نام پژوهشگر: مرضیه مهربانی

تحلیلی بر رابطه توسعه سیاسی و اقتصادی با شکاف جنسیتی در کشورهای مسلمان خاورمیانه
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه اصفهان - دانشکده ادبیات و علوم انسانی 1391
  مرضیه مهربانی   وحید قاسمی

پژوهش حاضر با هدف مطالعه رابطه توسعه سیاسی و توسعه اقتصادی با شکاف جنسیتی در کشورهای مسلمان خاورمیانه صورت گرفته است. در این تحقیق مفاهیم توسعه سیاسی، توسعه اقتصادی و شکاف جنسیتی به صورت نظری از طریق ارائه مفاهیم، تاریخچه و نظریات مرتبط مورد تحلیل قرار گرفتند. چارچوب نظری تحقیق به صورت تلفیقی است که در آن به رابطه بین توسعه اقتصادی و نابرابری جنسیتی، توسعه سیاسی و نابرابری جنسیتی، و توسعه سیاسی و توسعه اقتصادی پرداخته شده است. از جمله نظریات مطرح در این پژوهش نظریه بوزراپ، دیدگاه زن در توسعه، دیدگاه جنسیت و توسعه، نظریه رابرت دال، دیدگاه تساوی طلبان و نظریه مرنیسی می باشد. روش تحقیق در این پژوهش تحلیل ثانویه می باشد. محقق با مراجعه به بانک های جهانی داده و جستجو در آنها، پایگاه های داده ی مناسب برای آزمون فرضیات خود را استخراج نمود. جامعه ی مورد مطالعه شامل کلیه کشورهای مسلمان خاورمیانه است که محقق به دلیل در دسترس نبودن داده های کافی برای همه ی کشورهای مسلمان خاورمیانه برای متغیرهای تحقیق، مجبور به گزینش کشورهای دارای داده بود. به این صورت که تعداد 11 کشور به طور همزمان برای دو متغیر توسعه اقتصادی و شکاف جنسیتی، تعداد 12 کشور برای دو متغیر توسعه سیاسی و شکاف جنسیتی و تعداد 10 کشور برای دو متغیر توسعه سیاسی و توسعه اقتصادی دارای داده بودند. در تحلیل آماری این پژوهش ازشیوه های آمار توصیفی و شاخص های آمار استنباطی (ضریب همبستگی پیرسون) استفاده شده است. با حذف داده های پرت از تحقیق، نتایج حاصل از آزمون فرضیه ها در پژوهش حاضر به قرار زیر است: در کشورهای مسلمان خاورمیانه بین توسعه اقتصادی و شکاف جنسیتی رابطه معناداری وجود ندارد. همچنین ابعاد دسترسی به بهداشت و توانمندی سیاسی زنان در شاخص شکاف جنسیتی نیز رابطه معناداری با توسعه اقتصادی ندارند؛ اما ابعاد دسترسی به فرصت و مشارکت اقتصادی و دسترسی آموزشی شاخص شکاف جنسیتی دارای رابطه معنادار و مستقیمی با توسعه اقتصادی می باشند. نتیجه دیگر این است که بین توسعه سیاسی و شکاف جنسیتی در کشورهای مسلمان خاورمیانه رابطه معناداری وجود ندارد. همچنین همه ی ابعاد شاخص شکاف جنسیتی نیز رابطه معناداری با توسعه سیاسی ندارند. نتیجه آخر تحقیق این است که در کشورهای مسلمان خاورمیانه بین توسعه سیاسی و توسعه اقتصادی رابطه معنادار و معکوسی برقرار می باشد. نتایج حاصل از تحلیل رگرسیونی چند متغیره نشان می دهد که 75% از واریانس متغیر شکاف جنسیتی توسط متغیرهای مستقل موجود در مدل تجربی تحقیق تبیین می شود. از میان متغیرهای تحقیق، توسعه اقتصادی دارای بیشترین قدرت تبیین و اثرگذاری روی واریانس شکاف جنسیتی می باشد و پس از آن توسعه سیاسی در تبیین متغیر وابسته تأثیر داشته است.