نام پژوهشگر: فرزانه عبداللهیان

بررسی نقش یادگیری سازمانی و نوآوری در فرهنگ مدیریت خطا و ارتباط آن با عملکرد سازمانی
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه گیلان - دانشکده ادبیات و علوم انسانی 1391
  فرزانه عبداللهیان   محمود مرادی

دستیابی به عملکرد برتر و بهینه در محیط رقابتی امروز از مهم ترین عوامل حفظ و بقای سازمان ها می باشد. بی شک یکی از مهم ترین مولفه های سنجش موفقیت هر سازمانی، در سنجش عملکرد آن نهفته است. نوآوری به عنوان چالشی اساسی به منظور دستیابی به عملکرد برتر و حفظ مزیت رقابتی، در محیط متغیر امروزه به خصوص برای سازمان های دانش محور، از موضوعیت خاصی برخوردار است. نوآوری فعالیت پیچیده ای است که دانش جدید را در جهت تحقق اهداف تجاری به کار می گیرد. مهم ترین محرک نوآوری در سازمان، یادگیری می باشد که این دانش جدید را به منظور خلق ایده و اندیشه های بدیع فراهم می کند. از رویکرد های مهم در فرایند یادگیری سازمانی توجه به آن در قالب ظرفیت جذب سازمان است که موجب می شود دانش اکتسابی سازمان به طور پیوسته تکمیل و مورد باز نگری قرار گیرد و دانش پایدارتری برای سازمان خلق شود. خطا و شکست های سازمانی نزدیک به دو دهه است که به عنوان منبعی موثر در ارتقا یادگیری سازمانی مورد توجه واقع شده است. توانایی یادگیری از خطا و شکست های سازمانی به عنوان منبعی مهم در یادگیری سازمانی جزء ضروری برای نوآوری سازمانی و انطباق و موفقیت در محیط های متلاطم و پیچیده معرفی شده اند بدین منظور، نیازمند استقرار فرهنگی در سازمان هستیم که نه تنها خطا و شکست های سازمانی را نادیده نمی گیرد بلکه به نتایج مثبت آن ها چون یادگیری و نوآوری که موجب بهبود بلند مدت تر عملکرد سازمانی می شود، توجه می کند. چنین فرهنگی با عنوان فرهنگ مدیریت خطا در سازمان معرفی شده است. تحقیق حاضر در پی بررسی رابطه ی فرهنگ مدیریت خطا با یادگیری، نوآوری و عملکرد سازمانی است و در نهایت به دنبال پاسخ گویی به این سوال است که یادگیری و نوآوری سازمانی در رابطه ی بین فرهنگ مدیریت خطا و عملکرد سازمانی چه نقشی دارد. جامعه آماری این تحقیق کلیه مدیران واحدهای سازمانی شرکت های داروسازی پذیرفته شده در بازار بورس تهران که یکی از مهم ترین صنایع دانش محور در کشور است، می باشد. تحلیل داده ها بر اساس 153 پرسشنامه جمع آوری شده از نمونه ی آماری صورت گرفته است. به منظور بررسی فرضیات تحقیق از آزمون های همبستگی پیرسون، تحلیل رگرسیون سلسله مراتبی و آزمون سبل و به منظور برازش مدل از روش مدل سازی معادلات ساختاری استفاده شد. نتایج بدست آمده حاکی از آن است که بین فرهنگ مدیریت خطا، یادگیری، نوآوری و عملکرد سازمانی رابطه ی مثبت و معناداری وجود دارد و یادگیری و نوآوری سازمانی در رابطه ی بین فرهنگ مدیریت خطا و عملکرد سازمانی نقش متغیرهای میانجی دارند.