نام پژوهشگر: مهدی قاسمی ورنامخواستی
منیژه شیروانی داود قنبریان
سیب درختی یکی از عمده ترین محصولات باغی ایران است که در سال 1390 میزان تولید آن به 9/2 میلیون تن رسیده است و جایگاه چهارم دنیا را به ایران اختصاص داده است. متاسفانه علیرغم این جایگاه فوق العاده در تولید جهانی از لحاظ صادرات، ایران در رتبه بیست و نهم جهانی قرار گرفته است. در این میان مهمترین علت کاهش کیفیت سیب های تولیدی ایران آسیب کوفتگی وارد به این محصول است. از این رو هدف از این پژوهش بررسی آزمایشی، تحلیلی و عددی پدیده کوفتگی سیب های صادراتی ایران به منظور توسعه یک روش دقیق و غیرمخرب برای پیش بینی میزان آسیب دیدگی میوه ی سیب تحت بارگذاری ضربه ای و ایستا در طول فرآیند هایی مانند، حمل و نقل، درجه بندی و بسته بندی می باشد. برای دستیابی به این روش ابتدا خواص فیزیکی و مکانیکی سه رقم سیب صادراتی ایران شامل گلدن دلیشز، رد دلیشز و گرانی اسمیت به منظور تهیه داده های ورودی مورد نیاز در بررسی تحلیلی (تحلیل با استفاده از تئوری هرتز) و عددی (شبیه سازی در نرم افزار ansys) اندازه گیری شد. سپس بررسی آزمایشی کوفتگی سیب های مورد مطالعه به صورت بارگذاری ضربه ای با استفاده از تکنیک سقوط آزاد بر روی میز تست ضربه و بارگذاری شبه ایستا با استفاده از دستگاه اینسترون انجام شد و 24 ساعت پس از آن مقادیر سطح و حجم کوفتگی ایجاد شده در بافت سیب ها اندازه گیری شد. در ادامه با توجه به این که نتایج حاصل از بارگذاری شبه ایستا نشان داد که این نوع بارگذاری در 14 روز اول پس از برداشت در ایجاد کوفتگی بر روی سیب های مورد مطالعه بی تاثیر است، تنها بارگذاری ضربه ای سیب ها به صورت تحلیلی و شبیه سازی عددی نیز مورد بررسی قرار گرفت. نتایج حاصل از بررسی تحلیلی پدیده کوفتگی سیب های درختی با استفاده از تئوری هرتز نشان داد که تفاوت زیادی بین مقادیر محاسبه شده از تئوری هرتز و میزان کوفتگی ایجاد شده در آزمایش ها وجود دارد که عمده ترین دلیل آن برابر قرار دادن مساحت سطح تماس با میزان سطح کوفتگی ایجاد شده در سیب ها می باشد. اما در مقابل میزان سطح کوفتگی به دست آمده از شبیه سازی عددی سیب های درختی مورد مطالعه در نرم افزار ansys ver.12 تنها 10 تا 20 درصد بیش تر از نتایج حاصل از آزمایش ها بود. کاهش این اختلاف به دلیل معادل قرار دادن سطح کوفتگی با بخشی از سطح تماس است که تنشی بالاتر از تنش تسلیم بافت سیب را تجربه می کند. در انتها در مقایسه نتایج حاصل از بررسی آزمایشی، تحلیلی و عددی پدیده کوفتگی سیب های درختی مورد مطالعه، با افزایش میزان ارتفاع سقوط میزان اختلاف موجود بین نتایج حاصل از تئوری هرتز و شبیه سازی عددی با نتایج حاصل از آزمایش های عملی کاهش یافت اما شبیه سازی عددی در نرم افزارansys با ارائه نتایجی بسیار نزدیک با آزمایش های عملی به عنوان روشی مناسب و غیر مخرب به جهت پیش بینی میزان کوفتگی سیب های درختی توصیه گردید.
وحید محمدی مهدی قاسمی ورنامخواستی
فناوری های مبنی بر فراصوت ویژگی های بالقوه و ارزشمندی برای مطالعه، شناسایی و پایش فرآیندهای تولید و کنترل کیفی مواد غذایی دارند. این فرآیندها بر مشخصه های فراصوتی مواد غذایی از جمله سرعت صوت، چسبناکی، الاستیسیته و امپدانس صوتی تأثیر می گذارند که شرایط لازم برای آنالیز و تحلیل امواج فراصوتی را فراهم می سازد. در این پژوهش دامنه ولتاژ، تأخیر زمانی و ضریب میرایی امواج فراصوتی عبوری از درون پاکت های شیر استرلیزه فرادما برای تشخیص آلودگی میکروبی آن ها پایش و آنالیز شده است. فرکانس مرکزی حسگرهای فراصوتی mhz 02/1 بود و از ولتاژ اولیه v5/18 برای تحریک دیسک های پیزوالکتریک استفاده شد. پاکت های شیر در محفظه اندازه گیری به تعادل حرارتی رسیده و برای آزمون فراصوتی به اتاق آزمون منتقل شدند. شرایط دمایی محفظه به کمک بخاری ضد آب و همزن کنترل شد و تمام آزمون ها در دمای c°35 انجام شدند. چهار گونه باکتری شامل escherichia coli، staphylococcus aureus، bacillus cereus و bacillus subtilis به صورت مصنوعی در رقت های 100 ،102،101 و 103 cfu/ml به پاکت های شیر uht تلقیح شدند. در این پژوهش از طرح کرت های خرد شده با کرت های اصلی تیمار باکتری و کرت های فرعی رقت استفاده شد. تمام آزمایش ها در سه تکرار انجام شدند و گروه کنترل با پنج تکرار در نظر گرفته شد. زمان تشخیص آلودگی میکروبی برای باکتری های مختلف در رقت های مختلف، متفاوت بود. بهترین مدت زمان لازم برای تشخیص آلودگی میکروبی برای e. coli، s. aureus، b. cereus و b. subtilis به ترتیب معادل 25/7، 75/10، 10 و 5/10 ساعت بود. بیشترین زمان لازم برای تشخیص آلودگی مربوط به b. subtilis در رقت اولیه cfu/ml 1 معادل 5/13 ساعت مشاهده شد. تعداد باکتری در لحظه تشخیص آلودگی میکروبی در محدوده cfu/ml 107×6/2 تا cfu/ml 109×2/8 قرار داشت. نتایج نشان داد که با افزایش رشد باکتری، دامنه ولتاژ و تأخیر زمانی امواج فراصوتی به ترتیب کاهش و افزایش داشتند. ضریب میرایی فراصوتی نیز با رشد باکتری های مختلف افزایش داشت. به منظور پیش بینی رفتار میکروبی از شبکه عصبی مصنوعی استفاده شد که با تقریب مناسبی رفتار میکروبی را بر مبنای مشخصه های فراصوتی ورودی مدل نمود. بهترین آموزش در شبکه عصبی با توپولوژی 2-100-600-2 حاصل شد (1=r2، 11- e9 =mse).
محمد طهری اورنگ تاکی
در سالهای اخیر با توجه به کمبود منابع آبی در کشور، تولید پیاز با کاشت نشاءهای ریشه لخت مورد توجه کشاورزان قرار گرفته است. در حال حاضر نشاءکاری پیاز با نشاء ریشه لخت و با نیروی کارگری 100-120 نفر روز کارگر در هکتار، به صورت دستی و در تراکم 700-800 هزار بوته در هکتار کاشته می¬شود. از مشکلات اصلی در این زمینه عدم وجود دستگاه نشاء کار متناسب با تراکم مورد نظر کشاورزان می¬باشد. این تحقیق با هدف طراحی، ساخت و ارزیابی یک دستگاه موزع خودکار که بتواند ضمن جداسازی و تک کردن نشاءهای ریشه لخت پیاز، تراکم مناسب برای دستیابی به عملکرد مطلوب را فراهم نماید، انجام گردید. موزعی که به منظور جداسازی عرضی طراحی شد، شامل دو تسمه به نام¬های تسمه حامل و تسمه تک¬کن است که به صورت زاویه¬دار نسبت به هم قرار می¬گیرند. با قرار گرفتن دسته نشاء در بین این دو تسمه دندانه¬دار و حرکت تسمه¬ها در خلاف جهت هم و درگیر شدن دندانه¬های دو تسمه با سطح جانبی دسته نشاء، دسته نشاء به صورت یک لایه بر روی تسمه حامل قرار می¬گیرد و سپس از قسمت انتهایی موزع خارج شده و در داخل لوله سقوط رها می¬شود. در این موزع اثرات سه عامل نوع تسمه حامل، نسبت سرعت خطی تسمه¬ تک¬کن به تسمه حامل و تعداد نشاء موجود در یک دسته بر روی پارامترهای میانگین فواصل کاشت، شاخص نکاشت، شاخص کپه¬کاری، شاخص کیفیت تغذیه، طول نکاشت و نشاء مصرفی مورد ارزیابی قرار گرفت. نتایج حاکی از آن است که دندانه¬های بلند، صلب و دارای زاویه حمله دارای عملکرد بهتری در گرفتن نشاءها دارد. افزایش نسبت سرعت خطی بین دو تسمه باعث باز شدن بهتر دسته نشاء از هم می-شود و اثر تعداد نشاء موجود در یک دسته در هیچ کدام از پارامتر¬های مورد ارزیابی معنی¬دار نشد. نتایج هم چنین نشان داد با استفاده از این روش جداسازی می¬توان در 80 درصد از طول خطوط کاشته شده به یکنواختی مطلوبی در فواصل نشاءها دست یافت. اما در این روش جداسازی به دلیل حرکت غلتشی دسته نشاء و درهم تنیده شده ریشه¬های موئی و ساقه های منعطف نشاءها در یکدیگر، همواره غیر یکنواختی¬های در خروج نشاء مشاهده می¬شد. مشاهدات نشان داد که شرایط جداسازی نشاء به صورت طولی یکنواختر از جداسازی به صورت عرضی است. در ساخت موزع بر اساس جداسازی طولی از یک نشاءکار خودکار برنج الگو گیری شد. مزیت اصلی این موزع ثابت بودن دسته نشاء در هنگام جداسازی نشاء است که باعث می¬شود نظم اولیه دسته به هم نریزد. ارزیابی این موزع بر اساس پارامترهای کیفیت کاشت، نشان داد که این موزع درخارج کردن نشاء از سبد نشاء دارای مشکلاتی است که نیاز به اصلاحاتی به منظور افزایش کیفیت توزیع دارد.
رضا گلی مهدی قاسمی ورنامخواستی
این تحقیق با هدف تعیین میزان تازگی میگوی پرورشی با استفاده از برخی خواص مکانیکی و پردازش تصویر در ترکیب با شبکه¬ عصبی مصنوعی انجام شده است. تعیین تازگی بر اساس مشخصه های ظاهری مانند رنگ میگو لحاظ شد. برای ایجاد شرایط نورپردازی ثابت و مناسب از یک محفظه نورپردازی طراحی و ساخته شده استفاده شد. پس از انتخاب بهترین شرایط نورپردازی، با استفاده از یک دوربین دیجیتال تصاویر مناسبی از 48 عدد میگوی وانامی صید شده تهیه شد. تصاویر تهیه شده به رایانه منتقل شد. سپس برنامه های لازم برای پردازش تصاویر و استخراج ویژگی های مورد نظر در محیط برنامه نویسی متلب و با استفاده از توابع موجود در جعبه ابزار پردازش تصویر نوشته شد. روش¬های تعیین تازگی شامل آزمون¬های مکانیکی، حسی و پردازش تصویر بود. همچنین برای تعیین خواص مکانیکی دو تیغه برشی و فشاری ساخته شد. از مشخصه های مورد بررسی برای خواص برشی شامل: سفتی برشی، انرژی تسلیم، بیشینه انرژی، ماکزیمم نیروی برشی و انرژی کل و از مشخصه های مورد بررسی برای خواص فشاری، پارامترهای انرژی کرنشی کل، انرژی برگشتی، مدول سفتی، سختی، برجهندگی، پسماند، چسبندگی و فنریت بود. از ویژگی های فیزیکی مورد بررسی شامل وزن با پوست، حجم با پوست، وزن مخصوص با پوست، وزن بدون پوست، حجم بدون پوست، وزن مخصوص بدون پوست و طول میگو بهره گرفته شد. نتایج بدست آمده در طرح بلوک کاملاً تصادفی به روش فاکتوریل تجزیه و تحلیل و مقایسه میانگین¬ها با آزمون دانکن انجام شد. نتایج نشان داد متغیرهای مستقل روز، مدول سفتی در سطح 1 درصد معنی¬دار می¬باشد همچنین پسماند و انرژی کرنشی کل در سطح 5 درصد برای روز نگهداری معنی¬دار است.
منیژه خانیان داود قنبریان
با توجه با اینکه ایران اولین تولیدکننده انار در جهان می باشد و صادرات انار به عنوان میوه مشکلات زیادی در برداشته ولی فرآورده های بدست آمده از آن مانند آب انار و کنسانتره نه تنها به راحتی قابل عرضه به بازارهای خارجی می باشند بلکه از نظر اقتصادی سودآوری بیشتری نیز دارد بدین سبب در این پژوهش انار به عنوان محصولی که مورد فرآوری قرار گیرد انتخاب شد. از پوشش های مختلف همچون عصاره پوست انار، کیتوزان 1%، ژل آلوئه ورا و پارافین مایع جهت پوشش دهی انارها استفاده شد و تأثیر این پوشش ها و نگهداری آنها در دمای 4 درجه سانتی گراد هر 35 روز یکبار به مدت 105 روز بر روی خواص کیفی آب انار مورد بررسی قرار گرفت. تغییرات ایجاد شده در شدت رنگ، مقدار رنگ، اسیدیته، ph، بریکس، سفتی، شاخص رسیدگی، درصد رطوبت خشک آب انار و درصد سرمازدگی انار پارامترهای مورد نظر برای بررسی خواص فیزیکوشیمیایی در نظر گرفته شد. اما به دلیل اینکه کاربرد پردازش تصویر در اندازه گیری خصوصیات کیفی یکی از امید بخش ترین موضوعات تحقیقاتی برای ارزیابی خصوصیات کلیدی محصول در زمان کمتر و با دقت بیشتر است. از یک سیستم ماشین بینایی به منظور بررسی مشخصه های رنگ و بافت رنگ آب انار نیز استفاده شد. و پس از انتخاب بهترین شرایط نورپردازی، با استفاده از یک دوربین دیجیتال تصاویر مناسبی از آب انارها تهیه شد. تصاویر تهیه شده به رایانه منتقل، و سپس برنامه های لازم برای پردازش تصویر و استخراج ویژگی های مورد نظر در محیط برنامه نویسی متلب و با استفاده از توابع موجود در جعبه ابزار پردازش تصویر نوشته شد. نتایج بدست آمده از بررسی خواص فیزیکوشیمیایی و پردازش تصویر نشان داد که پوشش عصاره پوست انار کمترین درصد سرمازدگی را دارد و باعث حفظ سفتی و طراوت پوست انار می شود. همچنین به ترتیب پوشش های ژل آلوئه ورا و عصاره پوست انار تأثیر مثبتی بر روی شاخص های رنگ (روشنایی، قرمزی و زردی) آب انار نشان دادند. پوشش ژل آلوئه ورا کاهش تدریجی زاویه هیو را به دنبال داشت که خود نشان دهنده ی نزدیک شدن رنگ آب انار به قرمز ارغوانی بود. در بین پوشش های اعمال شده بر روی انار در ابتدا پوشش آلوئه ورا و سپس پوشش عصاره پوست انار از کاهش کروما جلوگیری کرده که این خود نشان دهنده ی کاهش قهوه ای شدن رنگ آب انار است ولی با این حال در بین تمامی پوشش ها ژل آلوئه ورا در طی دوره زمانی کاهش منظم قهوه ای شدن رنگ آب انار را نشان داد که این خود می تواند حاکی از تأثیر مثبت این پوشش بر روی حفظ رنگ آب انار باشد.
امیر ارسلان امینی شاهین بشارتی
با توجه به تولید فراوان سیب درختی در ایران و سطح بالای ضایعات این محصول، بهبود سیستم های فرآوری در راستای کاهش ضایعات و افزایش کیفیت ضروری است. یکی از مهم ترین روش های فرآوری محصولات برای جلوگیری از ضایعات بیش از حد، خشک کردن می باشد. این فرآیند نه تنها ماندگاری مواد غذایی را افزایش می دهد، بلکه در بسیاری از موارد، به عنوان یکی از مراحل فرآوری محصولات کشاورزی، از اهمیت خاصی برخوردار است. در فرآیند خشک کردن، انتقال جرم از قسمت داخلی محصول به سطح و از سطح به محیط صورت می گیرد. در پژوهش حاضر فرآیند انتقال جرم در طی خشک کردن در آون، با استفاده از قانون دوم فیک (fick’s) به روش المان محدود با نرم افزار متلب (matlab) بررسی شد. بدین منظور، نمونه سیب رقم-های گلدن دلیشز و رد دلیشز به ترتیب با محتوای رطوبت اولیه حدود 4/84 و 4/86 درصد (بر پایه تر) به شکل مکعب هایی با ابعاد 25/2 در 25/2 سانتی متر و با سه سطح ضخامتی 1، 5/1 و 2 سانتی متر برش خوردند و تا رسیدن به محتوای رطوبتی حدود 10 درصد بر پایه تر، در سه سطح دمای 50، 60 و 70 درجه سلسیوس خشک شدند. سینتیک خشک شدن نمونه هایسیب درختی با استفاده از روش آزمایشگاهی و تحلیل عددی بررسی شد. به منظور ارزیابی مدل، نتایج عددی و نتایج حاصل از آزمایش با دو شاخص خطای نسبیو خطای نسبی میانگین مقایسه شدند. نتایج ارزیابی مدل برای رطوبت برگه ی سیب، انحراف داده های مدل عددی از داده های آزمایشگاهی را بین 01/12 تا 93/14 درصد و متوسط انحراف نسبی را بین 66/6% و 78/9 % نشان داد که نشان دهنده سازش خوب بین مدل عددی حاضر با داده های تجربی است. در نتیجه از مدل شبیه سازی شده می توان برای پیش بینی تغییرات رطوبت داخل سیب در طی خشک کردن استفاده نمود.
رضوان بهارلوئی مهدی قاسمی ورنامخواستی
شیر و فرآورده های لبنی به عنوان یک منبع پروتئین غنی دامی و با ارزش غذایی بالا، جایگاه ویژه ای در تغذیه انسان دارند. مهمترین نگرانی در محصولات لبنی به سلامت و کیفیت آن ها مربوط می شود. با توجه به اهمیت موضوع هدف از این تحقیق استفاده از تکنیک های غیر مخرب پردازش تصویر دیجیتال و شبکه عصبی مصنوعی به منظور ارزیابی کیفیت شیر فرا دما بود. برای انجام این پژوهش 110 پاکت شیر uht به مدت شش ماه توسط انکوباتور در دمای ثابت c?25 ذخیره شده و در طی این مدت مورد آزمایش قرار گرفتند. عامل های مورد نظر زمان نگهداری (11سطح)، حجم نمونه (سه سطح) و شدت روشنایی نور (دو سطح) بودند که به صورت آزمایش فاکتوریل در قالب طرح کامل تصادفی با ده تکرار آزمایش شدند. تجزیه و تحلیل داده ها با نرم افزارهای آماری انجام شد. به منظور عکس برداری از نمونه های شیر از اتاقک نور با نور پردازی ویژه و برای پردازش تصاویر بدست آمده از جعبه ابزار پردازش تصویر نرم افزار متلب استفاده شد. میزان تازگی شیر به عنوان متغیر وابسته در این پژوهش، با استخراج ویژگی های رنگ و بافت تصاویر گرفته شده مورد بررسی قرار گرفت. در این راستا میانگین شدت رنگ به عنوان ویژگی رنگی، از شدت سطح خاکستری تصویر و کانال های رنگی r، g، b، h، s، v، l، a* و b* سیستم های رنگی rgb، hsv و cielab، برای تک تک تصاویر محاسبه شد. هم چنین برای هر نه کانال رنگی مذکور و شدت سطح خاکستری تصاویر ویژگی های بافتی تصاویر از طریق هیستوگرام شدت و ماتریس هم اتفاقی سطح خاکستری استخراج گردید. آنالیز واریانس داده های به دست آمده نشان داد که اثر عامل های مورد بررسی یعنی زمان نگهداری، حجم نمونه و شدت روشنایی نور بر ویژگی شدت نور و ویژگی بافتی میانگین ماتریس هم اتفاقی معنی دار بوده است لذا این دو ویژگی به عنوان ورودی های شبکه عصبی پرسپترون چند لایه پس انتشارخطای لینک شده با الگوریتم ژنتیک مورد استفاده در این پژوهش انتخاب شدند. داده ها به دو روش دسته بندی و شبکه عصبی مصنوعی مذکور برای هر دسته به طور جداگانه راه اندازی شد. در روش اول داده ها به دو قسمت بر حسب تیمار شدت روشنایی نور تقسیم شدند؛ در روش دوم هر دسته داده تقسیم شده بر حسب شدت روشنایی نور بر حسب حجم نمونه گیری نیز تفکیک و در نهایت شش دسته داده ایجاد شد. شبکه عصبی مصنوعی در پیش بینی میزان تازگی شیر uht برای دو سطح شدت روشنایی نور مورد بررسی به ترتیب با کسب ضرایب همبستگی بیش از 96/0 و 98/0 و مقادیر خطای قابل قبول، دقت خوبی در پیش بینی داشت و موفق عمل کرد. با توجه به نتایج شدت روشنایی نور دو نسبت به شدت روشنایی نور یک، عملکرد بهتری در ایجاد داده های با قابلیت تفکیک پذیری بیشتر مصنوعی به منظور پیش بینی میزان تازگی شیر uht برای شبکه عصبی داشته است. در روش دوم دسته بندی داده ها، در هر شش دسته، شبکه عصبی مصنوعی دقت 100% در پیش بینی داشت. نتایج حاصل از این پژوهش بیانگر موفقیت تکنیک های پردازش تصویر و شبکه عصبی مصنوعی در تعیین میزان تازگی شیر uht طی دوره ذخیره سازی آن است؛ که این موضوع مقدمه ای بر ورود این تکنیک ها به صنعت لبنیات است.
شهاب پیردایه رضا عبدی
امروزه بخش کشاورزی به منظور پاسخگویی به عرضه بیشتر غذا برای جمعیت در حال افزایش و تهیه مواد مغذی کافی و مناسب به شدت انرژیبر شده است. توجه به منابع طبیعی کمیاب و اثر مصرف انرژیهای مختلف روی سلامتی انسان و محیط زیست، لزوم بررسی الگوهای مصرف انرژی را در بخش کشاورزی حیاتی ساخته است. در این تحقیق، کارایی محصول هویج با توجه به انرژی مصرفی در تولید هویج در مزارع شهرستانهای ازنا و الیگودرز در استان لرستان با استفاده از تحلیل پوششی دادهها محاسبه شد. هدف از این تحقیق تعیین واحدهای کارا و ناکارا، تعیین استفاده بیش از اندازه انرژی که توسط واحدهای ناکارا مصرف میشود و راه کارهایی برای ذخیرهسازی انرژی با کاهش ورودیها به میزانی که عملکرد تغییر نکند، میباشد. بر اساس یافتههای پژوهش میانگین مصرف انرژی در شهرستانهای ازنا و الیگودرز به ترتیب 332213/5و 311232/1مگاژول بر هکتار و انرژی خروجی 63112/26و 11415/52مگاژول بر هکتار میباشد. بیشترین انرژی مصرفی مربوط به نهادهی کود میباشد، به طوری که در شهرستانهای ازنا و الیگودرز به ترتیب 42/12و 45/11درصد از میزان انرژی مصرفی را به خود اختصاص دادهاند. شاخصهای انرژی شامل نسبت انرژی، بهرهخالص انرژی و بهرهوری انرژی به ترتیب برای شهرستان ازنا ،1/233 45124/1مگاژول بر هکتار و 1/11کیلوگرم بر مگاژول و برای شهرستان الیگودرز به ترتیب 34123/24 ،1/15و 1/51میباشد. در این تحقیق یکی دیگر از کاربردهای تکنیک تحلیل پوششی دادهها مورد ارزیابی قرار گرفت، که در آن میزان تولید گاز co2را در حالت معمول، مدل بازگشت به مقیاس ثابت و بازگشت به مقیاس متغیر در شهرستان ازنا این میزان به ترتیب برابر 41663 ،321312و 314452کیلوگرم در هکتار و در شهرستان الیگودرز 35133 ،343153و 331321کیلوگرم در هکتار بهدست آمد. در این تحقیق، به علت توانایی و قابلیتهای زیاد شبکههای ارزیابی و بازنگری پروژه و مسیر بحرانی، از آنها به عنوان ابزاری توانمند در طرحریزی پروژههای مکانیزاسیون محصول هویج در شهرستانهای الیگودرز و ازنا استفاده شد. با جمعآوری اطلاعات لازم برای این محصول، فعالیتهای پروژه تعیین و نمودار ساختار شکست کار آنها ترسیم شد. در نهایت مدل شبکه مربوط به پروژهها ترسیم شده و مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. در این پروژه 22تا از رویدادها در مسیر بحرانی قرار گرفته و مجاز به تعویق انداختن یا اضافه کردن زمان اجرای فعالیت نمیباشند. نتایج حاصل نشان داد مدل شبکه حاصل، توانایی پاسخگویی به سوالات آماری را دارد و دید روشنی برای مدیر پروژه جهت اتخاذ تصمیمات به موقع فراهم میآورد تا در مرحله اجرا طبق برنامهریزی پروژه پیش رفته و بتواند محصول را در زمان مطلوب به صورت مکانیزه و با بهرهوری بالا تولید نماید
میلاد فاضلیان دهکردی مهدی قاسمی ورنامخواستی
نیشکر یکی از گیاهان مهم قندی بوده و مخصوص مناطق گرمسیری و نیمه گرمسیری است. عیار قند موجود در ساقه نیشکر در یک مزرعه تحت تأثیر عوامل بسیار زیادی و به صورت موضعی (مکانی) تغییر می کند. سوال اصلی در کشاورزی دقیق جستجو برای علت تغییرات کمی و کیفی محصول در مناطق مختلف مزرعه و تلاش برای مدیریت مزرعه جهت یکنواخت سازی تمامی مزرعه در سطح بیشینه کمیت و کیفیت محصول می باشد. تاکنون در خصوص پایش کیفیت نیشکر برای اهداف کشاورزی دقیق مطالعات موثری صورت نگرفته است. در این تحقیق با استفاده از روش طیف نگاری دی الکتریک و بکارگیری صفحات موازی، نمونه آزمایشگاهی یک حسگر خازنی برای بررسی امکان اندازه گیری محتوای قند ساقه نیشکر طراحی، ساخته و ارزیابی شد.