نام پژوهشگر: عطا اله کاویان
الهام عباسی عطا اله کاویان
فرسایش خاک یک مشکل جهانی است که به طور جدی منابع آب و خاک را تهدید می کند. امروزه حفاظت آب و خاک یکی از مهمترین شیوه های مدیریت منابع طبیعی می باشد. برای این منظور روشهای مختلفی وجود دارد که یکی از آنها استفاده از مالچ آلی می باشد. مالچ پاشی سطح خاک با بقایای گیاهی یک روش موثر در حفاظت خاک است که مالچ های آلی نسبت به مالچ شیمیایی که محیط زیست را آلوده می کنند، سازگار با طبیعت می باشند. در این تحقیق اثر بقایای گیاهان مرتعی آگروپایرون و درمنه در سه درصد پوشش (0، 30 و 70 درصد) با اندازه های 4 و 16 سانتی متر طول و 35/0 سانتی متر قطر به عنوان مالچ روی رواناب و رسوب در آزمایشگاه با استفاده از شبیه ساز باران مورد ارزیابی قرار گرفت. آزمایشات در پلاتی با طول 2 متر، عرض 1 متر و ارتفاع 2/0 متر که با خاک لومی سیلتی پر شد، انجام شد، سپس مالچ بقایای گیاهی به سطح خاک ریخته شد و بارشی با شدت 50 میلی متر در ساعت به مدت 20 دقیقه انجام گردید و میزان رواناب و رسوب اندازه گیری شد. نتایج آزمون تی مستقل حاکی از وجود اختلاف معنی دار بین دو گونه در سطح اطمینان 95 درصد است (05/0 sig <)، تنها در درصد پوشش 30 درصد با اندازه 16سانتی متر رواناب و ضریب هرزآب، بین دو گونه معنی داری نشد (05/0sig> ). همچنین نتایج آزمون lsd در درصد پوشش های مختلف برای هر یک از اندازه ها نشان داد که در گونه آگروپایرون بین پوشش های مختلف در هر یک از اندازه ها در سطح اطمینان 95 درصد در میزان رواناب، بار رسوب، غلظت رسوب و ضریب هرزآب اختلاف معنی دار وجود دارد (05/0>p)، اما غلظت رسوب در گونه درمنه در اندازه 4 سانتی متر، بین پوشش 0 و 30 درصد اختلاف معنی دار نبود (05/0sig>)، همچنین در اندازه 16 سانتی متر رواناب، بار رسوب و غلظت رسوب بین پوشش 30 و 70 درصد اختلاف معنی دار نبود (05/0sig> ). همچنین نتایج آزمون تی جفتی بین اندازه های مختلف در هر یک از پوشش ها نشان داد که در هر دو گونه بین اندازه های مختلف در هر یک از پوشش ها در سطح اطمینان 95 درصد در میزان رواناب، بار رسوب، غلظت رسوب و ضریب هرزآب اختلاف معنی دار وجود دارد (05/0sig<). یافته ها نشان داد که گونه آگروپایرون موثرتر از درمنه در حفاظت خاک است. در نهایت هر دو گونه برای مدیریت بهتر خاک های مرتعی و حفاظت خاک مفید هستند.
سید حمید ساداتی سید رمضان موسوی
یده : فرسایش خاک به عنوان یک عامل تخریب محیط علاوه بر از بین بردن خاک و کاهش حاصلخیزی اراضی، سبب آلودگی منابع آب سطحی وکاهش نفوذ آب در خاک می شود که حاصل آن تخریب اراضی مرتعی و جنگلی، کاهش پوشش گیاهی، کاهش تغذیه سفره های آب زیرزمینی وتسریع در بیابانزایی است. فرسایش نه تنهاخاک راازبین می- برد،بلکه باایجادرسوب درآبراهه سبب مسدودشدن آنهاوپرکردن مخازن سدهامیشود. هرساله حجم رسوبات زیادی توسط رودخانه هاوآبراهه هادرسراسرجهان حمل می شود. درکشورمان هم سالانه حجم زیادی ازرسوبات به علت روشهای نامناسب بهره برداری از اراضی به وسیله ی رودخانه هاوآبراهه هاحملمی شود. این رسوبات به سه شکل درحرکتندکه بدلیل مقدارناچیزرسوبات محلول فقط به رسوبات معلق وکف توجه می شود. برای حفظ سلامت حوضه آبخیزمدیریت این رسوبات امرمهم وضروری به نظرمی رسد. فعالیتهای انسانی مثل ساخت سدونگهداشت جریان رودخانه هامنجربه پایین آمدن شدت سرعت جریان آب وتله اندازی رسوبات میشود. لذا دراین تحقیق که در حوضه ی سد تجن واقع دراستان مازندران انجام گرفت،تاثیر سدهای اصلاحی بر تله اندازی رسوبات معلق همچنین تغییرات تله اندازی رسوبات معلق در جهت پایاب با روش نمونه برداری انتگراسیون عمقی از جریان آبراهه طی شش رگبار و تعیین غلظت رسوبات معلق با روش آزمایشگاهی تخلیه آب(desentation)و آنالیز آماری رسوبات معلق قبل و بعد سدهای اصلاحی با روش آزمون مقایسه میانگین در محیط نرم افزار spss انجام گرفت. با توجه به p value بدست آمده از مقایسه میانگین غلظت رسوب معلق در قبل و بعد سدهای اصلاحی که به ترتیب (001/0-002/0-001/0-028/0-001/0-002/0) می-باشد. فرضیه برابری غلظت این رسوبات در قبل و بعد 15سد اصلاحی در 6 مرحله نمونه برداری در سطح 01/0 رد می شود. به عبارت دیگر با سطح اطمینان 099/0 تفاوت معنی دار غلظت رسوبات را در قبل و بعد سدها نشان می دهد. این نتایج بیانگر تاثیر این سدها بر تله اندازی رسوبات معلق می باشد. با بررسی تغییرات مکانی درصد تله اندازی رسوبات معلق در جهت پایاب، مقدار تله اندازی این رسوبات در بخشهای بالایی، میانی و پایینی آبراهه در هر رگبار به دلایلی مانند پر از رسوب بودن سدهای بالادست آبراهه، وجود کناره های خاکی ، آبراهه های فرعی کوچک و پیچان رودها در آبراهه به صورت نامنظم بوده و روند افزایشی یا کاهشی معنی داری مشاهده نشده است.