نام پژوهشگر: گلنار نریمانی قهنویه
گلنار نریمانی قهنویه مسعود علیا
کانت در فقره های 43 تا 54 نقد قوه ی حکم به مسئله ی طبقه بندی هنرها می پردازد. علی رغمِ اهمیتِ این فقره ها در فهمِ کلیتِ زیباشناسی کانت و تعریف او از شرایط زیبا نامیدن اعیان، این قسمت، بر اساس تحقیقاتِ نگارنده، پیش از این موضوعِ پژوهش مستقلی نبوده ا است. پژوهش حاضر با این پیش فرض که فقره های ذکر شده حاوی ایده های ارزش مندی اند که نه تنها به فهمِ برخی ابهاماتِ زیباشناسی کانت کمک می کنند، بلکه راه را برای تفسیر طبقه بندی های بعدی از هنرها می گشایند، انجام شده است. اهمیتِ این فقره ها در مغفول ماندن آن ها و راه گشا بودن شان برای فهم نقد سوم و کشف ایده های بدیعِ آن است. این که کانت هنرها را بر چه اساسی طبقه بندی می کند و از این ارزش گذاری چه هدفی دارد، از انگیزه های انجام چنین پژوهشی است. در این پژوهش ابتدا سیر تاریخی طبقه بندی هنرها از یونان باستان تا روزگار کانت شرح داده شده است تا زمینه ی کار کانت در نقد سوم روشن گردد. سپس، طبقه بندی کانت از هنرها شرح داده می شود و با تکیه بر متنِ نقد سوم، وجوه بارز و تازه ی آن نشان داده می شود. در ادامه با محور قرار دادن موسیقی و تکیه بر دو مفهومِ نبوغ و ایده های زیباشناختی، جایگاه موسیقی در طبقه بندی کانت مورد سنجش قرار می گیرد و در آخر نسبتِ طبقه بندی کانت، هم چنان با محوریت موسیقی، با هنرها در دورانِ معاصر بررسی می شود. به این ترتیب در انتها این فرضیه مطرح می شود که طبقه بندی کانت و جایگاهی که به موسیقی اختصاص می دهد، می تواند سرچشمه ی ایجاد ارتباطی میان نظریات کانت و هنرهای معاصر باشد و هم چنان با توجه به تحولات فناوری وجوه بدیعی برای ما داشته باشد.