نام پژوهشگر: سمیه طاهری اندانی
سمیه طاهری اندانی معروف علی احمدوند
آن چه انسان امروزی را بیشتر رنج می دهد، خلأ وجودی و احساس بی هدفی و بی معنایی در زندگی است که در واقع، ناشی از فراموشیِ خدا به عنوان مبدأ و معاد به عنوان مقصد زندگی است. از آنجا که اعتقاد به خدا و حیات پس از مرگ، در معنا دار یا بی معنا بودن زندگی اثر دارد، این نوشتار با معرفی خدا از نظر متکلمان امامیه، به عنوان خدایی واحد، نا متناهی، قائم به ذات، عادل، قادر مطلق، حکیم، شنوا وبینا به بررسی نقش این اندیشه در بینش انسان موحّد می پردازد .سپس تبیین می شود که انسان موحد با ایمان به خدایی حکیم، به آفرینش هدفمند معتقد گردیده و در پرتو آن نسبت به نظام آفرینش و قوانین آن خوش بین می گردد و از اندیشه پوچی رها می شود و با ایمان به خدایی عادل قوانین هستی را عادلانه تصور کرده، روح امیدواری در او دمیده می شود. با ایمان به خدایی عالم، اجزای جهان را آگاه و معنا دار می یابد و با اعتقاد به خدایی قادر، شور و نشاط درونی-اش با قدرتی ماورایی گره خواهد خورد تا به اهدافش در زندگی دست یابد، با اعتقاد به خدایی رحیم و رحمن و امید به رحمت واسعه ی الهی و بهره مندی آن، هم در این دنیا و هم در آخرت، زندگی امیدورانه و با نشاط و معنا داری خواهد داشت و در پرتو امید به خدای غفور و توّاب، از اضطراب و یأس و نا امیدی رها می گردد و در پرتو خدای رزّاق و بهره مندی از رزق دنیوی و اخرویِ او، از اضطراب و تلاطم حرص و آز نجات یافته و با آرامش بیشتری زندگی معنا دار را طی خواهد کرد و با اعتقاد به خدایی محب، ملالت زیستن و زندگی یکنواخت و تکراری اش به زندگی با نشاط و پویا و با شور تبدیل خواهد شد. پس از آگاهی و شناخت مبدأ هستی، اعتقاد به معاد و مقصد نهایی، نقش اساسی در جهت دادن و معنا دادن به زندگی ایفا می کند، معاد از نظر متکلمان امامیه اعتقاد به بر انگیخته شدن انسان بعد از مرگ است که انسان مجدداً زنده شده و در حیاتی جدید به حساب اعمال او رسیدگی می شود و هرکس به ثواب یا کیفر اعمال خود می رسد. باور داشتن اصل معاد و اعتقاد به زندگی پس از مرگ، می تواند پوچی نظری را از زندگی انسان دور ساخته و با اصل جاودانگی و توجّه به حیات ابدی به احساس بی نهایت طلبی انسان، پاسخ داده، زندگی او را هدفمند می گرداند. به اعمال و رفتار او جهت صحیح می دهد. با نگرش مثبت نسبت به مرگ، چهره ی وحشت انگیز مرگ را به عنوان دریچه ای به سوی بقا، تغییر داده، درد و رنج ها و مصایب و مشکلات این دنیایی را معنا دار و قابل تحمّل می سازد.