نام پژوهشگر: سپیده محمودی

هتل پنج ستاره در جزیره کیش با رویکرد دوست دار محیط زیست
thesis دانشگاه بین المللی امام خمینی (ره) - قزوین - دانشکده معماری و شهرسازی 1391
  سپیده محمودی   سید رحمان اقبالی

در بسیاری از کشورهای در حال توسعه مانند ترکیه و امارات متحده عربی، صنعت توریسم توانسته بسیاری از مشکلات اقتصادی کشور را برطرف سازد. تکیه بر این صنعت ضمن بهبود شرایط اقتصادی، معرفی فرهنگ و تمدن کشورها را در عرصه بین المللی به همراه دارد. ایران کشوری با پتانسیل های فراوان برای جذب توریست است. یکی از این پتانسیل ها، وجود جزیره هایی مانند کیش، با ساحل خاص و مراکز خرید و تفریح فراوان و بناهای تاریخی است. از مهمترین نیازهای یک مسافر، وجود اقامتگاه مناسب است. از یک سو جزیره کیش، در زمان های اوج مراجعه مانند تعطیلات نوروز نتوانسته جوابگوی تعداد زیاد مسافران باشد. از سوی دیگر براساس بررسی های گروه طرح جامع کیش اقامتگاه های جزیره، کیفیت پایینی دارند و بعلاوه هتل های پنج ستاره آن نیز از کیفیت لازم برخوردار نیستند تا بدان جا که بر همین اساس تنها هتل پنج ستاره کیش، هتل داریوش است. در این راستا، به خاطر عدم وجود اقامتگاه کافی و با کیفیت ، طراحی هتل پنج ستاره برای جزیره کیش به عنوان موضوع طرح پایانی انتخاب شده است. از سویی با توجه به نگرانی های جهانی، محیط زیست به عنوان بخشی از زندگی و در برگیرنده تمامی موجودات روی کره زمین، در خطر و در حال نابودی است، که این نابودی بر اثر افزایش جمعیت، افزایش آلودگی های آب، هوا، خاک و آلودگی های صوتی، استفاده بیش از حد از منابع طبیعی و … می باشد. چنانکه تصور آینده ای نه چندان دور با همین وضعیت، برنامه ریزان و متفکران را بر آن داشت تا هر چه سریع تر برای بهبود چنین وضعیتی تلاش کنند. در این راستا، بر اساس مطالعات میدانی و کتابخانه ای و بررسی نمونه های مشابه، طراحی هتل بر اساس رویکرد eco-friendly و با توجه به مسائل زیست محیطی و احترام به آن، صورت گرفت. در بخش طراحی، فرآیند بر مبنای توجه به زمینه و اقلیم آغاز شده، فرم حاصل از فرم مطلوب برای آسایش ساکنین در اقلیم گرم و مرطوب استخراج گردیده و درکنار آن مسائل و ضوابط مربوط به هتل های پنج ستاره در نظر گرفته شد. در طراحی سایت مجموعه نیز تلاش بر آن بود تا کمترین تغییر در شرایط طبیعی سایت ایجاد شده و تنها به سامان دهی وضع موجود و کرت بندی و بخش بندی حوزه های مختلف ورزشی و تفریحی پرداخته شود.

بررسی مقایسه ای اندیشه های لائوتزو و سهراب سپهری
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه شهید مدنی آذربایجان - دانشکده الهیات و معارف اسلامی 1393
  سپیده محمودی   محمد مشهدی نوش آبادی

این تحقیق به منظور مقایسه ی اندیشه های لائو تزو و سهراب سپهری انجام گرفته است. بررسی گرایش سپهری به شرق و تأثیرپذیری وی از لائو تزو، و تبیین نقاط اشتراک و افتراق افکار آنان اهداف محوری تحقیق بود. روش انجام تحقیق، توصیفی و تحلیلی از نوع تطبیقی مبتنی بر فیش برداری کتابخانه ای است. یافته ها نشان داد، هر چند سپهری در آثارش از مکتب شرق، به خصوص دائوئیسم تأثیرات عمده ای گرفته، اما عرفان او منطبق با این مکاتب و حتی مکتب اسلامی نبوده، بلکه نوعی عرفان و تجربه ی شخصیِ متأثر از مطالعات کتاب های عرفان شرق است. مهم ترین وجوه اشتراک و افتراق سپهری و لائو تزو عبارتند از: وحدت وجود، فراسوی نیک و بد، عدم شهود محض، خودبیگانگی، نگاه به درون، حجاب علم و ذهن، مشیّت، ابن الوقت، عشق، انسان کامل، سرشت کودکانه، عدم تظاهر، سادگی، همسانی زندگی و مرگ، آرمانشهر، سفر(سیر آفاقی)، تبدّل. سپهری و لائو تزو معتقدند، منشأ همه چیز خداست و می توان از طریق وحدت در کثرات و هستی به خدا رسید. نیک و بد یا خوب و زشت برای آنها مطرح نیست. معتقدند که، شناخت حقیقت مطلق و وصال کامل ناممکن است. مشکل آن دو در نیل به مفهومی واحد از حقیقت امور و اشیاء، عدم شناخت حقیقی انسان نسبت به واقعیت وجودی خود است، که منجر به جدایی انسان از واقعیات و دور شدن از ذات وجودش می شود. نفس را مانع بزرگی بر سر راه سالک می دانند. به نظر آن دو، دانش و تفکر باعث غرور انسان و جدایی او از حقیقت یگانه می شود. مشیّت را، سکوت در برابر خواست الهی برای رسیدن به سعادت تعبیر می کنند. و عقیده دارند، انسان باید در لحظه لذت زندگی را دریابد و آمادگی دریافت حضور خدا را در خود فراهم کند. به نظر سپهری مراد از عشق، حقیقت راستین است که مرشد و راهنمای انسان به سوی حقیقت یگانه است، اما، لائو تزو عشق و محبت را سرمشق خود، تنها برای رسیدن به کمالات انسانی قرار می دهد. لائو تزو انسان کامل را تجلی انسانی حق می داند که با محو تمام تعلقات دنیوی به ساحت مقدس الهی وارد شده و به غایت وجودی و وحدت ازلی اش می رسد. سپهری در قالب یک انسان کامل ظاهر می شود و او را فرزانه ای می یابیم که وجودش مملو از عشق به حقیقت یگانه است و برای یافتن وصال و نیل به خوشبختی و سعادت نهایی وجودش را به درون متمرکز می کند. شعار آنها این است که، انسان باید پاکی، صداقت و صافی کودکانه را در خودش حفظ کند. مهم ترین ویژگی هر دو، عدم خودنمایی و سادگی است. مقصود هر دو از مرگ، مرگ جسمانی است و آن را مکمل زندگی و وجود انسان می دانند. در نظر آنها، شهر آرمانی ساده و دور از تکنولوژی و سرشار از معرفت الهی است و ساکنانش انسان هایی حقیقی و کاملند که به خودشناسی واقعی رسیده اند. آنها ، عزلت را عدم وابستگی به تعلقات دنیا دانسته و از درون حقیقت را جستجو کردند. لائو تزو کاملاً از دنیا کناره گرفت، اما سپهری هرگز. سیر لائو تزو انفسی، و سیر سپهری انفسی ـ آفاقی بود. و معتقدند، هر چیزی این قابلیت را دارد که به امر مقابل خود باز گردد و به آن تبدیل شود.