه قرارمی گیرد. در این بررسی برای نخستین بار در ادبیات مکانیابی تسهیلات امدادی از برنامه ریزی امکانی محدودیت شانس پایدار استفاده و عدم قطعیت عرضه و تقاضا و پارامترهای هزینه ای پس از بحران در قالب ضرایب فازی ذوزنقه ای وارد مدل می شود. همچنین برای نخستین بار به بحث مقاوم سازی مراکز توزیع و تقدم مکانی و کالایی در امدادرسانی توجه خواهد شد. سپس به منظور حل مدل پیشنهادی از دو رویکرد حل lp-metrics و محدودیت اپسیلون تکامل یافته بهبودیافته استفاده می شود و با تولید مسائل نمونه و درنظرگرفتن ده سناریوی رخداد حادثه، مزیت رویکرد برنامه ریزی امکانی محدودیت شانس پایدار نسبت به رویکرد برنامه ریزی قطعی مورد بررسی قرارمی گیرد. نتایج این بررسی در سناریوهای مختلف وقوع بحران، بیانگر عدم توانایی رویکرد قطعی در برآورده ساختن حداقل سطح استاندارد امدادرسانی مورد نظرسازمان متولی امداد، در اکثر سناریوها می باشد. همچنین در رویکرد قطعی، تفاوت سطح هزینه های پس از بحران و حتی سطح پوشش امداد در سناریوهای مختلف وقوع بحران، با آنچه سازمان از پیش از بحران بر مبنای آن تصمیم گیری نموده بود؛ یکی دیگر از مشکلاتی است که تصمیم گیری های استراتژیک بر مبنای مدل با رویکرد قطعی را با خطر جدی روبرو می کند. اما رویکرد پایدار با وجود صرف هزینه های امدادی بالاتر، در مقابل می تواند ضمن پاسخگویی به حداقل سطح امدادرسانی مدنظر سازمان در تمام سناریوها، پوشش امداد را نیز در سطح مورد انتظار و در بهترین مقدار آن برقرار نموده و با ارائه برآورد مناسبی از هزینه های پس از بحران موجب افزایش قابلیت اعتماد تصمیمات استراتژیک اتخاذ شده با رویکرد مدلسازی پایدار بشود. درگام بعد، ناحیه شماره شش پهنه بندی لرزه ای آذربایجان شرقی باتوجه به پیشینه زمین لرزه و آمار بالای تلفات این ناحیه در زمین لرزه های اخیر و ویژگی روستایی بودن این منطقه؛ جهت مطالعه موردی انتخاب می شود و با توجه به اطلاعات زمین لرزه این ناحیه در 21 مردادماه 1391 و همچنین اطلاعات سرشماری نفوس و مسکن سال 1390 مدلسازی شبکه لجستیک امداد آن بر اساس این مدل پیشنهادی انجام می شود و به منظورکمک به تصمیم گیرندگان در اتخاذ تصمیمات استراتژیکی و عملیاتی مناسب در مواجهه با زمین لرزه های آتی این ناحیه، نتایج حل این مدل با دو روش حل lp-metrics و محدودیت اپسیلون تکامل یافته بهبود یافته، ارائه می شود.
منصوره نادری پور مهدی علینقیان
حمل ونقل بخش قابل توجهی از تولید ناخالص ملی هر کشوری را به خود اختصاص می دهد و بخش بزرگی از تولید آلاینده ها در این حوزه رخ می دهد. به همین دلیل در سال های اخیر تلاش زیادی برای کاهش آلاینده های تولید شده توسط وسائط نقلیه صورت گرفته است. از جمله مسائل مطرح در زمینه ی حمل ونقل، مسئله ی مسیریابی وسائط نقلیه می باشد که می توان محدودیت های مختلفی را بر روی این مسئله اعمال و آن را به جهان واقع نزدیک تر کرد. در این پایان نامه مسیریابی وسائط نقلیه ی وابسته به زمان مورد توجه قرار گرفته و با در نظر گرفتن عواملی همچون بار، سرعت وسیله نقلیه، شیب جاده و ترافیک شهری به بهینه سازی تولید آلاینده ها در مسیریابی وسائط نقلیه پرداخته شده است. به دلیل تأثیر در نظر گرفتن آلترناتیوهای مختلف مسیرهای بین دو گره در رسیدن به جواب های مطلوب در مسئله ی مسیریابی وابسته به زمان، در این پژوهش علاوه بر موارد فوق فرض وجود گراف چند آلترناتیوی نیز در نظر گرفته شده است. در ادامه با توجه به عوامل ذکر شده یک مدل ریاضی غیر خطی عدد صحیح مختلط به منظور کاهش زمان سفر توأم با کاهش آلاینده های تولید شده با در نظر گرفتن گراف چندآلترناتیوی ارائه گردیده است. با توجه به np-hard بودن مسئله ی مطرح شده به منظور حل بهینه ی مدل پیشنهادی از روش دقیق شمارش کامل در ابعاد کوچک استفاده شده است. سپس از سه روش حل شامل الگوریتم کرم شب تاب گاوسی، الگوریتم کرم شب تاب پیشنهادی و الگوریتم بهینه سازی انبوه ذرات به منظور حل مدل در ابعاد بزرگ استفاده گردیده است. با توجه به نتایج حاصله، الگوریتم کرم شب تاب پیشنهادی از نظر محاسباتی و کیفیت جواب ها از عملکرد بهتری نسبت به سایر الگوریتم های بررسی شده برخوردار می باشد. همچنین مدل ارائه شده موجب کاهش عمده در میزان آلاینده های تولید شده توسط وسائط نقلیه گردیده است. درنهایت به منظور بررسی تأثیر مدل پیشنهادی یک مطالعه موردی در شهر اصفهان مورد بررسی قرار گرفت، نتایج نشان دهنده ی کاهش 41% در میزان سوخت مصرف شده می باشد.
عرفان بابایی تیرکلایی محمد سعید صباغ
جمع¬آوری زباله شهری یکی از فعالیت¬های بزرگ شهرداری¬ها است که شامل هزینه¬های کلان و مشکلات عملیاتی بسیاری است. انجام عملیات جمع¬آوری و دفع به دلیل وجود هزینه¬های سرمایه¬گذاری (مانند ناوگان وسایل نقلیه)، هزینه¬های عملیاتی (مانند سوخت، نگهداری و تعمیرات) و ... بسیار گران¬قیمت است. در این پژوهش، مسأله مسیریابی کمان که یکی از مهم¬ترین مسائل مسیریابی با کاربردهای فراوانی در دنیای واقعی از قبیل جمع-آوری زباله است، مطالعه می¬شود. به دلیل ماهیت غیرقطعی تقاضا، از دو رویکرد برخورد با عدم قطعیت استفاده می¬کنیم: 1) طراحی یک مدل برنامه¬ریزی محدودیت شانس مبتنی بر نظریه اعتبار فازی که مقادیر تقاضا در آن بصورت عدد فازی مثلثی است و 2) استفاده از رویکرد بهینه¬سازی استوار بر اساس مدل استوار برتسیماس و سیم. از آنجاییکه مسأله مورد بررسی در دسته مسائل np-complete قرار دارد، بنابراین جهت حل مسأله از یک الگوریتم خنک¬سازی تدریجی (شبیه¬سازی تبرید) و الگوریتم کلونی مورچگان بیشینه-کمینه بهبودیافته استفاده می¬شود. در الگوریتم خنک¬سازی تدریجی جهت تولید جواب¬های اولیه مناسب از یک الگوریتم ابتکاری پیشنهادی استفاده می¬شود. از الگوریتم جامعه مورچگان بیشینه-کمینه بهبودیافته نیز جهت مقایسه با الگوریتم خنک¬سازی تدریجی در مسائل با ابعاد بالا استفاده شده است. برای بهبود عملکرد الگوریتم¬ها در بهینه¬سازی مسأله، از روش تاگوچی در طراحی آزمایش¬ها برای تنظیم پارامترهای الگوریتم¬ها استفاده می¬شود. در ادامه تعدادی مسأله نمونه در ابعاد کوچک، متوسط و بزرگ بصورت تصادفی تولید شده که برای ارزیابی و بررسی ویژگی¬های مدل پیشنهادی و رویکردهای متفاوت حل آن بکار می¬روند. در نهایت، نتایج محاسباتی بیانگر آن است که الگوریتم خنک¬سازی تدریجی و الگوریتم جامعه مورچگان بیشینه-کمینه بهبودیافته پیشنهادی از نظر زمان حل عملکرد مناسبی دارند. سپس در پایان پژوهش یک مطالعه موردی در ناحیه سپاهان¬شهر اصفهان را مورد بررسی قرار داده و نتایج و پیشنهادات حاصل از آن نیز مطرح می¬شود.
علیرضا گلی فریماه مخاطب رفیعی
در این تحقیق با ارائه یک مدلی ریاضی به برنامه ریزی لجستیک بحران پرداخته می شود. این مدل شامل تعیین مراکز امدادرسانی و نیز مسیریابی وسایل نقلیه به منظور تأمین کالاهای موردنیاز افراد نیازمند و آسیب دیده در زمان وقوع فجایع می باشد. ازآنجایی که تور پوششی رویکردی است که می تواند به افرایش سرعت عمل در سیستم لجستیک بحران و به خصوص مسیریابی وسایل نقلیه حامل کالاهای اساسی کمک زیادی کند، از این رویکرد برای مسیریابی وسایل نقلیه استفاده شده است. با در نظر گرفتن رویکرد تور پوششی، وسایل نقلیه از تعداد محدودی از نقاط عبور کرده و در نقاط عبوری، مراکز امداد و توزیع به صورت سرپایی احداث می شود. این مراکز علاوه بر امدادرسانی به آسیب دیدگان آن منطقه، وظیفه امدادرسانی به مناطقی که در نزدیکی آن ها واقع شده¬اند را نیز برعهده دارند. باتوجه به اینکه کوتاه¬تر شدن زمان امدادرسانی نقش بسیار مهمی در کاهش تلفات و معلولیت های ناشی از این حوادث دارد، لذا هدف این مدل حداقل کردن زمان رسیدن وسایل نقلیه به آخرین نقطه عبوری می¬باشد. همچنین به دلیل اینکه که تعیین میزان دقیق تقاضا برای کالاهای اساسی در زمان وقوع فجایع که مهم ترین آن ها داروها هست، امری بسیار دشوار و در بسیاری موارد غیرقابل انجام است، پارامتر تقاضا به صورت عددی فازی در مدل لحاظ شده است. درادامه با ارائه الگوریتم های فراابتکاری جستجوی هارمونی و جستجوی همسایگی متغیر برای این مسئله، نتایج حاصل از حل دقیق و حل با استفاده از الگوریتم های فراابتکاری پیشنهادی، بررسی و با یکدیگر مقایسه شده است. نتایج نشان می¬دهد که الگوریتم جستجوی هارمونی از کارایی بالاتری نسبت به الگوریتم جستجوی همسایگی متغیر برخوردار¬است. در نهایت با استفاده از اطلاعات زلزله منظقه آذربایجان، الگوریتم مذکور اجرا شده و نتایج آن مورد بررسی و تجزیه و تحلیل قرار گرفته¬است.
مصطفی ابویی اردکان علی زینل همدانی
در زمینه بهینه سازی قابلیت اعتماد، دو مسئله بیش از همه مورد توجه پژوهشگران قرار دارد. این دو مسئله عبارتند از مسئله "تخصیص افزونگی " و مسئله "تخصیص قابلیت اعتماد- افزونگی ". بطور سنتی در حل هر دو این مسائل فرض می گردد که استفاده از قطعات اضافه شده (افزونگی ها) با یک استراتژی از پیش تعیین شده صورت می پذیرد. بطور کلی دو استراتژی برای استفاده از قطعات اضافه شده به سیستم وجود دارد که عبارتند از استراتژی فعال و استراتژی ذخیره (آماده به کار) . استراتژی ذخیره خود بر سه نوع ذخیره- سرد ، ذخیره- گرم و ذخیره- داغ می باشد که از این میان استراتژی ذخیره- سرد بیش از بقیه مورد توجه پژوهشگران قرار گرفته است. در این رساله، یک استراتژی جدید تحت عنوان استراتژی مختلط برای تخصیص اجزاء مازاد معرفی شده است. این استراتژی جدید از هر دو استراتژی فعال و ذخیره به صورت همزمان در یک زیرسیستم بهره می برد. لذا مسئله مورد بررسی شامل تعیین نوع قطعات مورد استفاده، سطح افزونگی (تعداد قطعات مازاد)، تعداد قطعات فعال و تعداد قطعات ذخیره مورد نیاز در هر زیر سیستم است به طوری که منجر به بهینه سازی تابع (و یا توابع) هدف مورد نظر شود. از آنجا که مسئله بهینه سازی "تخصیص افزونگی" و "تخصیص قابلیت اعتماد- افزونگی" در دسته مسائل np-hard قرار دارد و همچنین فرضیات جدید باعث پیچیدگی بیش از پیش مدل های ریاضی مسئله می گردد، از الگوریتم ژنتیک و الگوریتم ژنتیک چند هدفه (nsga-ii) برای حل مدل های نهایی استفاده شده است. به منظور بررسی کارایی استراتژی جدید معرفی شده و همچنین قدرت الگوریتم ارائه شده از مسائل الگوی موجود در ادبیات موضوع هر دو مسئله استفاده شده است. در نهایت با مقایسه نتایج بدست آمده از استراتژی جدید با پژوهش های قبلی، میزان برتری این استراتژی مورد ارزیابی قرار گرفته است. نتایج این پژوهش نشان می دهد که استفاده از استراتژی جدید منجر به افزایش قابل توجهی در قابلیت اعتماد سیستم های تحت بررسی شده است. از طرف دیگر این افزایش در قابلیت اعتماد سیستم، بدون افزایش در وزن، حجم و یا هزینه سیستم بوده است که این نکته بسیار حائز اهمیت است. از این رو، به نظر می رسد که استراتژی جدید بتواند جای دو استراتژی قبلی را هم در پژوهش های عملی و هم در مسائل واقعی بگیرد.
یزدان موحدی علی زینل همدانی
با توجه به پشرفت روز افزون صنایع، پیچیده شدن سیستم ها و هزینه های سنگین ناشی از خرابی ها و طراحی مجدد آنها؛ حصول اطمینان از عملکرد سیستم های طراحی شده قبل از بکارگیری بسیار ضروری به شمار می رود. بهینه سازی قابلیت اعتماد با استفاده از استراتژی های افزایش قابلیت اعتماد اجزای مورد استفاده در سیستم و یا تخصیص اجزای مازاد موازی به زیر سیستم ها به عنوان یکی از مهمترین مسائل بهینه سازی، توجه بسیاری از محققان را به خود معطوف کرده است. بطور معمول در تئوری قابلیت اعتماد فرض بر این است که اجزا و زیر سیستم های موجود در سیستم تنها دو حالت عملکردی کاملا سالم و کاملا خراب را اختیار می کنند. در حالی که در واقعیت موارد بسیاری از اجزاء و زیر سیستم ها وجود دارند که علاوه بر این دو حالت کاملا سالم و کاملا خراب، چندین حالت نقص موازی را نیز شامل می گردند. این دسته از سیستم ها و اجزاء چندحالته نامیده می شوند. در پایان نامه حاضر مسئله بهینه سازی قابلیت اعتماد سیستم های چند حالته با فرض فازی بودن نرخ های عملکرد اجزای سیستم و احتمالات متناظر با آنها برای مدت زمان معین بررسی می شود. تفاوت اصلی این تحقیق با کارهای قبلی صورت گرفته در حل مسئله بهینه سازی قابلیت دسترسی سیستم های چند حالته با فرض عدم قطعیت نرخ های عملکردی اجزاء و احتمالات متناظر آنها می باشد. همچنین در این پروژه پس از انتخاب اجزاء سیستم چند حالته مد نظر، نمودار قابلیت دسترسی سیستم برای مدت زمان معین به همراه حد بالا و حد پایین آن جهت نمایش بازه عدم اطمینان مقدار اصلی محاسبه شده، ترسیم می شود. برای حل مدل های ارائه شده از الگوریتم های فرا ابتکاری ژنتیک ga و تکامل تفاضلی de استفاده شده است. نتایج حاصله بیانگر کارایی بالاتر الگوریتم تکامل تفاضلی نسبت به الگوریتم ژنتیک در حل مسائل مورد بررسی می باشند. کلمات کلیدی: 1- قابلیت اعتماد 2- قابلیت دسترسی 3- سیستم های چند حالته 4- بهینه سازی چند هدفه 5- تئوری فازی.
ابوالفضل حسین زاده محمدسعید صباغ
در این پایان نامه مسئله مسیریابی انتخابی باز وسیله نقلیه با در نظر گرفتن قیمت گذاری بررسی شده است. این مسئله هدف بیشینه کردن سود را حساس به قیمت در نظر می¬گیرد طوری که با افزایش قیمت، تقاضای مشتریان کاهش می¬یابد و این کاهش تقاضا اثر خود را در تابع هدف با اثرگذاری بر سود از طریق اینکه آیا مشتری مورد نظر انتخاب شود و یا خیر، نشان دهد و همچنین با توجه به فرض اجاره¬ای بودن وسایل نقلیه نیاز به بازگشت به دپو برای ناوگان حمل ونقلی وجود ندارد. از طرف دیگر به¬منظور کسب حداکثر رضایت توزیع¬کنندگان، توزیع متوازن کالا بین توزیع¬کنندگان به¬عنوان هدف دوم در نظر گرفته می¬شود. یک مدل ریاضی تک هدفه و یک مدل ریاضی دو هدفه برای مسئله مذکور ارائه شده است، تفاوت دو مدل تنها در توابع هدف بوده و محدودیت های یکسانی دارند. تابع هدف اصلی (تابع هدف مدل تک هدفه و تابع هدف اول مدل دو هدفه) درآمد حاصل از فروش منهای هزینه¬های ناشی از توزیع کالاها است که به دنبال حداکثر ساختن سود با در نظر گرفتن قیمت گذاری می باشد، درحالی که تابع هدف دوم (مدل دو هدفه) به دنبال حداکثر ساختن رضایت توزیع¬کنندگان از طریق ایجاد توازن بین وسایل نقلیه در توزیع کالاها می باشد.
حسین ایزدطلب علی شاهنده نوک آبادی
بسیاری از تاسیسات تولید و استخراج نفت وگاز در دریا ها واقع شده اند که نیازمند یک شبکه پشتیبانی قابل اعتماد و موثر هستند. شناورهای پشتیبانی برای حمل کالاها و اقلام از انبار پشتیبانی به تاسیسات دریایی استفاده می شوند. به منظور دستیابی به سرویس پشتیبانی قابل اعتماد و بهینه اقتصادی، برنامه ریزی مناسب شناورهای پشتیبانی ضروری است. مساله برنامه ریزی شناورهای پشتیبانی یک مساله حمل و نقل دریایی است که شامل مشخص کردن ترکیب بهینه ناوگان، سفرها و زمان بندی مربوط به آنها به منظور پشتیبانی تعداد مشخصی از تاسیسات دریایی است. ایران در شمار بزرگترین تولید کنندگان نفت و گاز در دنیاست و دارای سکوها و تاسیسات زیادی در خلیج فارس و دریای عمان است که عملیات های اکتشاف، حفاری و استخراج را بر عهده دارند. تعیین تعداد بهینه شناورهای پشتیبانی، تعیین مسیرها و زمان بندی آنها می تواند صرفه جویی قابل ملاحظه ای برای بخش بالا دست صنعت نفت وگاز بدنبال داشته باشد. در این پایان نامه در راستای برنامه ریزی مناسب شناورهای پشتیبانی و ارائه مدلی کارا و مطابق با شرایط دنیای واقعی ویژگی هایی همچون جریان برگشتی و امکان جابجایی محموله ها بین تاسیسات دریایی ملاحظه و یک روش حل دقیق - شامل دو مرحله الف.تولید سفر و ب.حل یک مدل عدد صحیح برپایه سفرهای تولید شده - ارائه شده است. روش حل دقیق توانایی حل ابعاد متوسط مساله را دارا می باشد، به منظور حل اندازه های بزرگ مساله یک الگوریتم فرا ابتکاری بر مبنای الگوریتم جستجوی ممنوع ارائه و نتایج آن با یک روش حل ابتکاری دیگر که ترکیبی از رویکرد روش حل دقیق و فراابتکاری است، مقایسه گردید. نتایج نشان دهنده کارایی مناسب الگوریتم ابتکاری در حل ابعاد بزرگ مساله می باشد. به منظور ارزیابی مدل، متدولوژی پیشنهادی با داده های شرکت نفت فلات قاره ایران اجرا و نتایج آن بررسی و تحلیل گردید.
کمیل زمانلو محمدسعید صباغ
در این پایان نامه مسئله مسیریابی وسیله نقلیه وابسته به زمان با محدودیت های بارگیری دوبعدی بررسی شده است. این مسئله، خدمات-رسانی به مشتریانی را در نظر می¬گیرد که در ناحیه¬های مختلف یک شهر پراکنده شده اند. در چنین ناحیه هایی، زمان سفر در یک مسیر علاوه بر طول آن مسیر به زمانی از روز وابسته است که این سفر اتفاق می افتد. این مسئله ویژگی دیگری نیز دارد و آن اینکه مشتریان تقاضای اقلامی مستطیلی شکل را دارند. به همین دلیل، باید علاوه بر وزن، عرض و طول اقلام نیز مشخص باشد. هدف این مسئله پیدا کردن تخصیص بهینه مشتریان به وسایط نقلیه است، به طوری که کل زمان خدمات¬رسانی کمینه شود و امکان بارگیری از اقلام اختصاص داده شده به یک وسیله نقلیه در درون محل بارگیری آن وجود داشته باشد. یک مدل ریاضی تک هدفه و یک مدل ریاضی دو هدفه برای مسئله مذکور ارائه شده است، تفاوت دو مدل تنها در توابع هدف بوده و محدودیت های یکسانی دارند. تابع هدف اصلی (تابع هدف مدل تک هدفه و تابع هدف اول مدل دو هدفه) زمان خدمات¬رسانی به مشتریان را محاسبه می¬کند، درحالی که تابع هدف دوم (مدل دو هدفه) برای متوازن کردن محموله¬های اختصاص داده شده به وسایط نقلیه از نظر وزنی است. لازم به ذکر است که کمینه¬سازی هر دو تابع هدف مطلوب می¬باشد. برای حل مدل تک هدفه از الگوریتم های شبیه سازی تبرید و ژنتیک بهبودیافته استفاده شده است. برای بررسی اعتبار این روش ها در حل مسئله، چندین نمونه در ابعاد کوچک حل و با نتایج حاصل از یک روش دقیق و همچنین الگوریتم ژنتیک پایه مقایسه شده است. برای بررسی کارایی الگوریتم ها در ابعاد واقعی نیز پس از حل چندین نمونه توسط هر سه الگوریتم، نتایج با یکدیگر مقایسه شده اند. نتایج محاسباتی حاکی از عملکرد مناسب این روش ها در حل مسئله می¬باشد. برای حل مدل دو هدفه نیز از جستجوی محلی با مرتب سازی نامغلوب نخبه گرا استفاده شده است. به منظور سنجش اعتبار و کارایی این روش، عملکرد آن در ابعاد کوچک با یک رویکرد حل دقیق و همچنین دو الگوریتم فراابتکاری دیگر مقایسه شده است. در ابعاد بزرگ نیز کارایی آن¬ها در مقایسه با یکدیگر مورد قضاوت قرار گرفته است. نتایج محاسباتی نشان می دهد که الگوریتم پیشنهادی عملکرد بهتری در مقایسه با الگوریتم¬های دیگر در حل مسئله دارد.
زهرا کاویانی دزکی مهدی علینقیان
حمل و نقل بخش قابل توجهی از تولید ناخالص ملی هر کشوری را به خود اختصاص می دهد و تجهیزات حمل و نقل یکی از بزرگ ترین مصرف کنندگان محصولات نفتی به شمار می آید. در سال های اخیر تلاش زیادی به منظور کاهش تولید گازهای گلخانه ای توسط وسائط نقلیه صورت گرفته است. از آنجایی که استفاده از محصولات نفتی توسط وسائط نقلیه باعث تولید گازهای گلخانه ای می شود، کاهش استفاده از این محصولات می تواند کمک بزرگی به کاهش آلودگی نماید. حمل ونقل یکی از عناصر اصلی لجستیک است و مسئله مسیریابی موجودی از جمله مهم ترین مسائل در این حوزه می باشد. در این پایان نامه با در نظر گرفتن عواملی چون بار وسیله نقلیه، سرعت وسیله نقلیه و شیب جاده به بهینه سازی هزینه های ناشی از مصرف سوخت، هزینه راننده، هزینه موجودی و هزینه استفاده از وسائط نقلیه پرداخته شده است. در ادامه با توجه به عوامل ذکر شده یک مدل ریاضی خطی عددصحیح مختلط به منظور کمینه کردن مجموع هزینه های نام برده شده ارائه گردیده است. استفاده از این مدل در حالت بدون پنجره زمانی %1/5 و در حالت وجود پنجره زمانی%5/8 باعث صرفه جویی در هزینه ها می شود. با توجه به np-hard بودن مسئله مطرح شده، مسئله در ابعاد بزرگ با ترکیب الگوریتم های ابتکاری و الگوریتم های فراابتکاری حل شده است. از الگوریتم های کلارک و رایت تصحیح شده، pfih تصحیح شده و الگوریتم ابتکاری بهینه سازی سرعت برای حل قسمت مسیریابی و از الگوریتم های فراابتکاری جستجوی ممنوع و حالت بهبود یافته آن و الگوریتم تفاضلی برای حل قسمت موجودی استفاده شده است. مسائل در دو دسته بدون محدودیت پنجره زمانی و با محدودیت پنجره زمانی و به ترتیب با استفاده از مسائل آگرت و مسائل سولومون تولید شده اند. با توجه به نتایج حاصل شده از محاسبات، الگوریتم جستجوی ممنوع بهبود یافته نسبت به دو الگوریتم دیگر عملکرد بهتری دارد.
نوشین باجول مهدی علینقیان
مراکز خدمات بهداشتی و درمانی از مهم ترین کاربری های شهری است که به طور مستقیم در تأمین سلامت فرد و جامعه دخیل هستند. دسترسی سریع، به موقع و ارزان به این مراکز در هر جامعه، به خصوص در جوامع شهری اهمیت فوق العاده ای دارد. وظیفه اصلی برنامه ریزان و تصمیم گیرندگان شهری تعیین مکان بهینه اینگونه مراکز به گونه ای است که تمام ساکنان شهر، براحتی به آن ها دسترسی داشته باشند. در این پژوهش، مسأله مکانیابی مراکز درمانی سلسله مراتبی مورد توجه قرار می گیرد. به دلیل ماهیت غیر قطعی تقاضا، یک مدل برنامه-ریزی ریاضی مبتنی بر نظریه اعتبار فازی که مقادیر تقاضا در آن بصورت یک متغیر فازی مثلثی می باشد، ارائه شده است. کشور ایران جزء ده کشور بلاخیز دنیا و ششمین کشور لرزه خیز دنیا است. اگرچه خسارات ناشی از حوادث از جهات گوناگون قابل جبران نیست، اما با اقدامات پیشگیرانه و برنامه ریزی های مناسب جهت آمادگی لازم برای مقابله با این حوادث می توان خسارات آن-ها رابه حداقل ممکن کاهش داد. از جمله استراتژی های مهم در جهت بهبود عملکرد سیستم و کاهش تأخیر در روند امدادرسانی، مکانیابی مراکز درمانی در زنجیره تأمین امداد می باشد که اهمیت استراتژیک این بحث، از جنبه های مختلف اجتماعی-اقتصادی، نشان دهنده ضرورت توجه به این مسأله است. در این تحقیق به منظور برخورد با عدم قطعیت در شرایط بحران، یک مدل بهینه سازی استوار بر اساس مدل استوار مالوی ارائه شده است. این مدل شامل تعیین مراکز درمانی و امدادی در سطوح مختلف و با سطح سرویس های متفاوت می باشد. علاوه بر این به منظور کمک به آسیب دیدگان و جلوگیری از ازدحام در بیمارستان ها و مراکز درمانی، امکان تأسیس مراکز موقت و سرپایی جهت ارائه خدمات اولیه اوژانسی تعبیه شده است؛ همچنین امکان ارسال تجهیزات و تیم های پزشکی به این مراکز در نظر گرفته شده است. از آنجاییکه مسأله مورد بررسی در دسته مسائل np-complete قرار دارد، بنابراین جهت حل مسأله از یک الگوریتم هارمونی و الگوریتم جستجوی ممنوع(با به کارگیری دو استراتژی، به گونه ای که در استراتژی اول این الگوریتم با الگوریتم ابتکاری جستجوی همسایگی متغیر ترکیب شده است) استفاده می شود. در الگوریتم جستجوی ممنوع در هر دو استراتژی جهت تولید جواب اولیه از یک مدل ریاضی ساده تخصیص استفاده می شود. برای بهبود عملکرد الگوریتم ها در بهینه سازی مسأله، از روش تاگوچی در طراحی آزمایش ها استفاده می شود. جهت مقایسه الگوریتم های فرابتکاری در مسائل با ابعاد بالا از کران پایین تولید شده از روش آزادسازی لاگرانژ استفاده شد. در ادامه تعدادی مسأله نمونه در ابعاد کوچک و بزرگ بصورت تصادفی تولید شده و نتایج حاصل از حل دقیق و حل با استفاده از الگوریتم های فراابتکاری پیشنهادی، بررسی و با یکدیگر مقایسه شد. نتایج نشان می دهد که الگوریتم جستجوی ممنوع (استراتژی اول) از کارایی بالاتری نسبت به الگوریتم جستجوی هارمونی برخوردار است.
علی کورنک بهشتی رضا حجازی
این تحقیق به دنبال ارائه مدل هایی جهت توسعه تئوری و کاربردی یکی از مهمترین فاکتورهای زیربنایی مسائل مدیریت لجستیک یعنی تنظیم زمان تحویل با تمرکز بر مدل های مسیریابی است. به این منظور در بخش اول تحقیق، ابتدا با مروری جامع بر معیارهای مدیریت پنجره زمانی و توابع مطلوبیت زمان تحویل در خانواده مسائل مسیریابی، یک معیار عمومی منعطف برای مدیریت پنجره زمانی تحویل معرفی می شود. بر این مبنا مساله مسیریابی وسایل نقلیه با پنجره زمانی نرم عمومی معرفی و پس از بیان اهمیت و کاربرد آن، به صورت ریاضی مدل سازی و فرمول بندی وروش های حلی بر مبنای محاسبات کوانتومی وروش های تولیدستونی پیشنهاد وارزیابی شده است. در بخش دوم تحقیق مساله مسیریابی وسایل نقلیه با پنجره های زمانی اولویت بندی شده را تعریف، مدل ریاضی چند هدفه ارائه و پیچیدگی آن مورد بررسی قرار می گیرد. پس از آن الگوریتم هم تکاملی همکارانه کوانتوم-ژنتیک با دو گونه جمعیتی مشتریان و وسیله نقلیه طراحی شد که به خوبی می تواند این دو گونه را در یک فرآیند هم-تکاملی همکارانه مدیریت کند. در پایان روش پیشنهادی حل این مساله چندهدفه در یک شرکت توزیع مواد غذایی مورد بررسی قرار می گیرد و منجر به بهبود جدی در کارایی سیستم در مقایسه با برنامه ریزی دستی توسط کارشناسان شرکت توزیع و همچنین الگوریتم nsgaii می گردد.