نام پژوهشگر: مریم دهداران
مریم دهداران راضیه شیخ الاسلامی
هدف از پژوهش حاضر عبارت است از پاسخ دادن به این سوال که آیا خلاقیت و هر یک از مولفه های آن می توانند راهبردهای مقابله ای و میزان رضایت از زندگی را در دانشجویان پیش بینی کنند؟ این پژوهش از نوع مطالعات همبستگی بود. نمونه این پژوهش را303 نفر از دانشجویان دانشگاه شیراز (165دانشجوی دختر و 138دانشجوی پسر) تشکیل می دادکه به شیوه نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شدند. برای گردآوری اطلاعات از پرسشنامه خلاقیت عابدی (1372)، پرسشنامه مقابله با موقعیت های استرس زای اندلر و پارکر (1990) و مقیاس رضایت از زندگی دینر و همکاران(1985) استفاده شد. تجزیه وتحلیل داده ها با استفاده از شاخص های آمار توصیفی، تحلیل رگرسیون، همبستگی پیرسون وآزمونt مستقل انجام شد. یافته های پژوهش حاکی از آن بود که خلاقیت با راهبرد مقابله ای مسأله مدار رابطه مثبت معنادار دارد و به صورت معناداری این راهبرد را پیش بینی می نماید اما بین خلاقیت و راهبردهای مقابله ای هیجان مدار و اجتنابی ارتباط معناداری مشاهده نشد و خلاقیت قادر به پیش بینی این دو راهبرد مقابله ای نبود. علاوه بر این، از میان مولفه های خلاقیت، تنها مولفه سیالی قادر به پیش بینی معنادار راهبرد مقابله ای مسأله مدار می باشد. همچنین، رضایت از زندگی، توسط خلاقیت و مولفه سیالی به نحو معناداری پیش بینی می شود. همچنین نتایج این پژوهش نشان داد دانشجویان دختر و پسر از نظر نمره کلی خلاقیت تفاوت معناداری با یکدیگر ندارند. با این حال، از میان مولفه های خلاقیت، دانشجویان پسر تنها از نظر توانایی بسط، بهتر از دخترها بودند. به علاوه، دانشجویان پسر بیش از دانشجویان دختر از راهبرد مقابله ای مسأله مدار استفاده می کنند واز میزان بیشتری از رضایت از زندگی برخوردارند. یافته های این پژوهش دانش موجود در خصوص اثرات و پیامدهای خلاقیت را گسترش می دهد و تلویحاتی کاربردی در خصوص تدوین برنامه های آموزشی مناسب جهت افزایش رضایت از زندگی در دانشجویان در بر دارد.