نام پژوهشگر: مهشید مخملی

نمود واقع گرایی در آثار رضا عباسی و گوستاو کوربه
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه هنر اصفهان - دانشکده هنرهای تجسمی و کاربردی 1391
  مهشید مخملی   اصغر جوانی

رضا عبّاسی از بنیانگذاران مکتب نقّاشی اصفهان در عصر صفویّه ت1572 م/ 980 ق - ف 1634 م/ 1044 ق، و گوستاو کوربه نقّاش فرانسوی عصر ناپلئون سوم1877م/1294ه ـ ق- 1819 م/ 1235 هـ ق، به جهت حمایت از جامعه (صوفیان، کارگران و روستائیان) نقّاشی هایی از خود به جا گذارده اند و به دنبال دادخواهی برای طبقات ضعیف جامعه ی خود بوده اند. با در نظر گرفتن عنوان پژوهش حاضر و مفهوم واقع گرایی، سوالاتی همچون چگونگی بیان واقعیّت جامعه در آثار رضا عبّاسی و گوستاو کوربه با توجه به شرایط اجتماعی شان و این که واقع گرایی در آثار هر دو هنرمند به یک گونه بوده است یا خیر؟ مطرح می شود. از رویکرد جامعه شناسی هنر با چارچوب مفهومی که ترکیبی از اندیشه های کارل مارکس، ماکس وبر، جورج زیمل، تئودور آدورنو و لوسین گلدمن است؛ مفاهیمی چون: قدرت سیاسی، طبقه ی اجتماعی، پایگاه اجتماعی، گروه اجتماعی و جهان بینی به عنوان محورهای بررسی پژوهش در نظر گرفته شده است. در پژوهش حاضر، روش تحقیق از نظر هدف توسعه ای و کاربردی است. از نظر روش، تاریخی و توصیفی و به روش تحلیل تفسیری ( هرمنوتیک) تجزیه و تحلیل شده است؛ همچنین روش گردآوری داده ها، متن خوانی، مصاحبه و مشاهده (تصویری) است که با توجه به فرض های ایجاد شده، در نهایت با بررسی و تفسیر آثار رضا عبّاسی و گوستاو کوربه به نتایّجی از این قبیل دست یافتیم. با توجّه به نظریه ی ساخت گرایی لوسین گلدمن، رضا عبّاسی با خلق آثاری از شیوخ و دراویش ، تعلّق خود به گروه اجتماعی اش (تصوّف) را نشان داده و طی آن به دنبال بیان جایگاه و خواسته های این گروه اجتماعی بوده است؛ همچنین افرادی چون کشاورزان، چوپانان و کشتی گیران را به دلیل تضییع حقوق شان مطرح نموده است. به عبارتی می توان گفت؛ رضا عبّاسی هر آنچه را که در محیط اطراف خویش مشاهده می کرده، ثبت و ضبط نموده است. گوستاو کوربه نیز برای احقاق حقوق کارگران و بیان خواسته های گروه هایی چون جمهوری خواه، دموکرات و جامعه گرا، در آثار خود مضامینی از کارگران و زحمت کشان جامعه به کار برده است و نیز تصاویری از روحانیان، بوهمیان و ناهنجاری های مربوط به آنان به جا گذاشته است. هر دوی این هنرمندان در بیان دغدغه های فکری و جامعه ی پیرامون خود به یک گونه عمل کرده اند؛ بدین معنا که هر دو از هنر عامیانه و عناصر مادّی و زمینی بهره جسته و مشکلات خویش را بدون هیچ گونه غلو و دخل و تصرّفی همانگونه که بوده است و البته به شیوه ی شخصی خود بیان نموده اند.