نام پژوهشگر: اکرم قاسمی ترکی

بررسی و تحلیل حکایات مجانین( دیوانگان ) در مثنوی های چهارگانه عطار(الهی نامه ، مصیبت نامه ، اسرارنامه و منطق الطیر.
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه زنجان - دانشکده علوم انسانی 1391
  اکرم قاسمی ترکی   جمیله اخیانی

عرفان و تصوّف و درونمایه های «شهودی» و «اِشراقی» آن یکی از مباحث پردامنه و البته مناقشه برانگیز در عالَم معرفتِ اسلامی به طور عام و معارفِ ایرانی ـ اسلامی به طور خاصّ است؛ به مرور و با تکامل اندیشه های عرفانی و گسترده شدن تعالیم صوفیانه و بسطِ حوزه ی تصوّف و پذیرش عقاید تازه و جدید، سلوک صوفیانه نیز دچار دگرگونی و تفاوت آراء در جنبه های کسب معرفت گردید؛ یکی از مهمترین جنبه های ابراز عقاید و افکار عرفانی ـ به ویژه در نحله های شهودی و سُکرآمیز ـ گرایش های خاصّ معرفتی است که از سوی عقلای مجانین یا مجنونانِ مجذوب ابراز می شود. عقلای مجانین، عملاً به هیچکدام از فِرق شناخته شده ی تصوّف منتسب نیستند امّا در عالَم عرفان و تصوّف، تعالیم و سخنان تأثیرگذاری برجا گذاشته اند؛ در میان عرفای سخنورِ ایرانی، شاید بتوان عطّار نیشابوری را یکی از سرآمدانِ توجّه به اقوال و افکار عقلای مجانین دانست؛ عطّار در سروده های خویش ـ به ویژه در مثنوی های منطق الطیر، مصیبت نامه، الهی نامه و اسرارنامه ـ با نگاهی ژرف و چندبُعدی، در زمینه های مختلف فکری و اعتقادی از شخصیت عقلای مجانین به عنوان جناح معترض و رادیکال اجتماعی و مذهبی، بهره گرفته و حکایات متعدّدی را در حول و حوش احوال و افکار آنها به رشته ی نظم کِشیده است که بررسیِ این حکایات، عملاً علاوه بر شناختِ یکی از جنبه های مهمّ عرفان اسلامی، می تواند نشانگر جهتگیریِ خاصّ اجتماعی، سیاسی و فرهنگیِ این نحله های عرفانی به ویژه در روزگارِ پیش از قرن هشتم هجری باشد.