نام پژوهشگر: محمدشریف رنجبر

بررسی تاثیر فاکتورهای فیزیکی بر پراکنش آبسنگهای مرجانی در خلیج نایبند
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه علوم و فنون دریایی خرمشهر - دانشکده علوم دریایی و اقیانوسی (شعبه خرمشهر) 1391
  محمد عبدالهی   مسعود صدری نسب

چکیده تحقیق حاضر در سال 1391 در چهار ایستگاه و در دو فصل تابستان و زمستان به منظور بررسی تاثیر فاکتورهای فیزیکی بر پراکنش آبسنگ های مرجانی در خلیج نایبند صورت گرفت. برای بررسی پراکنش و سلامت مرجانها از روشهای مانتاتو، کورال واچ و ریف چک استفاده گردید. جهت بررسی شباهت بین ایستگاه‏های مورد بررسی از نظر فاکتورهای فیزیکی از ضریب تشابه بری-کورتیس و پس از آن جهت رسم منحنی آنالیز خوشه‏ای از الگوریتم single linkage استفاده گردید. همچنین جهت تقسیم بندی ایستگاه ها بر اساس شرایط محیطی و فاکتورهای فیزیکی ثبت شده، از آنالیز چند متغیره تجزیه مولفه‏های اصلی (pca) استفاده گردید.

مطالعه تنوع جمعیتی صدف مروارید ساز لب سیاه (pinctada margaritifera) در حاشیه شمالی خلیج فارس با استفاده از مارکر ریزماهواره و تعیین توالی mtdna
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه علوم و فنون دریایی خرمشهر - دانشکده علوم دریایی 1392
  محمدشریف رنجبر   وحید یاوری

به منظور بررسی و شناخت ساختار ژنتیک جمعیت های صدف مرورایدساز لب سیاه در آبهای شمالی خلیج فارس از روش توالی یابی ژن سیتوکروم اکسیداز 1 میتوکندری و ریزماهواره با ده جفت پرایمر استفاده شد. 28 نمونه از سه ایستگاه لارک، شیدور و خارک در شمال خلیج فارس توالی یابی شدند. توالی های ژن سیتوکروم اکسیداز این صدفها با لب سیاه سایر مناطق دنیا همچنین با دیگر گونه های جنس pinctada به کمک داده های بانک ژنی از طریق سایت ncbi و نرم افزارهای مختلف همچون mega5، dnasp5 و arlequin مقایسه شدند. نتایج نشان داد که توالی های خلیج فارس با دیگر توالی های این صدف در دیگر نقاط دنیا متفاوت بوده و در یک کلاد قرار نمی گیرند. بنابراین با احتمال زیاد صدف لب سیاه خلیج فارس گونه جدیدی متفاوت از pinctada margaritifera باشد. توالی های مربوط به این گونه در ژن بانک به ثبت رسیدند. جهت بررسی جمعیتها به روش ریزماهواره جمعاً 51 نمونه از سه ایستگاه با ده جفت آغازگر مورد بررسی قرار گرفتند. در این مطالعه در مجموع از 10 جفت آغازگر ریزماهواره ای استفاده شده که 7 جایگاه پلی مورف و 3 جایگاه مونومورف بودند. جمعاً 68 آلل در همه لوکوسها با میانگین 7/9 بر لوکوس مشاهده گردید. لوکوس pmarg45با 12 آلل و لوکوس pmarg11 با 7 آلل به ترتیب دارای بیشترین و کمترین تعداد آلل در بین همه لوکوسهای هتروزیگوت بودند. این مارکر سه جمعیت لارک، شیدور و خارک را از هم متمایز نمود. نتایج نشان داد که جمعیتهای این صدف در شمال خلیج فارس دارای تمایز متوسط می باشند (دامنه fst بر اساس آزمون amova بین 054/0 تا 124/0). بیشترین تمایز بین جمعیت لارک و خارک (124/0fst=) که دارای کمترین میزان جریان ژنی هستند (760/1nm=) و کمترین آن بین جمعیتهای شیدور و خارک (054/0fst=) که دارای بیشترین میزان جریان ژنی (405/4nm=) هستند، مشاهده شد. ماتریس فواصل و تطابق ژنتیکی با استفاده از معیار فاصله ژنتیکی 1972))nei نیز این نتایج را تایید می کند. بر اساس این معیار بیشترین فاصله ژنتیکی (000/1) و کمترین تطابق ژنتیکی (329/0) میان نمونه های مناطق خارک و لارک وجود دارد. همچنین کمترین فاصله ژنتیکی (565/0) و بیشترین تطابق ژنتیکی (569/0) میان نمونه های مناطق خارک و شیدور وجود دارد. دندروگرام حاصله از فاصله ژنتیکی نشان داد که صدفهای لب سیاه خلیج فارس، دو گره تشکیل می دهند، که جمعیت لارک یک گره و جمعیت های شیدور و خارک با هم گره دوم را می سازند دو جمعیت اخیر با وجود فاصله جغرافیایی بیشتر، بیشترین جریان ژنی و تطابق ژنتیکی را نشان دادند. در مطالعه حاضر دامنه هتروزیگوسیتی مشاهده شده(ho) بین ایستگاههای نمونه برداری در جایگاه های هفت گانه بین 1- 0 با میانگین 507/0 بود. بیشترین مقدار هتروزیگوسیتی مشاهده شده در نمونه های ایستگاه لارک (با میانگین 613/0) دیده شد که نشانه بالا بودن تنوع و مناسب بودن ساختار جمعیت در این ایستگاه نسبت به جمعیت های سایر ایستگاههای نمونه برداری است و کمترین مقدار هتروزیگوسیتی مشاهده شده در نمونه های ایستگاه شیدور ( با میانگین 422/0) دیده شد. با توجه به اینکه صدف لب سیاه خلیج فارس یک گونه خاص با ذخایر محدود در خلیج فارس می باشد، یافته های این پژوهش، می تواند اطلاعات مفیدی را برای حفاظت و مدیریت این گونه فراهم نماید.

مطالعه ساختار اجتماعات پرتاران در جزیره قشم و اثرات پساب آبشیرین کن بر آنها
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه علوم و فنون دریایی خرمشهر - دانشکده منابع طبیعی و علوم دریایی 1393
  سمرقند جعفری   محمدباقر نبوی

مطالعه حاضر به منظور بررسی پراکنش و تنوع پرتاران و اثرات پساب کارخانه آب شیرین کن قشم بر روی آنهاست. بر این اساس، 9 ایستگاه نمونه برداری انتخاب شد و 3 نمونه رسوب از هر ایستگاه با استفاده از گرب van veen (0/025m2) در طول تابستان و زمستان 92 برداشته شد. در همان زمان پارامترهای محیطی مثل شوری، اسیدیته، دما، اکسیژن محلول، درصد مواد آلی و کل کربن آلی بررسی شد. غلظت فلزات سنگین مثل آهن، روی، نیکل، سرب، مس وکادمیوم) در نمونه های رسوب هر ایستگاه اندازه گیری شد. در طی این مطالعه 93 گونه که متعلق به 48 جنس، 26 خانواده و 3 زیر رده شناسایی شد. دو خانواده (cossuridae, orbiniidae) به ترتیب در تابستان و زمستان غالب بودند. در ایستگاههای 4 و 5 که میزان ذرات رسوبی(سیلت و رس) بود، درصد مواد آلی و کل کربن آلی بیشتری داشت. در میان فلزات اندازه گیری شده غلظت سرب(3/05±165/75) و نیکل(20/48±78/44) بیشتر از سطح استاندارد ( florida، noaa، maff) بود. نتایج کلی نشان می دهد که پساب کارخانه آب شیرین کن اثرات منفی روی توزیع و پراکنش اجتماعات پرتاران و همچنین کیفیت آب دارد.

بررسی نقش مدیریت با رویکرد جامعه ی محلی در توسعه ی ژئوپارک قشم
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه هرمزگان - دانشکده ادبیات و علوم انسانی 1393
  عباس ذاکری میناب   محمدرضا بهبودی

ژئوپارک قشم تنها ژئوپارک کشور ایران و بزرگترین ژئوپارک خاورمیانه است. به لحاظ موقعیت استراتژیک و ژئوپلتیک منطقه ای قشم و اهمیت تاثیر جامعه محلی در توسعه ژئوپارک قشم، تحقیق حاضر به بررسی نقش مدیریت با رویکرد جامعه محلی در توسعه ژئوپارک قشم می پردازد. این تحقیق از نظر هدف، کاربردی و از نظر روش اجراء توصیفی - پیمایشی می باشد که در ابتدا از طریق انجام مطالعات کتابخانه ای و بررسی مقالات و مصاحبه با مدیران و کارشناسان و خبرگان حوزه گردشگری، پرسشنامه ای طراحی گردید روش نمونه گیری به صورت تصادفی طبقه بندی شده است و داده های حاصل از پرسشنامه با استفاده از آزمون خی دو مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته اند. نتایج حاصل از تحقیق نشان داده است که فراوانی های مشاهده شده در طبقه بندی متغیرهای نقش مدیریت با مشارکت جامعه محلی (برنامه ریزی، تامین نیروی انسانی مناسب، سازماندهی، هدایت و رهبری، نظارت و کنترل)، معنادار بوده است. بنابراین نتیجه می شود که مدیریت (برنامه ریزی، تامین نیروی انسانی مناسب، سازماندهی، هدایت و رهبری، نظارت و کنترل)، با مشارکت جامعه محلی بر توسعه ژئوپارک قشم به میزان زیاد تاثیر مثبت داشته است و فرضیه های تحقیق تأیید می گردد