نام پژوهشگر: ارشک حلی ساز
علی معینی حنانه محمدی کنگرانی
چکیده: یکی از عوامل موثر در موفقیت اجرای پروژه های منابع طبیعی و آبخیزداری؛همکاری مردم و نهادهای مردمی در تمامی مراحل اجراء این پروژه هاست به طوری که میتوان گفت ضامن موفقیت آنها می باشد. در این میان به نظر میرسد به علت مسأله کمبود آب و خشکسالی های اخیر همکاری نهادهای مردمی در پروژه های آبخیزداری بیش از منابع طبیعی باشد، لذا مطالعه حاضر با هدف ارتقاء میزان همکاری نهادهای مردمی در مدیریت و اجرای پروژه های منابع طبیعی و آبخیزداری به صورت مطالعه موردی در دو دهستان فاریاب و برنطین شهرستان رودان انجام شده و به تعیین نقاط ضعف و قوت روابط نهادهای مردمی با کارکنان اداره منابع طبیعی و آبخیزداری شهرستان رودان می پردازد. همچنین برای آزمون این فرضیات که "احتمالاً شبکه همکاری نهادهای مردمی و اداره منابع طبیعی و آبخیزداری شهرستان رودان دارای نواقص بسیاری از نظر تراکم و مرکزیت هاست " و "شاید همکاری نهادهای مردمی و این اداره در اجرای پروژه های آبخیزداری بیشتر از منابع طبیعی باشد" ، از رویکرد تحلیل شبکه ای استفاده گردید. بر این اساس داده های مورد نیاز از طریق پرسشنامه جمع آوری گردید و شبکه همکای نهادهای مردمی و اداره مذکور در دو دهستان فاریاب و برنطین ترسیم گردید. برای تحلیل شبکه نیز از مفهوم مرکزیت و نیز نرم افزارهای netdraw,visone,ucinet استفاده گردید. نتایج نشان دادند که شبکه همکاری میان نهادهای مردمی و این اداره از نظر تراکم و مرکزیت ها نواقص زیادی دارد، اما مهمترین فرضیه که مسأله اصلی تحقیق نیز بود و بیان میکرد میزان همکاری نهادهای مردمی در اجرای پروژه های آبخیزداری بیش از منابع طبیعی است؛ رد شد. همچنین بر اساس بررسی های بعمل آمده اجرای موفق پروژه های منابع طبیعی و آبخیزداری بدون همکاری مردم و نهادهای مردمی تقریباً غیر ممکن بوده ونهادهای مردمی در این موفقیت نقش بسزایی دارند. نقاط قوت و ضعف روابط مذکور نیزمشخص گردید و در نهایت پیشنهاد گردید اجراء پروژه های منابع طبیعی و آبخیزداری با همکاری نهادهای مردمی صورت گیرد و از نتایج رویکرد تحلیل شبکه ای در مدیریت مشارکتی عرصه های طبیعی و حوزه های آبخیز، استفاده شود. کلمات کلیدی: شبکه همکاری، اداره منابع طبیعی و آبخیزداری شهرستان رودان، نهادهای مردمی، رویکرد تحلیل شبکه ای
نسیم قشقایی زاده احمد نوحه گر
در این مطالعه پس از تعیین پارامترهای ورودی مدل hec-hms و انتخاب روش هیدروگراف واحد scs برای تبدیل بارش مازاد به رواناب و ردیابی از روش lag، مدل سازی حوضه انجام گردید. نتایج حاصل از شبیهسازی اولیه نشان داد که بین دبیهای اوج مشاهدهای و شبیهسازی شده اختلاف وجود دارد. مدل در خصوص برآورد حجم در اجرای اولیه جز در یک رویداد (در تاریخ 16/11/88 که دبی اوج بالایی داشت و با شدت زیاد در مدت کوتاهی اتفاق افتاده بود)، موفق نبود به طوری که میانگین خطای بدست آمده بیش از 33 درصد برآورد شده بود. اختلاف زمان رسیدن به اوج هیدروگراف مشاهده ای و شبیه سازی شده هم جز در یک مورد (رویداد 10/01/88) مساوی یا کمتر از 5/2 ساعت بوده است (5/2 ساعت و دیگری 45 دقیقه). با بررسی های صورت گرفته و با توجه به شکل هیدروگراف در رویداد 10/01/88 که دارای دو نقطه اوج می باشد مشخص شد که در روش هیدروگراف واحد scs در مدل hec-hms که در این مطالعه جهت برآورد میزان رواناب از آن استفاده شده بود فرض بر این است که هیدروگراف حوزه تک اوجی می باشد. به همین خاطر مدل در این رویداد نتوانست زمان رسیدن به اوج را درست برآورد کند. نتایج حاصل از واسنجی و ارزیابی مدل hec-hms نشان داد که این مدل در خصوص پیش بینی دبی اوج و زمان مربوط به آن می تواند نتایج قابل قبولی را ارائه نماید. به طوری که در مراحل واسنجی و ارزیابی مدل، اختلاف دبی اوج هیدروگراف مشاهده ای و هیدروگراف شبیه سازی شده عمدتاً کمتر از 1 درصد بوده است. در اختلاف زمان رسیدن به اوج هیدروگراف مشاهده ای و شبیه سازی شده، قبل از واسنجی و بعد از آن تغییری روی نداد. در نتایج حاصل از واسنجی در برآورد حجم مشخص شد که مدل در برآورد حجم موفق نبود زیرا بعد از واسنجی درصد اختلاف حجم نه تنها بهبود نیافت بلکه در رویداد 16/11/88 نیز که خوب برآورد شده بود تغییرات زیادی حاصل شد. اعتباریابی مدل نیز با مقادیر بهینه شده شماره منحنی بیانگر 3/6- درصد اختلاف بین دبیهای مشاهده شده و شبیهسازی شده میباشد که در محدوده 20 درصد خطای مجاز مدل قرار دارد آنالیز حساسیت مدل نسبت به مقدار شماره منحنی بدین صورت انجام شد که داده های مورد نظر به فاصله های مساوی تقسیم گردید و در هر مرحله 5 درصد مقدار اولیه تا حد 25%- و 25%+ به داده ها اضافه و یا از آن ها کم شد و این مقادیر به مدل وارد شدند و تأثیر آن بر روی میزان دبی خروجی مشخص گردید. در نهایت این نتیجه حاصل شد که برای مقادیر cn کمتر از 27/75 (شماره منحنی متوسط وزنی حوزه)، میزان دبی اوج تغییر زیادی نمی کند اما با افزایش 10 درصد به شماره منحنی زیرحوزه ها درصد تغییرات دبی اوج افزایش می یابد. یعنی وقتی که شماره منحنی متوسط وزنی حوزه مورد مطالعه از 27/75 به 79/82 می رسد دبی اوج زیاد می شود. و هنگامی که این درصد تغییرات به میزان 10 تا 15درصد می رسد تغییرات ناچیزی در دبی اوج اتفاق می افتد. یعنی وقتی که شماره منحنی متوسط حوزه در محدوده 79/82 تا 56/86 تغییر می کند، دبی اوج هیدروگراف سیل با اختلاف کمی تقریبا ثابت می ماند. حال اگر شماره منحنی متوسط حوزه بیشتر از 15 درصد افزایش یابد، به دبی پیک سیل به میزان زیادی افزوده می شود. همان طور که از نمودار آنالیز حساسیت مدل مشخص است هرگاه شماره منحنی متوسط وزنی حوزه از 56/86 بیشتر می شود نمودار با شیب تندی حالت صعودی می یابد یعنی دبی یک دفعه افزایش شدیدی پیدا می کند. این موضوع نشان دهنده این است که مدل به این پارامتر در مقادیر بالای cn بسیار حساس می باشد در حالی که با کاهش آن تغییرات ناچیزی در دبی اوج خروجی مشاهده شده است؛ لذا با تاکید بر اینکه، شماره منحنی به نوبه خود از روی مشخصات خاک، نوع بهره وری از زمین و شرایط رطوبت قبلی خاک تعیین می شود (علیزاه، 1390) و با توجه به این موضوع که فقط پوشش گیاهی و استفاده از زمین در کنترل و مدیریت انسان است که با اصلاح آن می توان نفوذ پذیری خاک را افزایش و سرعت سیل را کاهش داد، پیشنهاد می گردد که هر گونه عملیات کنترل سیلاب در محدوده مورد مطالعه، با احتیاط و مطالعه کافی و در جهت کنترل پوشش گیاهی صورت گیرد، چون از جهت ژئومورفولوژیک یک سیستم به صورت کنش – واکنش عمل می کند و تغییر در یک قسمت آن می تواند بر قسمت های دیگر تأثیر بگذارد (کوک و دور کمپ، 1377).
منا قاضی زاده احمد نوحه گر
در همه کشورهای دنیا جمعیت های روستایی وابسته به زمین می باشند و همین وابستگی انسان به زمین وقتی توام با استفاده های بی رویه و غیر اصولی از منابع طبیعی همچون خاک گردد موجبات بروز تخریب را فراهم می نماید. تخریب خاک به معنی کاهش در میزان تولید بالقوه و بالفعل خاک و یا کاهش در بهره دهی خاک در اثر عوامل طبیعی یا غیر طبیعی همچون استفاده های بی رویه انسانی می باشد. از سالیان گذشته، همواره مطالعات بسیاری در اکثر کشورهای دنیا در خصوص تاثیر چرای دام و آثار لگد کوبی آن بر ویژگی های فیزیکی خاک مانند وزن مخصوص، مقاومت مکانیکی، درصدتخلخل، نفوذپذیری و فرسایش خاک صورت گرفته است. حوضه آبخیز راونگ از جمله حوضه هایی است که به جهت قرارگیری در منطقه خشک، ویژگی های مناطق فقیر از نظر پوشش گیاهی را به لحاظ کمبود ریزش های جوی داراست و این معضل زمانی تشدید می شود که خشکسالی های طولانی (طی 15 سال گذشته) حوضه ذکر شده را به یکی از فقیرترین حوضه های جنوب کشور از نظر پوشش گیاهی تبدیل کرده است. اقتصاد غالب مردم ساکن در حوضه مورد مطالعه مبتنی بر کشاورزی نیمه مدرن و دامپروری سنتی می باشد و اغلب گله های آنها شامل دام های کوچک (بز و گوسفند) بوده که به واسطه چرای آزاد باعث نابودی پوشش های گیاهی و تخریب خاک یکی از دلایل اصلی فرسایش در حوضه می باشد. طبق ساختار گلاسود، تخریب خاک ناشی از فعالیت های انسانی به دو گروه اصلی تقسیم بندی می شوند که شامل، تخریب در اثر جا به جایی خاک از طریق آب و باد و تخریب درونی خاک از طریق زوال ویژگی های خاک است. که در مطالعه حاضر با انجام آزمایش های شیمیایی و فیزیکی بر روی نمونه های خاک منطقه، میزان هدایت الکتریکی، آهک، اسیدیته خاک، نفوذ پذیری و تراکم خاک تعیین شد و همچنین با بازیدهای میدانی و تعیین میزان فرسایش خاک و همچنین تهیه نقشه تراکم دام منطقه مشخص شد که مهم ترین عامل موثر در تخریب خاک حوضه مورد مطالعه بر اساس رویکرد گلاسود، کاهش نفوذپذیری و افزایش وزن مخصوص ظاهری خاک در مناطق با تراکم دام بالا است و همچنین با توجه به نتایج مطالعه حاضر، حدود 70% حوضه در معرض تخریب قرار گرفته که بر اساس فاکتورهای انسانی موثر بر تخریب خاک بر اساس رویکرد گلاسود، فاکتور چرای بی رویه دام مهمترین فاکتور تخریب در حوضه مورد نظر می باشد.
علیرضا تراب اقدامی احمد نوحه گر
پژوهش حاضر با هدف بررسی اثرات جاذبه های اکوتوریسم بر توسعه و رونق گردشگری در شهرستان سواد کوه استان مازندران انجام شده است. در این تحقیق ابتدا به شناخت مبانی نظری تحقیق یعنی شناخت گردشگری و اکوتوریسم همچنین انواع مختلف گردشگری و اثرات آن از لحاظ اثرات مثبت و منفی (اثرات فرهنگی، اقتصادی و محیطی) که بر جای می گذارد اقدام گردیده است. پس از آن به شناخت وضع موجود در استان مازندران و شهرستان سواد کوه، از لحاظ وضعیت جغرافیایی (طبیعی و انسانی) و خصوصیات فرهنگی و اقتصادی حاکم بر آن پرداخته شده است. مطالعات خاص گردشگری قدم بعدی این تحقیق است که شامل شناخت جاذبه ها و معرفی آنها از جمله جاذبه های طبیعی، تاریخی، فرهنگی و انسان ساخت و بررسی امکانات و تأسیسات گردشگری در سطح استان و شهرستان سواد کوه می گردد. پس از آن با استفاده از مدل swot، به بررسی قوت ها و ضعف ها، فرصت ها و تهدیدهای گردشگری و اکوتوریسم در شهرستان سواد اقدام گردید. نتایج تحقیق و بررسی های به عمل آمده از روش swot نشان می دهد که 14 نقطه قوت و فرصت در مقابل 6 نقطه ضعف و تهدید نشانگر توانایی های شهرستان سوادکوه در بخش گردشگری و اکوتوریسم می باشد. با استفاده از ماتریس swot، اطلاعات با یکدیگر مقایسه و چهار نوع استراتژی ارائه می گردد استراتژی های تهاجمی (so)، استراتژی های محافظه کارانه (wo)، استراتژی های رقابتی (st) و استراتژی های تدافعی (wt). شهرستان سواد کوه در خانه شماره v با مختصات 68/2 ماتریس ارزیابی عوامل خارجی و79/2 ماتریس ارزیابی عوامل داخلی قرار دارد. بنابراین استراتژی استخراجی محافظه کارانه میباشد.
عیسی برخورداری پور احمد نوحه گر
صنعت توریسم اکنون به عنوان صنعتی پویا با ویژگیهای توسعه مدارانه خود، بخش مهمی از فعالیتهای تولیدی را در جهان پیشر فته و رو به رشد به خود اختصاص داده است. رشد این صنعت در هر کشور، نیاز به استراتژی مناسب و برنامه ریزی و مدیریت بالنده دارد. هدف این پژوهش امکان سنجی توانمندی جذب گردشگری طبیعت شهرستان جاسک با استفاده از مدل بررسی swot است. در این مدل ارزیابی کننده از نقاط ضعف، قوت، فرصت و تهدیدها بهترین راهبرد برای فرایند برنامه ریزی راهبردی صنعت گردشگری در شهرستان جاسک ارائه می نماید. روش جمع آوری داده ها و تحلیل اطلاعات استفاده نیز بیشتر اسنادی، توصیفی– تحلیلی است. یافته های تحقیق از بررسی توانایی های این شهرستان در زمینه صنعت نوپای گردشگری، حاکی از این واقعیت است که این شهرستان به لحاظ موقعیت خاص جغرافیایی خود و واقع شدن در کنار دریای مکران و آبهای آزاد و همجواری باکشورهای حاشیه جنوب خلیج فارس و دریای عمان، داشتن آب و هوای مطبوع و دلپذیر در فصل پائیز و زمستان و بهره مندی از مناظر چشم نواز طبیعی و تاریخی، ظرفیت تبدیل شدن به یکی از قطبهای بزرگ گردشگری در جنوب شرقی کشور را دارا است. مانع اساسی و ضعف بزرگ در راه رسیدن به این هدف به تعدد تصمیم گیران و مسائل مدیریتی و ضعف در زیرساخت ها باز می گردد. راهکارهای این پژوهش در بهینه سازی وضع موجود و ساماندهی صنعت گردشگری در این شهرستان می باشد.
معصومه رخبین احمد نوحه گر
فرسایش یکی از مهمترین شاخصهایی است که در واقع نتایج اقدامات و واکنشهای عوامل موثر در حوضه آبخیز را نشان می دهد. بنابراین به حداقل رساندن فرسایش می تواند موضوع بسیار مهمی در برنامه ریزی آبخیزداری باشد. از طرفی مبنای منسجم و روش مدونی برای تصمیم گیری در رابطه با عملیات آبخیزداری و ترتیب چیدمان آن مانند آن چیزی که در روش آمایشی وجود دارد، در دسترس نیست و قوانین مدون و منسجمی برای آن ارائه نگردیده است. حوضه ی آبخیز برنطین یکی از مناطقی است که متحمل فرسایش فزاینده خاک می باشد و بررسی فرسایش و بار رسوب در این حوضه که به عنوان یکی از منابع تأمین آب سد میناب و آب شرب بندرعباس است، از اهمیت بالایی برخوردار می باشد. از فرآیند تحلیل سلسله مراتبی که یکی از روشهای تصمیم گیری چند شاخصه است، به منظور وزن دهی و اولویت بندی شاخصها و تصمیم گیری و انتخاب یک گزینه از میان گزینه های متعدد تصمیم، با توجه به شاخصهایی که تصمیم گیرنده تعیین می کند، به کار می رود. هدف از این تحقیق، پی ریزی طراحی یک ساختار مناسب برای نیل به بهترین تصمیم در چیدمان روشهای آبخیزداری می باشد. برای اولویت بندی روشهای آبخیزداری سه شرایط متفاوت یا منطقه متفاوت در راستای تحلیل فرسایش در قالب کوهستان، تپه، جلگه و دشت طراحی و برای ساختار ahp، هدف، کاهش(کنترل) فرسایش و رسوب و بنا به موضوع مورد مطالعه 5 شاخص در نظر گرفته شد که عبارتند از: مشارکت مردمی، تأثیر گذاری و دوام، هزینه بری کمتر، نمود مدیریتی و دخالت کمتر در طبیعت. نتایج حاصل از اولویت بندی شاخصها در کوهستان بدین ترتیب بدست آمد: تأثیر گذاری و دوام، برخورداری از مشارکت مردمی، نمود مدیریتی، دخالت کمتر در طبیعت، هزینه بری کمتر و نتایج حاصل از اولویت بندی روشها اینگونه تشخیص داده شد: قرق، بندهای سنگی ملاتی، بذر پاشی، بذر کاری، بندهای خشکه چین، بندهای توریسنگی، تراس بندی. اولویت بندی معیارها در تپه به ترتیب: تأثیر گذاری و دوام، نمود مدیریتی، برخورداری از مشارکت مردمی، هزینه بری کمتر، دخالت کمتر در طبیعت و ترتیب اولویت بندی روشها: هلالی آبگیرسد زیر زمینی، آبگیر کوچک، بندهای خشکه چین، قرق، بند خاکی، کپه کاری، بذر پاشی و بانکت بندی، تشخیص داده شد. نتایج در جلگه و دشت برای معیارها به این ترتیب بدست آمد: برخورداری از مشارکت مردمی، نمود مدیریتی، تأثیر گذاری و دوام، دخالت کمتر در طبیعت، هزینه بری کمتر و برای اولویت بندی روشها: پخش سیلاب، دیواره سیل بند و بوته کاری، گوره، سد زیر زمینی، تورکینست، آبشکن، کف بند، به ترتیب اولویت بندی گردید. با بررسی نتایج، در نهایت چیدمانی که ارائه گردید، اینگونه می باشد: در برنامه ریزی برای حوضه ی آبخیز در اولویت نخست تأثیرگذاری و دوام به همراه برخورداری از مشارکت مردمی مبنا قرار بگیرد و در اولویت دوم دخالت کمتر در طبیعت بعنوان ملاک برای چیدمان در نظر گرفته شود. هزینه بری کمتر و نمود مدیریتی نیز از شاخصها حذف گردد.
ابوذر نیکنام احمد نوحه گر
مهم ترین پدیده در فرایند های پوستی زمین جریان آب ها است و رودخانه ها نه تنها در سیمای کلی زمین نقش دارند، بلکه شکل زیستن انسان در کره ی زمین را نیز تعیین می نمایند. در این تحقیق مزیت و اهمیت یک مدل عددی به منظور پیش بینی و پایش فرایندهای حاکم بر تغییرات رودخانه ها مورد بحث قرارگرفته است. به همین منظور و با توجه به اهمیت سرعت جریان آب و تنش¬های برشی ناشی از آن بر فرسایش رودخانه ای، از یک مدل عددی دوبعدی به نام cche2dبرای شبیه سازی تغییرات رودخانه در بازه ای از رودخانه کر (حدفاصل بین پل عباس آباد و سد درودزن شهرستان کامفیروز، استان فارس) بهره گرفته شده است. در این بررسی با بهره گیری از نقشه های بزرگ¬مقیاس ازپستی و بلندی محدوده مورد مطالعه، ابتدا هندسه مدل و شبکه محاسباتی با ابعاد مختلف، تهیه و سپس براساس مشخصات اندازه گیری شده جریان رودخانه، مدل هیدرودینامیک دوبعدی متوسط عمق، اجرا و نتایجی همچون توزیع عمق و سرعت جریان در خم رودخانه استخراج گردید. از دو معیار آماری r.m.s.e و m.a.p.e داده¬های حاصل از شبیه¬سازی مدل در مقابل داده¬های مشاهده¬ای، مقایسه شد که خطای مدل برای پارامترهای سرعت، عمق و شیب انرژی با شاخص r.m.s.e به ترتیب 027/0، 13/0، 0004/0 و با شاخص m.a.p.e به ترتیب51/0، 65/0 و 33/3 درصد برآورد گردیدند. نتایج نشان دادند که داده های شبیه سازی شده در مقایسه با داده های حاصل از اندازه گیری صحرایی شباهت زیادی دارند. هم¬چنین نتایج نشان دادند که این مدل تغییرات رودخانه، توسعه و انبساط و گسترش جانبی رودخانه را با دقت بالایی پیش بینی می¬کند. در آخر به این نکته پی می¬بریم که بهره گیری از مدل های دینامیک سیالات محاسباتی (cfd) برای مدل سازی تغییرات رودخانه، ما را یک گام به پیش بینی های کلی تر برای فرایندهای حاکم در رودخانه های پیچان رودی نزدیک تر می کند. همچنین، مدلcche2d از قابلیت خوبی جهت پیش¬بینی تغییرات رودخانه های پیچان برخوردار است.
فهیمه بهرامی ارشک حلی ساز
مقیاس مکانی بحثی موردتوجه در تحقیقات محیطی سال های اخیر بوده است. در این بین اثرات متفاوت مقیاس بر پدیده ها و فرآیندهای محاط شده و شناخت آن ها چالشی اساسی در بررسی فرآیندهای محیطی محسوب می شود. لذا این تحقیق با بررسی مفاهیم بنیادین مرتبط با مقیاس و ارتباط آن ها با جنبه های عملیاتی و کاربردی این مفهوم در فن آوری سامانه ی اطلاعات جغرافیایی تلاش کرده است، وجود رابطه ی مرتّب مکانی بین اندازه ی کارتوگرافیک نقشه های توپوگرافی و محتوای اطلاعاتی آن ها را مورد آزمون قرار دهد. از این رو ابتدائاً مبانی ریاضی مرتبط مرور شده است و سپس وجود ترتیب مقیاس مکانی در خروجی نقشه ی شیب، با اخذ و بررسی الگوریتم شیب در نرم افزار arcgis9.3 ، مورد بررسی قرار گرفته است. بدین منظور از نقشه های شیب رستری تهیه شده از نقشه های رقومی ارتفاع در دو مقیاس (1:50000 و 1:25000) با دو پیکسل سایز (10و100)، در چهار نقطه ی مختلف از نقشه استفاده شده است. سپس همسایگی های 3*3 و ارقام مربوط به هر پیکسل در هر کدام از نقشه ها برداشت و در الگوریتم شیب جایگذاری شدند و سپس نتایج حاصل از آن جهت برآورد تغییرات شیب در دیفرانسیل کلّ معادله ی شیب قرار داده شد. میزان دیفرانسیل کلّ نتیجه شده در هیچ یک از حالات مذکور صفر نگردید که می تواند مبیّن وجود عدم ثبات در تغییرپذیری نقشه های شیب باشد و به بیانی کاربردی، تغییر مقیاس هندسی نقشه ها نه-تنها حجم و اندازه ی اطلاعات در دسترس بلکه درک و دریافت از آن ها را نیز کاملاً تحت تأثیر قرار می دهد. درانتها پیشنهاد شده است که انتخاب مقیاس کارتوگرافیک نقشه ها در مراحل مختلف مطالعاتی تنها بر مبنای ترتیب کارتوگرافیک آن ها نباشد و تحقیقات آتی بر تعیین چگونگی دست یابی به مقیاس بهینه متمرکز شود.
بهرام حسین پور کوهشاهی رسول مهدوی
توزیع و مکان یابی بهینه ایستگاه های آتش نشانی به دلیل اهمیت و توجه روزافزون به امر ایمنی در شهرها و ارائه تمهیداتی درزمینه پیشگیری و مقابله با آتش سوزی و حادثه بسیار مهم است. این مهم در مورد شهر بندرعباس که در حال توسعه سریع می باشد، صدق میکند. مهم ترین مشکل در خدمات رسانی ایستگاه های آتش نشانی منطقه یک شهر بندرعباس، ناکافی بودن تعداد ایستگاه های موجود و محدود بودن شعاع عملکردی آن ها می باشد. موضوع این تحقیق بررسی توزیع کمّی و کیفی این ایستگاه ها به صورت کمی و کیفی است. در این راستا، شاخص های مطرح به ترتیب الویت شامل نزدیکی به پارامترهای (شبکه ارتباطی - تراکم جمعیت - مراکز تجاری - مراکز صنعتی - مراکز آموزشی -مراکز اداری - مراکز درمانی) و فاصله از پوشش عملکردی هستند. که اثر هر یک در ارتباط با مکان گزینی در قالب نقشه در محیط gis ارائه گردیده است.