نام پژوهشگر: بهزاد رشیدی جویباری
بهزاد رشیدی جویباری مرتضی محسنی
آرمانگرایی همواره در ادبیات معاصر ایران جایگاهی خاص داشته است و این آرمانگرایی پیوندی ناگسستنی با مفهوم روشنفکر دارد. روشنفکران یک جامعه را ، عموماً اقشار معترض به وضع موجود تشکیل می دهند که هدف شان رسیدن به جامعه، انسان، تفکر و زندگی بهتر است. بنابراین، روشنفکر حتی در آزادترین جوامع نیز همواره در موضع نقد و اعتراض قرار گرفته و در پی ارائه ی تصویری از شرایط بهتر است. جایگاه شخصیت های ادبی در میان روشنفکران، ممتاز و پراهمیت است که این خود به ارتباط گسترده ی ادبیات با مردم باز می گردد و به همین دلیل، آرمانگرایی شاعران و شخصیت های ادبی دامنه و برد گسترده ای در جامعه داشته و تأثیر فراوانی بر جای گذاشته است. آرمانگرایی وجوه گوناگونی دارد. گاه در یک حوزه مانند سیاست یا فلسفه نمود می یابد و گاه عرصه های وسیعی چون بنیان های فکری و ساختارهای فرهنگی و اجتماعی-آرمانگرایی اجتماعی- را در بر می گیرد. این که آرمانگرایی در عرصه ی ادبیات در یک حوزه ی خاص صورت بگیرد یا فراگیر باشد، بستگی به شخصیت ادبی و شرایطی که او در آن قرار می گیرد، دارد. در ادبیات معاصر ایران، نیما و شاملو از جمله شاعرانی بوده اند که نقد و اعتراضات اجتماعی شان، عمیق ترین تأثیرات را بر جامعه باقی گذاشت. آرمان های اجتماعی این دو شاعر را غالباً واکاوی مبانی فکری جامعه ی سنتی و نقد حکومت استبدادی، روابط و مناسبات اجتماعی و کمبودها و کاستی های حاکم بر چنین جامعه ای شکل می دهد. در این پایان نامه سعی شده است تا شش مورد از مولفه های آرمانگرایی اجتماعی در اشعار نیما و شاملو مورد بررسی قرار گیرد و وجوه تشابه و تباین این آرمان ها به تفکیک بیان و تحلیل شود. واژگان کلیدی: فقرستیزی و عدالت خواهی، آزادی و آزادگی-استبدادستیزی، جهل ستیزی، حرکت و پویایی، ایثار، بیدارگری