نام پژوهشگر: محمد رضا پورمجیدیان
روح الله فلاح نژاد اصغر فلاح
اندازه گیری رویش سالیانه، اطلاعات مطلوبی را درباره رویش درخت در اختیار قرار می دهد و در جنگل های همسال یکی از مهمترین نیازها برابر تصمیمات مدیریتی در جنگل است. هدف از این تحقیق دستیابی به میزان رویش متغیرهای کمی و ارزیابی کیفی توده سدر اطلس در منطقه گلیداغی می باشد. این تحقیق در توده های دست کاشت 41 ساله سدر اطلس (cedrus atlantica) در منطقه گلیداغی صورت گرفت. بدین منظور با آماربرداری 100درصد از توده، مشخصه های قطر، ارتفاع اندازه گیری و مشخصه های کیفی توده ثبت شد. برای تعیین رویش از 30 درخت در توده با مته سال سنج نمونه تهیه شد. برای اندازه گیری پهنای دوایر رویشی از میز اندازه گیری lintab 6 با برنامه tsapwin sci با دقت میلیمتر استفاده شد. سپس رویه زمینی و موجودی حجمی محاسبه شد. و با استفاده نتایج آنالیز نمونه ها رویش قطری برحسب سن محاسبه گردید. نتایج نشان داد که میانگین قطر در توده 41 ساله سدر اطلس 29 سانتیمتر و میانگین رویش قطری سالانه این توده 71میلی متر، میانگین ارتفاع 16 متر و میانگین رویش ارتفاعی سالانه 39 سانتی متر، میانگین رویه زمینی 08/38 مترمربع در هکتار و میانگین رویش رویه زمینی این توده 92/0 مترمربع، میانگین حجم 16/1 سیلو و موجودی حجمی توده سرپا 9/629 سیلو در هکتار و میانگین رویش حجمی این توده 36/15 سیلو در هکتار بدست آمد. ضریب قدکشیدگی توده سدر اطلس گلیداغی 3/57 بدست آمد. همچنین 88 درصد پایه ها دارای تاج متقارن، 82 درصد دارای تاج شاداب و 75 درصد دارای تنه با کیفیت درجه 1 بودند.
مهسا کریمی محمد رضا پورمجیدیان
جنگل های زاگرس به لحاظ وسعت، ارزش های زیست محیطی و حفاظت آب و خاک از اهمیّت خاصی برخوردار هستند که در طی دهه های گذشته به دلیل قرار گرفتن در یک بستر اقتصادی- اجتماعی و عدم مدیریت جامع تا حد زیادی تخریب شده و می رود تا توان بالقوه خود را از دست بدهد. با توجه به اهمیّت این جنگل ها در حفظ حیات ساکنین منطقه، لازم است تا با مطالعه و شناخت کافی از وضعیت این جنگل ها و پتانسیل بالقوه آن ها، نسبت به برنامه ریزی و مدیریت مناسب در مورد آن اقدام شود. بررسی الگوی مکانی جوامع گیاهی، به منظور شناخت این جوامع و درک بسیاری از مسائل در بوم شناسی و مدیریت جنگل ضروری است. هدف از اجرای این تحقیق بررسی الگوی مکانی و کنش متقابل بلوط ایرانی و بنه به عنوان مهمترین گونه های جنگل های زاگرس است تا با شناخت بیشتر این گونه ها بتوان گامی در جهت حفظ و احیاء آن ها برداشت. بدین منظور یک قطعه دو هکتاری با ابعاد 200×100 متر در دامنه های جنوبی جنگل های باینگان انتخاب و مورد آماربرداری صددرصد قرار گرفت. با استفاده از روش فاصله تا خطوط موازی، مختصات تمامی درختان تعیین، و در نهایت نقشه مکانی درختان تهیه شد. به منظور تحلیل الگوی مکانی گونه ها از روش کوادرات های پیوسته، شاخص نزدیکترین همسایه و شکل تک متغیره تابع k-رایپلی و برای بررسی کنش متقابل گونه ها از شکل دومتغیره تابع k-رایپلی و رابطه ی اندازه درخت- فاصله استفاده شد. بر اساس نتایج بدست آمده کوادرات های پیوسته الگوی بلوط ایرانی را کپه ای متمایل به تصادفی و الگوی بنه را به شکل کپه ای ضعیف معرفی کرد. اما شاخص نزدیکترین همسایه الگوی بلوط ایرانی را کپه ای و بنه را به صورت تصادفی تعیین کرد. نتایج تحلیل داده ها با استفاده از شکل های تک و دومتغیره تابع k-رایپلی نشان داد که الگوی مکانی و کنش متقابل گونه-ها با افزایش مقیاس تغییر می کند. همچنین نتایج عدم کارآیی رابطه اندازه درخت- فاصله را در بررسی کنش متقابل گونه ها نشان داد. به طور کلی نتایج این پژوهش بیانگر تشریح مناسب الگوی مکانی و کنش متقابل گونه ها توسط تابع k-رایپلی در توده مورد بررسی است که می تواند به عنوان یک کلید راهنما در شناخت و تصمیم گیری برنامه های مدیریتی و دخالت های جنگل شناسی مفید باشد.
محمد هادی معتمدی محمد رضا پورمجیدیان
به منظور بررسی تأثیر جهت جغرافیایی شرقی و غربی و خاک بر مشخصات کمی و کیفی جنگل کاری خالص توسکا ییلاقی، دو رویشگاه در حوزه آبخیز 33 و 34 واقع در استان مازندران، شهرستان تنکابن انتخاب گردید. مساحت کل دو توده 30 هکتار برآورد گردید. نمونه برداری به روش سیستماتیک با شروع تصادفی و شدت آماربرداری 10 درصد انجام گردید. تعداد30 قطعه نمونه به شکل دایره و به مساحت 05/0 هکتار در هر جهت جغرافیایی، با شبکه آماربرداری 50 در 100 متر پیاده شد. مشخصه های کمی و کیفی شامل، قطر برابر سینه کلیه درختان در قطعات نمونه، ارتفاع تعداد 7 اصله درخت در هر قطعه نمونه، زادآوری، پوشش گونه های علفی کف جنگل، خاک و .... برداشت شد. نتایج نشان داد که، تعداد در هکتار، میانگین قطر برابر سینه، ارتفاع کل، ارتفاع غالب، ارتفاع تنه و طول تاج درختان واقع در جهت جغرافیایی غربی به ترتیب، 803 اصله در هکتار، 48/18 سانتی متر، 05/19 متر، 2/20 متر، 7/11 متر، 7/2 متر و در دامنه شرقی به ترتیب، 785 اصله ذر هکتار، 76/18 سانتی متر، 16/2 متر، 1/23 متر، 1/14 متر، 1/4 متر بدست آمد. متوسط ضریب قدکشیدگی درختان در جهت جغرافیایی غربی و شرقی به ترتیب 08/103 و 12/118 درصد شده است. رویش متوسط قطری و رویش متوسط ارتفاع بر حسب سن درختان دامنه های غربی و شرقی به ترتیب 24/9، 38/9 میلی متر و30/95، 0/117 سانتی متر محاسبه گردید. مقدار حجم در هکتار جنگل کاری توسکا در دامنه غربی و شرقی به ترتیب 94/214 و 05/218 متر مکعب محاسبه شد. از نظر کیفیت تنه درختان در دامنه غربی 23 درصد عالی، 32 درصد خوب، 24 درصد متوسط و 21 درصد ضعیف و درختان واقع در جهت جغرافیایی شرقی، 16 درصد عالی، 35 درصد خوب، 24 درصد متوسط و 25 درصد ضعیف است. 95 درصد تنه درختان و 87 درصد تاج درختان در دامنه غربی سالم و در دامنه شرقی به ترتیب 95 درصد و 84 درصد است. نتایج تجزیه واریانس و نیز گروه بندی میانگین ها نشان داد که تفاوت بین دو دامنه از نظر ارتفاع کل، ارتفاع غالب، طول تاج و تنه، رویش متوسط ارتفاع و نسبت طول تنه به ارتفاع کل، زادآوری، وضعیت کیفیت خوب تاج، کیفیت تنه عالی، تقارن تاج و رطوبت افق اولیه خاک و میانگین شاخص تنوع، غنا و یکنواختی گونه های علفی کف جنگل در سطح 1 درصد معنی داری گردید. این تفاوت همچنین از نظر نسبت طول تاج به ارتفاع کل درختان توسکا و زادآوری درختان در زیر اشکوب جنگل-کاری درکلاسه بیشتر از 30/1 متر، در سطح 5 درصد معنی داری شد. در سایر مشخصه های کمی و کیفی درختان مورد مطالعه و مشخصات خاک تفاوت بین دو جهت معنی داری نشد. لذا می توان نتیجه گرفت، که وضعیت کمی و کیفی جنگل کاری توسکا ییلاقی و زادآوری واقع در جهت جغرافیایی شرقی نسبت به دامنه غربی، برتری دارد.
مصیب خلیل پور محمد رضا پورمجیدیان
با توجه به اینکه آتش سوزی در جنگل های طبیعی گذشته از نابودسازی ذخایر ژنتیکی، سیر تکاملی جنگل را در رسیدن به اوج به تأخیر می اندازد و هزینه سنگین بازسازی را به جامعه تحمیل می نماید، در این تحقیق به منظور بررسی خسارت آتش سوزی بر خصوصیات فیزیکی – شیمیایی خاک، پوشش گیاهی، تعداد و زی توده کرم خاکی با استفاده از سیستم موقعّیت یاب جغرافیایی محدوده آتش سوزی تعیین و بر روی نقشه رقومی شده منطقه پیاده شد. در نرم افزار arc map نقشه های طبقات شیب، ارتفاعی و جهت های جغرافیایی تهیّه و با تلفیق این نقشه ها واحدهای همگن مشخص شد. منطقه شاهد به گونه ای انتخاب شد که از نظر خصوصیّاتی از قبیل نوع پوشش گیاهی، شیب و جهت با منطقه آتش سوزی بیشترین همگنی را داشته باشد. شبکه آماربرداری تصادفی منظم به ابعاد 1250 در 800 متر بر روی نقشه منطقه پیاده شد؛ در عرصه با استفاده از سیستم موقعیّت یاب جهانی اقدام به پیاده نمودن 30 قطعه نمونه مستطیلی به ابعاد 25 × 30 مترمربع شد. نوع گونه های چوبی و درصد تاج پوشش در پلات، نوع گونه و درصد پوشش علفی به روش ابعاد شبکه مربعی در میکرو پلات ( 1 × 1 متر مربع)، تعداد و زی توده کرم های خاکی در مساحت یک مترمربع در عرصه و آزمایشگاه اندازه گیری شد. نتایج تجزیه واریانس به ترتیب معنی داری تعداد و درصد تاج پوشش درخت و درختچه، تعداد و درصد پوشش علفی، خصوصیّات (تعداد، طول، قطر، وزن تر و وزن خشک) کرم-خاکی و ویژگی های خاک شناسی از قبیل درصد رطوبت خاک، اسیدیته، درصد ذرات شن، درصد ذرات رس و سیلت، درصد کربن و ماده آلی خاک، پتاسیم و فسفر قابل جذب، نیتروژن کل، نسبت کربن به نیتروژن و درصد آهک کل و عدم معنی داری هدایت الکتریکی خاک و درصد رطوبت کرم خاکی را نشان داد. نتایج تجزیه واریانس بر حسب مکان شاهد و آتش سوزی شده معنی داری مشخصه های رطوبت اشباع خاک، وزن مخصوص ظاهری خاک، درصد ذرات شن، سیلت و رس، آهک کل، کربن و ماده آلی، نیتروژن کل، نسبت کربن به نیتروژن، فسفر قابل جذب، پتاسیم قابل جذب، تعداد و زی توده کرم خاکی (به استثناء درصد رطوبت)، درصد تاج پوشش درختی و درختچه ای و عدم معنی-داری پتاسیم قابل جذب و هدایت الکتریکی، تعداد درخت، درختچه و پوشش علفی و درصد رطوبت کرم خاکی را نشان داد. نتایج حاصل از تطبیق قوس گیری نا اریب (dca) نشان داد در مقایسه پوشش گیاهی بین دو منطقه شاهد و آتش سوزی اختلاف معنی داری وجود دارد و در منطقه آتش سوزی 12 درصد درخت، 12 درصد درختچه، 44 درصد گونه های علفی چند ساله و 32 درصد گونه های علفی یکساله و در منطقه آتش سوزی نشده به ترتیب 18، 12، 50 و 20 درصد پوشش درخت، درختچه، گونه های علفی چند ساله و گونه های علفی یکساله وجود دارد. با توجه به مشخصه های مورد بررسی در این تحقیق نتایج نشان داد که در صورت بروز عوامل مخرب زیست محیطی از قبیل آتش سوزی در آینده در منطقه مورد مطالعه کلاسه های ارتفاعی 1500 - 1000 و 2020 - 1500 متر از سطح دریا نسبت به کلاسه ارتفاعی 1000 - 500 متر از سطح دریا دارای مطلوبیت بیشتری از نظر اقدامات حفاظتی می باشند.
آرزو عظیمی محمد رضا پورمجیدیان
منطقه 24 هکتاری مورد نظر این تحقیق، در شمال غربی تبریز واقع گشته و جنگلکاری به عمل آمده در آن با گونه های سنجد و زبان گنجشک، در خلال سالهای 53 و 54 انجام یافته است. در این تحقیق، به منظور ارزیابی و بررسی میزان موفقیت و سازگاری گونه های کاشته شده، 95 قطعه نمونه 3 آری به روش نمونه برداری تصادفی – سیستماتیک برداشت گردیده و خصوصیات کمی و کیفی درختان مورد اندازه گیری و محاسبه قرار گرفت. بر اساس نتایج بدست آمده، اختلاف معنی داری در ec خاک در عمق 20-10 سانتیمتری رویشگاه های سنجد و زبان گنجشک با منطقه شاهد (در سطح آماری 5%)، در اسیدیته خاک در عمق های 20-10 و 10-0 سانتیمتری زبان گنجشک و منطقه شاهد (در سطح آماری 5%)، در کربن آلی خاک در عمق های 20-10 و 10-0 سانتیمتری زبان گنجشک و سنجد (در سطح آماری 5%)، در نیتروژن خاک در عمق های 20-10 و 10-0 سانتیمتری سنجد و زبان گنجشک (در سطح آماری 5%) و منطقه شاهد (در سطح آماری 1%) و در میزان فسفر خاک در عمق های 20-10 و 10-0 سانتیمتری زبان گنجشک و سنجد با منطقه شاهد (در سطح آماری 1%) مشاهده گردید. تعداد در هکتار سنجد 129 و زبان گنجشک 364 اصله بوده و درصد زنده مانی کل گونه ها، 46% است. میانگین قطر سنجد 82/5 و زبان گنجشک 13/6 سانتیمتر و میانگین ارتفاع سنجد 59/2 و زبان گنجشک 66/2 متر است. رویشگاه مورد مطالعه، در سن 30 سالگی، برای گونه زبان گنجشک، از موفقیت بالاتری برخوردار است. میانگین سطح مقطع در هکتار گونه های سنجد و زبان گنجشک به ترتیب، 32 و 35 سانتیمتر مربع است. 47 درصد درختان سنجد، فرم تنه قوسی و 58 درصد درختان زبان گنجشک، فرم تنه قائم دارند. 89 درصد درختان سنجد و 71 درصد درختان زبان گنجشک، دارای تنه هایی چند شاخه می باشند. 6/49 درصد درختان سنجد و 5/56 درصد درختان زبان گنجشک دارای تقارن تاج مطلوب می باشند. 77 درصد درختان سنجد و زبان گنجشک دارای کیفیت تنه مطلوب، 95 درصد درختان سنجد و 91 درصد درختان زبان گنجشک سالم و 88 درصد درختان سنجد و 75 درصد درختان زبان گنجشک دارای تاج پوشش پرشاخه می باشند.