نام پژوهشگر: قربان همتی علمدارلو
عاطفه حیدری دیبا سیف
هدف از پژوهش حاضر پیش بینی ادراک شایستگی بر مبنای ابعاد انسجام خانوادگی در میان دانش آموزان تیزهوش دبیرستانی بود. نمونه پژوهش شامل 191 نفر(89 پسر و 102 دختر) از دانش آموزان تیزهوش شهر شیراز بود. به منظور گردآوری اطلاعات از دو ابزارِ مقیاس انسجام خانوادگی (رضویه و سامانی، 1379) و مقیاس ادراک شایستگی(سیف، بشاش و لطیفیان،1383) استفاده گردید. نتایج حاکی از پایایی و روایی قابل قبول این ابزارها بود. نتایج حاصل از این پژوهش نشـان داد که بین ابعاد انسجام خانوادگی(ارتباط با پدر، ارتباط با مادر، وابستگی به والدین، روابط زناشویی و روابط عاطفی) و ابعاد ادراک شایستگی(شایستگی تحصیلی، شایستگی جسمی، شایستگی اجتماعی، اداره رفتار و خودارزشمندی کلی)دانش آموزان تیزهوش رابطه معنادار وجود دارد. تحلیل های رگرسیونی چندگـانه برای پیش بینی ابعاد ادراک شایستگی نشان داد که از میان ابعاد انسجام خانوادگی، بعد روابط عاطفی قوی ترین پیش بینی کننده برای همه ابعاد ادراک شایستگی است. چنان که، با افزایش رابطه عاطفی بین اعضای خانواده، ادراک شایستگی دانش آموزان تیزهوش فزونی می یابد. در حالی که، بعد وابستگی به والدین به طور منفی ابعاد ادراک شایستگی را پیش بینی می کند.
لیلا کرمی محسن ثالثی
پژوهش حاضر با هدف بررسی تأثیر فعالیت بدنی منتخب بر عوامل آمادگی حرکتی و سطح پرخاشگری دانش آموزان با کم توانی ذهنی انجام شد. روش این تحقیق از لحاظ گروه های تحقیق از نوع نیمه تجربی و از لحاظ استفاده از نتایج بدست آمده از نوع کاربردی بود. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه دانش آموزان کم توان ذهنی آموزش پذیر 20-10ساله شهر سده استان فارس بودند. نمونه تحقیق شامل 26 نفر بودند. و به صورت تصادفی به دو گروه آزمایش و کنترل تقسیم شدند. ابزار مورد استفاده شامل پرسشنامه پرخاشگری قزل سفلو و همکاران جهت سنجش سطح پرخاشگری، آزمون پویایی تعادل جهت سنجش تعادل پویا، آزمون لک لک جهت سنجش تعادل ایستا، آزمون دوی 9×4 جهت سنجش چابکی، آزمون دوی سرعت 35 متر جهت سنجش سرعت، آزمون خط کش نلسون جهت سنجش سرعت عکس العمل و تست شنای روی زمین به صورت ایزومتریک جهت سنجش قدرت و استقامت عضلات بالاتنه بود. روش تمرین بدین صورت بود که گروه آزمایش، پروتکل تمرینی را به مدت 8 هفته و هر هفته 3جلسه و هر جلسه 60 دقیقه اجرا کردند. جهت تعیین تأثیر معناداری فاکتور فعالیت بدنی منتخب بر متغیرهای وابسته از تحلیل کوواریانس استفاده شد. نتایج نشان داد که فعالیت بدنی منتخب بر فاکتورهای چابکی، تعادل ایستا، تعادل پویا و سطح پرخاشگری تأثیر معنادار داشته است ولی بر فاکتورهای سرعت، سرعت عکس العمل و قدرت و استقامت عضلات بالاتنه تأثیر معناداری نداشته است. در مجموع می توان اذعان داشت که شرکت در فعالیت های بدنی منتخب علاوه بر بهبود فاکتورهای حرکتی بر عوامل روانی مثل پرخاشگری نیز تأثیر مثبت داشته است؛ و موجب کاهش سطح پرخاشگری می شود .
مرضیه غلامی شهلا البرزی
هدف از پژوهش حاضر تأثیر آموزش "سیستم ارتباطی مبادله ی تصویر"(پکس) بر مهارت های اجتماعی کودکان پسر با اختلالات اتیستیک بود. همچنین پیشرفت هر یک از شرکت کنندگان در مراحل سیستم ارتباطی مبادله ی تصویر(پکس) مورد بررسی قرار گرفت. نمونه پژوهش مشتمل بر 30 کودک 4 تا 12 ساله پسر اتیسم در شهر شیراز بود. افراد نمونه بصورت تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل قرار گرفتند و گروه آزمایش، آموزش سیستم ارتباطی مبادله ی تصویر(پکس) را دریافت کرد. از پرسشنامه رفتار اجتماعی کودکان(لوتی جن، جکسون، والکمر و میندرا، 1998) بعنوان ابزار پژوهش استفاده شد. این پرسشنامه دارای شش بعد عدم هماهنگی، تمایل به کناره گیری، رفتارهای کلیشه ای، ترس از تغییر، مشکلات تشخیص موقعیت و عدم درک می باشد. پایایی این پرسشنامه از طریق آلفای کرونباخ و روایی از طریق همبستگی نمره ابعاد با نمره کل و نمره هر گویه با بعد مربوطه احراز گردید و نتایج حاکی از پایایی و روایی قابل قبول ابزار بود. قبل از شروع آموزش سیستم ارتباطی مبادله ی تصویر(پکس) والدین هر دو گروه پرسشنامه رفتار اجتماعی کودکان را به عنوان پیش آزمون تکمیل کردند. جلسات آموزشی مشتمل بر 16 جلسه بود که مدت هر جلسه 30 دقیقه بود و هر هفته 2 بار تشکیل می-گردید. این جلسات آموزشی در 2 ماه انجام شد و گروه کنترل هیچ گونه آموزشی دریافت نکردند. پس از اتمام دوره آموزش پرسشنامه رفتار اجتماعی کودکان توسط والدین هر دو گروه به عنوان پس آزمون تکمیل گردید. جهت تجزیه و تحلیل داه ها از روش آماری تحلیل کوواریانس استفاده شد. نتایج حاصل از این پژوهش نشان داد آموزش سیستم ارتباطی مبادله ی تصویر(پکس) سبب بهبود مهارت های اجتماعی و ابعاد آن گردید. نتایج همچنین حاکی از آن بود که افراد شرکت کننده گروه آزمایش بصورت متفاوتی مراحل سیستم ارتباطی(پکس) را طی کردند.
مریم کشاورز بهرغانی لعیا بشاش
هدف از پژوهش حاضر، پیش بینی پردازش اطلاعات بر مبنای خودکفایتی در علوم تجربی در میان دانش آموزان تیزهوش دبیرستانی بود. روش پژوهش حاضر توصیفی- همبستگی بود. بدین منظور گروهی متشکل از 324 دانش آموز (172 پسر و 152 دختر) در این پژوهش شرکت داده شدند. برای شناسایی دانش آموزان تیزهوش آزمون هوشی اوتیس مورد استفاده قرار گرفت. به منظور سنجش خودکفایتی دانش آموزان از پرسشنامه ی خودکفایتی در علوم تجربی (سیف و مرزوقی، 1391) و برای سنجش پردازش اطلاعات، پرسشنامه ی تفاوت-های فردی در فرآیند یادگیری (اشمک، ریبیچ و رامایانا، 1977) استفاده شد. پایایی این دو پرسشنامه از طریق محاسبه ی ضریب آلفای کرونباخ حاصل شد. روایی پرسشنامه تفاوت های فردی در فرآیند یادگیری از طریق محاسبه ضریب همبستگی درونی بین هر یک از ابعاد پردازش اطلاعات با گویه های مربوط به آن بعد و روایی پرسشنامه خودکفایتی در علوم تجربی از طریق همبستگی درونی بین هر بعد و نمره ی کل به دست آمد. نتایج حاکی از پایایی و روایی قابل قبول این ابزارها بود. نتایج حاصل از این پژوهش نشان داد که بین ابعاد خودکفایتی در علوم تجربی و پردازش اطلاعات دانش آموزان همبستگی معنادار وجود دارد. همچنین، تحلیل های رگرسیونی چندگانه برای پیش بینی پردازش اطلاعات توسط ابعاد خودکفایتی در علوم تجربی نشان داد که بعد خودکفایتی در حل مسأله، تحلیل-ترکیب پردازش اطلاعات را به طور مثبت پیش بینی می-کند. خودکفایتی در کاربرد، روش های مطالعه ی پردازش اطلاعات و پردازش تفصیلی را به طور مثبت پیش-بینی می کند و خودکفایتی در درس، نگهداری حقیقت را به طور مثبت پیش بینی می کند. بنابراین، هر چه دانش آموزان از خودکفایتی بالاتری در درس علوم تجربی، در حل مسأله و در کاربرد این درس در زندگی روزمره برخوردار باشند، توانایی پردازش اطلاعات شناختی در آنان افزایش یافته و اطلاعات در سطح عمیق تری پردازش می گردند.
ابراهیم ویسی قربان همتی علمدارلو
هدف از پژوهش حاضر مقایسه تحوّلی مشکلات رفتاری-عاطفی در دانش آموزان کم توان ذهنی بود. بدین منظور تعداد 120 دانش آموز شامل 60 دانش آموز پسر و 60 دانش آموز دختر از گروه های سنی 9 تا 12 ساله، 12 تا 15 ساله و 15تا 18 ساله از مدارس دانش آموزان کم توان ذهنی ناحیه یک آموزش و پرورش شهر شیراز ( ناحیه معرّف) به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب و مورد مقایسه قرار گرفتند. در این پژوهش مشکلات رفتاری-عاطفی دانش آموزان به وسیله سیاهه مشکلات رفتاری- عاطفی اینفلد و تونگ (2002)، فرم معلم، مورد ارزیابی قرار گرفت که دارای 5 بعد رفتار ضد اجتماعی، درخودماندگی، اختلال ارتباطی، اضطراب و ارتباط اجتماعی می باشد. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از روش آماری تحلیل واریانس دوطرفه و چندمتغیره استفاده شد. یافته های پژوهش نشان داد که تفاوت نمره کل مشکلات رفتاری-عاطفی با توجه به گروه های سنی معنادار نمی باشد اما با توجه به جنسیت دانش آموزان و همچنین تعامل گروه های سنی و جنسیت معنادار می باشد (05/0p<). در بحث ابعاد نیز، میانگین نمره ابعاد مشکلات رفتاری-عاطفی با توجه به گروه های سنی معنادار نمی باشد. اما بین میانگین نمره ابعاد رفتار ضداجتماعی، درخودماندگی و اضطراب با جنسیت دانش آموزان و تمامی ابعاد مشکلات رفتاری-عاطفی با تعامل گروه-های سنی و جنسیت دانش آموزان تفاوت معناداری وجود دارد (05/0p<).
مرضیه درویشیان دیبا سیف
هدف از پژوهش حاضر پیش بینی بهزیستی روانشناختی بر مبنای ابعاد کمال گرایی در دانش آموزان تیزهوش بود. بدین منظور 180 دانش آموز سال اول دبیرستان (90 دختر و 90 پسر) از میان مدارس پرورش استعداد درخشان شهر شیراز به عنوان آزمودنی در این پژوهش شرکت کردند. ابزار های پژوهش شامل مقیاس کمال گرایی هیل و همکاران (2004) و مقیاس بهزیستی روانشناختی ریف (1998) بود. روایی مقیاس کمال گرایی از طریق محاسبه ی ضریب همبستگی هر یک از ابعاد با نمره ی کل و مقیاس بهزیستی روانشناختی از طریق تحلیل عاملی احراز شد. و نیز پایایی هر دو مقیاس از طریق ضریب آلفای کرونباخ بدست آمد . نتایج حاکی از روایی و پایایی قابل قبول این ابزار ها بود. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها از روش های آماری همبستگی گشتاوری پیرسون و رگرسیون چندگانه استفاده شد. نتایج نشان داد که ابعاد مثبت کمال گرایی بهزیستی روانشناختی را به طور مثبت پیش بینی می کند و ابعاد منفی کمال گرایی نیز با ابعاد بهزیستی روانشناختی همبستگی منفی دارد. از میان ابعاد منفی کمال گرایی، نیاز به تاٌیید دیگران با روابط مثبت با دیگران رابطه ی مثبت داشت و تمرکز بر اشتباهات نیز با بعد استقلال رابطه مثبت نشان داد. قوی ترین عامل پیش بینی کننده ی بهزیستی روانشناختی هدفمندی و ضعیف ترین عامل نیز بعد نیاز به تاٌیید دیگران بود که بهزیستی روانشناختی را به طور منفی پیش بینی می کرد. نتیجه گیری: این یافته ها در پرتو نتایج حاصل از مطالعات پیشین مورد بحث قرار گرفت و پیشنهادات تحقیقاتی و کاربردی در این رابطه ارائه شد.
محمد مهدی تیموری آسفیچی شهلا البرزی
پژوهش حاضر با هدف مقایسه قضاوت اخلاقی در دانش آموزان با و بدون ناتوانی ذهنی شهر شیراز صورت پذیرفت. در این پژوهش تعداد 160 دانش آموز با و بدون ناتوانی ذهنی در سطح سنی بالای 16 سال، مورد بررسی قرار گرفتند. گروه دانش آموزان با ناتوانی ذهنی مشتمل بر 80 دانش آموز (40 دختر و 40 پسر) و گروه دانش آموزان بدون ناتوانی ذهنی نیز مشتمل بر 80 دانش آموز (40 دختر و 40 پسر ) بودند که با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای تصادفی از بین چهار مرکز دخترانه و پسرانه دانش آموزان با ناتوانی ذهنی و چهار مدرسه دخترانه و پسرانه دانش آموزان عادی انتخاب شدند. به منظور بررسی متغیر پژوهش، مقیاس قضاوت اخلاقی(گیبز و همکاران،1992) بر روی هر یک از شرکت کنندگان اجرا شد. پایایی مقیاس پژوهش به وسیله ی ضریب آلفای کرونباخ و روش توافق بین آزمایندگان تعیین شد و همچنین روایی این مقیاس به وسیله ی همبستگی نمره هر بعد با نمره کل تعیین شد. نتایج، حاکی از روایی و پایایی قابل قبول این مقیاس بود. به منظور تجریه و تحلیل داده ها از روش آماری تی مستقل، تحلیل واریانس چند متغیری و تحلیل واریانس دو طرفه استفاده شد. نتایج نشان داد بین دانش آموزان با و بدون ناتوانی ذهنی در نمره کل مقیاس قضاوت اخلاقی و ابعاد آن، تفاوت معناداری وجود دارد. همچنین نتایج نشان داد بین دو گروه دختران و پسران در نمره کل مقیاس قضاوت اخلاقی و ابعاد آن بجز بعد زندگی، تفاوت معناداری وجود ندارد. در مجموع نتایج این پژوهش نشان می دهد که دانش آموزان با ناتوانی ذهنی با توجه به نظریه اخلاق اجتماعی گیبز در سطح اخلاق نابالغ و در مرحله اخلاق تبادلی قرار دارند و دانش آموزان بدون ناتوانی ذهنی در سطح بلوغ اخلاقی و در مرحله اخلاق جامعه پسند قرار دارند. در پایان یافته های پژوهش مورد بحث و نتیجه گیری قرار گرفت و پیشنهادات و محدودیت هایی نیز ارائه گردید.
فاطمه گلزاری قربان همتی علمدارلو
پژوهش حاضر با هدف بررسی تأثیر آموزش داستان های اجتماعی بر مهارت های اجتماعی دانش آموزان پسر اتیسم انجام شد. روش پژوهش شبهآزمایشی با طرح پیش آزمون پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری این پژوهش همه ی دانش آموزان پسر 6 تا 12 ساله اتیسم شهر شیراز در سال تحصیلی 92-91 بودند که از بین آنها نمونهای به حجم 30 نفر به روش نمونهگیری در دسترس انتخاب و به طور تصادفی در گروه آزمایش و کنترل جاگماری شدند به طوری که هر گروه 15 نفر بود. از هر دو گروه پیش آزمون به عمل آمد و گروه آزمایش آموزش داستان های اجتماعی در 16 جلسه دریافت کردند در حالیکه به گروه کنترل این آموزش ارائه نشد و در پایان برای هر دو گروه پس آزمون اجرا شد. برای سنجش مهارتهای اجتماعی از پرسشنامه مهارتهای اجتماعی استونی و همکاران(2003) استفاده شد. تحلیل داده ها با استفاده از روش تحلیل کواریانس نشان داد که میانگین نمرات مهارت های اجتماعی و خرده مقیاسهای آن(توانایی درک هیجانات و دیدگاه های دیگران، توانایی شروع تعامل با دیگران، توانایی حفظ تعامل با دیگران و توانایی پاسخ دهی به دیگران) در گروه آزمایش به طور معنیداری افزایش یافته است(01/0>p). یافتهها بیانگر تأثیر آموزش داستان های اجتماعی بر بهبود مهارت های اجتماعی دانش آموزان پسر اتیسم بود. بنابراین پیشنهاد میشود با طراحی و اجرای برنامه آموزشی داستان های اجتماعی جهت بهبود مهارت های اجتماعی دانشآموزان اتیسم اقدام شود.
مریم دوست زاده قربان همتی علمدارلو
پژوهش حاضر با هدف بررسی تأثیر مداخله بهنگام-خانواده محور بر سلامت عمومی و نشانگان استرس مادران کودکان با آسیب شنوایی انجام شد. روش پژوهش آزمایشی و از طرح پیش آزمون پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش حاضر همه ی مادران کودکان با آسیب شنوایی زیر 5 سال در سال تحصیلی 94-1393 بودند که از بین آن ها نمونه ای به حجم 32 نفر به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و به طور تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل جا گماری شدند به طوری که هر گروه 16 نفر بود. از هر دو گروه پیش آزمون به عمل آمد و گروه آزمایش مداخله بهنگام خانواده-محور را در 12 جلسه دریافت نمودند. در حالی که به گروه کنترل این مداخله ارائه نشد و در پایان برای هر دو گروه پس آزمون اجرا شد. ابزار مورد استفاده در این پژوهش پرسشنامه سلامت عمومی و پرسشنامه نشانگان استرس بود.تحلیل داده ها با استفاده از روش تحلیل کوواریانس نشان داد که میانگین نمرات سلامت عمومی و خرده مقیاس های آن ( اختلالات جسمی، اختلالات اضطرابی، اختلال در کنش اجتماعی و افسردگی) و نشانگان استرس در گروه آزمایش به طور معناداری کاهش یافته است (05/0p < ) یافته ها بیانگر یعنی مداخله بهنگام خانواده محور سبب بهبود سلامت عمومی و نشانگان استرس در مادران کودکان با آسیب شنوایی می گردد. بنابراین پیشنهاد می شود با طراحی و اجرای برنامه مداخله بهنگام خانواده-محور جهت بهبود سلامت عمومی و نشانگان استرس در مادران کودکان با آسیب شنوایی اقدام شود.